به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، خورشید از غروب روی گردان بود و ماه مشتاق تابیدن، زمین از این که پاسخ یک عمر دست اشتیاق به آسمان دراز کردن را گرفته بود شادمان بود و آسمان مزد ایستادگی دورادورش در مسیر عشق را گرفت.
ملائک طبقکشان از آسمان راهی زمین شدند، هوا خندید و گل معطر شد و آب معنای مهر را فهماند و ستاره در جشن شادمانه بنیهاشم رقصیدن گرفت.
جهان طرحی نو در انداخت و خواست خدا با خواسته دل علی(ع) یکی شد و زهرای دردانه(س) به زمان افتخار ثبت این لحظه را داد.
خبر گوش در گوش پیچید، مردی زرهاش را فروخت و آب و گلاب در کنار مهریه یک عروس آبرو یافت و تمام اسباب منزل دختر خدیجه خاتون(س)، که زیلو، سبو، دستاس، کاسه و جامی سفالین بود، در چند طبق راهی خانه نور شد.
زمان ایستاد تا روشنترین تلاقی آیینه و آب، در آوازهای روشن شهر زمزمه شود و دو بهار، توأمان، در فصلی گم شده در تاریخ، از راه رسیدند که با هم پیوند بخورند.
صدای هلهله زمینی نبود، هر چه میشنیدی آسمانی بود و هر چه میدیدی سادگی، تناسب، تفاهم و عشقی دلبرانه که تاریخ نمونهاش را به خود ندیده و نشنیده.
هاتفی مینواخت و فرشتهای بال میرقصاند و پدری پیامبرانه ناز دختر میفروخت به مردی که اوج مردانگی را بارها مهر و موم کرده و به دیواره آفرینش آویخته بود.
صدای عود، رود و بوی نمناکی عشق و ولیمه عروسی با هم درآمیخته بود و خبیثان سر از پنجرههای خجالت درآورده و از دور نظارهگر این تلألو بینظیر بودند، جنس نور متفاوت بود و جذبه درخشش عروس و داماد چشم هر بینندهای را مسحور میکرد.
آسمان شلوغتر از زمین بود، بایدی از کرانه غیب ممکن شده بود و ساقی و کوثر در خلعتی زیبا، دست در دستان خدا و پر از شور و شعور به ندای حق لبیک گفتند و عاقد که رسول مهر و سکاندار سکینه جاوید بود خطبه خواند.
صدای بلی که به گوش فلک رسید دست و پایش، را گم کرد و هر چه گل در صندوقچه خلقت بود بر سر حاضران ریخت و علی داماد شد.
تمام غم فاطمه(س) که بی مادری بود در دریای عشق علی ریخت و شریک شادیاش شد، چه پیوندی مبارک تر از عقد عموزادهها که به پشتوانه همین پیوند، در آسمانها بسته شده و هنوز هم برای اهل زمین مبارک است.
نمیدانم دو نیمه سیب بودند و یا دو نیمه ماه، خورشید بودند یا تمثال پیوند زمین و آسمان و آرزوی زمان، آب و آئینه بودند یا مهر و ماه، ناز و نیاز بودند یا زن و مردی تاریخساز، هر چه که بودند پیوندشان دنیایی از درس بود و برای عدهای سرشار از ترس.
پیوندی آسمانی که خاصلش شجره طیبه امامت بود که نتیجه و ندیده و نویرهاش نور من النور و هر کدام نور علی نور و جمعشان نور فوق کل نور.
سر دلبران را با خود آوردند و کلید گشایش رمز و راز تجلی خدا در انسان شدند، ساده آمدند و ساده آغاز شدند و امروز شروع الدینی از جنس بودنشان شد.
آمدند تا روزها و ماهها و سالها و قرون متمادی بگذرد و قصه عشقشان سرمشق جوانان پاکدل باشد، هم آنان که این روزها از دست خالی مینالند و نداشتن جسارتی علیگونه، آنان که شاید نخوانده یا باور ندارند که یک مرد برای رسیدن به نور از تمام دارائیاش گذشت، گوهرشناسی که قدر گوهر را درست فهمید و زرگری که زرنگار شد و در رسمالخط این پیوند که اذن راستین پرودگار بود، حسنین و زینب(ع) را ترسیم کرد.
جوانانی که از سقف آسمان و آسمان بانک غافل هستند و نداشتن سرپناه را بهانه تن ندادن به ازدواج میکنند، دخترانی که دست خالی پدر را پیش چپای خود میبینند و توکل شروع ساده را ندارند و پدرانی که رسم پیامبرشان را فراموش کردهاند و ناز دخترشان را به روزهای نیامده میفروشند.
آری امروز یک آغاز است برای ساده بودن و ساده دیدن و ساده یکی شدن، برای پاسخ به تمنای درون، برای لبیک به به فریاد عشق و برای حضور در محضر آب و آینه.
برای پیوستن و دل در گرو محبت یکدیگر سپردن، برای آغازی که الگویش این پیوند آسمانی است و رهتوشهاش دعای عروس امروز و آمینش نوای الهی و ربی من لی غیرک داماد مدینه.
راستی که چقدر زیبا است پشت سر این زوج راهی یکی شدن و دل به دریای عشق زدن، چقدر بی مثال است لحظات ناب عشق ورزی این دو اسطوره که هزاران لیلی و مجنون، رومئو و ژولیت همچنین فرهاد و شیرین در مکتبشان هنوز دبستانی هستند.
پس وقت آن رسیده که شما مرد جوان دم بخت، دل به دریای توکل بزنی و علیگونه کفو خودت را با در طبق اخلاص گذاشتن هر آنچه داری، عاشقانه سوار بر توسن آرزوهای کوچک و ممکن کنی و راهی خانهای کوچک با سقفی بلند شوی و در این خانه نور و سرور را مهمان دنیایت کنی.
و شما بانو، صادقانه و عاشقانه تمام ناز وجودت به نیاز دلش بسپار و پاسخ تمنای درون و استجابت دعایش باش و زهرا وار حریر سفید عروسی را بدون هیچ دلبستگی و تجملی بپوش و ببخش و راهی خانهای در از عشق و آرزوی ممکن شو و مهد پرورش رهپویان فرزند فاطمه و علی(ع) را آنچنان آب و جارو کن که هیچ باد و طوفان و خار و خسی بوی عطر و طعم تازه بودنت را با خود نبرد و نیازارد.
انتهای پیام/س