گروه خانواده: در تقویم جهانی 15 ماه می، روز جهانی خانواده است. این مناسبت را سازمان ملل با عنوان توجه به ابعاد نهادی که با وجود تحولات اساسی جامعه، در اهداف . کارکردهای خود ثابت مانده است تعیین کرده است.
خانواده یکی از نهادهایی است که پیرامون ابعاد مختلف آن همیشه بحث و نظرهای بسیاری وجود داشته است. میتوان گفت تحولاتی که این نهاد با منشاء کشورهای توسعهیافته تجربه کرده است، کم و بیش به باقی کشورها و نقاط دنیا هم سرایت کرده است.
به همین بهانه و به مناسبت روز جهانی خانواده در گفتگو با بهزاد خلیلی؛ پژوهشگر حوزه خانواده وضعیت نظام خانواده از نظر فطری و ارزشی در کشورهای توسعه یافته و همچنین ایران را بررسی کردهایم.
از چه سالی روز جهانی خانواده در تقویم جهانی قرار گرفته است؟
از سال 1993 سازمان ملل هرسال 15می را به عنوان روز جهانی خانواده انتخاب و ذیل آن شعاری را مطرح کرده است. سازمان ملل از نامگذاری اهدافی را داشته است که مربوط به سیاستگذاریهای خودش است.
اهمیت مفهوم فطری خانواده در جوامع توسعهیافته و یا جوامعی که تغییرات فرهنگی و اجتماعی گستردهای را پشت سر گذاشتهاند بسیار قابل تامل اس. این تغییرات که توسط برخی نهادهای بینالمللی در این کشورها ایجاد شده است؛ میبینیم که جریان به سمتی میرود که خانواده از مفهوم واقعی و فطری خود دور شده و با آن فاصله قابل توجهی گرفته است. این تغییرات اجتماعی و فرهنگی با فطرت انسان سازگار نیست و چه بسا مقابل نهاد خانواده که برآمده از فطرت انسان است، قرار دارد و دچار تضاد واقعی است. حتی در برخی موارد این نهاد را تضعیف کرده است.
این جریان چه تاثیری در نهاد خانواده در غرب داشته است؟
در سالهایی که این جریانات فرهنگی و اجتماعی ضدفطرت انسان در این جوامع ایجاد شده و از حمایتهای مختلف هم بهرهمند است در تفکرات انسانها و در همین کشورهای توسعهیافتهای که خود آن دولتها مجری این تغییرات هستند، نمودهای از تضعیف خانواده میبینیم. اما نکته جالب این است که آنچه در واقعیت اتفاق افتاده است و آمارها میگوید نشان میدهد که انسانها همچنان دنبال حفظ سرمایههای ثانی خودشان هستند.
مثلا در جامعه آمریکا طبق نظرسنجی ایستاتیس تاک، بیش از 90درصد آنها معتقدند که خانواده مهمترین و یا یکی از مهمترین مسائل برای انسان به شمار میرود. این نظرسنجی طبق این سوال به دست آمده است که از شرکتکنندگان پرسیده شده که کدام یک از هویتهای مطرح شده، جزء هویتهای اصلی برای یک انسان به شمار میآید؟ هویت والدینی با 71درصد و هویت همسری با 70 درصد بیشترین فراوانی را در ین پاسخها را داشتهاند.
اینها نتایج ضمن انقلاب جنسی و یا انقلاب زنانه که تعبیر به جریان فمینیسم میشود اتفاق افتاده و همین نشان میدهد که خانواده در فطرت انسان چه نقش مهم و پررنگی دارد.
یا به عنوان مثال باز هم در آمریکا، از شرکتکنندگان در نظرسنجی پرسیده شده که از بین 12مسئلهای که درباره خانواده مطرح میکنیم کدام یک اهمیت بیشتری دارد. این پاسخها عموما در سه دستهبندی اقتصادی، فرهنگی و ساختار ثبات خانواده ارائه شده است. مردم نیز مهمترین مسئله را ساختار ثبات خانواده بیان کردهاند. این نظرسنجی را هم سایت فوربز انتشار داده است. اینها نشان میدهد که مردم هنوز ساختار منطبق با فطرت انسانی ثبات خانواده و اصل خانواده را مهم میداند.
پس آمارهایی که نهاد خانواده در غرب را رو به فروپاشی نشان میدهد، چهطور تحلیل میشود؟
تغییرات فرهنگی که درباره آن صحبت کردیم اثر خود را گذاشته است و تاثیرات نامطلوب خود را بر جوامع غربی به خوبی قابل مشاهده است. تاثیراتی مثل افزایش خانوادههای تک والدینی که در آمریکا حدود 30تا40درصد کودک را شامل میشود که فقط با یکی از والدین خود زندگی میکنند. اینها همه تاثیرات محسوسی در این جوامع گذاشته است اما در ذهنیت مردم دنیا، خانواده هنوز مسئله مهمی است. حتی در جایی دیدم که با وجود سهم اشتغال زنان در جامعه زیاد و خانوادههای تک والدینی و طلاق بیشتر شده است اما میبینیم که میزان وقتگذاری خانوادهها برای بچهها بیشتر شده است. این نکته قابل تاملی است و نشان میدهد که مردم در تلاش برای حفظ نهاد خانواده در موقعیتی سخت هستند. چون فرزند کسی است که خانواده را از نظر تعداد تکمیل میکند و خانوادههایی که دارای فرزند میشوند، در آنها پدر و مادر و زن و شوهر خانواده دوست هستند و اگر نبودند فرزند نمیآورند.
اینگونه است که میبینیم در جوامعی مثل جامعه آمریکا اهتمام زیادی به خانواده محور بودن وجود دارد، خانواده در جهان همچنان از اولیوت ویژه میان قرار مردم دارد و افکار عمومی نگاه مثبتی به مفهوم فطری خانواده دارند.
وضعیت نهاد خانواده در دهههای اخیر در ایران چه تغییراتی کرده است؟
در ایران صحبت پیرامون وضعیت خانواده زیاد است. خانواده در ایران در اسناد بالادستی جایگاه مشخصی دارد. در قانون اساسی میگوییم که جامعه ایران باید جامعه خانوادهمحور باشد. اسناد بالادستی دیگر مثل سیاستهای کلی خانواده، سیاستهای کلی جمعیت، سندچشمانداز و... به صورت کلی به این خانواده محور بودن جامعه ایرانی اشاره میکنند.
اولین مخاطب این واژگان و عبارات دولتها هستند. باید ببینیم که دولتها به این مسئله اهتمام دارند یا خیر. اما متاسفانه مسائل فرهنگی در جامعه ما دارای بی اهمیتترین ضریب توجه در بین دولتهاست. الان که نزدیک انتخابات ریاستجمهوری هم هستیم، این مسئله محسوستر میشود که همه توجهها به سمت مسائل سیاسی، اقتصادی، نظامی و... میرود. مسائل فرهنگی در انتهای لیست صحبتهاست.
پس اگر خانواده هنوز در ایران محبوب است، این مردم هستند که خانواده را با تمام وجود خود صیانت میکنند. والا دولتها به خانواده آنطور که باید و آنطور که در سیاستهای کلی نظام آمده است، توجه ندارند. ممکن است کسی برای رای جمع کردن به ارکان خانواده مثل زنان بپردازد و سعی کند رایهای جنسیتی را خودش افرایش بدهد. اما این هم سیاسی کاری است و اتفاقا به نهاد خانواده ضربه میزند. به این ترتیب میشود گفت، خانواده مظلوم ترین نهاد در کشور ماست.
در ایران خانواده مبتنی بر فطرت و شرع مقدس است و جایگاه بالایی نزد مردم دارد. نتیجه این بیتوجهیها در طی این سالیان این بوده است که خانواده دچار مشکلات جدی در زمینههای فرهنگی و اقتصادی شده است. باید اهتمام ویژهای باشد که خانواده در ایران به خانواده هستهای تبدیل نشود که اگر بشود برای منافع کشور هم ضررهای جدی دارد.
انتهای پیام/