خبرگزاری فارس، یادداشت میهمان ـ سوده نجفی معاونت بانوان شورای ائتلاف نیروهای انقلاب تهران: رشد چشمگیر سرعت شهر و شهرنشینی و گسترش مسائل و مشکلات زیست شهری، موجب شده تا نیاز به نقش آفرینی زنان در عرصه های مدیریت شهری بیش از پیش احساس شود. زنان به مثابه مدیران خانه که مقیاس کوچکتری از شهر است، می توانند در سطوح مختلف مدیریت شهری تأثیر چشمگیری داشته باشند.
طی سالیات متمادی، بسیاری از جوامع انسانی از عدم حضور زنان در جایگاه های مختلف اجتماعی و عدم ایجاد فضای لازم برای استفاده از ظرفیت های بالقوه فکری و مدیریتی زنان دچار خسران شده اند که این موضوع در دهه های اخیر باعث تغییر نگرش های اساسی برای ایجاد تعادل در منابع انسانی و رفع تبعیض به جهت مشارکت همه مردم در ساختارها و مناصب مدیریتی شده است.
با توجه به اهمیت نقش منابع انسانی در فرآیند توسعه پایدار و اینکه زنان و مردان با هم منابع انسانی جوامع و سازمانها را می سازند، می توان گفت که زنان در افزایش بهره وری و توسعه اجتماعی و اقتصادی کشورها نقشی بنیادی دارند.
امروزه در بسیاری از کشور های توسعه یافته ، حدود چهل درصد از مناصب تصمیم گیری و مدیریتی در اختیار زنان می باشد در حالی که در کشور های در حال توسعه به دلیل تلقی نادرست از روحیات و توانمندی های زنان، به این موضوع توجه چندانی نمی شود.
زنان ۴۹ درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند، زنانی که در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، با تکیه بر توانایی و استعداد ذاتی خود، همواره در بزنگاه های مهم در کنار مردان حرکت کرده اند و نمونه بارز آن حضور زنان در جنگ تحمیلی هشت ساله بود که در پشت یا خط مقدم جبهه با ایستادگی و مقاومت خود نزدیک به هفت هزار شهیده زن در راه انقلاب و ماندگاری جمهوری اسلامی ایران تقدیم نمودند. این حضور تنها به این برهه تاریخی ختم نشده و ما همواره در سایر رویدادهایی که نیازمند به همراهی و همدلی ملت ایران بوده ایم به نوع دیگری تبلور یافته است. آخرین حضور همدلانه زنان در سطح جامعه را میتوان در ایام آغاز شیوع کرونا در کشور قلمداد کرد که با ایثار و مهر خود، مومنانه در سنگرهای جهادی محلات و مساجد شروع به همکاری در تولید محصولاتی مانند ماسک و بسته بندی اقلام ضروری و ضدعفونی کننده پرداختند تا یاریگران مدافعات سلامت کشور و هموطنان در اقصی نقاط کشور باشند.
اما یکی از مهم ترین حضورهای پرقدرت زنان در طی چهل سال اخیر، تلاش آنان برای حضور در صحنه های مشارکت آمیز و تصمیم گیری بوده است که با وجود اقدامات مهم و موثری که از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون صورت پذیرفته؛ اما هنوز راه های طی نشده زیادی پیش روی این قشر قرار دارد.
باید توجه داشت که بر اساس اصول اثبات شده علم مدیریت، نگاه سهم خواهانه و جنسیتی به این مقوله مذموم است و تنها وابسته به ویژگی های انسانی و به دور از تفکیک جنسیتی است. اصولی که نتیجه عدم توجه به آن ها، سهم اندک بانوان در پست های مدیریتی است. در تئوری های رهبری مانند تئوری های شخصیتی، تئوری های رفتاری و تئوری های اقتضایی، بررسی می شود که چه چیزهایی می تواند فرد را به عنوان یک رهبر اثر بخش درآورد که این امر فارغ از تفاوت های میان زنان و مردان مورد بررسی قرار می گیرد.
یکی از مهمترین شاخصه های توسعه یافتگی در زمینه مدیریت شهری، ایجاد فضا و شرایط لازم برای مشارکت پایدار اقشار و گروه های اجتماعی در راهبری امور شهری از تمام طبقات اجتماعی، گروه های سنی و بخصوص فارغ از نگاه جنسیتی است.
شهر فرصت بی بدیلی برای ظهور و بروز توانایی زنان در جایگاه های مختلف تصمیم گیری و اجراست. بدیهی است که رویکردی اینگونه، بیش تر از آن که وابسته به دغدغه های شخصی مسئولین ارشد شهری باشد، نیازمند ایجاد ساز و کار ها و تعریف فرآیند های مشخص برای تسهیل در به وجود آمدن چنین مشارکتی است.
بر اساس تجارب چندین ساله کسب شده در مدیریت شهرها، آنچه بعنوان بهترین راهکار در برابر چالش های موجود در شهرها اتخاذ می شود، تقویت سرمایه های انسانی و منابع اجتماعی است. به عبارتی توجه به راهبرد هایی که مبتنی بر محله محوری و مشارکت حداکثری شهروندان باشد، می تواند نقشی به مراتب اساسی تر از تمرکز صرف بر مسائل مبتنی بر کالبد شهر ها داشته باشد.
در این میان، نقش اساسی زنان در مدیریت خانواده، علاوه بر وظایف و مسئولیت های شغلی خارج از فضای خانه و خانواده، باعث به وجود آمدن بینشی دقیق تر در این قشر از جامعه نسبت به فضاهای عمومی شهری و زیرساخت های مرتبط با آن که مورد نیاز همه افراد جامعه است، می گردد. اینگونه است که تجربیات بسیاری از حضور و نقش آفرینی زنان در ساختار های مدیریتی و تعیین خط مشی های موفقیت آمیز در حوزه شهری به خصوص در سطح محلات وجود دارد.
به عبارت دیگر میتوان گفت زنان نقش اساسی در پیوستگی اجتماعی محلی را دارند. این نوع پیوستگی بهویژه برای دستیابی به طرح اجتماعی و مدیریت موفق در جوامع چندفرهنگی ضروری است. زنان بهعنوان مدیران خانه در جوامع کوچک نقش اساسی در همبستگی اجتماعی خانواده و محله دارند.
بانوان ما عموماً زمان بیشتری را نسبت به مردان به کار در داخل و اطراف منزل اختصاص میدهند. بنابر این بهدلیل تجارب روزانهشان به دانش و بینش عمیقتری از آنچه برای ساخت محیط موردنیاز است دست مییابند (مانند طراحی فضاهای عمومی، زیرساختها و خدمات موردنیاز همه اعضای جامعه).
بهمنظور پویا شدن و مؤثر بودن این دانش در سیاست و توسعه شهری می بایست با بهره گیری از طرفیت سراهای محله و فرهنگسراها و واگذاری امورات مدیریتی در سطح محله به بانوان، گام جدیدی در توسعه فردی زنان و همچنین ارتقاء سطح مشارکت مدنی در سطح شهر برداشت. در نظریه مدیریت مشارکتی شهرها چنانچه زنان نهتنها با مشارکت فعالانه بلکه با ایفای نقش محوری خود در این عرصه حضور یابند توسعه شهری طولانی مدت، جامعتر و پایدارتر خواهد بود.
بهطور کلی تجربه درگیر شدن و رهبری زنان در سیاستهای محلی عموماً نشاندهنده پیشرفتهای عمده در موفقیت مشارکت اجتماعی افراد و کارآمدی سیاسی است، زیرا زنان به ابعاد نیازهای همه گروهها در اجتماع توجه میکنند و صرفاً به دیدگاه و تمایلات اعضای قدرتمند و مؤثر جامعه محدود نمیشوند و اغلب در پی ایجاد پلهایی روی تقسیمبندیهای اجتماعی، فرهنگ و نژادی و نیز ناسازگاریها در اجتماع هستند.
از طرف دیگر حضور این قشر در سمن های محلی و یا شورایاری هاست که فرصتی بی نظیر برای جلوه دادن قابلیت های زنان در این عرصه و در نتیجه توسعه کارآمد شهر ها دارد. ظرفیتی که به دلایل مختلفی از جمله عدم اعتماد به نفس و گاه عدم انگیزه لازم برای حضور در انتخابات در جامعه زنان متخصص و نیز وجود نارسایی های فرهنگی در عموم جامعه، مورد غفلت واقع شده و مشارکت مطلوبی محقق نشده است.
تمامی موارد ذکر شده، مصداق هایی از حضور زنان شهروند در عرصه مشارکت اجتماعی بر مبنای حکمرانی خوب شهری است که می بایست مورد توجه قرار گیرد؛ از طرف دیگر ارتقاء زنان شاغل در بدنه مدیریت شهری و شهرداری ها در مناصب مدیریتی نیز می تواند به عنوان وجه دیگر این موضوع به تکمیل پازل نقش زنان در شهر کمک شایانی نماید که امید است تا این امر در مسیری که پس از انقلاب اسلامی ایران آغاز شده و نتایج مثبتی هم تاکنون به همراه داشته است، بیش از پیش تقویت شود.
انتهای پیام/