به گزارش خبرنگار محیط زیست خبرگزاری فارس، پس از انتشار نامه یکصد و پنجاه نفر از اعضای هیات علمی رشته های شیلات، محیط زیست و علوم دریایی چهل دانشگاه و موسسه های تحقیقاتی کشور و هشدار در خصوص تبعات منفی توسعه بی ضابطه ناوگان صیادی و همین طور خطر ورود و توسعه گونه های آبزی غیربومی در دی ماه سال جاری، موافقان توسعه ماهی مهاجم تیلاپیا نیز در واکنش به انتشار این نامه با تنظیم و انتشار نامهای در اواخر بهمن نظر خود را اعلام کردند.
اما ذوقزدگی و بازنشر سریع این نامه و البته تغییر عجیب و غیرحرفه ای آمار تاییدکنندگان آن در پرتال رسمی سازمان شیلات نیز در حالی انجام شد که این سازمان پیشتر نامه یکصد و پنجاه نفر اساتید متخصص از چهل دانشگاه کشور در نقد عملکرد یک دهه اخیر این سازمان را نادیده گرفته و بعدها آن را به «جوسازی فضای مجازی» تعبیر کرده بود. اما تحلیلی اجمالی بر متن و ترکیب تاییدکنندگان نامه اخیر ضمن نمایان ساختن وزن و هویت تخصصی موافقان و مخالفان، نکاتی را نمایان می سازد که در این گزارش کوتاه به برخی از آنها اشاره میشود:
1- در متن نامه، ادعای نقش 140 کشور در تولید جهانی ماهی مهاجم تیلاپیا که با هدف مستمسک قرار دادن این نکته برای تطهیر توسعه پرورش این ماهی مهاجم و اصرار به منطق منسوخ همرنگ جماعت شدن طرح شده است، صحیح نیست. مطابق آمار رسمی سازمان فائو حدود دو سوم تولید این ماهی تنها در سه کشور و یک سوم مابقی نیز در هفده کشور انجام می شود. این بیست کشور عمدتا کشورهای پرجمعیت یا فقیر، با منابع آب و اقلیم مناسب اند. این ماهی در 120 کشور باقیمانده نقش معناداری در تولید و تامین پروتئین ندارد.
2- در متن نامه تعبیر نادرستی تحت عنوان «القای فضای مشوش و غیرمسئولانه رسانهای» برای مخالفتهای صورت گرفته در رابطه با توسعه پرورش گونه مهاجم تیلاپیا به کار رفته است که شایسته است یادآوری شود مخالفان توسعه این ماهی و سایر آبزیان مهاجم حداقل بیش از یکصد و پنجاه نفر از اساتید شیلات، محیط زیست و علوم دریایی از چهل دانشگاه کشور هستند. البته لازم به ذکر است روند صدور مجوزهای جدید با حکم مراجع قضایی متوقف شده است نه تعابیری ناصحیحی نظیر «القای فضای مشوش و غیرمسئولانه رسانه ای».
نتایج تحقیق ده ساله موسسه تحقیقاتی شیلات کجا منتشر شده است؟
3- در متن نامه اشاره به «یک دهه تحقیق» طی سال های 87 تا 97 بر روی گونه مهاجم تیلاپیا شده است. اولین نکته اینکه آیا این تحقیقات در راستای دغدغه های زیست محیطی و ارزیابی ریسک تطابق پذیری این ماهی مهاجم در اکوسیستم های آبی ایران بوده است؟ اگر جواب مثبت است نتایج آن در کجا منتشر شده است؟ و اگر جواب منفی است منظور از یک دهه تحقیق چیست؟. نکته دوم اینکه در این یک دهه چه میزان سرمایه گذاری تحقیقاتی در این رابطه انجام شده است و چه نتایجی در پی داشته است؟ انتشار جزئیات پژوهش های انجام شده قطعا می تواند بار فنی و حقوقی ادعای «یک دهه تحقیق» را بهتر روشن کند.
سازمان شیلات پاسخگو باشد که چطور این ماهی مهاجم را در سند ملی امنیت غذایی در ابعاد ملی پیشنهاد داده است؟
4- در متن نامه به «صدور مجوز توسعه در 4 استان مرکزی کشور» اشاره شده است، اما به این نکته اشاره نشده است که علیرغم این محدودیت جغرافیایی چطور مدیریت شیلات کشور این ماهی را در سند ملی امنیت غذایی در ابعاد ملی پیشنهاد داده است؟ چطور این ماهی به صورت غیر قانونی در بیش از بیست استان دیگر نیز پرورش مییابد؟ کدام نهاد پاسخگوی این بیقانونی و ضعف نظارتی است؟ چرا تاکنون قوانینی برای ضمانت اجرایی این محدودیت جغرافیایی تدوین و اعمال نشده است؟ مطابق قانون سازمان شیلات مسئول حفاظت از ذخایر ژنتیکی آبزیان کشور است و بایستی پاسخگوی این موارد باشد. همچنین زمزمههای توسعه و صدور مجوز پرورش در سایر استانها از جمله خراسان رضوی، هرمزگان، خوزستان و غیره که از زبان مدیران شیلات رسانهای میشوند بر چه مبنای قانونی استوار هستند؟
چطور مدیریت شیلات کشور پرورش ماهی تیلاپیا را در سند ملی امنیت غذایی در ابعاد ملی پیشنهاد داده است؟ چطور این ماهی به صورت غیر قانونی در بیش از بیست استان دیگر نیز پرورش مییابد؟ کدام نهاد پاسخگوی این بیقانونی و ضعف نظارتی است؟
5- در متن نامه به «استقبال زایدالوصف جامعه از این ماهی و سرمایهگذاری زیاد» اشاره شده است؛ پیشنهاد می شود سازمان متولی گزارش جامعی با اعداد و ارقام قابل استناد از میزان سرمایه گذاری، حجم تولید، روند بازگشت سرمایه و توجیه اقتصادی پرورش این ماهی در این سالها در کشور ارائه کند، همچنین ذکر شود چه مقدار از پیش بینیهای این طرح تاکنون محقق شده است و چشم انداز آینده به چه شکل خواهد بود.
آبهای نامتعارف واژهای جدید با هدف تطهیر و توجیه توسعه پرورش گونه مهاجم تیلاپیا
6- در متن نامه به استفاده از «ظرفیت آبهای نامتعارف (شور و لب شور)» با هدف تولید پروتئین اشاره شده است؛ نکته اول اینکه علیرغم وجود گونههای بومی که چنین قابلیتی دارند و آبهای نامتعارف (که البته بهنظر می رسد واژه جدیدی است با هدف تطهیر و توجیه توسعه پرورش گونه مهاجم تیلاپیا) چرا تاکنون طی این یکصدسال قدمت تحقیقاتی شیلات اقدامی در این خصوص انجام نشده بود؟ دوم، این نکته موید این واقعیت است که ماهی مهاجم تیلاپیای نیل توان تحمل آبهای شور و لب شور را دارد، لذا در صورت ورود آن به منابع آبی مهم و بین المللی نظیر دریای خزر (با آب لب شور) کدام نهاد مسئولیت تبعات منفی احتمالی ملی و بین المللی آن را خواهد پذیرفت؟ و اصولا چه تضمینی وجود دارد که چنین گونه مهاجمی در وضعیت ضعیف نظارتی حاضر، به منابع آبی مهم دیگر از جمله ذخایر آب شرب سدها و تالابهای نیمه جان کشور راه نیابد؟ لازم به ذکر است اشاعه این گونه مهاجم توسط سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت نیرو خطرناک شناخته شده است و ورود آن به منابع آبی ممنوع شده است. اما مشخص نیست این قبیل ممنوعیتها با کدام ضمانت اجرایی حمایت میشوند. آیا موافقان و سازمان شیلات تضمینی در این باره ارائه میدهند؟
تاکید بر روایتهای عامه پسند از «بومی شدن کامل دانش فنی تولید» گونه مهاجم تیلاپیا
7- در متن نامه به «بومی شدن کامل دانش فنی تولید» گونه مهاجم تیلاپیا اشاره شده است؛ این دست روایتهای عامه پسند از بومی شدن دانش فنی شاید به ظاهر نشانی از توانمندی به نظر آید، اما این ابهام در صحت این ادعا وجود دارد که چطور با وجود ادعاهای مشابه در سایر گونههای پرورشی گاهی با قدمت حدود پنجاه ساله و البته وابستگی به واردات مولد با کیفیت و تخم چشم زده در آنها، این ادعا برای این گونه جدیدالورود طرح میشود. همچنین در متن نامه این چنین ادعا شده است که توسعه پرورش ماهی مهاجم تیلاپیا «کاهش وابستگی کشور به نهاده های دامی وارداتی» را در پی خواهد داشت، که البته ارتباط این دو به هم چندان شفاف نیست، چرا که توسعه پرورش یک گونه جدید نیازمند تغذیه، و تهیه خوراک آن بار جدیدی بر واردات نهادهها خواهد بود.
برخی از امضا کنندگان نامه احتمالا حتی با مفهوم آبزی نیز نا آشنا هستند
8- تحلیلی اجمالی بر اسامی و جایگاه علمی و تخصصی تائیدکنندگان این نامه ابعاد قابل تاملی را روشن میکند. از 104 عضو هیات علمی موجود در لیست حدود شصت درصد وابسته به سازمان تحقیقات کشاورزی و مابقی از دانشگاه ها هستند. حدودا نیمی از مجموع این افراد نیز به لحاظ تخصص ارتباطی به رشته شیلات ندارند. این عدم ارتباط تخصصی تا جایی قابل تامل است که برخی از آنها احتمالا حتی با مفهوم آبزی نیز نا آشنا هستند. اعضای هیات علمی متخصص رشتههای بهداشت مواد غذایی، دام سبک، مامایی دام، شیمی، فیزیک دریا، اقتصاد، اصلاح بذر چغندر قند، ویروس شناسی، نوروفیزیولوژی، میکروب شناسی پزشکی، برنامه ریزی روستایی و... کاملا محترم و در حیطه تخصص خود صاحبنظر هستند، اما قطعا مجاز به اظهار نظر تخصصی و کارشناسی درخصوص توسعه پرورش ماهی مهاجم تیلاپیا با ابعاد گسترده زیست محیطی نیستند. همچنین گذشته از این، سایر افراد نیز عمدتا از جامعه متخصصین دامپزشکی هستند که پذیرش اظهار نظر کارشناسی شان در حیطه بیماری های آبزیان (البته اگر متخصص بهداشت آبزیان باشند) محدود می شود. لذا این افراد به هیچ وجه در دایره تعریف شده امضا کنندگان این نامه «جمعی از اساتید، محققین دانشگاه ها و مراکز پژوهشی، متخصصین و فعالین شیلاتی کشور» قرار نمیگیرند، اما اینکه چگونه و با کدام منطق این نامه را تائید کرده اند جای تامل دارد.
البته نظر کارشناسی افراد متخصصین شیلات در این لیست محترم و قابل بررسی است. لازم به ذکر است در حیطه تخصصی شیلات نیز اولویت با متخصصین بوم شناسی است که در خصوص تبعات منفی ورود گونه های مهاجم به اکوسیستم های آبی نظر فنی و کارشناسی ارائه کنند، که تعداد شان در این لیست تاییدکنندگان نامه بسیار محدود است.
تناقض عجیب، حضور کارشناسان دفتر بازسازی و حفاظت از ذخایر ژنتیکی آبزیان شیلات کشور در لیست تایید کنندگان توسعه پرورش ماهی مهاجم تیلاپیا!
از سوی دیگر، بیش از نیمی از تائیدکنندگان غیر هیات علمی نامه نیز کارمندان شیلات هستند و مابقی عمدتا از پرورش دهندگان تیلاپیا، که این ترکیب نیز جای تامل دارد. البته یک تناقض عجیب دیگر حضور کارشناسان دفتر بازسازی و حفاظت از ذخایر ژنتیکی آبزیان شیلات کشور در لیست تایید کنندگان توسعه پرورش ماهی مهاجم تیلاپیا است، چرا که اگر مقرر باشد از صدر تا ذیل سازمان شیلات فقط یک طیف از کارشناسان مخالف ورود گونه های غیربومی باشد، آن کارشناسان باید از دفتر بازسازی و حفاظت از ذخایر ژنتیکی باشند.
حضور معنادار روسای سابق سازمان شیلات و تحقیقات شیلات در جمع تائیدکنندگان نامه
9- نکته جالب توجه دیگر حضور معنادار روسای سابق سازمان شیلات و تحقیقات شیلات در جمع تائیدکنندگان نامه است، قبل از اینکه آنها مطالبهگری جدیدی از کشور داشته باشند، بهتر است درخصوص عواقب طرحهای ملی قبلی شیلات نظیر توسعه ناوگان صید ترال، صدور مجوزهای بی ضابطه صیادی، توسعه ناوگان کیلکاگیری، توسعه صید پره، توسعه سیستم مداربسته پرورش قزل آلا، پرورش ماهی در قفس، تبعات واردات تخم چشم زده آلوده و ورشکستگی مزارع قزل آلا، نتایج طرح قزل آلای عاری از بیماری، عدم تمرکز بر توسعه پرورش ماهیان خاویاری و از دست رفتن جایگاه جهانی ایران در زمینه ماهیان خاویاری، دلایل عدم ایجاد لاین اصلاح نژاد شده در ماهیان گرمابی و سردابی و... و همچنین در خصوص تحمیل خسارات اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی اتخاذ این تصمیمات به کشور پاسخگو باشند، نه مطالبه گر.
از ۲۸۸ نفری که با عنوان عضو هیات علمی دانشگاهی نام برده شده مجموعا پنجاه نفر از اعضای هیات علمی دانشگاهاند
10- اما نکته درخور توجه آخر در این خصوص، ارائه عجیب و غیرحرفه ای آمار تاییدکنندگان این نامه توسط پرتال رسمی سازمان شیلات است. جایی که این سازمان با ذوق زدگی تیتر میزند «۲۸۸ عضو هیات علمی دانشگاهی از توسعه پرورش ماهی تیلاپیا حمایت کردند». این در حالی است که مجموعا پنجاه نفر از اعضای هیات علمی دانشگاهی در لیست دیده می شوند که البته نیمی از آنها نیز اصلا متخصص شیلات نیستند! آیا خطایی پیش آمده؟ پیشنهاد میشود یا لیست 288 نفر از اساتید دانشگاهی مورد اشاره منتشر شود و یا در راستای اصلاح خبر و عذرخواهی رسمی از مخاطبان اقدامات مقتضی انجام شود.
انتهای پیام/