به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، دوران کوچههای خاکی بود؛ با درشکههایی که به اسب بسته میشدند؛ تا هم آدمها و هم بارها را جابهجا کنند.
مردی سیاهچهره که همیشه لبخندی بر لب داشت، صاحب یکی از این درشکهها بود. و ما سرخوش جوانی بودیم.
آن روزها یکی از سرگرمیها نوجوانان، نشستن زیر گاریها و رفتن راه، به این گونه بود. درشکهچیها شلاقی بر اسب میزدند و آن را هی میکردند؛ تا این گونه خشم و عصبانیت خود را از بچهها نشان دهند. این شیوهای برای فراری دادن بچهها بود. همه درشکهچیها این کار را میکردند؛ مگر یکی که با همه فرق میکرد. او نمیخواست و یا نمیتوانست دل هیچ بچهای را بشکند.
"خان میرزا" از همان روزها و سالها اهل گذشت بود. گذشت و بزرگواری او به همه ثابت شده بود...
جنگ که شد این ویژگی و روحیه او بیشتر خودش را نشان داد.
اگر پیشتر خان میرزا از اشتباه و شیطنت بچهها چشم میپوشید و آنها را تنبیه نمیکرد، اکنون اوضاع تغییر کرده است...
بچههایش یکییکی که نه، همگی قصد جهاد و دفاع از کشور کردهاند و او باید تکلیف خود را مشخص کند. او که سالها پیش گذشت و بردباری را تمرین کرده است، اکنون هم خود و هم بچهها گذشت را در دامان مادری صبور به آزمایش نشستهاند.
"محسن" (فرشید)، پرچم سپاه را بر دوش گرفت تا با این پرچم مقدس پیشتاز همه باشد...
"حمزه" (سیاوش) بسیجی شد تا از محسن عقب نماند...
"مصطفی" (اسفندیار) جوانمردیاش را به عرصه آورد...
"مهدی" (فریدون) هم که معصومیتش اجازه نداد در خانه بماند و عافیتطلبی پیشه کند...
سهم این خانواده هنوز تمام نشده است...
"ابراهیم باقری"، مدافع دیگر دین و میهن است و چه بهتر از این که داماد خانوادهای شود که دفاع را برگزیدهاند.
خان میرزا که نمیتواند از دور دلاوریهای فرزندان و داماد را به تماشا بنشیند، از دور دست بر آتش داشتن را سخت میبیند. او باید در نبردگاه تماشاگر و یاریگر فرزندان باشد.
خان میرزا، یک نام معمولی در تاریخ این سرزمین نیست. او در "محسن، حمزه و ابراهیم" تبلور یافت؛ آن هنگام که زمزمه عاشقیشان را شنید... آسمانها را گام به گام تسخیر کرد. او در مصطفی(اسفندیار) و مهدی(فریدون) جاری شد و در جانبازیشان حماسهها سرود تا تاریخ بر این اسطورههای نامآور، رشک برد.
"خان میرزا خسروی" از همه چیزش گذشت. نشان داد هنوز میشود مردانگی را از کوچههای خاکی کازرون تا جبهههای نبرد به تصویر کشید. اگرچه در این میدان یک نام به "بلندای مادر سایه" انداخته است.
و شناسنامه این خانواده رزمنده: شهید محسن خسروی (فرمانده گردان کمیل لشکر فجر)، شهید ابراهیم باقری (فرمانده گردان امام رضا لشکر فجر)، شهید حمزه خسروی (فرمانده گروهان)، جانباز مصطفی خسروی (فرمانده گروهان) و مهدی خسروی جانباز قطع عضو چشم و پا... و خان میرزا خسروی، پدر خانواده، جانباز شیمیایی...
مردانی که از جان و تندرستی خود گذشتند تا دین و میهن در آرامش، آسایش و تندرستی باشد...
یادداشتی از حاج عبدالحسین پیروان
انتهای پیام/ ن