به گزارش خبرگزاری فارس از لارستان، دوران دفاع مقدس که به حقیقت از آن با نام دوران طلایی یاد می شود سرشار از رشادت و ایثار دلیرمردانی ست که خالصانه و عاشقانه رهسپار میدان شدند و از خاک به افلاک رسیدند.
محمد انجم روز آزاده سرافراز از عمادشهر مرکز بخش صحرای باغ لارستان و از همرزمان شهید سپهد صیاد شیرازی،از آن دلیرمردانی است که گفته هایی ناب از روزهای دفاع مقدس دارد.
انجم روز در گفتگو با خبرنگار فارس خودش را اینگونه معرفی می کند که محمد انجم روز معروف به محمد اسیر،متولد سال 1344 و اهل عمادشهر مرکز صحرای باغ است.
او دارای مدرک دیپلم از هنرستان ابوذر غفاری لارستان است که پس از خدمت سربازی در سال 1364 از لشکر 58ذوالفقار عازم جزیره مجنون شده است و به صورت داوطلبانه و افتخاری به عنوان نیروهای تحقیق و تفحض عازم جبهه حق علیه باطل می شود و به قولی در دانشگاه جبهه به کسب معرفت و دانش می پردازد.
جبهه، مکتب ناب خداشناسی
محمد انجم روز یا همان محمد اسیر در تعبیر خودش از جبهه و دوران دفاع مقدس می گوید: به خداوند، اعتقاد بسیار زیادی دارم اما تجسم عینی این اعتقادات در دوران دفاع مقدس برایم نمود داشت وقتی که زیر آتش گلوله سرخ در فواصلی به حد سانتی متر،گلوله به زمین می خورد و عده ای به فیض شهادت نائل می شدند و برخی هم زنده می ماندند و جنگ را ادامه می دادند.
حکایت یک نام؛ محمد اسیر
این آزاده سرافزار از لارستان که در سال 1367 به اسارت نیروهای رژیم بعث درآمد، قصه اسارتش را اینگونه روایت می کند که در حالی که همرزم جهرمی شهیدش را بر دوش داشته است و پس از تحمل سه روز گرسنگی و تشنگی سنگر به سنگر در جستجوی غذا یا آب بوده است؛اسیر می شود و از اینجا حکایت های محمد اسیر شروع می شود.
محمد اسیر از اسرای اردوگاه شماره ۱۴ سامرا می گوید؛ پذیرایی دشمن در اولین برخورد فقط با قنداق تفنگ،مشت ولگد و کابل بوده است اما این پذیرایی ها با کیفیت و شدت بیشتر در تمام طول اسارت تکرار می شده است از توهین و کتک های فردی و جمعی گاه و بیگاه،گرسنگی های طولانی،جراحت های جبهه و بیماری ها،اتاق های تنگ و تاریک زندان تا قسمت عظیم آن که دوری از وطن و خانواده بوده است.
از محمد انجم روز خواستم که با یادآوری تمام آن شکنجه ها از سخت ترین آنها برایم بگوید که بازگو کرد سخت ترین شکنجه هایی که به ذهنم می آید توهین به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران،توهین به مقدسات و شکنجه های ۲۴ ساعته در اتاق استخر بود.
اگرچه ترسیم دقیق این صحنه ها در ذهن و‌شناخت آن میسر نیست اما از شدت بغض و ناراحتی انجم روز می توان پی برد که به دلیرمردانمان در اردوگاه دشمن چه گذشته است.
محمد انجم روز در ادامه بازگو کردن خاطرات روزهای اسارتش در اردوگاه دشمن، از روزه دار بودن در اکثر مدت اسارت سخن می گوید،اسارتی که با سختی های بسیار همراه بوده است اما امثال انجم روز با این ویژگی خود ثابت می کنند اعتقادات و خداباوری حتی تسلیم اسارت و روزهای سخت نخواهد شد.
روزه های اسارت تا روزشمارهای پیروزی
او می گوید در تمام طول مدت اسارت دعا و آرزویشان پیروزی رزمندگان اسلام و نیز بازگشت به وطن بوده است،البته در این بین انجم روز اضافه می کند هنگامی که خبر بیماری امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی را طریق بلندگوهای اردوگاه عراق به گوش اسرا رسید بسیار ناراحت شدند و مدام برای بهبودی احوال ایشان دعا و راز و نیاز می کردند.
بدترین خبر در دوران اسارت/فوت امام خمینی
محمد انجم روز ملقب به محمد اسیر می گوید در حالی که همه اسرا برای بهبودی حال امام خمینی دعا می کردند و امیدوار به بهبود ایشان بودند؛ در کمال ناباوری یک روز صبح از بلندگوهای عراق آیه استرجاع را پخش کردند و خبر فوت امام خمینی(ره) اعلام شد،این بدترین خبری بود که در دوران اسارت به گوش رسید و خدا می داند در آن غربت چه بر اسرا گذشت.
محمد انجم روز سرانجام در روز هفدهم شهریور سال 1369 به آغوش میهن بازگشت و اینک پس از گذشت 33 سال از آن روزها، خاطرات خودش را برایمان بازگو کرد تا معنای روزهای استقامت و میهن دوستی واقعی را با روایت هایش برایمان تداعی کند
کلام آخر،خون های جاری شده بر زمین فراموش نشود
محمد انجم روز،رزمنده و آزاده سرافراز دوران دفاع مقدس از ملت ایران بخصوص جوانان درخواست دارد قدر این میهن و این انقلاب را بدانند چرا که به پای آن خون های بسیاری ریخته شد و رنج های بسیاری کشیده شد تا نهال انقلاب به ثمربنشیند و ایران،ایران شود،او می گوید در تکریم خانواده شهدا و رزمندگان و جانبازان سرافراز ایران اسلامی نباید از هیچ کوششی دریغ کرد چرا که اینها سرمایه های کشورمان هستند.
انتهای پیام/ف
