على عبدى زاده رئیس مرکز خدمات مشاوره سرمایه گذارى مجمع نخبگان ایران در یادداشتی نوشت:
قدرت پنهان جهان با همکارى مافیاى جهانى با تمرکز بر منابع و صنایع استراتژیک و راهبردى که نقش مؤثر و کلیدى در زندگى بشریت دارد سعى بر ان داشته و دارد تا به این وسیله نبض قدرت جهان را در دست داشته باشد لذا همواره با سلاح و اهرمی بنام تحریم این راهبرد را تحت کنترل خود نگه داشته است.
یکى از منابع و تکنولوژى های استراتژیک به هم پیوسته به صورت لازم و ملزوم در حوزه صنعت نفت مى باشد که جایگاه مهم و تعیین کننده ایى در فراینده زیستى ملتها با زنجیره ایى در هم طنیده دارد و همچنین سهم قابل توجهى در تجارت جهانى و تولید ناخالص داخلى(GDP) و تولید ناخالص ملى (GNP) کشورها و اقتصاد جهانى داشته و دارد از همین رو کشور ایران با دارا بودن منابع عظیم نفتى که به نقل از اطلاعات نامه جهان در ژانویه ۲۱۷ میلادی با بیش از ۲۱۱میلیارد بشکه تخمین زده شده است در رتبه ۳ جهان نیز قرار دارد.
موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوپولوتیک و ژئواکونومیک که به عنوان شرایط حاکم بر این جغرافیا نیز مزید بر علت شد تا در تاریخ ۱۶ مارس ١٩٩٥ میلادى سناتور داماتو ایتالیایی الاصل جمهوری خواه با ارائه و تصویب قانون ایسا (تحریم صنعت نفت ایران) در مجلس سنا ایالات متحده امریکا توسط رییس جمهور وقت بیل کلینتون دموکرات به اجرا در امده و با اغاز فصلى نو در این عرصه در سطح بین الملل و خاور میانه تحریم هاى گسترده ایى را با هدف ایجاد فشار و قرار دادن ایران در امایش جهانى تعریف شده از سوى این قدرت پنهان و استعمار جهانى اعمال شود، تا به این وسیله با یک برنامه زمانبندى مناسب حساب شده در بازه زمانى بعد از جنگ ٨ ساله (ایران و عراق) یک پارادایم هدایت شونده علیه کشورمان را برنامه ریزى و شروع کنند که تا کنون ادامه داشته است چراکه امریکا بعنوان هژمونى تعریف شده مافیاى جهانى با پایه گذارى کمپانى امپریال و تبدیل کردن منطقه تکزاس به عنوان هاب تکنولوژى صنعت نفت جهان و همچنین کمپانى سومیتومو ژاپن تحت مستعمره خود، اجازه توسعه این صنایع استراتژیک را به هیچ کشور دیگرى حداقل بعنوان یک کشور مستقل نداده است تا با ایجاد وابستگى کشورهاى داراى مزیت و حتى مصرفى این حوزه سیطره خود را حفظ کرده و از این محل بتواند استعمار قدرت پنهان جهانى را تثبیت کند.
به دلیل اینکه بیش از 70 درصد انرژی مورد نیاز انسان از طریق نفت و گاز تامین می شود، شایان ذکر است کنترل و جلوگیرى از توسعه صنعت انرژى هسته ایى به عنوان یکی از سوختها و انرژی های جایگزین را باید در همین دور جستجو کرد. البته باید یاداور بود سالهاست ایران بعد از تحریم صنعت نفت با وجود تولید علم در این زمینه تا کنون نتوانسته با راهکار اتصال صنعت و دانشگاه به تکنولوژى این حوزه دست یافته و خود کفا شود که برونزایی و عدم درونزایى در این حوزه را نیز در پى داشته است که میتوان همین عدم اتصال را از مهمترین عوامل توسعه نیافتگى اقتصاد ایران با وجود مزیتها (مناطق نفت خیز) و توانایى ظرفیتهاى راهبردى (دانشگاه ها و پژوهشگاه ها) بعنوان یک اسیب جدى اشاره کرد و از طرف دیگر این فرصت تعیین کننده به یک معضل و تهدید بزرگ براى اقتصاد ایران تبدیل شده است چرا که با اتکاء به خام فروشى نفت ساختار اقتصاد ایران تحت الشعاع قرار گرفته و سیاستهاى پولى و مالى (که کسرى هاى بودجه هاى سنواتی نیز متأثر از همین عامل است) ناکارامدى را نیز تحت تأثیر همین موضوع شاهد بوده و هستیم به این ترتیب که با فروش نفت خام با ارزش افزوده به مراتب پایین تر از واقعیتهاى اصل توسعه اقتصادى و زنجیره ارزش افزوده(صنایع تکمیلی و صنایع وابسته)، ارزهاى حاصل از صادرات ان را به چرخه نظام پولى و بانکى با نرخ بهره بالا وارده کرده ایم و با ایجاد نقدینگى بدون پشتوانه و خلق پول از طریق بانکها (ضریب فزاینده پولى) یک اقتصاد نامولد بانک محور نه تولید محور (نظام اقتصادى رانتى) شکل گرفته و در دام تورم هاى پى در پى افتاده که در همین راستا با سیاستگذاری های اشتباه زمینه شوک از سمت تقاضا با ایجاد تقاضاى کاذب در بازارها و رکوردهاى عمیق دومینویى را ایجاد کرده ایم.
انتهای پیام/
