اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  قزوین

نه شرقی و نه غربی و سند همکاری ایران با چین

سند همکاری 25 ساله ایران و چین از جمله مباحثی است که این روزها، برخی از افراد در تحلیل و ارزیابی‌های آن در نسبت با اصل نه شرقی و نه غربی دچار اشتباه می‌شوند، در شرایطی که این سند همکاری با رعایت اصل احترام متقابل است و حاصل آن پیشرفت ایران در عرصه های مختلف خواهد بود، نمی توان آن را در قالب سلطه گری و وابستگی ارزیابی کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس، حیدر ولی زاده پژوهشگر مسائل سیاسی، طی یادداشتی نوشت: پس از پایان جنگ جهانی دوم و زمانی که دکترین ترومن در سال ۱۹۴۷ میلادی با این ادعا مطرح شد که دنیا اکنون به دو بخش تقسیم شده است؛ کشورهای آزاد و دمکراتیک و کشورهای غیرآزاد و غیردموکراتیک کمونیست و اکنون آمریکا باید به همهٔ مخالفین کمونیسم برای آزادی کمک کند. جامعه جهانی وارد نظم جدیدی شد که تا فروپاشی شوروی در دسامبر ۱۹۹۱ میلادی ادامه داشت.

بر این اساس جنگ سرد شکل گرفت و بطور کلی کشورها به دو دسته بلوک شرق با رهبری شوروی و بلوک غرب با رهبری ایالات متحده امریکا تقسیم شدند، نفوذ و سلطه شوروی در کشورهای بلوک شرق و نفوذ و سلطه آمریکا در کشورهای بلوک غرب آنچنان زیاد و همراه با وابستگی بود که کوچکترین تغییرات در این کشورها با حمایت دو ابر قدرت انجام می‌شد و تمامی امور کشورهای عضو بلوک از جمله سیاست و اقتصاد با دخالت این دو کشور همراه بود.

در مقطعی که جنگ سرد در جریان و گاهی با فراز و فرودهایی همراه بود بتدریج نیز جرقه‌های وقوع انقلاب نیز در ایران در حال مشاهده شدن بود.

البته این دو بلوک در داخل ایران نیز طرفداران و نیروهای وابسته خود را داشتند حکومت پهلوی از سیاست تا اقتصاد و حتی اصلاحات اجتماعی بطور کامل پیرو بلوک غرب بود و بلوک شرق نیز در داخل کشور طرفداران سرسخت خود را داشت که از جمله آن‌ها می‌توان به گروه‌های چپ با گرایش‌های سوسیالیستی، کمونیستی و التقاطی اشاره کرد.

در شرایطی که جنگ سرد همچنان پابرجا بود، انقلاب اسلامی ایران نیز به وقوع پیوست با توجه با ماهیت اسلامی انقلاب ایران از همان ابتدا استقلال از دو بلوک غرب و شرق در قالب "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" مطرح شد که در آن مقطع جنگ سرد نگرشی کاملاً جدید و شجاعانه محسوب می‌شد و در واقع ایران تنها کشوری بود که خود را در قالبی جدید و متفاوت تعریف می‌کرد و بدون تردید نیز خوشایند دو بلوک نبود.

البته محتوای اسلامی انقلاب با توجه به ضرورت سلطه ناپذیری و نفی سلطه در اسلام به هیچ وجه پذیرای سلطهٔ این دو بلوک با دو مبانی اندیشه‌ای و فلسفی متضاد و مخالف نبود به همین دلیل نیز، شاهد انعکاس آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل یکصد و پنجاه و دوم هستیم که بر این اساس «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نفی هر گونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت‌های سلطه گرو روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب استوار است.»

هر چند پس از فروپاشی شوروی، جنگ سرد و تقسیم بندی جهان به دو بلوک شرق و غرب به پایان رسید اما سلطه خواهی برخی از کشورها از جمله آمریکا و همپیمانانش هرگز به پایان نرسید بلکه در غیاب رقیب، عطش سلطه خواهی افزون‌تر نیز شد که بازتاب آن را می‌توان در تحریم‌های ظالمانه چندین ساله اخیر مشاهده کرد.

در این میان، مهم‌ترین نکته‌ای که همواره در تأمل به اصل "نه شرقی و نه غربی"  در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مورد غفلت مانده است این است که این سیاست هرگز به معنای گزینش سیاست انزواطلبی در نظام بین الملل نیست بلکه این سیاست یک نوع پویایی و بالندگی نیز در پی دارد که بر اساس آن جمهوری اسلامی ایران هیچگونه سلطه‌ای را از جانب هیچ کشور سلطه گر با هر نوع ایدئولوژی نخواهد پذیرفت که مقاومت چندین ساله در برابر تحریم‌ها و تکیه بر توان داخلی علیرغم برخی از سومدیریت ها نیز نمود آن است.

بر اساس این سیاست، جمهوری اسلامی ایران تنها با کشورهایی رابطه برقرار خواهد کرد که احترام متقابل را در دستور کار خود قرار دهند و از سلطه خواهی و سلطه جویی نیز پرهیز کنند.

سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین نیز از جمله مباحثی  است که این روزها، برخی از افراد در تحلیل و ارزیابی‌های آن در نسبت با اصل نه شرقی و نه غربی دچار اشتباه می‌شوند و به اشتباه گفته می‌شود که این سند همکاری به معنای گرایش به شرق و کوتاه آمدن از اصل نه شرقی و نه غربی است.

در شرایطی که امروزه، اثری از بلوک شرق با رهبری شوروی و سلطه خواهی آن نمانده و چین نیز با رشد و توسعه اقتصادی چشمگیر در سال‌های اخیر شیوه نوینی از رشد و توسعه را ارائه داده است بهره گیری از تجربه اقتصادی این کشور که می‌تواند در حل مشکلات اقتصادی کشور مؤثر واقع شود، نمی‌تواند معادل و هم معنای سلطه گری بر ایران تلقی و در تضاد با اصل نه شرقی نه غربی دانسته شود.

همچنین روابط دیپلماتیک، سیاسی و استراتژیک با کشوری که در آیندهٔ نه چندان دور موفقیت‌های بسیاری را در نظام بین الملل و در عرصه‌های مختلف بدست خواهد آورد و هژمونی غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا (به عنوان دشمن سرسخت ایران) را از بین خواهد برد، حرکتی هوشمندانه از سوی ایران محسوب می شود که می‌تواند درهم شکننده سیطره سلطه گر پس از جنگ جهانی دوم نیز باشد.

بلند مدت بودن سند همکاری ایران و چین نیز به معنای سلطه گری بر کشور و کوتاه آمدن از سیاست نه غربی و نه شرقی نیست بلکه می‌تواند ترسیم گر و روشن گر برنامه هایی باشد که نگاه کلان دارد و در میان مدت و بلند مدت می‌تواند نقش مهم و اساسی را در رشد و توسعه همه جانبه ایران ایفا کند.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول