خبرگزاری فارس مازندران، یادداشت/ زری طاهری| ۱۷ مرداد را بهخاطر سالروز شهادت شهید محمود صارمی این شهید عرصه خبر با عنوان روز خبرنگار میشناسیم، برای ما خبرنگاران هر ساله این روز، روزی است که باری دیگر بار سنگین مسؤولیت را روی شانهمان حس میکنیم و با خودمان میگوییم ما کجا و شهید صارمیها کجا!
و اما مردم و مسؤولانی که ما را میشناسند، از روز گذشته سیلی از پیامهای تبریک را به سویمان روانه کردهاند! دستشان هم درد نکند در لحظه اول دریافت پیامها لبخند میزنیم اما کمی بعد به گوشهای خیره شده و روزهای سخت و تلخ سپری شده در طول یک سال گذشته را مرور میکنیم...
با خودمان میگوییم، آری من یک خبرنگارم، یک سال دیگر هم سپری شد، خداییش در این مدت چقدر حرف شنیدم! چندین بار در حاشیه جلساتی که برگزاریشان این روزها بهواسطه جولان کروناویروس در کشور بسیار کمرنگ شده است نظرم و سوالاتم را بیان کردم ولی نه تنها پاسخ درست و حسابی ای دریافت نکردم بلکه مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفتم...
راستی گفتم کرونا! دست روی دلم نگذارید که خون است!! هزاران بار قلم زدیم، نوشتیم رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و زدن ماسک تنها راه مقابله با این ویروس کشنده است،کشورهای دیگر با رعایت همین دو موضوع کرونا را در همان پیک دوم سرجایشان نشاندند ولی مردم ما در حال ورود به پیک ششم و البته از بین رفتن هستند!
در سالی که گذشت چه عزیزانی را که از دست ندادیم، گاهی سوژههای مصاحبه گاهی یک مسؤول و حتی اعضای خانواده و اهل فامیل را بهواسطه همین بیتوجهیها به دامن خاک سپردیم... علت چیست نمیدانم! نه صبر کنید شاید دلیلش این است که کسی نوشتههایمان را نمیخواند فقط تیتر وار از رویش رد میشوند نمیدانند برای خط به خطش چقدر تلاش میکنیم بهتر است بگویم خون دل میخوریم تا نکند اشتباه کنیم.
برای تهیه یک گزارش، از سیل تا کرونا ما از جان مایه میگذاریم، ولی مردم سرگرم فضای مجازی البته بهغیر از توجه به اخبار داخلی هستند، قطعا همینطور است چرا که اگر لطف و عنایتشان شامل حالمان میشد امروز اینگونه دلسرد نبودیم.
خبرنگاران در میدان همواره مورد بی توجهی و طعنه و کنایهها قرار میگیرند، گویی ما از همین مردم کوچه و بازار نیستیم، چگونه میتوان ثابت کرد که ما پشتمان به جایی گرم نیست هستیم قلم میزنیم تا پشت شماها گرم باشد، حرف ما دردودل همین مردم است همینها را به گوش مسؤولان میرسانیم.
کرونا با ایجاد محدودیت کاری کرد که بر تعداد مصاحبههای تلفنی افزوده شود، و چه کار سختی است پیاده کردن فایل صوتی و گنجاندن آن در یک گزارش توصیفی تحلیلی!! قطعا خروجی آنطور که دلت میخواهد نیست و از بالا مورد نقد قرار میگیری!! که البته چیزی که خبرنگار را دلسرد میکند نقد نیست!! از دست دادن حس مفید بودن است و بس!!
فقط خبرنگاران میدادند ماندن در این حرفه عشق میخواهد و گرنه درآمدهای کم و بیثبات آن هم در این اوضاع اقتصادی که درآمد یک فروشنده دو برابر خبرنگاران است کسی را دلگرم نمیکند، مشاهده تاثیر یک خروجی خوب، یک گزارش دلی است که به یک خبرنگار انگیزه میدهد.
به هر حال امسال روز خبرنگار، همه ما خبرنگاران پیامکهای تبریک فراوانی دریافت کردیم، مسؤولان هم به پی وی پیام قدردانی فرستادن... از جشن و برگزاری مراسم روز خبرنگار هم که خبری نیست، ما هم دلمان را خوش کردهایم به همین پیامها و چارهای هم نیست... یک خبرنگار واقعی در مقابل همه بیتوجهیها با عشق و علاقه در مسیر تعالی اهداف خود که همان کاستن از آمال و دردهای مردم جامعه است ثابت قدم بوده و به همه بیرحمیها پشت میکند...
ما خبرنگاریم افتخارمان این است که در راه شهید صارمی قدم برمیداریم، قلممان سلاح محکمی در برابر دشمن و تهاجمات اوست... جالب نیست؟؟ قلممان برای بیان درد دلهایمان از حرکت بازمیایستد شاید نمیدانیم که مدتهاست که دردهایمان را فراموش کردهایم..
انتهای پیام/۸۶۰۴۸/ج