اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

تعلیم و تربیت  /  پنجره تربیت

سندی که مورد غفلت قرار گرفت؛ و چیزهائی که از آن غافل شدیم.

فیلم مستند بی تربیت آخرین فیلم مستندی است که در دوران دولت تدبیر و امید منتشر می شود و به سراغ یکی از مسائلی می رود که در انتقادهایی که به دولت یازدهم و دوازدهم می شد، محل غفلت واقع شده بود. سید مهدی درفولی.

سندی که مورد غفلت قرار گرفت؛ و چیزهائی که از آن غافل شدیم.

 

سید مهدی درفولی

* چطور شد این مستند ساخته شد؟

دغدغه کار تربیتی و تربیت نسل آینده دغدغه‌ای بود که مدت‌ها داشتیم، می‌خواستیم که این مسئله را در قالب یک کار رسانه‌ای، عمومی کنیم.

 

سیدحسین‌امام‌جمعه (کارگردان) : دغدغه کار تربیتی و تربیت نسل آینده دغدغه‌ای بود که مدت‌ها داشتیم. نه فقط بنده بلکه تیم سازنده مستند هم همین دغدغه را داشت. ما با قشر نوجوان برخورد نزدیک داشتیم و این دغدغه را در خودمان حس می­کردیم. می‌خواستیم که این مسئله را در قالب یک کار رسانه‌ای، عمومی کنیم، یعنی دغدغه دیگر افراد را هم بیدار کنیم. این‌شد که دست گذاشتیم روی این مستند و با سوژه سند تحول هم کار را پیش بردیم. یعنی بحث تربیتی که الان در داخل مدارس واقعاً مغفول شده، باید زنده و احیا می‌شد. سوژه‌ای که انتخاب کردیم بحث سند تحول بود که مقام معظم رهبری خیلی رویش تأکید داشتند و سالیان است که دارند پیگیری می‌کنند؛ ولی خب همه این پیگیری‌ها فقط در بستر حرف اتفاق می افتد و از مسئولین هیچ عملی برنمی‌آید. این کلیت داستان بود.

سوژه‌ای که انتخاب کردیم بحث سند تحول بود که مقام معظم رهبری خیلی رویش تأکید داشتند و سالیان است که دارند پیگیری می‌کنند.

* تولید کار و مراحل مختلف تولید، پژوهش و پیش‌تولید چقدر طول کشید؟

‌‌سیدحسین‌امام‌جمعه (کارگردان): از وقتی که موضوع مستند مشخص شد، ما شروع کردیم به پژوهش، و سه ماه فقط درگیر پژوهش در مورد سند تحول بودیم. بعد از این سه ماه وارد مرحله پیش‌تولید شدیم؛ یعنی کارها را مشخص کردیم، ‌مصاحبه با افراد را مشخص کردیم و بعد هم وارد فاز تولید شدیم. یکی از مشکلاتی که توی بحث تولید داشتیم، متأسفانه خوردیم به این ویروس همه‌گیر کرونا و مدارس را از دست دادیم. دیگر حضور در مدارس و دانش‌آموزان و معلمان و محیط واقعی را از دست دادیم. یک مقدار سبک و سیاق‌مان حین کار عوض شد. ولی خدا را شکر خوب پیش رفت. بحث تولیدمان هم فکر می‌کنم حدوداً نزدیک سه الی چهار ماه طول کشید.

* فکر می‌کنید اگر این کار اکران و رونمایی بشود چه بازخوردهایی دارد؟

‌سیدحسین‌امام‌جمعه (کارگردان) : حرف اصلی این است که کار مستند در زمینه آموزش و پرورش خیلی کم بوده. از طرفی دغدغه خیلی از افراد هست، ولی کار رسانه‌ای کمی در این زمینه انجام شده. به نظر خودم هرچند که محتوای خیلی زیادی را توی مستند داشتیم، اما سعی کردیم، یعنی مجبور شدیم که خیلی از این محتوا را حذف کنیم که مستند شسته رفته‌تر بشود. وگرنه حرف خیلی زیاد بود. ولی من خودم آنچه که دوست داشتم فکر می‌کنم تا حد زیادیش توی این مستند برآورده شد.

ما هم سعی کردیم که داخل این مستند این را بگوییم که فقط کار یک وزارت آموزش و پرورش یا فقط یک مؤسسه نیست.

قطعاً با یک یا چند تا مستند، شاید اتفاق خیلی خاصی رقم نخورد؛ و نیاز است که همه دستگاه‌ها و همه ارگان‌ها بیایند پای کار. ما هم سعی کردیم که داخل این مستند این را بگوییم که فقط کار یک وزارت آموزش و پرورش یا فقط یک مؤسسه نیست.

یعنی ما توی مستند، هم معلم‌ها را خطاب قرار دادیم هم مسئولین را.

 

‌ولی خب قطعاً باید کارهایی باشد که شروع این ماجرا باشد. ما سعی کردیم با این کار استارت این ماجرا را بزنیم، چه در حوزه رسانه چه در بحث ارگان‌ها و نهادهایی که باید بیایند پای کار. یعنی ما توی مستند، هم معلم‌ها را خطاب قرار دادیم هم مسئولین را. قطعاً باید از این جنس کار، باز هم بشود. ‌ولی خب نه منوط به یک مستند یا چند مستند! و باید در فضای عمومی إن‌شاءالله یک مطالبه‌گری بکنند.

سندی که جمع‌آوری و تولید شده گرچه ایراداتی دارد اما به کل مورد غفلت واقع قرار گرفت.

حسین‌سلیمانی (تدوینگر): در مورد تحول آموزش و برای ورود به مرحله جدیدی در تربیت، ما دست گذاشتیم روی چیزی که خود نظام تصویب کرده و برایش بیش از ده سال وقت گذاشته شده است. سندی که جمع‌آوری و تولید شده گرچه ایراداتی دارد اما به کل مورد غفلت واقع قرار گرفت. ما گفتیم که همین سندی که به‌طور رسمی توسط نظام امضا شده، اگر اجرا بشود و با کار این سند ایرادات این سند در طی سال‌ها گرفته بشود، می‌تواند یک دری باشد به روی تعالی نظام آموزش و پرورش کشور.

* خود شما به عنوان کسی که از اول توی این کار دخیل بودید تا همین روزهای آخر هم درگیر کار بودید، سختی‌های کار، تولید یک کار در مورد نظام تعلیم و تربیت توی ایران را چطور می‌بینید؟ یعنی یک نفر که درگیر این حوزه می‌شود چقدر سختی می‌کشد با چه محدودیت‌ها و معذوریت‌هایی مواجه می‌شود؟

حسین‌سلیمانی (تدوینگر): در کشور ما متأسفانه آن‌قدری که به مسائل امنیتی و نظامی و حتی اقتصادی توجه می‌شود به مسئله آموزش و پرورش که می‌تواند حلال همه مسائل باشد، نمی‌شود. توی سختی‌ها ما با یک سازمانی مواجه هستیم که به خاطر اینکه که کسی بهش توجه نمی‌کند، به خاطر اینکه یک گوشه‌ای از نظام دارد بودجه کم خودش را می‌گیرد و چندتا کارمند را راه می‌اندازد، و زیاد مورد توجه نیست، به ما و این کار نیز توجهی نمی‌کنند. حرف رسانه‌ها هم شاید زیاد برایش مهم نباشد.

بحث آموزش و پرورش مسئله‌ای نیست که با یک سرمایه‌گذاری طی دو سال سه سال جواب بدهد؛ بلکه نیازمند یک سرمایه‌گذاری بلند مدت است.

 

‌سیدحسین‌امام‌جمعه (کارگردان) : آن مسئله اصلی که من خودم فکر می‌کنم وجود دارد این است که افرادی که می‌آیند بالای سر حاکمیت و دولت قرار می‌گیرند، حالا چه چهار، چه هشت سال، دولت را می‌چرخانند، اصلاً مسئله‌ای به اسم آموزش و پرورش ندارند. به مشکلات کشور نقطه‌ای نگاه می‌کنند و اصلاً آینده کشور را در نظر ندارند. بحث آموزش و پرورش مسئله‌ای نیست که با یک سرمایه‌گذاری طی دو سال سه سال جواب بدهد؛ بلکه نیازمند یک سرمایه‌گذاری بلند مدت است.

* و آن قسمت اول سؤال که فکر می‌کنید برای این سند تحول چه کارهای جدی باید کرد؟ حالا یکی از آن ها به قول شما می‌تواند مستندسازی  باشد.

سیدحسین‌امام‌جمعه (کارگردان): چهار نهاد خانواده، مدرسه، ستاد آموزش و پرورش، و معلم، و دیگر نهادهایی که وجود دارند، هرکدام باید بیایند پای کار. یعنی خانواده‌ای که وجود دارد تا معلم‌ها، کادر مدرسه‌ای که وجود دارد تا مسئولینی که وجود دارند، و تا سران نظام. همه این افراد اگر دست به دست هم بدهند، آینده کشور برای‌شان مهم باشد، برای تربیت این نسل آینده، قطعاً یک اهتمام جدی باید یه خرج بدهند.

* به نظرتان چه اتفاقی باید بیفتد و چرا یک تحول جدی باید در سیستم تعلیم و تربیت رخ بدهد؟ آن انتقاد اصلی شما به چی است؟

سیستم آموزش و پرورش باید ما از حفظ محوری، انتقال پیدا کند به سمت تخصص محوری، از مدرک‌گرایی برویم به سمت پیدا کردن توانایی‌ها. 

 

حسین‌سلیمانی (تدوینگر): سیستم آموزش و پرورش باید ما از حفظ محوری، انتقال پیدا کند به سمت تخصص محوری، از مدرک‌گرایی برویم به سمت پیدا کردن توانایی‌ها. او که می‌آید دوازده سال درس می‌خواند، اگر به جای اینکه حافظه‌اش را تقویت کند و کتاب‌ها را حفظ کند، بتواند توانمندی مورد نیاز برای زندگی خودش را پیدا کند. سالانه چند میلیون دانش‌آموز داریم که فارغ‌التحصیل می‌شود، فرض کنید یک میلیون. سالانه ما داریم یک میلیون متخصص و شخص توانمند در جامعه را پرورش می‌دهیم. خوب است، اگر این باشد! ولی متأسفانه در واقع اینگونه نیست. آن اتفاقی که توی نظام ما افتاده، از معلم گرفته تا شاگرد. وضع زندگی معلم چطور است؟ وضع اقتصادی‌اش چطور است؟ چقدر به اقتصادش  فکر می‌کند؟ چقدر به تحصیل کردن و تدریسش و دانش‌آموزانش فکر می‌کند. این‌ها از مسائلی هستند که باید بهش پرداخته بشود. تا این مسئله بزرگتر، توانمند سازی و متخصص‌پروری ما، حل بشود. این‌ها چیزهایی بود که برای ما دغدغه ایجاد کرد.

 

‌* شما چطور شد که وارد این بحث شدید و انتقاد حضرت‌عالی به نظام آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت فعلی توی ایران چی است؟

‌حمیدرضا‌جوادی‌مقدم (پژوهشگر): ما توی فلسفه دینی‌مان و معارف اسلامی‌مان منابعی داریم که آقا اشاره می‌کند که ارزش نیروی انسانی و مسئله تربیت بسیار بالاتر از مسائل دیگر است. مثل حدیت «اَلّناسُ معادِنُ ک{َمَعادِنِ} الَّذهَبِ وَ الْفِضَّةِ» یعنی اینکه مردم معادن طلا و نقره هستند. نیازی که هستش این است که شما این‌ها را کشف کنید و هرکسی را سر آن جایگاهی که برای آن قسمت خدا خلقتش را بر آن اساس قرار داده قرار بدهید. متأسفانه آموزش و پرورش ما جایی است که به این امر توجه نمی‌کند، و به نیروهای انسانی که دارد هم توجه نمی‌کند، و از آن مسئله تربیت نیروهای انسانی غفلت می‌کند.

 دلسوزی یعنی اینکه معلم به تربیت گروه انسانی و مؤمن علاقه‌ای داشته باشد. اگر این انگیزه را نداشته باشد فرد مقابل قطعاً معلمی خوبی نمی‌کند. 

 

یک سری از راهکارها توی خودِ سند تحول ذکر شده. شاید مهم‌ترین راهکارش همان بحث تربیت معلم است که به عنوان دانشگاه فرهنگیان بهش اشاره شده. در سند تحول ذکر شده و مقام معظم رهبری هم تأکید کردند که باید محل تأمین نیروی انسانی برای مدارس و نظام آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگیان باشد. نکته مهمی که توی معلمی است، دلسوزی است. دلسوزی یعنی اینکه معلم به تربیت گروه انسانی و مؤمن علاقه‌ای داشته باشد. اگر این انگیزه را نداشته باشد فرد مقابل قطعاً معلمی خوبی نمی‌کند. ممکن است که یک درسی را بتواند به خوبی تدریس کند، ولی آن تأثیر روحی و روانی که دانش‌آموز نیاز دارد را قطعاً تأمین نمی‌کند.

متأسفانه در حال حاضر در کشور ما نگاه به دانش‌آموز، نگاهی است برای کسب منابع مالی. و بیشتر از اینکه بحث تعلیم و تربیت توی آموزش و پرورش مطرح باشد، بحث رقابت برای کسب منافع مالی از مدارس غیرانتفاعی مطرح است. همین باعث شده که خیلی از معلم‌های خوبی که توی مدارس دولتی می‌توانستند به طبقه متوسط و حالا طبقاتی که مشکلات تأمین مالی دارند، کمک کنند، به خاطر ضعف تأمین منابع مالی‌ خودشان توسط دولت، به مدارس غیرانتفاعی متمایل شدند. خود این تأمین زندگی معلم‌ها و ایجاد یک رضایت نسبی نسبت به شغل‌شان، باعث می‌شود که معلم‌ها بتوانند بهتر فعالیت‌شان را ادامه بدهند، و وقت بیشتر و متمرکزتری را برای تربیت دانش‌آموزان بگذارند.

و البته در مستند هم به این پرداختیم و به آن اشاره کردیم که خیلی از مشکلات ما از یک طرف، و از طرف دیگر بزرگ دیدن چیزهایی که مثلاً در فنلاند یا ژاپن به عنوان یک دور از دسترس ما مطرح می کنند، ناشی از آن نگاه غرب‌زده مدیران و مسئولان آموزش و پرورش است. باید به خودمان برگردیم و خودمان را باور کنیم.

انتهای پیام/

از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل FarsPanjarehTarbiat@gmail.com مکاتبه فرمائید.

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول