اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

هنر و رسانه  /  موسیقی و هنرهای تجسمی

ماجرای نقش پرچم ایران و چین بر برج آزادی/بهانه‌ معاندین برای تنش‌های مجازی

روز گذشته در پنجاهمین سال آغاز دوستی و همکاری ایران و چین پرچم دو کشور به صورت نمادین و در طرحی تجسمی گرافیکی در حین مراسم بر برج آزادی انداخته شد، به فاصله کوتاهی معاندین همچون همیشه آن را دستاویزی برای تنش در فضای مجازی و منفی کردن افکار عمومی نسبت به این مساله کردند.

ماجرای نقش پرچم ایران و چین بر برج آزادی/بهانه‌ معاندین برای تنش‌های مجازی

خبرگزاری فارس ـ گروه تجسمی ـ علیرضا سپهوند: روز گذشته در پنجاهمین سال آغاز دوستی و همکاری ایران و چین، پرچم دو کشور به صورت نمادین و در طرحی تجسمی ـ گرافیکی در حین مراسم بر روی برج آزادی انداخته شد، به فاصله کوتاهی معاندین همچون همیشه آن را دستاویزی برای تنش در فضای مجازی و منفی کردن افکار عمومی نسبت به این مساله کردند.

حالا همین‌ها که سال‌هاست زیر بیرق آمریکا و انگلیس و غرب سینه می‌زنند و از داخل و خارج برای تحریم بیشتر مردم ایران گرا می‌دهند، این بار در آستانه دهه مبارک فجر فرصت را مناسب دیدند تا به بهانه افتادن نقش پرچم چین بر برج آزادی تهران فریاد «وای ایران» سر دهند.
برای گروهی که در تلاش برای زدن نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم مظلوم و مقاوم آن مدام دنبال دستاویز می‌گردند، بهانه این بار با یک تصویر از برج آزادی تهران فراهم شد، بخشی از یک برنامه مشترک وزارت میراث فرهنگی با وزارت امور خارجه کشورمان در سالگرد ۵۰ سالگی آغاز دوستی دو کشور ایران و چین و البته همزمان شدن آن با جشن‌های سال نو چینی و البته المپیک زمستانی که از جمعه آینده در پکن کلید می‌خورد. قرعه میزبانی این رویداد فرهنگی - سیاسی هم به نام برج آزادی خورده بود که سال‌هاست نماد تهران و ایران در جهان است.

نکته حائز اهمیت در این خصوص این است که اینگونه مراسم مشترک و به نمایش گذاشتن پرچم میزبان و میهمان در کنار هم، امری بسیار رایج در دنیا محسوب می‌شود و تقریبا تمام سازه‌های معروف جهان نظیر آن را به خود دیده‌اند. برج ایفل در فرانسه یکی از نمونه های بارز این قضیه است که بارها و بارها به بهانه های مختلف و در مراسم مختلف از پرچم گرفته تا نمادها و اسطوره های غیر فرانسوی را در خلال مناسبات مختلف برخود دیده است. و حالا اینکه عده‌ای آمده‌اند و این قضیه را به صورتی در رسانه‌های اجتماعی به غلط جا انداخته‌اند که انگار اینچنین مراسم مشترکی در هیچ کجای دنیا نبوده و آن را به حرمت تمامیت ارضی و ورود به قلمرو سیاسی و ژئوپولیتیک به نادرست ربط داده اند، مصداق همان ماهی گرفتن از آب گل آلود است ولاغیر!

با این وجود متاسفانه اندکی پس از دست به دست شدن تصویر پرچم دو کشور ایران و چین روی برج آزادی در فضای مجازی، ناگهان شبکه‌های اجتماعی پر شد از فعالیت کسانی که برخی‌شان در ماجرای تحریم دارو هم حق را به «آمریکا» و «غرب» می‌دهند. همین گروه اندک اما پرهیاهو ناگاه مدافع سرسخت ایران و منافع آن شدند و فریاد برآوردند که چه نشسته‌اید ایران را به چین فروختند و تمام. یک هفته پیش‌تر هم همزمان با سفر رئیس جمهوری ایران به روسیه همین حرف‌ها را درباره روابط تهران و مسکو می‌زدند.

نکته جالب در این میان، رویکرد رسانه‌های داخلی است که می‌توان آن‌ها را چند دسته کرد، برخی که واقعا غم منافع ملی دارند اما معمولا برآیند کارهایشان به فرستادن پاس گل به رسانه‌های غرب‌پرست و معاند و ضد ایران می‌انجامد، گروهی دیگر که با شنیدن نام روسیه و چین برآشفته شده و کعبه آمال‌شان آمریکا و غرب است و البته رسانه‌های برانداز و فارسی‌زبان خارجی که تنها فرمانبردار کشورهایی هستند که آن‌ها را حمایت مالی می‌کنند و بدون هیچ دلبستگی به میهن‌شان تنها برای گذران امور زندگی و کسب درآمد، هرآنچه را که می‌توانند علیه وطنشان به بهای اندک می‌فروشند.

آتش‌بیاران معرکه رسانه‌ای در ماجرای پرچم چین و برج آزادی بار دیگر نشان دادند منافع غربی‌های غریبه برایشان مهم‌تر از منافع ملی است. پرونده رسانه‌های معاند و فارسی‌زبان خارجی هم سیاه‌تر از آن است که نیاز به باز کردن داشته باشد. در این میان می‌ماند برخی رسانه‌های داخلی که معلوم نیست اگر جای چین، پرچم آمریکا روی برج آزادی می‌افتاد، چه حالی به آنها دست میداد.

در زمانه‌ای که بحث توافق همکاری بلندمدت و ۲۵ ساله ایران و چین داغ‌تر از همیشه است و مردم و دولتمردان برای پایان دادن به تحریم‌های ظالمانه آمریکا و غرب و بی‌اثر کردن سیاست فشار حداکثری کاخ سفید امیدوارتر و همگام‌‌تر شده‌اند، عجیب است که هر نوع چرخش ایران به سمت متحدان راهبردی شرق (چین و روسیه) با واکنش‌های گسترده برخی چهره‌ها و رسانه‌های داخلی و در ادامه آشکار شدن بیش از پیش خباثت رسانه‌های فارسی‌زبان رژیم سعودی روبه‌رو می‌شود.

همان‌ها که می‌گویند ایران هر چه مشکل دارد با نشستن سر میز «آمریکای ابرقدرت» به یک چشم بر هم زدن از بین می‌رود، حالا از اینکه ایران دارد برای همکاری راهبردی با چین زمینه‌چینی می‌کند، برآشفته شده و چهره «نگران منافع ملی» به خود گرفته‌اند.

این نگرانِ منافع ملی بودن و شبانه‌روز به رفاه و آسایش مردم ایران اندیشیدن از هر که پذیرفتنی باشد، از آن‌ها که چشم به لبخند آمریکا و همراهی اروپا (ناقضان بزرگ برجام) دوخته‌اند باورپذیر نیست. لباس «مدافع منافع ملی» بر تن این گروه چنان گشاد است که همان بهتر نپوشند و بگذارند نظام و دولت ایران بدون نیاز به ایران‌دوستی دروغین‌شان سراغ یافتن راه‌های تازه برای بی‌اثر کردن تحریم و سیاست فشار حداکثری آمریکای جهان‌خوار برود.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول