خبرگزاری فارس-کرمانشاه-مهدی معنوی: آقای «امجد» را بیشتر از همه، کرمانشاهیان میشناسند، چون ایشان اصالتا ریشه در این خطه دارند و سالهایی را که در میان این مردم بودند همراه خاطرات خوبی است.
زمانی را که نماینده ولی فقیه در سپاه کرمانشاه بودند یا زمانی که کاندیدای مجلس شدند و یا بعدا کاندیداتوری محمد پسر پر حاشیه‌اش را تقریبا همه به یاد دارند.
همین اینها باعث شده که نشود به راحتی درباره شخصیت آقای امجد اظهار نظر کرد؛ بله او از آن آدم بزرگ‌های است که آدم بزرگ می‌کنندمریدان و شاگردانی دارند و عده‌ای دین خود را از او گرفته‌اند.
بله آقای امجد آدم بزرگی بودند، نمی‌شود سال‌ها تلمذ او را در محضر علامه نادیده گرفت یا ارتباطش را با بهجت العارفین و آقای بهاء الدینی تکذیب کرد برای همین هم برای انتقاد بر عملکردش هرگز نمی‌شود زبان به دشنام باز کرد و از دایره ادب خارج شد.
اما چرایی مسایٔلی را که او به آن مبتلا شد و به روزی افتاد که اکنون می‌بینید که در زیر پرچم کشوری نامسلمان رهبر مسلمانان جهان را مورد اتهام قرار میدهد و تخریب می‌کند یا از یک جاسوسی حمایت می‌کند
که بواسطه اقدامات او صدها خون ریخته شده است؛ همه دلایلش را با ذکر یک روایت و یک آیه قرآن برایتان خلاصه می‌کنیم و شما حدیث مفصل بخوانید ازین حدیث مجمل.
قَالَ علی (علیه السلام): «مَا زَالَ الزُّبَیْرُ رَجُلًا مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ، حَتَّى نَشَأَ ابْنُهُ الْمَشْیُٔومُ -عَبْدُ اللَّه-»
امام (علیه السلام) فرمود: زبیر همواره از ما اهل بیت (و از یاران خاص ما) بود تا آن که فرزند شومش عبدالله نشو و نما کرد (و پدر را گمراه ساخت)-نهج البلاغه حکمت ۴۵۳
اینکه اهل بیت درباره زبیر اینگونه کلمه «منا» بکار برده اند، چیزی مهمی است که فقط درباره سلمان سابقه داشته است، چون کلام اهل بیت (ع) حساب شده و دقیق است، کسی که تا این مرحله رسیده است با یک فرزند شوم از دایره اسلام خارج میشود.
آری اینجاست که بیشتر میشود فهمید «المال و البنون فتنه» یعنی چه،گاهی حب دنیا در پست و مقام تبلور پیدا می‌کند و گاهی در حب فرزند؛ اینجاست که باید برای فتنه‌ای که دامن گیر آقای امجد شده است گریه کرد؛ کسی که شاید بیشتر از بقیه علما مورد عنایت و لطف رهبری بود؛ حالا چه غیر منصفانه به او می‌تازد.
خدا رحمت کند آیت الله ممدوحی را، بعد از فتنه ۸۸ دیگر هیچگاه آقای امجد را نپذیرفتند، فقط یکبار ایشان سر زده برای عیادت رفته بودند منزل آقای ممدوحی، من که درباره آن ملاقات پرسیدم، حاج آقا در یک جمله گفتند: «که من با امجدی بزرگ شدم، اینکه من دیدم آن آدم سابق نیست!»
انتهای پیام/ح
