این روزها، تصاویر تکاندهندهای از مرز اوکراین و لهستان در شرق اروپا منتشر میشود؛ مردم اوکراین و شهروندان دیگر کشورها که در آن کشور زندگی میکردند، یا در صفهای طویل خروج از اوکراین هستند یا به این طرف و آن طرف میدوند تا شاید بتوانند به وسیلهای از میهن خودشان بگریزند. مردمی که تصور نمیکردند چون مدافعانشان آمریکاییها هستند، روزی از کشور خودشان متواری شوند؛ آن هم این همه ناگهانی و آشفته. اوکراینیها شاید فکر میکردند چون خود را تحت قیمومیت آمریکا و انگلیس و اتحادیه اروپایی قرار دادهاند، حتما نجات مییابند؛ نجاتی که ۳۰ سال توسط آمریکا وعده داده شد اما در نهایت اوکراین در آستانه سقوط است؛ دقیقا مانند شهروندان افغان که ۲۰ سال قرار بود از چنگال طالبان نجات یابند؛ اما همین ۶ ماه پیش عبرت اوکراینیها شدند؛ عبرتی که نگرفتند.
۱| آنچه آمریکاییها بر سر اوکراین آورده و می آورند، بر سر کشورهای دیگر جهان هم آوردهاند؛ مردم که جای خود دارند و کمترین اهمیتی برای شیطان بزرگ ندارند؛ واشنگتن به بردگان خود هم بیمهر است؛ از اسلوبودان میلوسویچ صربستان تا محمد مُرسی مصر؛ از صدام ملعون که نوکر رسمی آمریکا بود تا قذافی که به امید لطف آمریکاییها خود را خلع سلاح کرد؛ از اشرف غنی دیروز تا زلنسکی امروز. ذات شیطان فریب است؛ آمریکاییها دهههاست بسیاری از کشورها و رؤسای دولتهایی که به آنها دل بستهاند را همین طور رها کرده و عاقبت آنها برایشان کمترین اهمیتی ندارد.
طنز ماجرا این است که جو بایدن صریحاً میگوید تامین امنیت اوکراین ربطی به آمریکا ندارد و صرفاً برای آنها دعا میکند.
شوربختانه برخی افراد و جریان های داخلی همچنان بر طبل مذاکره با شیطان بزرگ می کوبند، از عهدشکنی های یانکی ها حتی پس از توافقات و تعهدنامه های بین المللی که برجام نمونه امروزی آن است، به سرعت عبور می کنند و خود را به جهالت می زنند.
۲| آمریکاییها تا لحظه آخر اوکراینیها را تهییج به لفاظی و تهدید روسیه کردند ولی وقتی مسکو به غرش درآمد، دولت و ارتش این کشور را در مقابل ولادیمیر پوتین رها کردند. شهروندان اوکراین ناگهان متوجه شدند آمریکا هیچ سربازی برای دفاع از آنها گسیل نمیکند و خود چارهای جز فرار ندارند.
ارتش صدها هزار نفری اوکراین که سه دهه توسط ناتو آموزش داده شد، در برابر نیروی هوایی چند هزار نفری روسیه هیچ مقاومتی نشان نداد و با یک حمله برقآسا، دونباس سقوط کرد و حالا هم روسها حومه کییف را اشغال کردهاند و اراده کنند پایتخت را به کنترل خود درمیآورند. ولودیمیر زلنسکی با اتکا به وعدههای آمریکا کشورش را به جنگی کشاند که اوکراین را به حداقل یکصد سال قبل برمیگرداند؛ وی اما حتی نتوانست چند ساعت از کشورش دفاع کند و نیروهای مسلح اوکراین شهرهای کشورشان را یک به یک تسلیم ارتش روسیه میکنند. چنین وضعیت رقتانگیزی، اوکراین اروپایی را که دچار بحران شدید اقتصادی بود، به ورطهای کشاند که آینده آن نامشخص است. اگر اوکراین ارتش ملی واقعی داشت و به جای اینکه مستعمره آمریکا و ناتو شود، به ملت خود تکیه میکرد، همان طور که رهبر حکیم انقلاب فرمودند، راهحلی بومی و مبتنی بر شرایط و مقتضیات داخلی میاندیشید و مردم به خاطر کشورشان میجنگیدند نه اینکه جان خود را بردارند و به سوی مرز لهستان متواری شوند.
۳| امنیت مسألهای است که به هیچ وجه نمیتوان آن را به نیروهای خارجی واگذار کرد؛ مگر آنکه آن نیروهای خارجی، شهروندان کشور دیگر را مانند خودشان بدانند؛ که این روحیه ناشی از اسلام و انسانیت است. در زمان ایجاد داعش توسط آمریکا و سپس حمله خونخوارهای تکفیری به عراق، به علت فقدان یک نیروی نظامی ملی کارآمد ـ که جالب است ارتش عراق را هم نظامیان آمریکایی آموزش داده بودند ـ داعش چند روزه ۷۰ درصد عراق را به اشغال درآورد و تا بغداد تنها چند کیلومتر فاصله داشت. پیشروی داعش تا وقتی دولت عراق از سردار والامقام حاجقاسم سلیمانی درخواست ورود به معرکه و مهار آن حرامیان وحشی را نکرده بود، ادامه داشت اما به محض ورود سیدالشهدای مقاومت و سازماندهی نیروهای مردمی در عراق با عنوان «حشد الشعبی»(بسیج مردمی) توسط آن شهید بزرگوار، آنها متوقف و به عقبنشینی مجبور شدند. بیتردید اگر آن مرد الهی نبود، با آن سیستم عجیب تهاجمی داعش، آنها با دستور غرب به ایران هم حمله میکردند و چه بسا صحنههای مرز اوکراین ـ لهستان، برای برخی به وجود میآمد که متاسفانه درک و امتنانی از آن رشادتهای تاریخی حاجقاسم عزیز و مدافعان حرم ندارند.