اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

جامعه  /  سلامت

حالا دخترم می‌تواند غذا بخورد، چطور تشکر کنم؟/ وقتی پزشکان جهادی از فرزندان مناطق محروم، پزشک می‌سازند

«بیمارستان‌های یزد، کرمان و بندرعباس را زیر پا گذاشته بودیم. اما هرکجا می‌رفتیم، برای عمل جراحی‌مان 15، 20 میلیون تومان پول می‌خواستند. دیگر ناامید شده‌بودیم. گفتیم: خدایا دستمان بسته است. خودت به داد ما برس وگرنه بچه‌هایمان یتیم می‌شوند. مدتی که گذشت، از کمیته امداد تماس گرفتند و گفتند: یک تیم جراحی دارد از تهران به بشاگرد می‌آید... آمدن شما به اینجا، جواب دعاهای ما بود.»

حالا دخترم می‌تواند غذا بخورد، چطور تشکر کنم؟/ وقتی پزشکان جهادی از فرزندان مناطق محروم، پزشک می‌سازند

گروه جامعه خبرگزاری فارس- مریم شریفی؛ «4 روز از صبح تا نیمه شب کار می‌کردند. نگران بودم خستگی فشار بیاورد و به سلامتی‌شان لطمه بزند. از یکی از پزشکان پرسیدم: در شهر خودتان هم اینقدر کار می‌کنید؟ همان‌طور که مشغول درمان بیمار بود، سرش را بالا آورد و گفت: نمی‌دانم چرا اینجا هرچه کار می‌کنم، توانم بیشتر می‌شود!» این تصویری است که مدیر کل کمیته امداد منطقه بشاگرد از حضور خستگی‌ناپذیر گروه پزشکان جهادی در این منطقه کم‌برخوردار ترسیم می‌کند. اما برای اینکه به اهمیت اتفاقی که در شهرستان بشاگرد رقم خورد پی ببرید، کافی است سراغی از مردم شریف و صبور این خطّه بگیرید تا برایتان از سال‌ها انتظار دردمندانه برای باز شدن پای پزشکان متخصص به این منطقه بگویند. از شب‌هایی که با درد صبح می‌شد و دردهایی که با غم محرومیت، مضاعف.

فقط یک عزم جهادی می‌توانست روی این زخم‌های ناسور مرهم بگذارد. و حضور پزشکان متخصص گروه فرهنگی جهادی درمانی بقیة الله (عج)، همان اجابتی بود که اهالی بشاگرد مظلوم در دعاهایشان طلب کرده‌بودند. برای اینکه با کار بزرگی که متخصصان این گروه در حضور کوتاه‌مدت خود در بشاگرد رقم زدند، بیشتر آشنا شوید، با این گزارش همراه باشید.

 

دخترم بالاخره توانست بدون درد غذا بخورد...

برای شرح آنچه در تابستان سخت اما به‌یادماندنی امسال بر بشاگرد و اهالی آن گذشت، چراغ اول را مدیر کل کمیته امداد منطقه بشاگرد روشن می‌کند و می‌گوید: «بشاگرد به دلیل شرایط خاصش نمی‌توانست پذیرای میزبان گروه جهادی درمانی بقیة الله (عج) باشد اما با وجود موانع فراوان، آن‌ها اصرار داشتند در بشاگرد خدمت‌رسانی جهادی داشته باشند. با بشارت قرآن، پیگیری‌های این عزیزان به ثمر رسید و شرایط برای اجرای طرح تخصصی درمانی‌شان در بشاگرد فراهم شد.»

حجت‌الاسلام «سید محسن مؤمنی»، که سال‌هاست از نزدیک با نیازها و دردهای مردم شریف بشاگرد آشناست، در توصیف نتایج شیرین حضور پزشکان جهادی در این منطقه محروم می‌گوید: «با زحمات این پزشکان عزیز، مشکل بسیاری از مردم بشاگرد برطرف شد. زنان و مردان و کودکان بسیاری روزگار خود را با درد دندان و کلیه و رنج کم‌بضاعتی می‌گذراندند و قدرت درمان نداشتند. در این شرایط، این پزشکان جهادگر داوطلبانه به بشاگرد آمدند و خدمات درمانی تخصصی را به صورت رایگان به مردمان این منطقه ارائه دادند. به برکت حضور این پزشکان جهادی، یأسی که در دل این بیماران بود، به امید مبدل شد. یک روز دختر یتیمی با دندان درد مراجعه کرد و دندان پوسیده‌ای که ماه‌ها امانش را بریده بود، ترمیم شد. یکی دو روز بعد، مادرش تماس گرفت و گفت: «حاج آقا! دخترم گاهی از درد دندان نمی‌توانست بخوابد. از وقتی دندان دردش شدید شده‌بود، حتی نمی‌توانست درست غذا بخورد. حالا همه این مشکلاتش حل شده. مانده‌ام چطور تشکر کنم؟»

 

وقتی به اشاره یک شهید، قرآن گره از کار گروه جهادی باز کرد

اشاره حاج آقا به بشارت قرآن در رفع موانع برای حضور پزشکان جهادی در بشاگرد، بهانه لازم را به دستمان می‌دهد تا سر صحبت را با مدیر گروه فرهنگی جهادی درمانی بقیة الله (عج) باز کنیم. از ماجرای این گره‌گشایی که می‌پرسیم، «حسن پورجوپاری»، برمی‌گردد به یک ماه قبل و می‌گوید: «از مدت‌ها قبل برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام داده و مقدمات لازم را با لطف همکاران محلی در بشاگرد فراهم کرده بودیم اما وجود برخی موانع، اجرای طرح را با مشکل مواجه کرده بود. وقتی مشخص شد برخی بسترهای موردنیاز در آن منطقه فراهم نیست، برخی گفتند اردو را لغو کنیم و ابتدا برویم آماده‌سازی‌های لازم را انجام دهیم. برخی هم با اشاره به شرایط کرونا و قرمز اعلام شدن آن منطقه، ابراز نگرانی می‌کردند که نکند برپایی این اردو باعث ایجاد مشکلاتی برای ساکنان منطقه و تیم پزشکان شود.

خلاصه سر دوراهی مانده بودیم و حسابی ناامید شده بودیم. در این شرایط، به یکی از دوستان باصفا که خیلی با قرآن مأنوس است، مراجعه کردیم و مشاوره خواستیم. ایشان گفت: «بهترین راهنما و کارگشای ما، قرآن است.» قرآن را که باز کرد، این آیه آمد: «بگو جز آنچه خدا بر ما مقرر کرده، به ما نخواهد رسید. او سرپرست ماست. آری مومنان باید تنها به خدا توکل کنند.» وقتی قرآن کریم در آن ساعات شب با این آیه با ما صحبت کرد، نور امیدی در دل ما ایجاد کرد و مصمم شدیم حتماً این طرح جهادی را در بشاگرد اجرا کنیم.»

البته خوب که نگاه کنید، ایده توسل به قرآن را هم یک حس زیبای دیگر به دل اهالی گروه جهادی درمانی بقیة الله (عج) انداخته بود: «می‌دانید، گروه جهادی ما در اصل یک گروه فرهنگی است. همین طرح جهادی درمانی بشاگرد را از ابتدا به نام شهید «سید مجتبی کمالی» نامگذاری کرده بودیم. در مقطعی که مستأصل شده بودیم، سر مزار این شهید عزیز رفتیم و خواستیم به ما کمک کند. شهید کمالی هم ما را بی‌پاسخ نگذاشت و به دل و ذهنمان انداخت که از قرآن کمک بگیریم.»

 

بیمارستان امکانات ندارد؟ با کمک همدیگر درستش می‌کنیم

اما آن مانع دردسرساز چه بود؟ چه مشکلی داشت اهالی بشاگرد را از خدمات‌رسانی پزشکان متخصص جهادی محروم می‌کرد؟ می‌پرسم و پورجوپاری در جواب می‌گوید: «گروه فرهنگی جهادی درمانی حضرت بقیة الله (عج) در سال 1393 با همت دوستان جهادی تأسیس شد و تا امروز بیش از 35 طرح درمانی در کشور انجام داده است. در این سال‌ها تلاش کرده‌ایم با دعوت از بهترین پزشکان و کادر درمانی و با تدارک بهترین ابزار و تجهیزات پزشکی، دندانپزشکی و جراحی، اردوهای جهادی درمانی را در بالاترین سطح و با بهترین کیفیت در مناطق کمتر برخوردار اجرا کنیم. اما متاسفانه زیرساخت‌ها و بسترهای لازم برای ارائه این خدمات تخصصی در منطقه بشاگرد فراهم نبود.

با اینکه بیمارستان بشاگرد اتاق عمل مجهزی داشت اما چون یک مدت در این بیمارستان کار جراحی انجام نشده بود و برخی امکانات ضروری ازجمله دستگاه «اِگزوفَن» را نداشت، کار برای انجام عمل‌های جراحی سخت می‌شد. دستگاه اگزوفن، دستگاهی است که در حین انجام عمل جراحی، عمل مکش از داخل اتاق عمل به بیرون را انجام می‌دهد و هوای نامطبوع آنجا را تخلیه می‌کند. اگر این دستگاه نباشد، هم برای کادر درمان و هم برای بیمار مشکلاتی ایجاد می‌شود.

 الحمدلله با هماهنگی شبکه بهداشت و رییس بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی استان هرمزگان، اقدامات فوری برای رفع این مشکل انجام شد. با تأمین هزینه توسط این عزیزان، ما دستگاه اگزوفن را از تهران خریداری کردیم و ازآنجاکه تیم مهندسی و تکنسین برق هم همراه خودمان برده‌بودیم، دستگاه به‌سرعت در پشت‌بام بیمارستان نصب شد. برخی مشکلات و کاستی‌های دیگر هم در بیمارستان وجود داشت؛ مثلاً برق اضطراری نداشت که برای رفع این مشکل، با خودمان موتور برق برده بودیم. بحث نظافت اتاق عمل و اتاق جراحی هم مطرح بود که با همکاری گروه ما و کادر درمان بیمارستان بشاگرد و سایر دوستان، زیرساخت‌های موردنیاز در این زمینه هم فراهم شد. به‌این‌ترتیب، طرح ما هم درمانی و هم عمرانی شد و اضافه شدن این امکانات، به‌عنوان یادگاری گروه ما در بیمارستان بشاگرد باقی ماند.»

 

از دندانپزشکی تا جراحی؛ درمان‌های تخصصی در قالب طرح جهادی

بالاخره با فراهم شدن بسترهای لازم، کاروان پزشکان متخصص جهادی به بشاگرد رسید و بدون فوت وقت، خدمت‌رسانی تخصصی در حوزه‌های مختلف را شروع کرد: «در مدت 4 روز حضور ما در بشاگرد به لطف خدا 2382 نفر در زمینه‌های مختلف، خدمات تشخیصی درمانی دریافت کردند. این خدمات که در بسیاری موارد، برای اولین بار در این منطقه ارائه می‌شد، به تفکیک عبارتند از:

جراحی عمومی و سرپایی 214 نفر، جراحی پیشرفته تخصصی (کلیه و مجاری ادراری، زنان و زایمان و...) درمجموع 42 نفر، دندانپزشکی تخصصی 599 نفر، غربالگری زنان باردار و پرخطر روستایی 95 نفر، ویزیت و درمان تخصصی زنان و زایمان 289 نفر، ویزیت متخصص کلیه و مجاری ادراری 190 نفر، ویزیت متخصص جراحی عمومی و فوق تخصص 55 نفر، ویزیت و مشاوره بیهوشی توسط متخصص بیهوشی 50 نفر، خدمات دارویی شامل داروهای سرپایی، اتاق عمل و بستری 564 نفر، خدمات سونوگرافی 245 نفر، خدمات پاراکلینیکی شامل آزمایشگاه و رادیوگرافی 84 نفر.»

 

ما را به مناطقی ببرید که کسی نمی‌رود

ارائه خدمات تخصصی درمانی در منطقه کم‌برخوردار بشاگرد، اتفاق خوبی بود که در مواردی، ساکنان شهرهای بزرگ و حتی پایتخت هم از آن محروم‌اند. این اتفاق ارزشمند به برکت مشارکت جمعی از پزشکان متخصص در این طرح جهادی، شکل واقعیت به خود گرفت؛ پزشکانی که همیشه برای حضور در محروم‌ترین مناطق، داوطلب‌اند. مدیر گروه فرهنگی جهادی درمانی بقیة الله (عج) در این باره می‌گوید: «55 پزشک و اعضای کادر درمان در تخصص‌های مختلف ما را در این طرح جهادی همراهی کردند. این پزشکان که با وجود مشغله فراوان در بیمارستان یا مطب و کلینیک، کارشان را به خاطر این مردم عزیز رها کردند، برای رسیدن به بشاگرد بیش از 1800 کیلومتر راه طی کردند؛ بخشی از مسیر را با هواپیما، بخشی را با اتوبوس و حتی بخشی را با وانت. تصور نکنید این سختی‌ها برای این عزیزان، غیرمنتظره بوده. این پزشکان عزیز همیشه برای خدمات‌رسانی در اردوهای جهادی سخت به‌عنوان زکات علمشان آماده‌اند و به من می‌گویند: «ما را به مناطقی ببرید که کسی نمی‌رود.»

اما این پزشکان چطور شناسایی و با گروه جهادی همراه می‌شوند؟ پورجوپاری می‌گوید همه چیز از طرف این پزشکان به‌صورت کاملاً داوطلبانه اتفاق می‌افتد: «گروه ما یک گروه مردمی است و به هیچ نهادی وابسته نیست. طی فراخوان‌هایی که در این سال‌ها منتشر کرده‌ایم، پزشکان فراوانی به صورت داوطلبانه به ما ملحق شده و در اردوهای مختلف همراهی‌مان کرده‌اند. ما تقریباً از تمام کشور عضو داریم؛ بابل، کرمان، سیستان‌وبلوچستان، تهران و... علاقه و تعهد این پزشکان عزیز به مشارکت در این طرح‌های جهادی آنقدر زیاد است که گاهی که بعضی از آنها به هر دلیلی امکان حضور در یک اردو را ندارند؛ مثلاً از قبل در همان زمان به بیمارشان وقت عمل داده‌اند، به جای خودشان یکی از همکارانشان را با ما راهی آن منطقه محروم می‌کنند.»

 

می‌خواهیم این چرخه مبارک ادامه پیدا کند

«پیشکسوت‌ترین عضو گروه ما در طرح جهادی درمانی بشاگرد، یکی از خانم دکترهای متخصص زنان با حدود 65 سال سن و جوان‌ترین عضو گروه، دستیار واحد سی‌اس‌آر با 18 سال سن بودند.» آقای مدیر با اشاره به ترکیب نیروهای باتجربه و جوان در این اردوها، می‌گوید: «حضور این نیروهای جوان به عنوان دستیار در کنار پزشکان پیشکسوت و باسابقه که سال‌هاست همراه ما هستند، یک‌جور آینده‌نگری و همسان‌سازی در گروه جهادی محسوب می‌شود.

برای مثال، ما در کنار پزشکان، دندانپزشکان و جراحان متخصص و باسابقه، دانشجویان جوان‌ترم 12 همان رشته‌ها را هم در این طرح‌های جهادی به‌عنوان دستیار به مناطق کمتر برخوردار می‌بریم تا از یک طرف از نزدیک با مشکلات، محرومیت‌ها و نیازهای آن مناطق آشنا شوند و از طرف دیگر از تجربیات ارزشمند پزشکان پیشکسوت استفاده کنند. این تمرین عملی دلپذیر باعث می‌شود این نیروهای جوان وقتی خودشان پزشک متخصص شدند، در لباس کادر درمان جهادی به این مناطق بیایند و به همنوعانشان خدمات درمانی ارائه دهند و کمک کنند این چرخه ادامه داشته باشد و این جریان خدمت‌رسانی جهادی در حوزه درمانی تعطیل نشود.»

  

حضور تیم «ده گردشی» در روستاها(عکس، تزیینی است)

وقتی تیم «دِه گردشی»، بیمارستان را به روستاهای دورافتاده بشاگرد برد

اما تمام اتفاقات خوب این طرح جهادی درمانی به ویزیت و درمان‌های تخصصی پزشکان در بیمارستان بشاگرد محدود نشد. اتفاق بزرگ دیگر، بیرون از چارچوب بیمارستان و در دل روستاهای صعب‌العبور رقم خورد: «در جلسه‌ای که قبل از شروع طرح جهادی در فرمانداری بشاگرد داشتیم، یکی از مسئولان محلی به من گفت: «تکلیف روستاهای دورافتاده چه می‌شود؟ سهم آنها از این طرح چیست؟ مثلاً یک روستای 100 خانواری داریم که تمام دارایی‌شان در زمینه وسایل نقلیه، فقط یک موتورسیکلت است! مسلماً این افراد امکان مراجعه به بیمارستان را ندارند. برای این روستاها چه تدبیری دارید؟»

خوشبختانه ما بعد از حدود 9 سال فعالیت در این زمینه و مشورت با افراد مطلع، تجربیات لازم را کسب کرده و با شرایط کار آشنا شده‌ایم. به همین دلیل قبل از شروع اردوهای جهادی، در شرح وظایفی که برای خودمان معین می‌کنیم، حضور در مناطق دورافتاده را هم در قالب تیم «دِه گردشی» پیش‌بینی می‌کنیم. در طرح جهادی بشاگرد هم، به همین ترتیب عمل کردیم. برای ارائه خدمات درمانی به افرادی که یا به دلیل بُعد مسافت یا شرایط جسمانی نمی‌توانستند از خدمات درمانی تخصصی در بیمارستان بهره ببرند، هر روز در 2 شیفت، یک تیم «ده گردشی» متشکل از یک خانم دکتر متخصص زنان و مامایی، یک پزشک عمومی و یک تکنسین داروخانه به روستاهای صعب‌العبور اعزام می‌کردیم.

عکس، تزیینی است

60 روستا، میزبان پزشکان سیار

اعضای تیم ده گردشی با داروها و تجهیزات موردنیاز با یک خودرو به مناطق دورافتاده می‌رفتند، به کپرها و خانه‌های روستاییان سر می‌زدند و در حوزه زنان، عمومی و دارویی به اهالی روستا خدمات درمانی رایگان ارائه می‌کردند. اگر در این میان، به مورد ارجاعی هم برمی‌خوردند، به بیمارستان بشاگرد ارجاع می‌دادند تا ما رسیدگی کنیم و درمان موردنیاز برایشان انجام شود. این همان جنبه فرهنگی کار گروه جهادی درمانی بقیة الله (عج) است. ما وظیفه خود می‌دانیم سراغ کسانی برویم که نمی‌توانند برای دریافت خدمات درمانی پیش ما بیایند. عزیزان تیم ده گردشی در 4 روز کاری درمجموع به 60 روستا سر زدند و خدمات ارائه دادند. به‌این‌ترتیب به لطف خدا در این طرح جهادی درمانی تقریباً هیچ نقطه‌ای از بشاگرد جا نیفتاد.»

 

الان وقت استراحت نیست

«در آن چند روز، همه اعضای گروه تا آخرین حد توان در خدمت مراجعان عزیز بشاگردی بودند و چندین برابر اوقات عادی برای ویزیت و درمان بیماران وقت می‌گذاشتند. پزشک ما تا ساعت 9 و 10 شب کار می‌کرد و وقتی من اصرار می‌کردم که خانم دکتر آقای دکتر دیگر تشریف ببرید استراحت کنید، در جواب می‌گفتند: «نه. الان وقت استراحت نیست. وقتی کار درمان این عزیزان تمام شد و از اینجا رفتیم، آن وقت استراحت می‌کنیم.»

پورجوپاری لبخندبرلب در ادامه می‌گوید: «وقتی این پزشکان و کادر درمان این صحنه‌ها را خلق می‌کردند، مردم واقعاً لذت می‌بردند. بازتابش این بود که همه می‌گفتند: «می‌شود یک بار دیگر به اینجا بیایید؟ می‌شود چند وقت دیگر باز هم با این تیم پزشکان پیش ما بیایید؟»... الان هم که چند هفته از آن روزها می‌گذرد، مرتب پیام‌هایی از اهالی بشاگرد دریافت می‌کنم که از برگزاری طرح جهادی درمانی ما ابراز رضایت می‌کنند و می‌گویند: «خیلی روزهای خوبی بود. تا به حال چنین تجربه‌ای نداشتیم. هیچ‌وقت فکر نمی‌کردیم یک تیم تخصصی پزشکی به شهر و روستای ما بیایند و خدمات تخصصی را به‌صورت رایگان به ما ارائه کنند.»

 

شما، اجابت دعاهای ما هستید...

«من نتیجه برگزاری این اردوهای جهادی درمانی را در افزایش امید به زندگی، امید به آینده و امید به نظام در دل مردم شریف مناطق محروم دیده‌ام. این بار هم این نهال امید در دل مرد و زن و جوان و پیر منطقه بشاگرد کاشته شد.»

خاطره‌ای در ذهن آقای مدیر جهادی تداعی شده که چشمانش برق می‌زند: «روز آخر طرح در بشاگرد، در سرکشی به بخش‌های مختلف بیمارستان، به اتاق ریکاوری رفتم تا از بیمارانی که در آستانه ترخیص بودند، عیادت کنم. آن‌ها تا مرا با روپوش سفید در حال احوالپرسی دیدند، شروع به گریه کردند! غافلگیر شده بودم. گفتم: چه اتفاقی افتاده؟ چرا گریه می‌کنید؟! گفتند: «ما قبلاً برای درمان به بیمارستان‌های یزد، کرمان و بندرعباس رفته بودیم. اما هرکجا می‌رفتیم، برای عمل جراحی‌مان 15، 20 میلیون تومان پول می‌خواستند. دیگر ناامید شده‌بودیم. گفتیم: خدایا می‌دانی که دستمان بسته است. درد امانمان را بریده. خودت به داد ما برس وگرنه بچه‌هایمان یتیم می‌شوند. مدتی که گذشت، از کمیته امداد تماس گرفتند و گفتند: "یک تیم جراحی دارد از تهران به بشاگرد می‌آید. اسم شما را هم اعلام کرده‌ایم. می‌توانید برای انجام عملتان پیش این پزشکان بیایید." باورمان نمی‌شد ولی واقعاً عمل جراحی ما در همین بشاگرد و بدون پول انجام شد... آمدن شما به اینجا، جواب دعاهای ما بود.»

 

پزشکان جهادی به شهرمان آمدند، ما دکتر شدیم!

مدیر گروه فرهنگی جهادی درمانی بقیة الله (عج) اما معتقد است مهمترین اتفاق در این اردوهای جهادی برای خود پزشکان رقم می‌خورد: «پزشکان و اعضای کادر درمانی گروه ما، خودشان به‌لحاظ دارا بودن روحیه ایثارگری و خدمت به هم‌نوع، در سطح عالی هستند. اما با ورود به منطقه، در جلسه هماهنگی قبل از شروع کار، با هم درباره شیوه تعامل با مردم عزیز منطقه هم صحبت می‌کنیم. به هم یادآوری می‌کنیم که ما بیشتر از آنکه بخواهیم به این عزیزان خدمت کنیم، برای خودسازی خودمان به اینجا آمده‌ایم. پس اینجا فقط ارائه خدمات درمانی، شرط نیست. تا می‌توانیم با لبخند، محبت، همدلی و صبوری به این عزیزان خدمت کنیم. و الحق که تمام همکاران در این زمینه، سنگ‌تمام گذاشتند.

برای مثال، یک روز در سالن دندانپزشکی دیدم مراجعه‌کننده که یک پسربچه کوچک بود، مرتب گریه می‌کند و با دندانپزشک ما همکاری نمی‌کند. همان‌طور که از دور نگاه می‌کردم، خانم دندانپزشک به‌جای کلافه شدن، یک دستکش لایتکس برداشت، آن را باد کرد و بعد، با خودکار رویش شکلک کشید و به دست پسربچه داد. همین کار باعث نشاندن لبخند روی لب پسربچه شد و به او آرامش داد. اینطور بود که راحت روی صندلی یونیت دندانپزشکی خوابید تا خانم دکتر به دندان‌هایش رسیدگی کند.»

تاثیرگذاری پزشکان جهادی اما گاهی در درازمدت مشخص می‌شود و خود را در تحول آینده اهالی و فرزندان مناطق محروم نشان می‌دهد: «مدتی قبل برای طرح جهادی درمانی به بیرجند رفته بودیم. چند دختر خانم آنجا بودند که حسابی تحت‌تاثیر دندانپزشکان ما قرار گرفته بودند. حالا همان دختران که هنوز هم با گروه ما ارتباط دارند، دانشجوی دندانپزشکی هستند و می‌گویند: «ما از پزشکان گروه شما الگو گرفتیم. دوست داریم ما هم مثل شما به همین شیوه به مردم خدمات درمانی رایگان ارائه بدهیم.»

 

وقتی همه برای سلامت بشاگردی‌ها همدل شدند

از کمیته امداد استان تهران، استان هرمزگان، شهرستان بشاگرد و شهر خمینی شهر، دانشگاه علوم پزشکی تهران و هرمزگان، شبکه بهداشت بشاگرد، بیمارستان بقیه الله الأعظم (عج) بشاگرد، مسئولان محلی ازجمله فرماندار، نیروهای نظامی و انتظامی و... که در اجرای این طرح جهادی به ما کمک کردند، تشکر و قدردانی می‌کنم. افراد و نهادهای مختلفی بودند که می‌گفتند: ما در زمینه درمانی و مالی کمکی نمی‌توانیم انجام دهیم اما در زمینه فعالیت خودمان هر کمکی از دستمان بربیاید، دریغ نمی‌کنیم. مثلاً یک مسئول می‌گفت: «ما مهمان‌سرا داریم، می‌توانیم در زمینه اسکان پزشکان و اعضای گروه در خدمتتان باشیم.» خلاصه هم مردم و هم مسئولان بشاگرد واقعاً با ما همکاری کردند و جا دارد از لطف و محبت آنها تشکر کنم.»

حسن پورجوپاری در پایان حق همکاران باصفای بشاگردی را هم ادا کرده و می‌گوید: «الحق و الانصاف پزشکان بومی بیمارستان بشاگرد همکاری بسیار خوبی در زمینه غربال بیماران و پذیرش و تریاژ آن‌ها با ما داشتند. با زحمات این عزیزان، افرادی که نیازمند دریافت خدمات درمانی بودند، قبل از حضور ما شناسایی شده و نوع خدمت درمانی موردنیازشان مشخص شده بود. در زمان برگزاری طرح جهادی هم، این عزیزان نسبت به انجام ملاحظات کرونایی در هنگام حضور مراجعان به بیمارستان، زحمات زیادی کشیدند. با دقت عمل آنها، الحمدلله در آن چند روز حضور ما در بشاگرد، هیچ موردی از ابتلا به کرونا دیده نشد. جا دارد همین‌جا از این پزشکان عزیز تشکر و قدردانی کنم. امیدوارم توفیق و سعادت داشته باشیم بعد از تقویت و بازیابی خودمان و تجهیزات‌مان، مدتی بعد دوباره در این منطقه حضور پیدا کرده و خدمات مطلوب‌تری به مردم عزیز بشاگرد ارائه کنیم.»

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول