به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، احمد مقیمی در برنامه نقد و نظر پیرامون جریانات انحرافی در تشیع و اهل سنت اظهار کرد: جریان ا استکباری و استعماری که همواره به دنبال ایجاد تفرقه در جهان اسلام و بین مسلمانان بوده، بر اساس یک کار کارشناسی دقیق و خلقیات اهل سنت و شیعیان دو سناریو چیده است.
این پژوهشگر دینی در حوزه جریانات انحرافی ادامه داد: بر اساس خلقیات اهل سنت، مشاهده میشود در بیشتر مناطق سنی نشین ما از نظر مناطق جغرافیایی، مناطقی خشک و سرد است، خلقیات آنها معمولاً یک خلقیات خشن به نظر میرسید لذا طراحی وهابیت با آن نگاههای تکفیری سخت را آنجا طراحی شد.
استاد حوزه علوم اسلامی در دانشگاهها افزود: در بین شیعه این دیدگاه به سمت بهاییت سوق داده شد به گونهای که مشاهده میکنیم مناطق آب و هوایی شیعهنشین چهارفصل است و به دلیل ارتباط و اعتقاد به اهلالبیت (ع) شعیان نوعاً روحیات لطیفی دارند و اساس قضیه بهاییت بر اساس اباحه گری و یک فضای نرمخویی افراطی به سمت بیدینی است.
بررسی شکست و پیروزی دو جریان وهابیت و بهائیت
وی در پاسخ به این سؤال که چرا جریان استکبار در وهابیت و در اهل سنت موفق بوده و در بهاییت به نتیجه خاصی در بین شیعیان به دست نیاوردهاند؟ گفت: جریان استکبار در وهابیت کتاب و مبنا را قرآن و تکیه گاهشان را هم پیامبر اکرم (ع) قرار دادهاند از همین رو این موضوع تا به امروز هم ادامه پیدا کرد اما در بهاییت چون به سمت کتاب و پیامبر جدید یعنی باب بیان آمدند، نتیجهای حاصل نشد.
مقیمی تصریح داشت: در حقیقت چون تکیهگاه وهابیت به برداشتهای انحرافی از قرآن گذاشته شد و تا به امروز هم ماندگار شده ولی در شیعه، مسأله بهاییت دو مسأله باب و بیان و اتصال آنها به جریان استکبار خیلی زود آشکار شد و از طرفی هم سیاسی به معنای بد شد که اینها سبب شد تا شیعیان این مسأله را پس بزنند.
این پژوهشگر دینی خاطرنشان کرد: اگر تاریخ جبهه باطل را مطالعه کنیم، خواهیم دید در قدم نخستین قدم جبهه کفر وایمان بهصورت مشخص مقابله هم بودند یعنی «فرعونها و نمرودها بهطور مشخص جبهههای باطل را فرماندهی میکردند و از سوی دیگر موسیها و ابراهیمها عیسیها هم در میدان حق به وظایف خود میپرداختند و این تقابل بهوضوح مشخص بود».
وی یادآور شد: وقتی اسلام عزیز طلوع میکند و جبهه باطل میبیند اسلام ناب پیروز میدان است، اختلاف را در درون جهان اسلام میآورد، در حقیقت کاری میکنند دین در مقابل دین قرار بگیرد، از همین رو وقتی میبینند اسلام کارآمدی خود را دارد و ادیان دیگر نمیتوانند در مقابل آن قرار بگیرد، سنگر را یک مقداری به جلوتر حرکت میدهند و اختلاف را به درون جهان اسلام میکشانند، بدان معنا که یکطرف شیعه و طرف مقابل، دیگر یعنی اختلافهای دورن جهان اسلام.
سد آهنین انقلاب اسلامی، مانعی برای روند جریان استکبار در مسیر اختلاف افکنی
مقیمی ابراز داشت: با بررسی تاریخ ۴۰۰ سال پیش و جریان انگلیسی و استعماری میبینیم این اختلافات داشتند نتیجه میدادند اما این جریان در ادامه روند خود به یک سد آهنی و محکمی برخورد کرد به نام انقلاب اسلامی، از همین رو نتوانستند در گام سوم که دعوا بین اسلام و اسلام هست را به نتیجه برسانند.
استاد حوزه علوم اسلامی در دانشگاهها تأکید کرد: در گام چهارم که امروز بهشدت هم درگیر آن هستیم، سنگر را یک پله دیگر حرکت دادند و آن را به داخل خود تشییع کشاندند بهگونهای که شیعیان را میتوان به دودسته تقسیم کرد، نخست یک شیعه پویا و به روز که متحرک موتور جهان اسلام است و در مقابل یک شیعه ایستا در تاریخ مانده است از همین رو نقشه جدیدی پس از انقلاب اسلامی چیده شد بدین گونه که یکطرف شیعه انقلابی، پویا، به روز و فهیم قرار دارد و طرف دیگر افراد بهظاهر شیعهای هستند که در باطن نماینده همان جبهه باطل است.
جریانات انحرافی، تیغ دولبه ای در دست استکبار
وی در ادامه صحبتهای خود متذکر شد: تفاوتی به لحاظ ساختار و ایدئولوژی بین مفتیها مفتخور و جریان تکفیری آمریکایی اهل سنت و جریان شیعه انگلیسی و آخوند مقدسنما نمیبینیم یعنی در دقیقاً اینها دو لبه تیز یک تیغه هستند که اداره آن در دست جریان استکباری و استعماری است بنابراین در اهل سنت جریان تکفیری و در بین شیعه اجریان افراطی حضور دارند.
مقیمی با بیان مشخصات و مختصات دو طیف مذکور و تأکید بر لزوم شناخت این مشخصات افزود: جریانهای افراطی در شیعه و جریانات تکفیری در اهل سنت دارای 5 ویژگی هستند، نخستین ویژگی این دو جریان ضدیت با انقلاب اسلامی است یعنی خلاف عمل کردن با حاکمیت دینی، رهبر انقلاب و فرمایشان حضرت امام خمینی (ره) که با مطالعه و پژوهش در سابقه ۴۰ ساله این جریانات افراطی حتی یک مورد همراهی با انقلاب اسلامی مشاهده نخواهیم کرد.
این پژوهشگر دینی اضافه کرد: دومین ویژگی این جریانات افراطی سازش و سکوت با دشمنان قسمخورده اسلام است، در ویژگی سوم شاهد حمایت دشمنان قسمخورده اسلام با این جریانات هستیم بهطور مثال جریان استکبار به جریان افراطی شیعه پول میدهد که کتاب بنویسند علیه همسر پیامبر (ص) از سوی دیگر همین جریان استکبار پول میدهد به جریان تکفیری تا کتاب بنویسند در حمایت همسر پیامبر (ص).
مقیمی ادامه داد: نکته چهار، اشتراک در مخالفتهای با یکدیگر است، بدان معنا که بهطور مثال میگویند ما مخالف با جریان تجدد و غربگرایی هستیم بعد مشاهده میکنیم سر یک سری مثال مثل جدایی دین از سیاست، ضدیت با انقلاب اسلامی و... از یکجا سر در میآورند.
کثیف ترین رفتار سیاسی با شعار جدایی دین از سیاست
استاد حوزه علوم اسلامی در دانشگاهها در تبیین نکته ۵ از ۵ ویژگی جریانهای افراطی در شیعه و جریانات تکفیری در اهل سنت مطرح کرد: جریانات و عملکردهای آنها شعار جدایی دین از سیاست را سر میدهند بهگونهای که امام راحل میفرمایند «در حوزههای علمیه کم نیستند افراطی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند، امروز عدهای با ژست تقدس مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب میزنند که گویی وظیفهای غیر از این ندارند، خطر تحجر گرایان و مقدس نمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست، طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوشخط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام ناب محمدی و دشمن رسولالله هستند».
وی در ادامه متذکر شد: همچنان جریانی در حوزههای علمیه وجود دارد که میگوید «من کاری با سیاست ندارم» و شعار جدایی دین از سیاست هم میدهند اما کثیفترین رفتار سیاسی را هم دارند.
قصور دستگاههای حاکمیتی و حوزههای علمیه در مقابله با جریانات استکباری
مقیمی در پاسخ به این سؤال که چرا مقابله با این موضوع در کشور اقدام اساسی و جدی صورت نمیگیرد؟ گفت: جریان یک جریان دینی و ظاهر آن کاملاً متصل به مباحث اعتقادی است، از همین رو اگر یک هرم را تصور کنیم که دارای یک رأس و قاعده است، ما معتقدیم در رأس این هرم یک جریان استکباری استعماری (انگلیس، امریکا و صهیونیسم) وجود دارد و در دامنه این هرم جریان هم مفتخورهای امریکا اهل سنت و هم آخوندهای افراطی و انگلیسی شیعه نما هستند و در قاعده هم عموم مردم حضور دارند.
استاد حوزه علوم اسلامی در دانشگاهها بیان داشت: در این قاعده با یک جریان جهل عوامانه طرف هستیم که نیازمند روشن گری آن هم با مهربانی و محبت و بیان شاخصهای مذکور هستیم تا اینگونه مردم مطلع شوند اما نکته اصلی در دامنه این هرم یعنی همان جریان نخبگانی آخوندی است که پیشتر هم ذکر شد و مردم پای منبر و سخنرانیها آنهم حضور پیدا میکنند که در پاسخ به این سؤال که چرا نمیشود با اینها برخورد کرد باید گفت، یک بخش مقابله و برخورد با اینها مربوط به کوتاهی دستگاههای حاکمیتی، امنیتی و نظارتی است.
حوزه علمیه خودش باید از کیانش محافظت کند
وی یادآور شد: از سوی دیگر خود حوزههای علمیه باید وارد عمل و مقابله و مبارزه با این دامنه هرم شوند به گونهای که امام میفرمایند «خون دلی که پدر پیرتان از دست این جماعت متحجر مقدس مآب خورد از دست ساواک شاه نخورد»، بنابراین حوزه علمیه بایستی منشور روحانیت را محوریت قرار داده و خودش از کیان خود دفاع کند.
نیاز امروز سلاح علم و منطق برای مبارزه با شبهات انحرافی
مقیمی نکته سوم در مقابله با این جریانات را مربوط به رسانهها و نخبگان جامعه دانست و تأکید کرد: تاهنگامی که این چهره این جریانات افشا نشود و منزوی نشوند، برخورد به معنایی که در ذهن ما وجود دارد، امکانپذیر نیست، یعنی ابتدا باید مردم آگاه شوند.
این پژوهشگر دینی در ادامه در پاسخ به این سؤال که منابع مالی این جریانات انحرافی که ضد حاکمیت، نظام مقدس جمهوری اسلامی و اسلام ناب محمدی هم هستند، از کجا تأمین میشود، بیان کرد: در دنیا فریاد میزنند که در کشور ایران آزادی بیان در موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و غیره وجود ندارد، در حالی که میبینم در واقعیت همچنین چیزی وجود ندارد و از صدر تا ذیل را هم نقد میکنند، اما منابع مالی و اعتباری یکی از سؤالات جدی است! که یک بخش آن به بیان دستگاههای امنیتی از خارج از کشور تأمین میشود و یک بخش آن را هم سوار بر جهل مردم میشوند که به اسم امام حسین (ع) و غیره توسط خود مردم تأمین میشود بنابراین منابع اینها منابع سالم، پاک و شفافی نیست.
جریانات انحرافی به دنبال تبدیل میدان گفت وگو به میدان تعرض و خشونت هستند
وی در پاسخ به این سؤال که مردم ما برای منزوی کردن این جریانات انحرافی باید چه دستورالعملی را در این مسیر پیش بگیرند، اذعان داشت: رهبر انقلاب فرمودند «انزوا» و این یعنی یک تذکر به ما، یعنی اینکه جریانات به دنبال مطرح شدن و دعوا هستند و در حقیقت مباحث را به میدانی میکشانند که سبب دعوا شود از همین رو به هم خوردن جلساتشان و پاسخگویی به شبهات و مسائلی که مطرح میکنند یکی از خواستههای اصلی این جریانات تکفیری و افراطی است و این یعنی اینکه اینها به دنبال دیده شدن هستند.
مقیمی در پاسخ به این سؤال که چرا در مقابله با افرادی در ضدیت با ارزشهای اسلام ناب محمدی و انقلابی فعالیت و سخنرانی میکنند، به صراحت نامشان را نمیبریم؟ متذکر شد: در حقیقت عمل ابائی از نام بردن این افراد نداریم اما باید از زیارت عاشورا درس گرفت همانگونه که در بخشهایی جریانها و گروهها را (بنی امیه، آل زیاد و...) میکوبد و در بخش دیگر اشخاص (مانند یزید، عمر بن سعد و...) را نام میبرد، ما بارها از جریاناتی مثل جریان شیرازی برای مناظره و گفتوگو دعوت کردهایم، اما موافق هیچگونه قالب گفتوگو و مناظره نیستند.
استاد دانشگاه در حوزه علوم اسلامی در پایان صحبتهای خود خاطرنشان کرد: ما آماده پاسخگویی به شبهات مردم عزیزمان و حتی این جریانات انحرافی و حتی شنیدن دلایل و گفتوگوی منطقی و علمی با آنها نیز هستیم چرا که جریان باید بداند با فحاشی و توهین نمیشود دلایل ما را بیپاسخ گذاشت.
انتهای پیام/۶۳۱۰۶/ج۳۰/