به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، شهر تاریخی اصفهان با ظرفیتهای گردشگری متعدد در کل دنیا شناخته شده اما رودخانه همیشه خروشان آن و آثار تاریخی روی این بستر برای همه دارای جذابیت و معرفی بیشتر است که به دلیل برخی از بیمدیریتیها و کاهش حجم بارندگی در بیش از یک دهه گذشته شاهد خشکی این جاذبه طبیعی بودهایم.
خشکی زایندهرود اولین بار همزمان با انتقال آب از زایندهرود به یزد در دو دهه پیش اتفاق افتاد و قبح خشکاندن زایندهرود ریخته شد و این در حالی است که قرار بود همزمان با انتقال آب از زایندهرود به یزد، کوهرنگ۳ هم اجرایی شود تا زایندهرود دچار کمآبی نشود، اما اکنون بیش از ۲۰ سال است بدون بهرهبرداری از کوهرنگ۳ آب به یزد منتقل میشود.
در این دو دهه نه تنها آب انتقالی به یزد جبران نشد بلکه با وعده بهشتآباد، باز هم شاهد بارگذاریهای فراوان دیگری بر زایندهرود در دو استان چهارمحال و بختیاری و اصفهان بودهایم و روز به روز وضعیت زایندهرود بدتر و بحرانیتر شد و کمآبی تشدید یافت و جریان دائمی زایندهرود، فقط در حد شعار باقی ماند.
پیشرفت فیزیکی ۷۰ درصدی طرح بن- بروجن
در سال ۱۳۹۲ شورای عالی آب هرگونه بارگذاری جدید بر زایندهرود را ممنوع اعلام کرد، اما با وجود این ممنوعیت باز هم برداشتها و انتقالهای جدید از زایندهرود متوقف نشد، تا جایی که در سال ۱۳۹۶ جمعی از شهروندان و کشاورزان اصفهان به دلیل نگرانی از وضعیت زایندهرود و بارگذاریهای جدید بر آن با وجود تراز بسیار منفی این رودخانه و ممنوعیتهای مصوب شورای عالی آب و شورای امنیت کشور اقدام به ارائه دادخواستهای متعدد با دهها شاکی به دیوان عدالت اداری با موضوع توقف طرحهای بارگذاری جدید بر زایندهرود بالاخص طرح بن-بروجن شدند که این شکایات پس از گذشت چند سال در بهمن ۱۳۹۹ منجر به صدور رأی رسیدگی به آبهای زیرزمینی مبنی بر توقف هرگونه طرح بارگذاری جدید بر زاینده رود به ویژه بن- بروجن شد.
اکنون بیش از سه سال از اطاله رسیدگی به این موضوع میگذرد، پیشرفت فیزیکی ۷۰ درصدی طرح را شاهدیم و در این سالها، صدها میلیارد تومان از بودجه کشور صرف آن شده است و اکنون با وجود صدور حکم توقف، باز هم بودجه این طرح را به میزان دو برابر افزایش یافت.
پدیده رو به رشد گرد و غبار، آلودگیهای خاک و هوا، تراکم جمعیت و منابع در محدوده کمی از سرزمین و به عبارت دیگر با یک شرایط زیست محیطی مطلوب فاصله قابل توجهی دارد.
با توجه به خشکسالیهای یک دهه اخیر در استان اصفهان، بسیاری از زیستگاههای آبی و تالابها خشک شدند. این در حالی است که عدم توجه تصمیمگیران و مسؤولان به چنین زیستگاههای ارزشمندی، روند تخریب و نابودی آنها را سرعت بخشیده است.
احیای رودخانه زایندهرود شانتاژ تبلیغاتی روحانی
نزدیک به هشت سال از آن فریادهای شادی و امید مردم در پاسخ به وعدههای پرشور رئیسجمهور که میگفت زایندهرود فقط مظهر تمدن اصفهانیها نیست بلکه مظهر تمدن تمام ایرانیهاست، میگذرد اما امروز چشمان غمزده همان مردم به بستر خشک زایندهرود و پلهایی که ترکهای تنشان روز به روز در نبود آب بیشتر میشود، خیره است.
محمود واعظی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ در شورای اداری استان اصفهان گفت: رئیسجمهور بعد از سفر به اصفهان، همواره درباره آخرین وضعیت رودخانه زایندهرود و اهمیت آن سخن به زبان میآورد زیرا احیای تالاب گاوخونی و جریان آب در این رودخانه برای او بسیار مهم است.
اما این اهمیت در کلام روحانی تنها در حد یک شعار تا به امروز باقی ماند و نه تنها زایندهرود و تالاب گاوخونی احیا نشد بلکه مشکلات زیست محیطی آن هم روز به روز بیشتر شده است.
آبی که در رودخانه زایندهرود جاری میشد علاوه بر تأثیرات مثبت و کارآمد بر هوا، حفظ ابنیه تاریخی، آرامش روانی و تامین آب مورد نیاز بخش های کشاورزی بر حفظ تالاب گاوخونی و حیات این قسمت از اصفهان نقش داشت و در جلوگیری از خشکی این تالاب از پخش ذرات معلق این زمین خشک در اصفهان، تهران، یزد و سمنان جلوگیری میکرد.
احیای رودخانه زایندهرود بازیچه دست روحانی برای گرفتن رأی مردم اصفهان
اما وقتی دولت تدبیر و امید برای احیای زایندهرود اصفهان کاری انجام نداد، مشکلات آب آشامیدنی و عدم تأمین حق آبه کشاورزان و اعتراضات به حذف اعتبار طرحهای انتقال آب در بودجه سبب شد تا ۱۹ نفر از نمایندگان مردم استان اصفهان در مجلس دهم، روز ۲۵ آذرماه ۱۳۹۷ استعفای دست جمعی بدهند و در نامهای به شخص رئیسجمهور خواستار تشکیل ستاد احیای زایندهرود به ریاست معاون اول رئیسجمهور و همچنین حضور وزرای مرتبط با بحث زایندهرود در ستاد احیای تنها رودخانه مرکزی ایران شوند.
در این نامه نمایندگان خطاب به لاریجانی، ریاست مجلس شورای اسلامی اعلام کرده بودند متاسفانه با توجه به اینکه رئیسجمهور در فعالیتهای تبلیغاتی انتخاباتی احیای رودخانه زایندهرود را در حضور مردم اعلام و سالها از آن قرار میگذرد، احیای زایندهرود که هیچ، سازمان برنامه و بودجه با وجود پیگیری بسیار زیادی که انجام شده حتی از گذاشتن اعتبار و ردیف مرتبط با تأمین آب شرب (که در سال جاری تا مرز بحران جلو رفت) خودداری کرد، بنابراین در صورتی که نتوانیم حداقل حق مردم استان و جمعیت چندین میلیونی را برای تأمین آب شرب آنها از طریق این دولت تأمین کنیم، دلیلی برای حضور و مسؤولیت نمایندگی نمیبینیم و استعفای خود را تقدیم و از زمان تقدیم از حضور در صحن و کمیسیونها خودداری میکنیم تا تعیین تکلیف مشخص شود.
تالاب گاوخونی در کشاکشهای سیاسی محروم از حقآبه
اما روی دیگر سکه تالاب گاوخونی است، تالابی که روزی مأمن و پناهگاه بیش از ۲۰ هزار پرنده مهاجر بود که در کمال آرامش و آسایش جوجهآوری میکردند، اکنون بیش از ۹۶ درصد آن خشک شده و در ورطه نابودی قرار گرفته است و ادامه این روند هیچ چشمانداز روشنی را به ما نشان نمیدهد.
تالاب گاوخونی خسته و بیرمق واپسین لحظات عمر خود را در بیتدبیری و کشاکشهای منطقهای و سیاسی محروم از حق آبه سپری میکند و فراموش شده است.
در یک دهه اخیر فشارها و اخطارهای سازمان محیط زیست استان اصفهان و کارشناسان و فعالان محیطزیست برای متقاعد کردن دیگرانی که باید برای احقاق حقآبه واقعی گاوخونی به میدان بیایند به جایی نرسید. تالاب گاوخونی یک سرمایه ملی است که خداوند آن را در استان اصفهان قرار داده و اگر درست از آن بهره گرفته میشد برای کشور یک ثروت و برای منطقه یک ظرفیت زیستگاهی ارزشمند بود، اما حالا بیشتر به یک تهدید شباهت دارد.
تهدیدی که بارها از سوی مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان فریاد زده شد که سازمان حفاظت محیط زیست کشور باید طرح جامعه احیای تالاب گاوخونی را مانند طرح جامعه احیای دریاچه ارومیه را در دستور کار خود قرار دهد و با تخصیص اعتبار و پیگیری تامین حقآبهها نسبت به حفاظت از تالاب اقدام کند؛ این تالاب به عنوان یک پیکره بزرگ و منحصر به فرد باید تثبیت شود.
این تالاب پناهگاه گونههای گیاهی و جانوری در معرض انقراض است و وزرات نیرو باید تأمین حقآبههای تالاب را در دستور کار قرار دهد و در طرح احیای زایندهرود که یک کارگروهی در کشور است طرح احیای تالاب گاوخونی هم در آن دیده شود.
اما ستاد کشوری احیای زایندهرود که قرار بود با حضور تعداد از اعضای دولت و نمایندگان مجلس تشکیل شود به اغماء رفت و عملا در دولت روحانی، دولتی که با شعار تدبیر و امید بر سر کار آمد اما بیشتر با تخریب و ناکارآمدی بر سر کار آمد اقدامی برای احیای زایندهرود و تالاب گاوخونی نشد.
در حال حاضر جمعیت ۵ میلیونی استان اصفهان با فاجعه بیآبی، تعطیلی بخش مهمی از بخش کشاورزی، کاهش تولیدات بخش صنعت و هجوم ریزگردها دچار شده است و وزرای نیرو و کشاورزی به وظایف قانونی خود برای احیای زایندهرود و کشاورزی فلات مرکزی بهخصوص شمال استان اصفهان عمل نکردند.
انتهای پیام/۶۳۱۰۱/ر۳۰/d