اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

چهارمحال و بختیاری

روایتی از شور و دل‌شوره‌های عکاسی در روزهای پرالتهاب 57

نوجوان 16 ساله بروجنی سعی دارد با یک دوربین ساده عکاسی صحنه‌های ناب و زیبای حضور مردم در راهپیمایی‌های شهرش را از لنز دوربین به تصویر بکشد.

روایتی از شور و دل‌شوره‌های عکاسی در روزهای پرالتهاب 57

خبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری؛ صدای بلند الله‌اکبر مردم و شعارهایی که سرمی‌دادند گوش فلک را کَر می‌کرد و آن‌هایی که در خانه نشسته بودند را به خیابان می‌کشاند چه برسد به من.

آن روز مثل همیشه مشغول تمیز کردن دوربینم بودم و دستمال را به آرامی روی لنز دوربین می‌کشیدم و حواسم بود تا کوچکترین خراشی روی آن نیفتد. 

بوی غذای مادرم در خانه پیچیده بود، صدای مردم مرا به پشت پنجره آبی‌رنگ اتاق کشاند پرده را کنار زدم حالا دیگر شعارها را واضح‌تر می‌شنیدم به دوربینم نگاه کردم و فکری به مانند یک جرقه در ذهنم روشن شد به سرعت آماده شدم و دوربین را برداشتم و از خانه خارج شدم.

بعد از بسته شدن در، صدای مادرم را شنیدم که گفت محمدتقی این وقت روز کجا می‌روی الان پدرت می‌آید و من، سرخوش از فکری که به سرم زده بود خودم را به میان جمعیت رساندم و کارم را شروع کردم.

آنچه در بالا خواندید روایت محمدتقی طاهری بروجنی از نحوه پیوستنش به انقلابیون بروجن بود؛ در زیر گفت‌وگوی خبرنگار فارس با این عکاس نوجوان انقلاب که حالا فرد ۶۰ ساله‌ای شده را می‌خوانید تا بیشتر با انگیزه و حس و حال آن روزهایش بیشتر آشنا شوید.

فارس: آقای طاهری چطور شد که به عکاسی انقلاب روی آوردید؟ 

آن زمان من ۱۶ سال سن داشتم، همه مردم شور و هیجان وصف‌ناشدنی داشتند و این احوال مردم سبب شد من هم به وجد بیایم و یک قطره‌ای از این دریای مواج مردم باشم.

من از قبل هم ذوق عکاسی داشتم از دوران دوم راهنمایی و چندین بار در مسابقات عکاسی رتبه برتر را کسب کرده بودم و این انگیزه برایم ایجاد شده بود که می‌توانم شور و هیجان مردم را به تصویر بکشم و دوربین را بردارم و به سمت مسیری حرکت کنم که آن موقع تکلیفش مشخص نبود، آیا پیروز می‌شویم یا نه؟ اما همه امیدوار بودیم که به اهداف‌مان خواهیم رسید.

                                        

برای من جالب بود که حضور مردم از درگاه لنز دوربین ثبت شود و به یک نوجوان انگیزه‌های خودم را داشتم که حتما یک روزی این عکس‌ها به دست آیندگان و کسانی که انقلاب را ندیده‌اند خواهدرسید.

برای من جالب بود که حضور مردم از درگاه لنز دوربین ثبت شود و به به عنوان یک نوجوان انگیزه‌های خودم را داشتم که حتما یک روزی این عکس‌ها به دست آیندگان و کسانی که انقلاب را ندیده‌اند، خواهد رسید.

 

فارس: چگونه مردم به شما اعتماد کردند و می‌گذاشتند شما عکس بگیرید؟

انقلاب بروجن صحنه‌های مختلفی داشت از اواخر سال ۵۶ زمزمه‌های شروع انقلاب و به طور گسترده حضور مردم در خیابان‌ها شکل گرفت و از اواخر شهریورماه و اوایل مهرماه ۵۷ این تجمعات گسترش پیدا کرد.

من هم دوربین به دست همراه جمعیت بودم آن زمان خیلی می‌ترسیدم چرا که هم مردم دچار شبهه شده بودند که این نوجوان کیست که از ما عکس می‌گیرد و هم از نیروهای امنیتی می‌ترسیدم که یک روز دوربین و فیلم‌هایم را بگیرند و همیشه در حال خوف و رجا بودم.

هیجان جوانی و شور مردم به من انرژی می‌داد که به کارم ادامه بدهم تا اینکه یک روز مردم به آقای شاهرخی نماینده امام(ره) در بروجن خبر رساندند که یک نفر از جمعیت و تجمعات عکس می‌گیرد خبر به من رسید و من خدمت آقای شاهرخی رسیدم و گفتم آن کسی که عکس می‌گیرد من هستم و هیچ قصد و غرضی ندارم و صرفا برای به تصویر کشید حضور مردم و اینکه سند و مدرکی برای آیندگان بماند عکاسی می‌کنم.

در آن روز آقای شاهرخی وقتی این حرف‌ها را شنید خیلی خوشحال شد و رو به جمعیت گفت که آقای طاهری از ما است و این موضع باعث شد من شهامت بیشتری پیدا کنم و مردم هم از آن به بعد همکاری بیشتری با من می‌کردند همیشه مراقب بودم دست ساواک به عکس‌ها و فیلم‌های من نرسد.

همیشه برای تهیه فیلم‌ها و چاپ آن‌ها به اصفهان می‌رفتم و هر بار به مغازه‌های مختلف می‌رفتم که نیروهای امنیتی رد من را نزنند.

تا جایی که در توانم بود جریان انقلاب بروجن را عکاسی می‌کردم و حالا خیلی خوشحالم که توانسته‌ام انقلاب بروجن را از قلم دوربین به تصویر بکشم.

فارس: از حال و هوای مردم در آن روزها بگویید؟

آن‌ روزها مردم حال و هوای وصف‌ناشدنی داشتند و به نظرم همه آن اتفاقات شبیه یک معجزه بود چرا که همه اقشار مردم از کوچک و بزرگ، پیر و جوان و از همه صنفی کار خود را رها کرده بودند و به راهپیمایی‌ها و تجمعات می‌آمدند و شور و هیجان، روحیه ایثار و از خودگذشتگی در مردم متبلور بود و تمام این‌ها برای من باورکردنی نبود و من تنها قطره‌ای در این سیل جمعیت بودم.

راهپیمایی‌های بروجن به هزاران نفر می‌رسید و مردم با آن همه بگیر و ببند و بزن و بکش همیشه در کف خیایان بودند و سینه سپر می‌کردند.

فارس: آیا با عکس‌هایی که گرفته‌اید می‌شود حال و هوای آن روزها را بیان کرد؟

این عکس‌ها تنها یک خاطره از گذشته است و تنها می‌تواند یک درصدی از آن شور و هیجان را منتقل کند چرا که حس و حال، شعارها و هیجان مردم در درون این عکس‌ها نمی‌گنجد اما می‌توان به وسیله این عکس‌ها برای نسلی که در آن دوران حضور نداشتند، روایتگری کرد.

در آن دوران همه مردم بدون توجه به شغل و منصب و جایگاه اجتماعی مانند انگشتان یک دست مشت می‌شدند و یک‌صدا خواسته‌هایشان را فریاد می‌زدند.                                                              

در آن زمان من تنها عکاس در بروجن بودم و امکانات هم بسیار کم بود و من سعی می‌کردم در همه صحنه‌ها حضور داشته باشم.

فارس: آیا صحنه‌ای بود که نتوانستید ثبتش کنید و هنوز هم حسرت آن را دارید؟

بله روز ۲۶ دی‌ماه ۵۷ لحظه سقوط مجسمه شاه را نتوانستم به تصویر بکشم چرا که این اتفاق در ساعت سه یا سه و نیم بعدازظهر اتفاق افتاد و خیلی غیرمنتظره مردم به خیابان‌ها آمده بودند و این کار را انجام دادند و من هم زمانی به جمعیت رسیدم که مجسمه سقوط کرده بود و هنور هم حسرت عکاسی از آن لحظه به دلم مانده است.

فارس: چه صحنه‌ای از جریان انقلاب که مشاهده کردید برایتان بسیار جذاب و به یادماندنی بود؟

همه صحنه‌های انقلاب جذاب و به یادماندنی بود مانند این است که به شما بگویید چه صحنه‌ای از یک رودخانه خروشان برای شما جذاب است چرا که همه قسمت‌های آن برای شما هیجان‌انگیز است اما یک صحنه بسیار در ذهن من مانده است و آن لحظه معرفی من توسط آقای شاهرخی به جمعیت حاضر بود چرا که وقتی ایشان گفتند این نوجوان از ما است همه مردم به سمت دوربین برگشتند و من از آن صحنه یک عکس گرفتم و آن عکس برای من خیلی جذاب و آن لحظه بسیار به یادماندنی بود.

حرف پایانی: تمام کسانی که در جریانات انقلاب بودند در حیطه کار خودشان می‌توانند انقلاب را بازگو کنند چرا که انقلاب یک جریان بسیار وسیع بود.

من و برادر شهیدم شب‌ها در زیرزمین خانه اعلامیه، شعارها و مکان‌های راهپیمایی را چاپ می‌کردیم و با چند نفر از دوستانمان شبانه پخش می‌کردیم.

به طور کلی هر ذره از این جریان یک خاطره و شور و حالی داشت و هر شهری برای خودش یک داستان‌هایی دارد و این هم داستان شهر بروجن بود از دیدگان لنز دوربین یک عکاس نوجوان.

انتهای پیام/68024/م

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول