در تاریخ چهل و یکساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با ۳ رئیس جمهور دموکرات و ۴ رئیس جمهور جمهوری خواه در آمریکا مواجه بوده ایم. مطالعه تاریخ انقلاب اسلامی نشان میدهد دشمنی آمریکا با ایران رویه ثابت همه رؤسای جمهور آمریکا بوده است و در هیچ دوره ای آمریکا از اصل دشمنی با ملت ایران صرف نظر نکرده است. البته این دشمنی ها مانع بسط قدرت ایران نشده و رؤسای جمهور آمریکا با شکست ها و رسوایی های متعددی در مقابله با ایران مواجه شده اند. در گزارش زیر مروری بر این موارد خواهیم داشت.
جیمی کارتر(دموکرات):
کارتر با شعار حمایت از حقوق بشر رأی آورد و مدعی بود که آمریکا دیگر حاضر نیست در ازای جلوگیری از نفوذ شوروی، از دیکتاتور ها حمایت کند. اما سیاست های او در حمایت از رژیم پهلوی و تلاش برای سرکوب اعتراضات مردم ایران، نشان داد که او برای بهدست آوردن منافع ژئوپلتیک و استراتژیک بهراحتی اخلاق را زیر پا میگذارد.
تشویق شاه به کشتار مردم در ۱۷ شهریور:
در ۱۷ شهریور سال ۵۷ که به جمعه سیاه معروف است، رژیم پهلوی ۴۰۰۰ تن از مردم را مورد اصابت قرار داد. بنا بر اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی آمریکا، ارتشبد ازهاری برقراری حکومت نظامی در ۱۷ شهریور را با ژنرال فیلیپ گست، رئیس اداره مستشاری آمریکا در ارتش ایران، هماهنگ کرده بود. همچنین سفارت آمریکا این کشتار را غیر قابل اجتناب معرفی کرده و در توجیه کشتار مردم مینویسد:« هنگامی که تیراندازی هوائی برای جلوگیری و پیشروی جمعیت مؤثر واقع نشد، نتیجتاً خونریزی و کشت و کشتار، غیرقابل اجتناب بود(!)». بعد از این کشتار، کارتر در تماس تلفنی با محمد رضا پهلوی، وی را از حمایت های ایالات متحده آمریکا مطمئن ساخت و از هرگونه اقدام برای برقراری نظم حمایت کرد.
ژنرال هویزر و طراحی کودتای کورتاژ:
ژنرال هویزر به دستور کارتر در ۱۴ دی ماه ۵۷ به ایران آمد تا از سقوط رژیم پهلوی جلوگیری کند. از جمله طرح های او، تلاش برای برقراری کودتایی به نام کورتاژ بود. ژنرال هویزر در خاطراتش مینویسد که به ژنرال قره باغی دستور داده که سربازان در برابر مردم، لوله های تفنگ را پایین بیاورند. یعنی مردم را قتل عام کنند. قرار بود کودتا در ۲۱ بهمن انجام شود؛ اما با دستور هوشمندانه امام خمینی(ره) مبنی بر شکستن حکومت نظامی، طرح کودتا شکست خورد.
عدم استرداد شاه:
شاه در مهرماه سال ۵۸ به آمریکا رفت. علی رغم درخواست مردم ایران مبنی بر استرداد شاه، کارتر از این امر ممانعت کرد. هر چند پس از اشغال لانه جاسوسی، کارتر مجبور شد در آذر ماه همین سال، از پذیرش شاه سر باز زند.
جاسوسی در پوشش سفارتخانه:
پس از تسخیر سفارت آمریکا به دست دانشجویان خط امام و کشف اسناد موجود در سفارت، آشکار شد که سفارتخانه آمریکا نه محلی برای امور دیپلماتیک؛ که در حقیقت پوششی برای جاسوسی و طرح ریزی برای اعمال خرابکارانه بوده است.
تحریم های اقتصادی:
- تحریم واردات نفت از ایران در آبان ماه سال ۵۸
- مسدود کردن همهی سپردهها و داراییهای دولت و بانک مرکزی ایران در آمریکا
- ممنوعیت صادرات آمریکا به ایران و همچنین ممنوعیت هرگونه نقل و انتقال مالی بین آمریکا و ایران
- ممنوعیت هرگونه واردات آمریکا از ایران(نفت و غیر نفت) و همچنین ممنوعیت مسافرت اتباع آمریکا به ایران
عملیات پنجه عقاب(عملیات طبس):
در ۵ اردیبهشت سال ۵۹، ۶ هواپیما و ۸ بالگرد آمریکایی برای آزادی جاسوسان آمریکایی در تهران وارد حریم هوایی ایران میشوند. اما در نهایت با وقوع طوفان شن در طبس، این عملیات به شکستی مفتضحانه برای کارتر منتهی میشود.
دست داشتن در کودتای نقاب(نوژه):
پس از شکست مفتضحانه در طبس، آمریکا عملیات تلافی جویانهای را طراحی کرد. ستاد رهبری این کودتا را بختیار در پاریس بر عهده داشت. در داخل نیز بنی عامری امور نظامی این کودتا را رهبری میکرد که تحت حمایت مستشاران نظامی آمریکا بود.ناصر رکنی یکی از عوامل کودتا در اعترافات خود میگوید: «اگر امریکا در این کودتا نقشی به عهده نداشت اصلا نطفه کودتا تشکیل نمیشد.»او ادامه میدهد: «دو الی سه ماه بعد از پیروزی انقلاب اولین تماس بین ماموران سیا و یکی از دوستان بنیعامری در اروپا برقرار شد و آنها بنیعامری را در خط بختیار قرار دادند.» هدف اصلی این کودتا به شهادت رساندن امام خمینی (ره) بود که به لطف خداوند این کودتا پیش از اجرا شدن لو رفت.
تشویق صدام و حمایت از او برای جنگ با ایران:
پس از شکست کودتای نوژه، برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا، محرمانه با صدام حسین در اردن دیدار کرد و نظر مثبت آمریکا را درباره حمله عراق به ایران به او اعلام نمود. پس از آن، کارتر مجوز فروش جتهای بوئینگ به عراق را صادر و تحریم ارسال فن آوری های دو منظوره به عراق را لغو کرد.
رونالد ریگان(جمهوری خواه):
حمایت از صدام:
وزارت امور خارجه آمریکا در ماه فوریه سال ۱۹۸۲، عراق را از فهرست کشورهای حامی تروریست خارج کرد تا بتواند راه را برای همکاری با این کشور باز کند. یک ماه بعد ریگان دستور داد تا حمایت ها از صدام شدت یابد. بنابر اظهارات کنت پولاک، نویسنده آمریکایی، آمریکا اطلاعاتی را که از طریق ماهواره های خود به دست میآورد؛ در اختیار رژیم صدام قرار میداد. در ماه مارس سال ۱۹۸۵، آمریکا با ارسال تکنولوژى لازم براى تاسیسات کشتار جمعى در عراق موافقت کرد. همچنین آمریکا به هنگام استفاده عراق از تسلیحات شیمیایی علیه ایران سکوت کرد.
اعمال تحریم:
- محدود کردن کمک های سازمان های بین المللی به ایران در سال ۱۹۸۳
- تحریم فروش اسلحه، قطعات یدکی و تجهیزات در سال ۱۹۸۶
- ممنوعیت واردات نفتی و غیرنفتی از ایران در ۱۹۸۷
- دولت آمریکا از مدیران اجرایی منصوب خود در سازمانهای بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول رسماً خواست با هرگونه طرحی که مشمول استفاده ایران از منابع این سازمانها شود، مخالفت کنند.
تلاش برای نفوذ(رسوایی مک فارلین):
در ماجرای مک فارلین، آمریکا تلاش میکند تا از طریق جلب نظر سیاسیون ایرانی، راه را برای نفوذ به ایران باز کند. ریگان، مشاور امنیت ملی خود، مک فارلین، را در خرداد سال ۶۵ به تهران میفرستند. او به صورت مخفیانه از طریق یکی از هواپیماهای حمل اسلحه از یک کشور اروپایی وارد ایران میشود. او با خود کیک کلیدی را به همراه میآورد تا نشانه کلیدی برای گشایش روابط باشد و اصرار دارد تا با سیاسیون عالی رتبه ایرانی دیدار کند. همچنین به ایران پیشنهاد فروش اسلحه را ارائه میکند. اما به دستور امام، در مدت ۵ روزی که او در تهران اقامت دارد؛ هیچ یک از سیاسیون عالی مرتبه ایران با او دیدار نمیکنند. ریگانی که ایران را تحریم تسلیحاتی کرده بود؛ تلاش داشت تا به بهانه فروش تسلیحات، سیاسیون ایران را فریب دهد. این ماجرا بعد از فاش شدن به یک رسوایی سیاسی بزرگ برای ریگان تبدیل شد.
حمله به هواپیمای مسافربری ایران:
در روز 12 تیرماه 1367، ناو آمریکایی «وینسنس» با شلیک دو موشک، یک فروند هواپیمای مسافربری ایران را در خلیج فارس هدف قرار داد و همه 290 سرنشین آن را به شهادت رساند. 118 نفر از این مسافران بیگناه، زن و کودک بودند. ریگان به فرمانده ناو وینسنس نشان افتخار داد و اظهار کرد:« این فاجعه (سقوط هواپیمای مسافربری ایران از سوی آمریکا) ضرورت دستیابی به برقراری صلح را با حداکثر شتاب، دو چندان ساخته است»
کمک به عراق در جنگ نفت کش ها:
از سال ۱۹۸۵، صدام که در نبرد زمینی دچار شکست هایی شده بود؛ رو به حمله به نفت کش های ایرانی آورد تا صادرات نفت ایران را مختل کند. آمریکا نیز در این جنگ عملیات هایی را در راستای ضربه زدن به صنعت نفت ایران اجرا کرد. در ۱۸ آوریل سال ۱۹۸۸ نیروی دریایی ایالات متحده عملیات آخوندک را علیه نیروهای فعال ایرانی در خلیج فارس اجرا نمود و در نتیجه آن دو سکوی نفتی ایران در خلیج فارس منهدم شد و ناوچه های نیروی دریایی ایران، سهند و سبلان، نیز مورد هدف قرار گرفت.
بوش پدر(جمهوری خواه)
اعمال تحریم:
جرج بوش پدر در اکتبر 1992 مصوبهای را به تصویب رساند که بر اساس آن، فروش کلیهی تجهیزات با کاربرد دوگانه به ایران ممنوع شد.
ایران؛ تهدید اصلی:
بوش در ابتدای کارش٬ با امضای فرمان امنیت ملی شماره ۲۶ تاکید کرد که در سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه٬ در میان ایران و عراق٬ همچنان ایران تهدید اصلی است.
عدم آزادی دارایی های مسدود شده ایران در آمریکا:
در آن سال ها، تعدادی از آمریکایی ها در لبنان اسیر شده بودند. آمریکا مدعی بود در صورت آزادی آمریکایی ها از لبنان، دارایی های مسدود شده ایران را آزاد کند. اما با وجود آزادی آمریکایی ها، دارایی های ایران همچنان در آمریکا مسدود باقی ماند.
رسوایی مکالمه تلفنی با هاشمی تقلبی:
کاخ سفید مدعی شد که جرج بوش پدر برای آزادی گروگان ها، با هاشمی رفسنجانی به صورت تلفنی صحبت کرده است. اما ایران این ادعا را رد کرد. سرانجام روشن شد تشکیلات کاخ سفید در تله یک رفسنجانی تقلبی افتاده است و با کسی که خودش را اکبر هاشمی رفسنجانی جا زده گفتوگو کرده! مرحوم هاشمی هم در یکی از سخنرانیهایش در نماز جمعه تهران٬ رئیسجمهور آمریکا را دست انداخت و این ماجرا به رسوایی سیاسی دیگری برای رئیس جمهور آمریکا بدل شد.
ایجاد فاجعه زیست محیطی در خلیج فارس:
عراق در سال ۶۹ کویت را اشغال کرد. آمریکا در همین سال به عراق حمله کرد. در جریان این حمله از اورانیوم ضعیف شده که نوعی ماده رادیو اکتیو است استفاده شد و همین امر موجب آلودگی قسمت هایی از خلیج فارس شده است.
بیل کلینتون(دموکرات)
دکترین مهار دو جانبه:
سیاست مهار دوگانه در سال ۱۹۹۳ در دستور کار قرار گرفت و به موجب آن ایران در کنار عراق، به عنوان تهدید هایی امنیتی شمرده شدند. به دنبال این دکترین، آمریکا در پی آن بود تا با اعمال فشارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی، ایران را منزوی کند.
اعمال تحریم ها:
اوج فعالیت های تحریمی علیه ایران در قرن بیستم مربوط به دوره بیل کلینتون است. در این دوره شکل تحریمهای آمریکا علیه ایران ارتقایی کیفی و کمی یافت. تحریمهای آمریکا علیه ایران از پیروزی انقلاب اسلامی تا دوره بوش پدر همگی در چهارچوب مصوبات دولت آمریکا ابلاغ میشد و هیچگاه در قالب یک قانون مصوب مجلسین آمریکا نبود. اما در این دوره علاوه بر تحریم های قبلی، تحریمهای یکجانبه ای نیز در چارچوب مصوبات کنگرهی آمریکا اجرایی شد.یعنی بر مبنای این مصوبات، هم اشخاص آمریکایی مجبور بودند احکام تحریم را اجرا کنند و هم از اشخاص غیر آمریکایی خواسته شده بود که تحریمهای مورد نظر آمریکا را رعایت کنند و در غیر این صورت مشمول مجازاتهای آمریکا میشدند. چند مورد از تحریم ها در این دوره عبارت اند از:
- تصویب قانون داماتو در سال ۱۹۹۶ که به موجب آن هرگونه سرمایهگذاری بیش از 40 میلیون دلار در سال برای توسعه بخش نفت وگاز در ایران توسط هر شرکتی در دنیا ممنوع است.
- تجدید اعمال تحریمهای قبلی علیه ایران (با هدف ممنوعیت هرگونه سرمایهگذاری آمریکا در ایران و ایجاد محدودیتهای بیشتر در صادرات مجدد کالاهای آمریکایی به مقصد ایران)
- توقف فروش هواپیما و قطعات یدکی بوئینگ به ایران
حمایت از منافقین:
در ۳ آبان سال ۷۶، سه تن از اعضای سازمان منافقین پس از گفتگو با "کلینتون "با وی سر میز شام نشستند. "سعیده کیهانی " از اعضای این سازمان گفت: آمریکا هیچ محدویتی برای فعالیت ما اعمال نکرده است.
مشت آهنین در برابر نرمش ایران:
با وجود آنکه رئیس جمهور وقت در ایران، بحث گفت و گوی تمدن ها را مطرح کرده بود؛ اما بیل کلینتون ایران را همچنان یک از اصلی ترین تهدید های امنیتی نامید و ضمن تمدید قانون داماتو اظهار داشت:« سیاست ها و اعمال ایران همچنان تهدید کننده منافع ملی، سیاست خارجی و اقتصادی آمریکاست، لذا تحریم نفتی ایران باید تمدید شود.» همچنین «وارن کریستوفر» وزیر امور خارجه وقت، دولت تهران را یک «یاغی بینالمللی» خطاب کرد.
حمایت از تأسیس اولین شبکه ماهوارهای برای ضد انقلاب در آمریکا(سال ۷۹)
افزایش حضور نظامی در خلیج فارس با هدف آمادگی برای مقابله با ایران و عراق
جرج بوش پسر(جمهوری خواه)
تحریم ها:
- تمدید قانون داماتو تحت تاثیر لابی های صهیونیستی
- تلاش برای کسب همراهی شورای امنیت با تحریم ها علیه ایران
- قطعنامه به شماره به شماره 1737 با هدف ممنوعیت فروش تجهیزات و فناوریهای مرتبط با موضوعات هستهای به ایران(که البته در واقع، بسیاری از حوزه های زندگی مردم را در بر گرفت)
- قطعنامهی 1747 و مسدود کردن بخشی از دارایی های ایران
- قطعنامهی 1803 ماه مارس 2008 و مسدود کردن دارایی تعدادی دیگر از اشخاص ایرانی، نظارت بر بانکهای ایرانی، بازرسی کشتیها و هواپیماهای ایرانی و نظارت بر تحرکات افراد مظنون در برنامههای هستهای ایران
ایران، محور شرارت:
با وجود آنکه ایران، حمله تروریستی در یازده سپتامبر را محکوم کرده بود و دولت وقت تلاش داشت تا با آمریکا روابطی آشتی جویانه در پیش گیرد؛ اما جرج بوش در ژانویه سال 2002 میلادی برای اولین بار از اصطلاح «محور شرارت» استفاده کرد و ایران را در کنار عراق و کره شمالی محور شرارت نامید.
دکترین عملیات پیش دستانه:
در سال ۲۰۰۲ سند راهبرد ملی آمریکا به کارگیری عملیات پیشدستانه را در استراتژی ملی آمریکا صراحتاً اعلام کرد. ایران نیز که از دید آمریکا یک خطر بالقوه حساب میشد؛ جزء اهداف این عملیات بود. حتی برد شرمن نماینده دموکرات کنگره آمریکا مدعی شده بود بوش باید به جای عراق به ایران حمله میکرد. اما بازدارندگی نظامی ایران مانع از تحقق اهداف نظامی آمریکا علیه ایران شد.
سیاست تغییر رژیم با فعالسازی مخالفان و اپوزیسیون:
کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه وقت آمریکا، طرحی را به سنای آمریکا پیشنهاد داد که بر اساس آن حمایت مالی و توسعه شبکههای مخالفان و فعالان حقوق بشر در برنامه کاری دولت بوش گنجانده میشد. اقدام وزیر امور خارجه در حمایت علنی از مخالفان ایران نشان داد که دولت بوش دستیابی به مقاصد سیاست خارجی خود را از طریق تغییر رژیم دنبال میکند.
مخالفت با حق مسلم ایران برای برخورداری از انرژی هسته ای و ارجاع پرونده هستهای به شورای امنیت
باراک اوباما( دموکرات)
اعمال تحریم های بی سابقه:
اوباما به لحاظ کمی و کیفی تحریم های بی سابقه ای را علیه ملت ایران وضع میکند. به لحاظ کمی؛ نزدیک به ۴۰ درصد از تحریمها علیه ایران پس از انقلاب اسلامی توسط اوباما وضع شده است. به لحاظ کیفی هم میشود گفت هیچ تحریمی از ناحیه ترامپ علیه ایران اعمال نشده مگر آنکه ساختار و سازمان اصلی این تحریم توسط اوباما معماری شده است. در بخش زیر، تنها به دو مورد از تحریم های آمریکا علیه ایران اشاره میکنیم.
- تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۹ ژوئن سال ۲۰۱۰. به موجب این قطعنامه شدیدترین فشارها بر ایران در ۴ حوزه توسعه بخش انرژی، جلوگیری از دسترسی ایران به منابع مالی برای توسعه برنامههای موشکی و هستهای، ایجاد یک نظام بازرسی از کشتیها و محمولههای هوایی ایران و همچنین به وجود آوردن یک سیستم یکپارچه برای اعلام نقض تحریمهای بین المللی وارد شد.
- در ژوئن سال ۲۰۱۰ باراک اوباما بلافاصله پس از صدور قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل قانون «سیسادا» یا قانون تحریمهای جامع ایران را امضا کرد. این قانون تحریمهای گستردهای را بر بخشهای گوناگونی در حوزههایی همچون نفت و گاز را به ایران تحمیل میکرد. با این حال شاید موثرترین بند این قانون ماده ۱۰۴ آن بود.
تلاش ناموفق برای جاسوسی از طریق پهپاد:
که به جانور قندهار نیز مشهور است، پهپاد جاسوسی و پیشرفته آمریکاست که در تاریخ ۱۳ آذر سال ۹۰ به مرز های ایران وارد شد. اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقدامی بزرگ موفق شد که این پهباد را سالم به زمین بنشاند.
تعرض به حریم دریایی ایران:
2 فروند قایق نظامی متعلق به نیروی دریایی ارتش آمریکا که شامل ۹ مرد و یک زن بودند؛ به حریم دریایی ایران تعرض میکنند که به دست نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر میشوند.
حمایت از فتنه پس از انتخابات ۸۸ :
باراک اوباما که تا پیش از فتنه سال ۸۸، سعی میکرد لحنی مودبانه در قبال ایران به کار ببرد؛ پس از این فتنه با دخالت در امور داخلی ایران از آشوبگران حمایت کرد.
نقض برجام:
اولین مورد از نقض برجام در دوره خود اوباما کلید خورد. اوباما خود صراحتا گفته بود که با وجود برجام بسیاری از تحریم ها همچنان پابرجاست و بسیاری از تحریم ها هم لغو نشده؛ بلکه تعلیق گشته است. در دوره اوباما، طرح تمدید تحریم های ۱۰ ساله ایران توسط مجلس سنا تصویب شد و این اولین مورد از نقض برجام در دوره اوباما بود.
دونالد ترامپ(جمهوری خواه)
اعمال تحریم های تروریستی:
در ادامه پروژه تحریم های اوباما، ترامپ هم تحریم هایی علیه ملت ایران وضع کرد. او با برگرداندن همه تحریم های گذشته، تحریم های جدیدی نیز وضع کرد. از جمله این تحریم ها میتوان به تحریم ها زمینههای انرژی، بانکی، حمل و نقل، صنایع کشتی سازی، دارویی و اشخاص، شرکت های دانش بنیان، دانشگاه ها و... اشاره کرد. از نظر کارشناسان سیاسی، تحریم هایی مثل تحریم دارویی نوعی عملیات تروریستی و در حقیقت جنایت علیه بشریت است.
خروج از برجام:
در روز ۱۸ اردیبهشت سال ۹۷، ترامپ رسما از برجام خارج شد. با خروج ترامپ از برجام کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران شدت بیشتری یافت.
جاسوسی ناموفق به وسیله پهباد گلوبال هاوک:
در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۹۸، پهباد گلوبال هاوک آمریکا که قصد داشت برای جاسوسی وارد خاک ایران شود؛ به دست سامانه پدافند هوایی ایران منهدم شد.
تحریک انگلیس به دزدی دریایی:
در نیمه شب ۱۲ تیرماه سال ۹۸، نیروی دریایی بریتانیا، به تحریک و با حمایت آمریکا، نفت کش گریس ۱ متعلق به ایران را توقیف کرد. البته با پاسخ متقابل ایران در توقیف کشتی انگلیسی در خلیج فارس، انگلیس مجبور شد این نفت کش ایرانی را آزاد کند.
به شهادت رساندن سردار حاج قاسم سلیمانی:
در نیمه شب ۱۳ دی ماه، تروریست های آمریکایی سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساندند. شهادت حاج قاسم موج احساسات همه ایرانیان را به همراه داشت و نهایت ددمنشی آمریکا را بر همگان آشکار کرد.
انتهای پیام/