به گزارش خبرگزاری فارس از شهرکرد آرزو علیدوستی، در دوازدهمین روز از دیماه سال ۶۸ در یک خانواده ادبی در شهرکیان متولد شد و زمانی که کودک ۵ ساله بود برادر و خواهر هردو دانشجوی ادبیات فارسی بودند که خوانش اشعار و مرور داستانها و درسهایشان، دربهای شاعری را بر روی وی باز کرد.
آشنا شدن با نام شاعران بزرگ، حفظ و زمزمه اشعار از همان ایام کودکی آغاز و ذهنش کمکم منظوم میشود و این مقدمه سبب آغاز شاعری از سن ۱۰ سالگی در آرزو خانم میشود.
با وجود چند خواهر و برادر ادبی در این خانواده بازهم بزرگترها شاعری را به عنوان یک هنر یا حرفه نمیدانستند و با پیشرفت خانم علیدوستی در این رشته مخالفتهای بسیاری شده است.
اما ایشان بر تصمیم خود پرقدرت و مصمم باقی میماند و خلاف جهت رودخانه حرکت کرد تا اینکه تابوی سخت در منزل علیدوستی شکسته شد و از سن ۱۲ سالگی از شهرکیان با سختی فراوان و پیادهروی بسیار خود را به کلاسهای انجمن شعر شهرکرد میرساند.
در کلاسهای انجمن شعر با وزنهای شعری آشنا و سرودهایش نقد و بررسی میشد، هرچند گاهی با نقدهای شعری دلسرد میشد اما تشویقها او را در ادامه راه مصممتر میکرد و علاقه زیاد به شعر، سبب شد همه نقدها، مخالفتها و سختیها را تحمل کند و امروز در حالی که مادر یک پسر 8 ساله نیز میباشد یکی از شاعران خوب و برگزیده استان و جشنوارههای مختلف کشوری شده است.
آنچه خواندید بخشی از زندگی یکی از شاعران خوشذوق استان است که برای تکمیل توضیحات ارائه شده دقایقی مهمان سخنان ایشان میشویم.
فارس: یادتان میآید اولین شعری که سرودید، در چند سالگی و با چه مضمونی بود؟
اولین شعر را حدودا در ۱۰ سالگی نوشتم و یادم میآید با مضمون صدای آب، و توصیف ستارهها بود.
فارس: استعداد و ذوق برای شاعری کافی است؟
ذوق و استعداد لازمه شاعری است اما باید پرورش داده شود، و تنها داشتن استعداد کافی نیست و این دو باید در کنار هم باشند.
شعر باید ویرایش و نقد شود در غیر این صورت شاعر پیشرفت نمیکند و شعر در همان مرحله اول باقی میماند. پس نقد، شعر را جلا میدهد و سبب پیشرفت شاعر و کاهش ایرادات ابیات در شعرهای جدید میشود.
فارس: برای شاعر شدن از کجا باید شروع کرد؟
خوشبختانه امروز مشکلات سابق در سطح استان کاسته شده و انجمنهای ادب و شعر مختلفی در شهرستانها ایجاد شده است که افراد با استعداد میتواند از آموزشها و از حضور اساتید خبره بهرهمند شوند . انجمن « ماه نشست بانوان» ویژه بانوان شاعر نیز پذیرای هنرجویان خانم است.
فارس: الگوی شعری شما در دوران حاضر و معاصر چه کسانی هستند؟
خیلی از شاعران هستند که از خوانش اشعارشان لذت بسیاری میبرم و نمیشود به اسامی همه اشاره کرد، به عنوان مثال حسین منزوی شاعر بزرگ عصر معاصر خانم کبری موسوی و جناب سلیم رزمآفرین از شاعران هم استانی، محمدحسین ملکیان از استان اصفهان و... از شاعرانی هستند که تازگی و عدم تکرار در اشعار این افراد موج میزند و نبوغ، کشفها و ... مواردی است که بنده را مجذوب اشعار این بزرگواران کرده است.
فارس: اغلب اشعارتان در چه مضامین و با چه سبکی هستند؟
اشعار من بیشتر مضمون عاشقانه دارند، گاهی هم با موضوعات دفاع مقدس، آئینی، شعر کودک و... هستند و بیشتر در قالب غزل و چهار پاره مینویسم.
البته جوشش اشعارم بیشتر مضمون عاشقانه دارند، اشعار در لحظه به ذهن شاعر میرسند در حالی که ممکن است مخاطب خاصی در ذهن شاعر نباشد و مخاطب آزاد است که برای اشعار مخاطب تصور کند، زیرا که شعر چند لایهای است و هرکس متناسب به فراخور حال خود از آن برداشت میکند.
فارس: به غیر از شعر، هنر دیگری را هم دنبال میکنید ؟
بله، گاهی نقاشی و طراحی میکنم و داستان هم مینویسم، شعر و داستان دو فرزند دوقلویی هستند که نگهداری از این فرزندان چموش کار سختی است و همت بالای مادر را میطلبد.
فارس: آیا شاعری شغل است؟ چقدر درآمد دارید؟
شاعری شغل نیست، بلکه علاقهای است که در قلب شاعر پرورش یافته و ذهن، زمان و فکر شاعر را درگیر میکند، شاعر در دنیای دیگری سیر میکند دنیایی خاص که با دنیای آدمهای معمولی بسیار متفاوت است و کلا شاعران دنیا را با دید خاص خود مینگرند و به اشیاء نگاهی متفاوت دارند.
شاعری شغل نیست و البته ما انتظار کسب درآمد از آن نداریم بلکه شعر همانند فرزند شاعر است و شاعر قصد کاسبی از طریق فرزندش را ندارد، بلکه تنها سعی در پرورش و رشد اشعار دارد.
فارس: شعر از نظر شما چیست ؟
برای شعر تعریفات گستردهای ارائه شده و به نظر من شعر، برای هر شاعری، تعریف خاص خودش را دارد و شاید بتوان گفت شعر آن لحظه و آنی است که به قلب شاعر الهام میشود.
ابزار هر هنری برای هنرمند متفاوت است مثلا نقاش در هیئت قلمو و رنگ، خوشنویس در قالب دوات و قلم، بافنده با رنگ و نقش قالی و شاعر در هیئت واژه و احساس هنرش را به دنیا ارائه میدهد.
فارس: از جشنوارهها و رتبههای کسب شدهتان برایمان بگویید.
در بخش داستان در جشنواره «روایت قلم» و «یاشام» و در بخش شاعری نیز رتبه اول جشنواره شعر « جرعهای از عرش»، رتبه سوم جشنواره شعر «داوار»، و موفق به کسب رتبه برتر در جشنوارههای شعری «یلدای فارسان»، «نگین مقاومت»، سوگواره« سوگخوانی مهر اصفهان» جشنواره بینالمللی «فاخته» شدهام.
فارس: اوقات فراغتتان چطور میگذرد؟
شعر درد و درمان است و در اوقات فراغت نیز همه وقتم صرف شعر میشود، شعر حتی مرهم اوقات بدحالی شاعر است و زمانی که حالم خوب نیست با مرور شعرهایم تسکین پیدا میکنم و شعرهایم، لالایی برای شبهای بیخوابی من هستند.
رشتهای بر گردنم افکنده دوست/ میکشد هر جا که خاطرخواه اوست...
فارس: خاطرهای جذاب از اولین اجرایتان برای مخاطبانمان تعریف کنید.
در ابتدای کارم که هنوز خانواده از شاعری بنده مطمئن نبودند و فکر نمیکردند که در این رشته موفق شدهام، یک روز مجری یکی از برنامههای رادیویی، به صورت اتفاقی یکی از شعرهایم را خواند و بعد نامم را گفت، پدر و مادرم که به رادیو گوش میدادند با تعجب از من پرسیدند: منظورش تو بودی ؟مگر تو شعر میگویی ؟!
یک بار هم در سن نوجوانی در جمع حدود چندهزار نفری شعرخوانی کردم، پدرم که یکی از مخاطبان حاضر در جلسه اما در فاصله دوری از سن قرار داشت، مرا به خوبی ندیده بود، بعد از برنامه در خانه تعریف میکرد که در جلسه امروز خانمی آمد و شعر بسیار زیبایی خواند!
انتهای پیام/68036/م