به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، حجتالاسلام «علی رضائیان» در برنامه تلویزیونی «بدون توقف» در خصوص مشخصات فرد دیندار گفت: ما سه ساحت را برای انسان تعریف میکنیم، ساحت فکر، قلب و عمل، اگر میگوئیم یک فردی دیندار است، حوزه فکر، قلب و رفتارش باید با واقعیات هستی که توسط خالق هستی بیان شده مطابقت داشته باشد، اما انسانها با هم متفاوتند یعنی دینداری کم و زیاد و سطوح مختلف دارد، لذا میتوان برای دینداری رتبه در نظر گرفت، در حوزه فکر هم اعتقاد به توحید و اصول اعتقادات به لحاظ عقلی پایه فکر مؤمنانه است.
وی در ادامه تصریح کرد: لذا در آیات قرآن خدای متعال یک جاهایی توبیخ میکند و میگوید شما اسلام آوردید اما ایمان نیاوردید، یعنی صرفا میگوئید من مسلمانم که این درد جامعه امروز ما هم هست، چون این ایمان تازه مقدمه است اما مراتب دارد، اینکه من چقدر طبق واقعیات هستی درست فکر میکنم، دوست داشتنم چگونه است و رفتارم چگونه است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه یکی از مؤلفههای اصلی انسان این است که در قدیم وقتی انسان را بین موجودات میخواستند تعریف کنند میگفتند حیوان ناطق، توضیح داد: اما متفکری تعبیر زیبایی به کار برد و گفت انسان حیوان عاشق است، یعنی دارای حب است، یعنی اگر این حب را بگیرید ماهیت انسانی را از او گرفتید، اما این حب در دیانت رکن اساسی را ایفا میکند، این حب که در دیانت محور اصلی است دو نوع است یک چیزهایی که غریزی است، اما یک حبی است که از روی شناخت است.
رضائیان همچنین عنوان کرد: چرا حب در دیانت محور اصلی است؟ چون اینها مرا به زندگی مطلوب است، دیندار کسی است که در حوزه فکر به جایی رسیده که خالق هستیاش بهترین بینهایت است، او آخر خوبی و کمالات است، آخر مهربانی و خیرخواهی. ولی ما دو نوع شناخت دارم یک وقتی کمالاتی را با تمام وجود دیدیم لذا این شناخت را نسبت به آنها داریم مثل پدر و مادر و یک زمان سر سفرهای نشستیم که سر آن را نمیبینیم اما فرد کناری ما نسبت به ما مهربان است مرتب به ما غذا میدهد و ما شیفته کمالات او میشویم، ولی در نهایت به ما میگویند آن کسی که این سفره را پهن کرده و غذا را میرساند، فرد دیگری بوده، نظام هستی اینگونه است.
وی در پاسخ به این سؤال که «برخی معتقدند که معنویت از راه دینداری به دست میآید» یادآور شد: معنویت از مقوله معنای رفتار و زندگی ما اتخاذ میشود، نگاه دینی همان عرصه و پهنه هستی است، معنا و معنویت میتواند درست یا کاذب باشد، برخی ممکن است با رفتارهایی آرام شوند اما این آرامش واقعی هست یا نه؟ گاهی آرامشی حاصل میشود اما لزوما معنویتی به همراه ندارد، برخی از موارد تسکیندهنده کاذب هستند و لزوما آرامش واقعی ندارند، پس معنویت نگاهی است بین انسان و هر چیزی که در اطراف آن است از خالق هستی گرفته تا امتداد زندگی.
این کارشناس دینی با اشاره به اینکه دین آمده این تعریف را از هستی و خدا ارائه کرده که باید با عقل به آن برسیم، گفت: لذا غیر از این اگر به سراغ واقعیت بروید ادعای معنویت است، باید بدانیم معنویت با خودش آرامش هم دارد اما هر آرامشی لزوما با معنویت همراه نیست. اینکه من از یک رفتاری به یک آرامشی میرسم غیر از آن نکتهای است که چه چیزی به زندگی من معنا میبخشد، معنای زندگی آن پهنهای از هستی است که من میبینم و به آن عشق میورزم.
رضائیان در پایان یادآور شد: اگر کسی اعتقاد دارد که تمام زندگیاش در این دنیا خلاصه میشود معنویتش هم در همین سیر است، اما اگر پهنه هستی را اینگونه دید که من خالقی دارم که همه هستی از اوست و مهربان مطلق است و اساسا چون خواست استعداد ما را شکوفا کند ما را خلق کرد تا عشق و استعدادمان شکوفا شود و راه دیانت را نیز نشان داده، آن وقت است که انسان در همین دنیا و در همین مسیر به اوج معنویت میرسد.
انتهای پیام/