پیغام فتح| حصر آبادان را دیدم/ شخصی همه دارایی‌اش یک «رادیو دو موج» بود که به جبهه تقدیم کرد

سردار حبیب‌الله میرزایی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان هرمزگان صبح امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در بندرعباس به بیان خاطرات خود از دوران دفاع مقدس پرداخت که بخشی از این خاطرات را در زیر می‌خوانید:

**در دفاع مقدس پشتیبانی مردم بسیار ارزشمند بود. مردم هرچه داشتند در طبق اخلاص و با خلوص نیت می‌گذاشتند.

**بنده سال ۶۳ بسیج بندرعباس بودم که اعلام کردند مردم به جبهه‌ها کمک کنند. یک نفر آمد با یک رادیوی دو موج یا یک موج، گفتم؛ این چیه، گفت؛ رادیو روشن بود که شنیدم گفتند به جبهه کمک کنید، من هم چیزی نداشتم، همین رادیو را آوردم که تقدیم به جبهه کنم.

**در دفاع مقدس همه میهن برای کمک آمدند و این رمز پیروزی ما در جنگ تحمیلی بود.

**اولین باری که توفیق پیدا کردم به جبهه اعزام شوم سال ۶۰ بود. تابستان سال ۶۰ برای رفتن به جبهه، آموزش مختصری دیدیم و به آبادان اعزام شدیم. زمانی‌که ما اعزام شدیم، آبادان در محاصره کامل بود و تمامی راه‌ها به آنجا بسته شده بود.

**ما از نخلستان‌های پشت وارد شدیم و دقیقاً در محاصره دشمن بودیم تا اینکه بعد از دو ماه در عملیات ثامن‌الائمه، شکست حصر آبادان اتفاق افتاد و آبادان در مهر سال ۶۰ از محاصره خارج شد.

**این عملیات، یکی از بزرگ‌ترین عملیات‌هایی بود چراکه حضرت امام فرموده بودند؛ حصر آبادان باید شکسته شود. با همت برادران ارتش، سپاه و بسیج و با هماهنگی کامل این اقدام مهم انجام شد.

**من آن زمان ۱۷ ساله بودم. یکی از دوستان نزدیک ما که البته از دوستان خراسان‌ جنوبی بودند از لشکر ۷۷ خراسان و سرباز بودند در این عملیات به شهادت رسید.

**آن زمان خانواده‌ها بسیار نگران فرزندانشان بودند ولی هرگز جلویشان را نگرفتند چون این دستور امام بود و مردم برای آن ارزش قائل بودند.

**حس و حال دفاع مقدس خیلی عجیب است و قابل توصیف نیست. وقتی می‌آمدیم به مرخصی، دلمان برای جبهه تنگ می‌شد و فکر می‌کردیم که به انقلاب و شهدا بدهکاریم و مدیونیم. آنجا که همه جوان بودیم سختی‌هایی داشت ولی زیبا بود. فضای جبهه جاذبه‌‌ای داشت که آدم را جذب می‌کرد.

گفت‌وگو: عماد یگانه‌دوست
عکس: علی‌اصغر خزایی

انتهای پیام/3264/ر