به گزارش خبرگزاری فارس از البرز، ساسان فلاح فر متولد سال 1372، دارای تحصیلات حوزوی،کارگردان و تهیه کننده انقلابی فعال در عرصه سینمای مستند است. این مستندساز کرجی در طی سالهای اخیر با ساخت چند اثر مستند متفاوت در حوزه مقاومت و نمایش آن در جشنوارههای مختلف خوش درخشیده است.
از مهمترین آثار فلاح فر میتوان به مستندهای مهاجر، شیخ شهید، مجموعه مستند روایت نصر، ستارهها، نبرد پالمیرا، نقاشی یک رویا، در چنگال تاریکی، جنگ دوربین من و چشم ایرانی اشاره کرد. به مناسبت پخش مستند جدید فلاح فر بنام «خاطرات آن مرد» که زاویه جدیدی از زندگی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی را روایت میکند با او به گفتوگو نشستیم.
فارس: یک معرفی کلی از خودتون بفرمایید.
فلاح فر: بنده متولد 1372 هستم. حدود 8 سالی هست که طلبه هستم و سطح یک حوزه را به پایان رسانده ام.
فارس: چند سال است که به شکل حرفه ای وارد سینمای مستند شده اید و مستند «خاطرات آن مرد» چندمین کارتان است؟
فلاحفر: از سال 92 به شکل جدی وارد حوزه سینمای مستند شدم. دقیقا یادم نیست ولی حدود 40 اثر در طی این سالها ساخته ام که عمدتا در حوزه مقاومت بوده است.
فارس: چه شد که به سمت سینما گرایش پیدا کردید؟
فلاحفر: شاید هیچ تناسبی بین طلبگی و کار سینما وجود ندارد ولی بالاخره یک عده دوست دارند متفاوت عمل بکنند. من طلبه بودم و قرار بوده تبلیغ دین بکنم و به مردم و انقلاب کمک کنم و به نظرم این راه خوبی است. البته علاقه شخصی من به این سینما و رسانه از قبل از طلبگی هم وجود داشت.
در دوران طلبگی هم فیلمها و سریالهای روز دنیا را دنبال میکردم و این علاقه وجود داشت. یکی از دوستان طلبه تلاش میکرد که تدوین یاد بگیرد و ما با هم همراه شدیم. و یواش یواش جلو آمدیم و با کارهای هیئت شروع کردیم و کلیپهای کوچکی برای هیئت می ساختیم. کم کم تجاربم بیشتر شد تا رسیدیم به شروع ماجرای جبهه مقاومت و تاثیری که در دنیا میگذاشت. علاقه به حوزه مقاومت باعث شد به صورت جدی وارد ساخت مستند در این زمینه شوم.
از سال 93 شروع به ساخت کارهایی کردم که مرتبط با مقاومت بود و از سال 94 روی «فاطمیون» متمرکز شدم. به نظر من «فاطمیون» بزرگترین یادگاری حاج قاسم برای جبهه مقاومت است. برای همین مهم بودند و سالها در مورد اینها کارهای متفاوتی را سعی کردم بسازم.
فارس: اولین کارتان چه بود؟
فلاحفر: اولین کارم که به صورت مستند حرفهای در موردخرمشهر بود. «خرمشهر آزاد شد ولی آباد نشد!» یک کار چالشی در مورد مشکلات مردم خرمشهر بود. مشکلاتی که مردم طلایی دوران تاریخ معاصر ما دارند و هنوز هم با بخشی از آنها دست و پنجه نرم می کنند. این مستند از صداوسیما پخش شد.
من با تدوین شروع کردم و خیلی از کارهایم را هم خودم تدوین کردم و اصلا کار فنی سینما را دوست دارم. این نیست که به عنوان کارگردان یک گوشه بنشینم و فقط نظر دهم. من تدوین گر هستم و بلدم تصویربرداری را بلد هستم. کسی که تدوین بلد نباشد جدای از اینکه خودش کار تدوین اثرش را انجام بدهد یا نه، در حوزه مستند نمیتواند کارگردان خوبی بشود.
فارس: آیا آثارتان را در جشنوارهها هم شرکت دادهاید؟
فلاحفر: بله. مستند «چشم ایرانی» سال گذشته چند جایزه در جشنواره «سینما حقیقت» و جشنواره «هنر زنده است» کسب کرد.
مستند «ساشا» هم که در مورد یکی از جانبازان فاطمیون ساکن کرج است امسال در جشنواره «سینما حقیقت» جوایزی کسب کرد. موارد متعددی بوده که موفق به دریافت جوایز شده اند. مستندها بیشتر مستند تلویزیونی بوده اما چند مستند هم کاملا با استانداردهای حرفه ای مستند سینمایی ساخته شده است.
فارس: چه شد که به فکر ساختن مستند در مورد حاج قاسم افتادید؟
فلاحفر: واقعیتش این است که من خیلی تمایلی ندارم در مورد سوژههایی که بقیه در مورد آنها کار میکنند مستند بسازم اما در کنار آن اعتقاد شخصی من این که در مورد شهدا، رفتن به سراغ آنها دست ما نیست. او میگوید که باید بیایی و کار کنی. بخواهی فرار هم بکنی نمی گذارد. در مورد حاج قاسم هم همین شد.
از ما دعوت شد در مورد حاج قاسم یک مستند بسازیم و . مستندی در مورد اهالی روستای «قنات ملک» که زادگاه حاج قاسم است. روستایی زیبایی که تقریبا 200 کیلومتر از شهر کرمان فاصله دارد و حالت کوهپایهای دارد. این روستا مردم اصیلی دارد که کافی است چند روز زندگی در بین آنها را تجربه کنید تا دوست نداشته باشید از آنها جدا شوید. ما فرصت زیادی نداشتیم. کلا 50 روز برای ساختن 10 قسمت مستند وقت داشتیم.
فارس: ارتباط مردم روستا را با حاج قاسم چطور دیدید؟
فلاح فر: وقتی وارد روستا شدیم و کار کلید خورد دیدیم این مردم با صفا همه شان بدون استثنا خاطره شخصی با حاج قاسم دارند!
حاج قاسم اصالت خودش را فراموش نکرد. در اوج مشغله کاری، سالی سه الی چهار بار به این روستا سر میزد. وقتی به روستا میآمد اول به دیدار پدر و مادرش میرفت، بعد خانواده شهدا و بعد خانه یکبهیک اعضای روستا میرفت. مردم آن منطقه همگی خاطره شخصی از حاج قاسم دارند و مشکلات شخصی خیلی از آنها را حاج قاسم حل کرده است. تقریبا همه روستا یادگاری شخصی از ایشان گرفتهاند. تعجب میکردیم که این آدم چطور در این همه سر شلوغیها وقت میکرده و حواسش به اهالی روستا بوده است.
در اوج مشغله رفته سراغ پیر زنی که اهالی روستا او را «مش غزاله» مینامند. حاج قاسم در در یکی از همین سر زدن ها از او میپرسد چیزی نیاز نداری؟ میگوید عینک می خواهم. این شهید عزیز با هزینه شخصی خودش عینک و دندان مصنوعی آن پیرزن را تامین میکند.
یک پیرمرد معماری هست بنام «خیرالله درودی» که در روستا معروف شده به معمار حاجی! هرجای دنیا که بوده با این معمار تماس میگرفته که برو مثلا حمام و دستشویی خانه فلانی را درس کن و برای او پول واریز میکرده. از سوریه زنگ میزد که برو خانه فلانی سقفش چکه میکند آن را تعمیر کن.
فیلم| بخش هایی از مستند خاطرات آن مرد
نه فقط روستای «قنات ملک» که روستاهای اطراف هم همین را میگویند. روستاهایی که حتی 50 کیلومتر آن طرف تر هم هستند محبت حاج قاسم را به نوعی چشیده اند. این خیلی عجیب است و فقط برکتی است که خدا به عمر و زندگی یک نفر می دهد که با تمام این مشغلهها و کارهای بزرگی که به دست تو در عالم دارد انجام میشود این ها را هم یادت است و این کارهای به ظاهر کوچک حاج قاسم را حاج قاسم میکند و خدا توفیق کارهای بزرگ را به او می دهد.
این روستا دوران بچگی و نوجوانی حاج قاسم را دیده است. و رفت و آمدهای دوران دفاع مقدس و رفت و آمدهای دوره جنگ با تروریستهای تکفیری را به خودش دیده است.
مردم روستا چه پیر و چه جوان به هر دلیلی راهشان به تهران میخورد مهمان خانه شخصی حاج قاسم بودند. نه اینکه هتل برایشان بگیرد که آن هم نوعی اکرام مهمان است. نه! منزل شخصی حاج قاسم می آمدند و در اتاق شخصی ایشان استراحت می کردند و میماندند.
حاج قاسم صبحها با جوانان روستا کوه میرفتند چون منطقه کوههای زیادی هم دارد. روستای اصیلی است. ما دو هفته انجا بودیم و حال و هوایمان عوض شد. نه فقط من بلکه همه بچههای این پروژه که اکثرا بچههای کرج هستند حاج قاسم قبل از سفر قنات ملک و حاج قاسم بعد از قنات ملک زمین تا آسمان برایمان فرق دارد.
فارس: به سایر ابعاد شخصیتی شهید سلیمانی هم در مستند پرداخته شده است؟
فلاحفر: ما در این مستند به ابعاد نظامی حاج قاسم نپرداختیم. در مستند «خاطرات بادیه» به ابعاد نظامی ایشان پرداخته بودیم. البته این مستند قبل ازشهادت ایشان تولید شد ولی بعد از شهادت پخش شد.
من خودم حاج قاسم را در سال 92 در حرم حضرت رقیه دیده بودم و خیلی هم دوستش داشتم ولی این یک وجه دیگری از این شخصیت بود. کاملا با مردم همراه بودیم و مسئله مسئله اجتماعی بود و از یک زاویه دیگری به این شخصیت پرداختیم.
فارس: چه بازخوردهایی از مردم در مورد مستند «خاطرات آن مرد» گرفتید؟
فلاحفر: مستند بازخورد خیلی خوبی داشته است. پیام های مکرری برای خود من در فضای مجازی آمده است. مردم این منطقه انقدر زلال و با صفا هستند که حال بیننده را خوب میکنند. همه شبکه ها مستند را خواسته اند. دیشب کسی به من زنگ زد و می گفت یکی از دوستانش کلا دیدگاه متفاوتی در موضوعات سیاسی دارد ولی بخشهایی از این مستند را دیده است و با حال خوب یک روستایی با صفا و صمیمی که در مورد یکی از شهدای ما دارد صحبت میکند ساعتها گریه کرده و دچار تحول روحی شده است. و این به خاطر اخلاص و پاکی این شهید است که این اتفاق افتاده است.
من معتقدم مستند «خاطرات آن مرد» که در مورد مردم قنات ملک و روستاهای اطراف آن است؛ اگر شما در کل استان کرمان بگردید و یا حتی استانهای مختلف ایران و حتی تمام منطقه و کشورهای اطراف را بگردید با توجه به روحیهای که این شهید عزیز داشته به خاطرات متعدد مشابهی میرسید که میتوانید مستند دیگری بسازید. آنقدر که این مرد دل نازک بوده و حواسش به همه بوده است.
مردم روستا چه پیر و چه جوان به هر دلیلی راهشان به تهران میخورد مهمان خانه شخصی حاج قاسم بودند. منزل شخصی حاج قاسم می آمدند و در اتاق شخصی ایشان استراحت می کردند و شب را میماندند
خوزستانی که به لحاظ سازمانی هیچ ربطی به حاج قاسم ندارد زمانی که سیل آمد حاج قاسم را میبینیم که در روستاهای آسیب دیده تا زانو در آب است. چرا؟ چون وظیفه انسانی خودش دانست که آنجا باشد و کمک بکند.
میرود در یکی از استانهای شرقی سوریه در خانه نیمه مخروبه یک کسی نمازی میخواند و استراحتی میکند. در شرایط جنگی که اشکالی هم ندارد نامهای مینویسد و میگذارد در قرآنی که در خانه است که «من شیعه هستم و شما سنی هستید اما ما با هم برادریم. من در خانه شما نماز خواندم. راضی باش و حلالم کن و اگر حلال نمیکنی این آدرس و شماره تلفن من به من زنگ بزن تا جبران کنم!» این شما را میکند حاج قاسم!
خیلی چیزها هم هست که ما نمیدانیم. قطعا این اتفاقات انقدر وسعت دارد که این شهید را نسبت به همه شهدای حداقل تاریخ ایران متفاوت میکند.
فارس: وضعیت مستندسازی انقلابی را چگونه میبینید؟ چه کارهایی هنوز روی زمین مانده است؟
فلاحفر: ما چند دهه قبل وقایع مهمی مثل دفاع مقدس یا انقلاب اسلامی را داشتیم. ما هنوز در آن دو حوزه می لنگیم و آنچه واقعیت بوده را به زبان هنر و با کارهای فاخر نشان ندادهایم. ما هنوز در مورد دفاع مقدس به اندازه انگشتان دست فیلم خوب داریم.
اعتقاد شخصی من این که در مورد شهدا، رفتن به سراغ آنها دست ما نیست. او میگوید که باید بیایی و کار کنی. بخواهی فرار هم بکنی نمی گذارد. در مورد حاج قاسم هم همین شد
در حوزه مقاومت، محور این جبهه ایران بوده است و ما پایه نجات بشر از دست تروریسم هستیم. چند مورد کار خوب داریم؟ در حوزه داستانی که هنوز هیچ اثری تولید نشده است و متاسفانه شاهد هستیم که کشورهای دیگر این دستاوردها را به نام خودشان ثبت میکنند و هرکس روایت اول را ارائه میکند برنده است. این قطعا به مدیریتها و سیاست گذاریهای غلط برمیگردد.
پول و امکانات و افراد خوش فکر در عرصه هنر را داریم اما مدیران خوبی نداریم و سیاستگذاریها بد انجام می شود. انقدر مستندساز ما سرخورده شده است که به سوژههای توام با سیاه نمایی روی میآورد. نبیاد او را تقبیح بکنیم. نگاه برخی مدیران ما موجب شده که او این مسیر را بروند.
--------------------------
گفتوگو: میثم فیروزمند
--------------------------
انتهای پیام/ب/ع