اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  خراسان رضوی

آیت‌الله علم‌الهدی: وعده ساخت 600 هزار مسکن، وعده امیدوارکننده‌ای است

امام‌جمعه مشهد وعده ساخت 600 هزار مسکن از سوی وزیر مسکن تا پایان دولت را وعده امیدوارکننده‌ای دانست و گفت: درصورتی‌که این وعده محقق شود، در حل مشکل مسکن به‌عنوان یکی از مشکل‌ترین مشکلات امروز کمک می‌کند.

آیت‌الله علم‌الهدی: وعده ساخت 600 هزار مسکن، وعده امیدوارکننده‌ای است

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی نماینده ولی‌فقیه در خراسان رضوی،آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی در بیست و ششمین هفته برگزار نشدن نماز جمعه در مشهد مقدس، مطالبی را در مورد ایام عزای سیدالشهدا (علیه‌السلام)، شهادت حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام)، نصب تابلوی ابدی جهاد و شهادت در کربلا، هفته دولت و فرصت باقی‌مانده برای حل مشکلات کشور در قالب «خطبه مجازی» جمعه 7 شهریورماه در حرم امام رضا (علیه‌السلام) بیان کردند که در ادامه می‌خوانید:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدالله، اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین هم حجج الله علی الخلق اجمعین.

اللهم صل وسلم علی عبدک و حبیبک و رسولک محمد سیدالاولین و الآخرین و علی عترته الهداة المعصومین سیما علی امام المنتظر المهدی روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه.

عبادالله، اوصیکم و نفسی باتقوالله

همه شما برادران، خواهران و خودم را به تقوای الهی سفارش می‌کنم.

ضمن تقدیر از همه عزیزانی که تلاش کردند تا در تمام قسمت‌های این شهر عزاداری سیدالشهدا (علیه‌السلام) با شور و هیجان بهتر و بارزتری اجرا کنند، در تمام میدان‌ها، مراکز عمومی، پارک‌ها و حتی خیابان‌ها، پرچم عزای سیدالشهدا (علیه‌السلام) باهمت این عزیزان به اهتزاز درآمد و کل شهر ما، حسینیه امام حسین (علیه‌السلام) شد، مبلمان شهری ما را خیلی زیبا و با هیجان و اخلاص به وجود مقدس سیدالشهدا و یارانشان و عزای حسینی آراستند.

مشخص است یک میدان را به‌صورت یک حسینیه درآوردن کار بسیار پرزحمتی برای عزیزان و هیأت‌های محترم است اما عشقی که به ساحت ولایتمدار سالار شهیدان و اصحابشان و عشقی که به کربلا داشتند، باهمه زحمات و مشکلاتی که بود، این مطلب را به بهترین وجه به نحو احسن به وجود آوردند به‌طوری‌که در هیچ سالی به‌اندازه امسال محرم و صفر در تمام این شهر و زندگی اجتماعی مردم مظهر نداشت.

بالاترین عرض ارادت‌ها با برگزاری عزای حسینی با حفظ دستورالعمل‌های بهداشتی

عالی‌ترین عرض ارادت به ساحت مقدس سیدالشهدا (علیه‌السلام) این است که ما از این عزیزان تشکر کنیم و شکرگزار این‌همه عشق و احساس از این جوانان، برادران و خواهران که باهمت بسیار بلند، شعائر حسینی را این‌قدر زیبا مطابق با دستورالعمل‌ها و حفظ بهداشت و سلامتی به لطف خدا امسال اجرا کردند؛ قبلاً نیز این پیش‌بینی را می‌کردیم همان‌طور که عید غدیر امسال در مشهد بی‌سابقه بود، تاسوعا و عاشورا نیز در این شهر بی‌سابقه باشد؛ این زحمات و فعالیت‌های شما و این مجاهداتی که در تنظیم این شور و هیجان به وجود آوردید، یقیناً مورد توجهات خاصه ولی‌نعمتمان که درواقع مبتکر عزاداری ماه محرم هستند، قرار خواهد گرفت.

امروز روز هشتم ماه محرم، متعلق به وجود اقدس حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام) است؛ علی‌اکبر یک نماد کامل عیار و تابلوی شفاف نصب‌شده در دانشگاه کربلا برای آموزش جهاد و شهادت است، واژه جهاد و شهادت، دو واژه‌ای هستند که در استعمال این دو لفظ و در زبان‌ها، اسلحه و افواح مردم، این دو کلمه باهم استعمال می‌شوند، «جهاد و شهادت».

شهادت، نقطه کمال جهاد است

علت این‌که شهادت، کلمه مرادف جهاد قرارگرفته این است که شهادت، نقطه آخرین جهاد و نقطه نهایی و به مقصد رسیده یا به تعبیر دیگر، نقطه کمال جهاد است، جهادی که به شهادت منتهی می‌شود، جهاد کامل است، مجاهدی که به درجه رفیع شهادت می‌رسد، در جهادش مراحل کمال را طی کرده یعنی مجاهدات او به نقطه کمال رسیده است که این مجاهد درراه خدا شهید شد.وجود مقدس پروردگار درآیات شریفه قرآن می‌فرمایند « وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ»، درراه خدا به حق جهاد، جهاد کنید یعنی مجاهده شما، مجاهده حقیقی باشد، حق جهاد درراه خدا در حقیقت با مسئله تحقق شهادت و منتهی شدن جهاد به شهادت است؛ در سوره مبارکه حجرات آیه 15، خداوند متعال مؤمن را منحصر در چند خاصیت می‌کند «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ»؛ «انما» از ادات حصر است، مؤمن منحصر به کسی است که خدا و پیغمبر را باور کرده، هیچ شکی در باور او راه پیدا نکرده و مراحل فکری، اعتقادی و فرهنگی مؤمن است اما در عرصه عمل، «وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ»، وقتی جریان فکری و اعتقادی یک مؤمن در باورمندی‌ها به مجاهده منتهی می‌شود و جهاد کامل می‌شود، معنایش این است که مؤمن صادق منحصر به کسی است که جریان فرهنگی و فکری او به جریان عملیاتی جهاد فی سبیل الله منتهی بشود، چنین مؤمنی منحصراً مؤمن صادق است.

علی‌اکبر (علیه‌السلام)، نماد نقطه کمال جهاد

وجود مقدس سیدالشهدا (علیه‌السلام) در کربلا به‌عنوان یک آموزشگاه ابدی و همیشگی، مجموعه درس‌ها را در قالب تابلوهای شفاف و نمادهای برجسته به‌صورت بصری تعلیم و آموزش دادند، برای جهاد و شهادت که نقطه کمال جهاد است، سیدالشهدا (علیه‌السلام)، تابلوی شفافی که نصب کردند، تابلوی حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام) بود؛ جریان این تابلوی شفاف و نماد عینی برجسته، قبل از میدان کربلا و قبل از روز عاشورا آغاز شد درحالی‌که غافله کربلا به‌طرف سرزمین کربلا روان بود، آقا سیدالشهدا (علیه‌السلام) سوار بر اسب براثر خستگی سر مبارک را به قرپوس زین گذاشته بودند، حضرت علی‌اکبر نیز سواره در کنار پدر راه را ادامه می‌داد.

وجود مقدس سیدالشهدا (علیه‌السلام) را مقداری خواب ربود و بعد یک‌مرتبه سر را برداشتند، فرمودند «انا للله و انا الیه راجعون»، معمولاً این آیه در هنگام نزول مصیبت یا احتمال خطر قرائت می‌شود، حضرت علی‌اکبر از سیدالشهدا سؤال کردند «پدر به چه مناسبت کلمه استرجاع بر زبان جاری کردید؟»، فرمودند الآن در عالم رؤیا مشاهده کردم یک منادی وسط این بیابان ندا می‌کند این غافله به‌سوی مرگ می‌رود و مرگ از این کاروان استقبال می‌کند؛ در مقابل این اظهار خطر، حضرت علی‌اکبر باکمال خونسردی سؤال کرد «پدر مگر ما بر حق نیستیم؟»، پدر فرمودند چرا ما برحقیم، دوباره سؤال کرد «اگر ما برحقیم، از مرگ چه باک داریم؟»؛ مرگ اگر مرد است گو نزد من آی/ تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ؛ او زمن جانی ستاند من از او جانی ستانم بی‌درنگ/او زمن دلقی ستاند رنگ رنگ؛ این اظهار، سرآغاز نشان دادن این تابلوی شفاف و نماد عینی برجسته جهاد و شهادت در جریان عاشورا بود.

در لسان مقتل مرحوم سید بن طاووس در کتاب لحوف می‌نویسد وقتی اصحاب به شهادت رسیدند، اولین شخص از اهل‌بیت پیغمبر، حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام) نزد سیدالشهدا آمد و از پدر اجازه رفتن میدان گرفت، پدر نیز اذن داد؛ در ادبیات عرب دوتا حرف برای مفهوم ترتیب، استعمال می‌شود، یکی حرف «ف» و دیگری «ثم» است، آنجا که بین دو کار و دو جریان ترتیب صورت می‌گیرد بدون فاصله و بلادرنگ، آنجا عرب حرف «ف» را استعمال می‌کند، آنجا که بین دو جریان ترتیب صورت بگیرد و بافاصله، آنجا «ثم» را استعمال می‌کند.

در این عبارت، مرحوم سید بن طاووس می‌فرماید «واستأذن فأذن له»، نمی‌فرمایند «واستأذن ثم اذن له»، حرف «ف» را استعمال کرده یعنی بین اذن خواستن علی‌اکبر و اذن دادن سیدالشهدا، فاصله‌ای نشد، به‌مجرد این‌که به پدر عرض کرد اجازه بده به میدان برم، پدر گفت برو و درنگ نکرد در‌حالی‌که هر یک از عزیزانی که می‌خواستند به میدان بروند و اذن میدان می‌طلبیدند، آقا ابی‌عبدالله بلافاصله اذن نمی‌دادند، با آنان صحبت می‌کردند، مقداری مصائب و مطالب را به آنان می‌گفتند و بعد اذن می‌دادند اما در این مورد، وجود مقدس سیدالشهدا بلافاصله اذن دادند.

چرا سیدالشهدا، بی‌درنگ به علی‌اکبر اذن جهاد دادند؟برخی مسئله را این‌گونه تحلیل می‌کنند که به خاطر این‌که علی‌اکبر پسر امام حسین (علیه‌السلام) بود برای این‌که نگویند ملاحظه بچه‌اش را کرد، حضرت بلافاصله اذن دادند یعنی اذن به دیگران را مقداری تأخیر می‌کردند و صحبت می‌کردند، فرزند خود را بدون درنگ اذن دادند که مردم نگویند در اینجا فرزند خودش را ملاحظه کرد، این نیست، مسئله چیز دیگری است؛ این‌که وجود مقدس سیدالشهدا بلافاصله اذن دادند، چون دیگران که می‌خواستند به میدان بروند، این تأخیری که امام حسین ایجاد می‌کردند که ببیند تصمیمش جدی و قاطع هست، درواقع یک آزمایش در جریان جهاد و شهادت بود که آیا کسی که می‌خواهد به میدان بروند، واقعاً هدفمند است، تصمیمش قطعی است که از شهادت استقبال می‌کند و می‌خواهد به میدان برود یا می‌خواهد در میدان خودی نشان بدهد؟

در حقیقت سیدالشهدا تمام شهدای کربلا را در لحظه آخر امتحان و آزمایش می‌کردند در صداقت، مقاومت، استواری، ایمان کامل و در نقطه نهایی جهاد که می‌خواهد به شهادت متصل شود، واقعاً قاطع هستند یا قاطع نیستند اما در مورد علی‌اکبر تردیدی نبود که بخواهند آزمایش و صحبت کنند و قاطعیت علی‌اکبر ثابت بشود لذا به‌مجرد این‌که اذن طلبید، وجود مبارک سیدالشهدا نیز به او اذن دادند چون این نقطه کامل جهاد است.

شما در زیارت وارث و زیارت‌های مطلقه سیدالشهدا در کربلا، تنها عزیزی را که در حرم امام حسین (علیه‌السلام) غیر از خود امام حسین (علیه‌السلام) به‌عنوان شخص زیارت می‌کنید، حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام) است، تعبیری که از ایشان دارید، همان تعبیری است که انسان در زیارت معصوم عرض می‌کند؛ در یک بخش زیارت حضرت رضا می‌گوییم «السلام علیک یا ولی الله وبن ولیه»، در زیارت حضرت علی‌اکبر (علیه‌السلام) عبارت اولی که به ایشان خطاب می‌شود «السلام علیک یا ولی الله وبن اولیائه»، حضرت علی‌اکبر را با لقبی اسم می‌بریم که معمولاً معصوم را با آن لقب اسم می‌برند.

وقتی سیدالشهدا اذن دادند، در زبان سیدالشهدا (علیه‌السلام)، جمله‌ای جریان پیدا کرد که این جمله امام حسین (علیه‌السلام) به دنیا اعلام کرد علی‌اکبر کیست، حضرت اذن دادند و حضرت علی‌اکبر راه افتاد، آقا سیدالشهدا نگاهی به قد و بالای پسر کردند، به سما قمر، به نبی ثمر، به فاطمه دُر، به علی گهر/ به حسن جگر، به حسین پسر، چه نجابتی، چه اصالتی، به ملک مطاع، به خدا مطیع، به مرض شفا، به جزا شفیع/ چه مقام بندگی‌اش منبع، به چه بندگی و اطاعتی، خم زلف او چه شکن شکن، به مثال نقرۀ خام تن/ سپری به کتف و کفن به تن، به چه قامتی و قیامتی، ز جلو نظر سوی قبله گه، ز قفا نظر سوی خیمه گه/ که نموده شد به قدش نگه به چه حسرتی و چه حالتی؛ سیدالشهدا این محاسن را روی دست گرفت و به‌طرف آسمان فریاد زد « فَقد بَرَز إلیهم غُلامٌ أشبهُ النّاس خَلقاً وخُلقاً ومَنطِقاً برسولک...»؛ امام حسین حجت خداست، حجت خدا احساسی نمی‌شود، از روی احساس حرف نمی‌زند، حجت خدا سخنش مقارن سخن پیغمبر است، از روی احساس مبالغه نکرد در مورد حضرت علی‌اکبر.

شبیه‌ترین افراد به رسول‌الله

فرمود «أشبهُ النّاس خَلقاً وخُلقاً ومَنطِقاً برسولک»، ازنظر شکل و قیافه علی‌اکبر شبیه‌ترین مردم به پیغمبر تو بود، ازنظر خُلق، علی‌اکبر از همه به پیغمبر شبیه‌تر بود؛ خُلق پیغمبر چه بوده؟ خدا می‌گوید «انک علی خلق عظیم»، امام حسین (علیه‌السلام) هم می‌گوید آن خلق عظیمی که پیغمبر داشت، اگر می‌خواهید کپی‌اش را ببینید، به علی‌اکبر نگاه کنید، در منطق نیز شبیه‌تر بود، منطق پیغمبر چه بود؟ منطق پیغمبر «وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى» منطق وحی بود، امام حسین (علیه‌السلام) می‌گوید از همه مردم به منطق وحی پیغمبر شبیه‌تر، علی‌اکبر بود؛ جمله بعد عجیب‌تر بود، خدایا علی‌اکبر خاصیتی داشت که منی که دلداده پیغمبر بودم و منی که پیغمبر گفت «حسین منی و انا من حسین»، هر وقت دلم می‌گرفت از هجران پیغمبر و مشتاق پیغمبر می‌شدم، به علی‌اکبر نگاه می‌کردم، فراغ خودم را نسبت به پیغمبر با علی‌اکبر به وصال نزدیک می‌کردم، این تنها منطق رسول‌الله نبود.ارباب مقاتل نوشته‌اند وقتی علی‌اکبر آمد به میدان و وارد میدان شد، جمعیت از قیافه علی‌اکبر تعجب کردند، یک نفر فریاد زد مردم نگاه کنید، پیغمبر سر از خاک برداشته و آمده پسرش حسین را یاری کند، یکی دیگر گفت به خدا اگر این جوان شمشیر به روی من بکشد، به روی او شمشیر نمی‌کشم؛ این حرف را لشکر دشمن زدند و دشمن‌ها این جمله را گفتند وقتی حضرت علی‌اکبر به میدان آمدند و لذا نقل کردند وقتی حضرت علی‌اکبر مبارز طلبید، کسی به مبارزه علی‌اکبر نیامد، لشکر یکجا حمله کردند، حضرت علی‌اکبر جنگ را مغلوبه کردند، کسی جرأت نمی‌کرد از جلو به حضرت علی‌اکبر حمله کند، هرکس جلو می‌آمد کشته می‌شد به خاطر این‌که خاصیت علی‌اکبر، خاصیت امیرالمؤمنین بود که هرکس جلو می‌آمد و چشم به چشم امیرالمؤمنین می‌افتاد، بدنش به لرزه می‌افتاد، این خاصیت را حضرت علی‌اکبر نیز داشت، نواده علی هست، هرکس از جلو می‌آمد، نمی‌توانست شمشیر بزند، یا فرار می‌کرد یا کشته می‌شد لذا آن‌قدر حضرت علی‌اکبر جنگید و لشکر را مغلوب کرد که دیگر از جلوی شمشیر علی همه فرار کردند.

علی‌اکبر برگشت به‌طرف پدر و گفت « یا ابه، العطش قد قتلنی، وثقل الحدید قد أجهدنی، فهل إلى شربة ماءٍ من سبیل أتقوى بها على الأعداء»، بابا تشنگی مرا کشت، سنگینی لباس جنگ مرا به زحمت انداخت، آیا آب‌داری به من بدهی؟ چرا این حرف را حضرت علی‌اکبر می‌زند؟ مگر علی‌اکبر نمی‌داند آب در خیمه‌گاه نیست؟ مگر نمی‌داند پدر آب ندارد؟ چطور به پدر می‌گوید « فهل إلى شربة ماءٍ من سبیل» آمده اظهار عطش به پدر می‌کند، از پدر یک مژده می‌خواهد، یک خبر مسرت‌بخش می‌خواهد، اول که آقا برای این‌که ثابت کند آب ندارد، زبان خشکیده‌اش را در کام پسر گذاشت اما آنی که علی‌اکبر دنبالش بود، مژده بابا و خبر خوش حجت خدا بود، سیدالشهدا فرمود «پسرم برگرد به میدان، به همین زودی از دست جدت رسول‌الله سیر آب می‌شوی»، او می‌خواست مژده آن جام آبی که پیغمبر به دست گرفته که به میوه دلش علی‌اکبر بدهد، این مژده را بشنود، می‌دانست آب ندارد، می‌گوید آن آبی که مرا سیر آب کند و آبی که من برای آن می‌روم، آیا خبری از آن آب‌داری که کی به من می‌رسد؟

حضرت برگشت، کسی که قدرت جنگیدن با علی‌اکبر از جلو ندارد، یک عده از لشکریان در کمین ایستاده‌اند، از عقب به حضرت ضربه بزنند، ظالمی جلو آمد و از عقب با شمشیر بر فرق نازنین مولا زد، فرق تا ابرو شکافته شد، این میوه دل امیرالمؤمنین است، شهادتش هم باید مثل مولا باشد، فرق شکافته شد، مغز متلاشی شد، بدن قدرت حفظ تعادل روی زین اسب ندارد، اسب علی‌اکبر، اسب تربیت‌شده است، فهمید آقا دیگر قدرت ادامه سواری ندارد، سر را بالا آورد، آقا علی‌اکبر فرق شکافته را روی کاکل اسب گذاشت، خون از این فرق فوران می‌زد، یک پرده خون جلوی چشم اسب آویخته شده، این حیوان می‌خواهد آقا را از معرکه بیرون بیاورد، به‌جای این‌که علی را به خیمه‌ها برساند، علی را برد وسط اردوگاه دشمن.

این عبارتی که شما در مقتل شنیدید که علی را با شمشیرها پاره‌پاره کردند، اینجا بود که وقتی اسب راه را ندید، عوضی علی را وسط اردوگاه دشمن آورد، دشمن‌ها ریختند و هرکس شمشیر بلند کرد و بدن علی را با شمشیرها تکه‌تکه کرد، اینجا بود که صدای علی‌اکبر بلند شد «یا أبتاه علیک منى السلام هذا جدی یقرئک السلام ویقول لک عجل القدوم علینا»، قبل از این‌که زمین بیفتم، جدم رسول‌الله آمده بود، سیدالشهدا وقتی رسید که علی به زمین افتاده بود، آن غضبی که لشکر از سیدالشهدا دیدند، همه پراکنده شدند، اباعبدالله آمد بر سر بالین علی، سر علی را به دامن گرفت دلش آرام نگرفت، سر علی را به سینه چسباند دلش آرام نگرفت، آن‌قدر بلندبلند گریه می‌کرد که دشمن صدای گریه امام حسین (علیه‌السلام) را می‌شنید.

آخرسر علی را به زمین گذاشت، صورت به‌صورت علی، منظره‌ای پیدا کرد که زینب از میان خیمه‌ها دوید، فریاد زد «ای‌وای برادرم، ای‌وای برادرزاده‌ام»، فرمودند خانم برادرزاده‌ات شهید شده، چرا فریاد می‌زنی ای‌وای برادرم، فرمود «آخر می‌بینم حسین روی بدن علی جان داد».

هفته دولت، هفته جهاد و شهادت است

دهه شهادت و جهاد است و اتفاقاً هفته دولت هم هست، هفته دولت نیز هفته جهاد و شهادت است چون دو شهید با اخلاص رهروی راه کربلا، شهید رجائی و شهید باهنر در این هفته به شهادت رسیدند، آن اخلاصی که شهدای کربلا داشتند، این دو شهید در جهاد درراه این نظام از این اخلاص برخوردار بودند و این هفته به این مناسبت نام‌گذاری شد و امشب، شب شهادت این دو شهید است و شهادت این دو شهید با تاسوعای حسینی هماهنگ شده است آن‌هم به خاطر فضیلتی که این‌ها در درگاه خدا داشته‌اند.

دولت باید بداند این هفته، آخرین هفته این دولت هست، نکته‌ای را مقام معظم رهبری در فرمایشاتشان به آن اشاره کردند، بنده این نکته را توضیح بدهم.در ابتدای دولت یازدهم، وقتی این دولت می‌خواست تشکیل بشود، به مردم وعده دادند که مشکلات را 100 روزه حل کنند، لابد آن زمان دیدند که واقعاً مشکلات این کشور مخصوص مشکلات اقتصادی 100 روزه حل‌شدنی است، اگر همان بینش، امروز در دولت هست، یک سال در این دولت باقی‌مانده، یعنی سه تا 100 روز با یک 65 روز برای دولت مهلت است و می‌تواند کار کند، دولتی که در ابتدای دوره اول ریاست جمهوری ادعا کرد 100 روزه مشکلات را حل می‌کند، سه تا 100 روز و یک 65 روز برای ]حل[ این مشکلات فرصت دارد و امیدواریم عزیزان در این آخرین هفته دولتی که در دولتشان هست، این توفیق را در این سه تا 100 روز پیدا کنند.

وعده ساخت 600 هزار مسکن، وعده امیدوارکننده‌ای است

 وزیر مسکن وعده داده که تا پایان این دولت، 600 هزار مسکن ایجاد کند، بسیار وعده امیدوارکننده‌ای است، اگر واقعاً 600 هزار مسکن تا یک سال دیگر در این کشور به وجود بیاید، خیلی در حل مشکل مسکن که از مشکل‌ترین مشکلات امروز مملکت هست، کمک می‌کند و امیدواریم این عزیزان موفق بشوند.

خدایا به عزت حضرت علی‌اکبر و عزت سیدالشهدا و شهدای کربلا، کسانی که در این نظام با اخلاص در خط جهاد و شهادت فعالیت و خدمت می‌کنند، خدایا این‌ها را با شهدای کربلا محشور بفرما؛ پروردگارا، به عزت سیدالشهدا نقطه واقعی انتقام مظلومیت حسین و اصحابش، فرج مولایمان بقیة‌الله تعجیل بفرما، ارواح مطهره شهدا و روح مطهر امام بزرگوار ما را از اشک و عشق ما در عزای ابی‌عبدالله بهره‌مند بگردان، سایه پربرکت مقام معظم رهبری مستدام بدار، دشمنان ناپاک ما در جبهه‌های کفر و نفاق و استکبار، ذلیل و نابود و ریشه‌کن بگردان.

والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته

انتهای پیام/ 70042/خ

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول