به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، تغییر ساختارهای فرهنگی و سنتگریزی متاثر از مدرتینه و تغییر ذائقه شهروندان بر اساس خوراک نامناسب فرهنگی در حال ارائه در بسیاری از مراکز، یکی از مهمترین دغدغههای اهالی فرهنگ اسلامی ایرانی در کلانشهر شیراز است.
شیراز از دیرباز تا کنون، همواره به عنوان یک خاستگاه فرهنگی مورد توجه پژوهشگران بوده و با توجه به این پیشینه، در بسیاری از مناسبات فرهنگی کلان، از این شهر به عنوان یک مرکز مهم یاد میشود.
سومین حرم اهل بیت(ع) بودن شیراز مهمترین مقیاس برای تعیین شاهراههای فرهنگی در این شهر است که در بسیاری از برنامهریزیها علیرغم تاکید رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) و پیگیری برخی دلسوزان، باز هم نادیده گرفته شده است.
چندی پیش در یادداشتی به مصیبتهای فرهنگی شهر شیراز به عنوان سومین حرم اهل بیت(ع) و شهر میراثدار تمدن و فرهنگ اسلامی پرداختیم، شهری که لبریز از مصیبت های متنوع فرهنگی است که بسیاری از این مصائب به بیتوجهی مدیران، عدم برنامهریزی صحیح در مسیر فرهنگ، جزیره ای بودن فعالیتهای فرهنگی و نبود مدیریت واحد و دلسوز فرهنگی متناسب با ذائقه و نیاز اهالی و ساکنان شیراز، برمیگردد.
پُر واضح است که توجه به هویت ملی یکی از شاخص های مهم در نقشه مهندسی فرهنگی است، شاخصی که از اهمیت تاریخی و جامعه شناختی فراوانی برخوردار است، چرا که این پدیده در طول زمان در جامعه شکل گرفته و از رویدادها و تغییر و تحولات تاریخی تاثیر پذیرفته است و یکی از عوامل مهم انسجام اجتماعی و وفاق ملی در هر جامعه تلقی میشود.
موضوع هویت به عنوان یکی از اضلاع اصلی فرهنگی ملی (زبان، دین و هویت) همواره در سیاستهای کلان نظام جمهوری اسلامی ایران مورد تاکید، توجه و برنامه ریزی قرار می گیرد و شاخصهای این هویت ایرانی اسلامی نیز در ذائقه سازی و چگونگی مدیریت فرهنگی، بسیار مهم و قابل توجه است.
کارشناسان حوزه فرهنگ معتقدند؛ در حوزه تدوین سیاست های فرهنگی مبتنی بر نقشه مهندسی فرهنگی لازم است شاخص های اصلی و محوری هویت در سه سطح اسلامی، ایرانی و انقلابی شناسایی، طبقه بندی و برای پایش، اولویت بندی شود.
بر این اساس، مهمترین شاخص های هویت اسلامی عبارتاست از:
میزان افتخار به میراث های فرهنگی اسلامی (مشاهیر، اماکن و علوم اسلامی)، میزان دلبستگی به نمادهای اسلامی (پوشش اسلامی، حضور در مساجد و ...)، احساس رضایت و غرور از مسلمان بودن، برداشت فرد از میزان مذهبی بودن خود، میزان انس با قرآن و عترت (ع)، میزان ایمان و انجام عمل صالح در جامعه، میزان مشارکت در مناسبت های مذهبی اعم از ولادت، شهادت و رحلت ائمه (ع) و پیامبر اکرم(ص).
از آنجا که انقلاب اسلامی مهمترین شاخص حکومت و مشروعیت نظام می باشد هویت اسلامی در تحقق فرهنگ ملی هر ایرانی مبنا قرار میگیرد؛ به همین لحاظ شاخصهای مورد اشاره تا حدودی جنبه دینداری و میزان شاخص اعتقاد و رفتار به دین و مناسک مذهبی را بیان میکند.
بر اساس پژوهشهای صورت گرفته در شورای عالی انقلاب فرهنگی، علاوه بر شاخصهای ذکر شده بیش از هفتاد شاخص فرعی دیگر در نقشه مهندسی به سنجش هویت دینی میپردازد.
مهمترین شاخص های هویت ایرانی شامل موارد زیر است: میزان احساس تعلق به میراث فرهنگی ایرانی (مشاهیر، اماکن و آثار باستانی، میراث مکتوب و ...)، میزان احترام به نمادهای ملی (پرچم، سرود و ...)، میزان علاقه به آگاهی از تاریخ ایران، میزان ضرورت حفظ سنت های ایرانی (نوروز، یلدا و ...)، میزان دلبستگی به سرزمین مادری و عدم تمایل به مهاجرت، میزان افتخار به ایرانی بودن خود، میزان اهمیت به وضعیت حال و آینده کشور، میزان آمادگی برای دفاع از کشور در شرایط خطر، میزان وفاداری ملی و عدم خیانت به کشور، احساس افتخار به پیشرفت ها و دستاوردهای علمی جمهوری اسلامی، میزان علاقه و افتخار به خط و زبان فارسی (علاقه به اشعار، به آثار فاخر زبان فارسی)، میزان تمایل به کاربرد واژگان بیگانه در گفتار و نوشتار.
همه این موارد بیان شد تا به این بخش مهم از مطلب برسیم که مراکزی که به نام فرهنگ در شیراز مجوز فعالیت دارند و در ظاهر به ارائه خدمات فرهنگی مشغول میباشند، کدام یک از شاخصهای بیان شده را در کار خود لحاظ نمودهاند؟
حرکت در خلاف جهت رودخانه
نکتهای که انگیزه پرداختن به این مطلب را بیشتر کرد، وجود مراکزی است که در سومین حرم اهل بیت(ع) مسیری مخالف رودخانه مورد انتظار را طی میکنند و مجموع فعالیتهای درحال انجام در این مراکز نقطه مخالف شاخصهای مطرح شده را هدف قرار داده و مهمترین هدفش خدمت به جریان غربگرا و زمینهساز سیاه انگاری داشتههای نظام و انقلاب و مهاجرت و حتی دینگریزی جوانان این دیار است.
تاریخ کهن ایران یکی از منابع غنی هویت بخشی ایرانیان در طول تاریخ بوده است. در این تاریخ زبان، فرهنگ و الگوهای سبک زندگی ایرانی به عنوان ویژگی خاص جامعه ایرانی تلقی شده است در نقشه مهندسی فرهنگی توجه وافری به حوزه هویت ملی و ایرانی به عنوان ضلع مهم هویت برای ایرانیان شده است.
شاخص های هویت تقریبا در ۱۳ راهبرد کلان و اقدامات ملی متعددی گنجانده شده تا این نکته برای کارشناسان و برنامه ریزان فرهنگی کشور مورد توجه باشد که هر نوع برنامه ریزی مستلزم نگاه هویتی و اعتلای هویت ملی است.
اما به مرکز آبی شیراز که میرسیم با فضایی متفاوت از این هویت تعریف شده روبرو میشویم، فضایی که رنگ و بوی هنر و اصالت ایرانی اسلامی در آن رنگ باخته و بیشاز آنکه فرهنگ در آن دیده شود تجملگرایی و لوکس بودن محیط افراد را جذب میکند و شاید همین موضوع رقم زننده بخشی از احساس بیهویتی و عدم تعلق و کمرنگ شدن ارق ملی در بین جوانان مخاطب این مجموعه و دیگر مجموعههای نظیر آن باشد.
همه ما به عنوان افرادی کمالگرا، زیبایی دوست و مشتاق به رشد و ترقی به متناسب بودن محیط زندگی و اجتماعی با نیازهای روز معتقدیم اما مهم این است که این نیاز و ذائقه چطور ایجاد شده و یا بر چه اساس تغییر میکند.
شاخصهایی که در ابتدای این نوشتار به آن اشاره شد، ملزومات آرمانشهری است که در فرهنگ اسلامی ایرانی ما پذیرفته شده و قابل لمس است، فرهنگی اصیل و متناسب با اصل ذائقه ساکنان این دیار، اما اینکه به نام فرهنگ، هر نگاه و دیدگاهی بر جامعه حاکم میشود و نظارت و ارزیابی هم در این باره صورت نمیگیرد، بسی نگران کننده است.
سومین حرم اهل بیت(ع) بودن و هویت تاریخی و دینی شیراز، نقطه عطفی در پرورش رجال و شخصیتهای بزرگ و تأثیرگذار بوده است؛ بهطوری که با بررسی گنجینه مشاهیر متقدم و متأخر بزرگ کشور، حتما میتوان نامی از بزرگان این خطه دلانگیز یافت که نقش ارزشمندی در عرصههای سیاسی، علمی، فرهنگی و اجتماعی کشور داشتهاند، همچنان که نامهایی چون میرزای شیرازی، آیتالله حسینیالهاشمی، آیتالله محلاتی، آیتالله ربانی شیرازی و شهید دستغیب و آیتالله حائری شیرازی همچنان در تاریخ فرهنگی سیاسی ایران و جهان ماندگارند.
و امروز در مرکز آبی شیراز، هیچ نشانی از عباس دورانها و رشادت اسکندریها و از خودگذشتگی استوارمحمودآبادیها نیست، اگر از جوانانی که مخاطب گعدههای برگزار شده در این مرکز هستند بپرسید که مهمترین دلیل حضورشان در این مرکز چیست؟ جوابی غیر از جذابیت فضای ظاهر نمیشنوید.
مهمترین گلایهشان هم کیفیت پایین کافه است و هیچ کدام از نبود کتیبه ژنرال و آثار نویسندگان حوزه انقلاب و آثاری در دنیا حرف برای گفتن دارد گلایهای ندارند، چون نگاه غالب، نگاه خودکمبینی و اتکا به غربِ در حال رکود است.
جوانانی که از نماگرهای هویت انقلابی بیخبرند، نماگرهایی که در نقشه مهندسی فرهنگی در موارد زیر خلاصه میشوند:
میزان ضرورت حفظ استکبارستیزی و حمایت از مستضعفین، میزان علاقه مندی به روحیه بسیجی (خدمت داوطلبانه و جهادی)، میزان تمایل به دفاع از نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، میزان آمادگی برای ایثار و شهادت، میزان علاقه به امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی)، میزان آگاهی از تاریخ و حوادث انقلاب و اصول قانون اساسی.
آیا این نماگرها مورد توجه متولیان این مجموعه و دیگر مجموعههایی که تحت مدیریت آقای خاص میباشد، مورد توجه است؟ هویت ایرانی اسلامی را چگونه تعریف میکنید؟ آیا آرمانشهر مد نظر شما مطابقتی با سومین حرم اهل بیت(ع) بودن شیراز دارد؟
به دلیل اهمیت انقلاب اسلامی به عنوان حرکت رهایی بخش جهان اسلام و عرصه بین الملل، علاوه بر چشمانداز فرهنگی، در راهبردهای کلان نقشه مهندسی شاخص های مربوط به انقلاب اسلامی به عنوان زیرساخت هویت انقلابی ایرانیان مورد تاکید قرار گرفته است اما آیا در مرکز آبی شیراز هم این مهم لحاظ میشود؟
این شاخص ها به دلیل ساختار هویتی، قابلیت همافزایی و اقتدار ملی را بازتعریف کرده و به عنوان یکی از منابع قدرت نرم ظرفیت بالایی برای امنیت کشور محسوب میشود، آیا مسؤولان فرهنگی این امنیت را در خطر نمیبینند؟
در نهایت هویت ملی به عنوان شناسنامه تاریخی یک ملت، جغرافیای فلات ایران، تاریخ این سرزمین، زبان فارسی، دین اسلام و تجددخواهی و میل به پیشرفت عناصر اصلی هویت ملی را تشکیل میدهند.
بنابراین جغرافیا، مکان استقرار، تاریخ سرگذشت ملی و زبان فارسی وسیله ارتباط، مذهب شیعه، فرهنگ و تجددخواهی، مولفه های تحقق فرهنگ ملی میباشد.
حال باید متولیان امر فرهنگ در استان فارس و کلان شهر شیراز این مهم را مورد بازبینی قرار دهند و نسبت به چگونگی پیشبرد برنامههای فرهنگی و میزان اختیارات افراد و موسسات خصوصی و برنامهریزی بر اساس شاخصهای مهم در هویت فرهنگی ایرانی اسلامی، در این باره چارهای بیندیشند که اگر چنین نشود دعای خداوندا نگهدار از زوالش لسان الغیب شیراز به اجابت نمیرسد و وضع بی مثال شیراز رنگ میبازد.
انتهای پیام/ن