به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس: پیشهمایش مجازی هشتادمین سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان که به بررسی علل اشغال ایران و سقوط رضاخان در ۳ شهریور ۱۳۲۰ میپردازد، به همت پژوهشکده تاریخ معاصر برگزار شد.
در این همایش موسی حقانی رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر با اشاره به اینکه هشتاد سال پیش کشور ما با تجاوز قوای متفقین روبهرو شد، گفت: این اشغال بهرغم تمام مصائبی که برای کشور ما داشت یک نتیجه مطلوب برای ملت ایران داشت و آن سقوط رضاخان بود؛ چون سایه بیست سال دیکتاتوری از سر مردم ایران رخت بست. اگرچه آنها از اینکه کشورشان اشغال شده بود ناراحت بودند، از رفتن رضاخان رضایت خاطر داشتند.
وی در این برنامه طی سخنانی با موضوع «چرایی فروپاشی سریع ارتش و سقوط رضاخان»اظهار داشت: ارتش رضاخان به فرد، یعنی به رضاخان، متکی بود و وقتی خود رضاخان هیچ انگیزهای برای مقاومت نداشت و در برابر متفقین منفعل برخورد کرد، چگونه میتوان از فرماندهان او انتظار داشت که مقاومت را رها نکنند؟!
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر درباره ارتش رضاخانی بیان کرد: این ارتش، ارتش آزمودهای برای مقابله با نیروهای خارجی نبود. این ارتش از زمانی که تشکیل شد، در توطئه جمهوریخواهی و بعد سلطنت رضاخان و بعد از آن، سرکوب عشایر و غارت اموال و املاک مردم، در خدمت اهداف شخصی رضاخان قرار داشت. رؤسای اداره املاک اختصاصی رضاشاه عمدتاً فرماندهان نظامی بودند که برای سرکوب و غارت ملت کاملا آموزش دیده بودند نه دفاع از کشور.
وی با اشاره به بیایمانی فرماندهان ارتش، توضیح داد: منظور از بیایمانی، ایمان نداشتن به حفظ تمامیت ارضی کشور بود. وقتی تمام همّ و غم فرماندهان غارت اموال مردم بود هیچ انگیزهای برای دفاع از سرزمین وجود نداشت. در تمام سالهای تشکیل ارتش، فرماندهان تنها وظیفه خود را دفاع از منافع رضاخان میدانستند.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر پس از اشاره به فساد فرماندهان ارتش، از تجهیزات این ارتش سخن گفت و در اینباره اظهار کرد: این ارتش از نظر سلاح و تجهیزات هم ناکارآمد بود و اگر چه بهظاهر انگلیسیها با کودتای ۱۲۹۹ دولت مقتدری بر سر کار آوردند اقتدار این دولت فقط در سرکوب داخلی بود و استراتژی بریتانیا از همان آغاز قدرتگیری رضاخان بر این اصل قرار داشت که بدون قوی شدن ایران زمینهای فراهم کند که خود به راحتی به غارت منابع ایران بپردازد؛ به همین دلیل به هیچ وجه اجازه ندادند که پهلوی بتواند صنایع سنگین در ایران راه بیندازد.
او در بخش بعدی سخنان خود، وضعیت ایران را در دو جنگ ایران و روسیه و جنگ جهانی اول با جنگ جهانی دوم مقایسه کرد و گفت: در جنگ روسیه علیه ایران و نیز جنگ جهانی اول، ایلات و عشایر با کارآمدی بالایی که داشتند در برابر نیروهای بیگانه ایستادگی کردند، اما در دوره رضاخان با سرکوبی این گروه از جامعه ایران، ارتش به جای آنها در مرزها مستقر شدند، اما این نیروی بهاصطلاح آموزشدیده و حرفهای برخلاف نیروی بهظاهر آموزشندیده عشایر، با حمله نیروهای متفقین پا به فرار گذاشتند؛ درحالیکه ایلات و عشایر تا آخرین قطره خون خود از مرزهای این سرزمین دفاع میکردند.
وی با اشاره به گروههای مرجع گفت: نکته مهمتر از بحث ارتش در عدم شکلگیری مقاومت علیه نیروهای بیگانه، موضوع قلع و قمع نیروهای مرجع و مردمی بود. در جنگهای دوره دوم روسیه علیه ایران، پس از آنکه فتواهای مراجع شیعه صادر شد، فقط صدهزار نفر از آذربایجان رهسپار میدان نبرد شدند، اما در جنگ جهانی دوم، این ظرفیت از بین رفته بود؛ نه آیتالله مدرسی بود که چنین فتوایی صادر کند و نه مراجع آن زمان توان و قدرتی داشتند که مردم را به مقاومت دعوت کنند؛ از آن طرف هم نیروی مردمی که بیست سال سرکوب شده بود توانی برای مقاومت نداشتند.
رئیس پژوهشکده تاریخ در ادامه با اشاره به بخشی از خاطرات عباسقلی گلشائیان گفت: او نوشته است در یکی از جلساتی که پس از حمله متفقین با رضاخان داشتیم، یکی از فرماندهان گزارش داد که نیروهای شوروی مناطقی از ایران را اشغال کردهاند. وقتی نام مناطقی که اشغال شده بودند برده شد، رضاخان گفت: این مناطقی که اسم بردید جاهایی است که املاک من در آنجا قرار دارد. با شنیدن این حرف، فرماندهان تعجب کردند رضاخانی که ادعای ایجاد نظم نوین در ایران را داشت، فقط دغدغه حفظ زمینها و املاک خود را دارد. وقتی فرماندهای که فقط از رضاخان حرفشنوی دارد این سخن را میشنود طبیعی است که از جبهه نبرد فرار کند و برای غارت مواد غذایی به آشپزخانهها حمله کند.
وی در ادامه، چرایی سقوط رضاخان را از زاویه بریتانیا بررسی کرد و با اشاره به اینکه روسها نه آمادگی حمله به ایران را داشتند و نه به آن فکر کرده بودند گفت: مشوق روسها در حمله به ایران، انگلیسیها بودند. چرچیل به فرماندهان نظامیاش میگوید ما باید از توان نظامی ایران بهطور صلحآمیز استفاده کنیم و آنها را بترسانیم که روسها به ایران حمله خواهند کرد تا آنها ما را منجی خود بهشمار آورند و با ما همراه شوند.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر در ادامه به ادعایی که درباره آلمانگرایی رضاخان و نقش آن در کنار گذاشتن رضاخان توسط انگلیسیها مطرح میشود اشاره کرد و گفت: ممکن است رضاخان این طور محاسبه کرده بود که آلمان هیتلری در جنگ پیروز میشود و چون خود، فردی منفعتطلب و وابسته و بدون خاستگاه مردمی بود، طبیعی بود که به طرف پیروز جنگ تمایل داشته باشد تا بتواند از این به بعد به قدرت او تکیه کند، اما چنین نبود که برای آن سازوکاری ترتیب داده باشد. نشانه آن هم پیمان سعدآباد است.
حقانی افزود: پیمان سعدآباد در سال ۱۳۱۶ منعقد شد. در این پیمان، ایران با انگلستان علیه روسها همپیمان شد و به خاطر آن، به افغانستان، ترکیه و عراق امتیاز ارضی داد؛ یعنی رضاخان تا این حد برای منافع انگلستان مایه گذاشت. پس بهتر است به جای آلمانوفیل جلوه دادن رضاخان و مردم، تحلیلهایمان را بر دو اصل نارضایتی عمومی مردم از رضاخان و نفرت عمومی از انگلیس قرار دهیم.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر خاطرات سرریدر بولارد را مدرک محکمی درباره درستی این تحلیل دانست و با اشاره به آن گفت: بولارد در خاطراتش میگوید ما میتوانستیم از طریق صلحآمیز از ظرفیت مواصلاتی ایران استفاده کنیم، اما رضاخان توانمندی لازم را برای تضمین خواستههای ما نداشت.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در واقع انگلیسیها با اطلاع از نارضایتی مردم از حکومت، نگران این بودند که در تهران انقلاب شود و از همین رو به این نتیجه رسیدند که فقط از طریق اشغال نظامی میتوانند به اهداف خود برسند. چون آنها میدیدند که افکار عمومی ایران به دلیل نفرت از انگلیس، با آلمان همراه شده است تا بلکه این قدرت بتواند این قدرت استعماری را درهم شکند. در این شرایط انگلیسیها نمیتوانستند از ظرفیتهای مواصلاتی ایران استفاده کامل بکنند؛ بنابراین هم کشور را اشغال کردند و هم رضاخان را از قدرت برداشتند تا حداقل ملت ایران از رفتن رضاخان خوشحال شوند.
در این پیشهمایش، موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، با موضوع «چرایی فروپاشی سریع ارتش و سقوط رضاخان»، مجید تفرشی با عنوان «سیاست تبلیغاتی بریتانیا در ایران: تأسیس بیبیسی فارسی و شهریور ۱۳۲۰»، مریمالسادات حسینی درباره «تأثیر اشغال ایران بر تأسیسات صنعتی کشور»، حسین مولایی با موضوع «بررسی اقدامات و ناکارآمدی ارتش رضاخان از زاویه آموزشهای نظامی آن دوره»، مرتضی باقیان درباره «امنیت اجتماعی در دوره پهلوی اول و تأثیر آن در عدم شکلگیری مقاومت مردمی در جریان اشغال» سخنرانی کردند.
انتهای پیام/