به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان دیّر، دریا از قدیم به عنوان یکی از منابع کسب درآمد و امرار معاش برای مردم شناخته میشده است و همسایگان دریا همواره رزق و روزی خود را از این خان سرشار گرفتهاند، به گونهای که برخی با تجارت و عدهای با صیادی از آن بهره بردهاند.
بردخون که در نزدیکی این نعمت خدادادی قرار گرفته، زمینهای برای رواج صید و ماهیگیری داشته و مردم این منطقه برای کسب روزی حلال، با وسایل ساده دل به دریا میزدهاند و هرروز خوشحال و شادمان با دستان پر به خانه برمیگشتهاند و به این مختصر رضایت داشتند.
اما این خوشی دیری نینجامید و به مرور دریا با مردم این دیار کهن روی ناسازگاری نشان داد و هر روز از میزان توشه آن کاسته شد، صیادان بردخونی شبانهروز در تلاش و فعالیتند و خطرات زیادی به جان میخرند اما آنگونه که انتظار دارند به خواستههای خود نمیرسند.
صیادی یکی از مشاغل مهم در بخش بردخون است
صیادی یکی از مشاغل مهم در بخش بردخون است و از گذشتههای دور، مردم این دیار با همه مشکلات و کمبودها، دل به دریا میزدهاند و در گرمای 50 درجه تابستان و سرمای استخوان سوز زمستان وارد آب دریا میشدهاند و روزی خود را از این سفر گسترده صید میکردهاند.
صیادان قدیمی همسایه خلیج فارس در بدترین شرایط و سختترین وضعیت به دریا میروند و با تحمل همه دشواریها خسته، فرسوده، ناامید و با دستی خالیتر از همیشه به خانه برمیگردند.
قیمت وسایل و ادوات صیادی نسبت به گذشته افزایش زیادی داشته و صیادان بدون اینکه صید مناسبی داشته باشند، مجبورند برای تعمیر قایق و تأمین امکانات صیادی، هزینههای زیادی متحمل شوند و سودی از صیادی نبرند.
صیادان در حسرت آرزوی دیرینه
صیادان بردخونی حتی از داشتن اسکله و موجشکن و سرپناه مطمئن محروم هستند و با وجود همه قول و وعدهها تا امروز به آرزوی دیرینه خود نرسیدهاند.
صیادان دریا در این بخش از میهن اسلامی نگران و افسردهاند و مجبورند روزانه بشکههای 20 لیتری بنزین در مسافت زیاد بر دوش خود حمل کنند تا به قایق برسند و پس از صید نیز ماهی و آبزیان را باز بر دوش تا ساحل برسانند و این حکایت روزانه مردان دریا است که پس از گذشت سالها فعالیت، امیدی به آینده ندارند.
کاش روزی دلسوزان و متولیان امر از نزدیک شرایط دردناک و مصیبتبار صیادان را ببینند و درک کنند که آنان چه مشکلاتی دارند و بدانند بیشتر این افراد در جوانی درگیر بیماری هستند و به مرور از کار افتاده و خانهنشین میشوند.
روی آوری به مشاغل دیگر
به دلیل مشکلات و کمبودها و عدم توجه کافی به صید و صیادی در بردخون، بسیاری از صیادان این شغل را رها کرده و با فروش قایق و ادوات صیادی به مشاغل دیگر روی میآورند.
بسیاری از صیادان بخش بردخون فکر میکنند که فراموش شدهاند و جایگاهی در جامعه ندارند و به دلیل فشارهای مختلف دست از کار میکشند و در خانه و دور از دیگران زندگی را سپری میکنند و این خطری برای قشر فعال کشور است.
مشکلات ناشی از نبود اسکله صیادی در بردخون به حدی است که اگر به همین صورت ادامه پیدا کند شاید در آینده نزدیک همین تعداد صیاد که تا هنوز با مشقت به شغل آبا و اجدادی وفادار ماندهاند و از این راه ارتزاق میکنند از خیر صید و صیادی بگذرند و ماندد بقیه صیادان به شغل دیگری روی بیاورند.
صید و صیادی در بردخون حکایت مرگ و زندگی است، اگر به دریا نروند که ممکن است به دلیل بی درآمدی دچار تنگدستی و فقر شوند و اگر به دریا بروند به دلیل موج و طوفان و نداشتن اسکله دچار حادثهای شوند و سلامتی خود را از دست دهند.
شیلات بردخون متولی ندارد
با همه مشکلات، صیادی بردخون این روزها متولی و مسؤولی ندارد و حدود 16 ماه پس از بازنشستگی مسؤول قبلی نمایندگی شیلات، تا هنوز جایگزینی برای وی تعیین نشده و صیادان برای اخذ مجوز صید باید مسیر پرخطر جاده بردخون دیر را طی کنند.
اسکلهای که از سال 94 کار ساخت آن آغاز شد این روزها ساکت و آرام و بدون هیچ پیشرفتی جلوی روی صیادان است و غصهای بر غمهای فراوان آنان افزوده تا روز به روز پیر و فرسودهتر شوند و مانند پیران 70 ساله موی سفید و گرد پیری بر رخسارشان بنشیند.
سخن آخر اینکه صیادان بردخون نیز مانند همه مردم ایران حق دارند از امکانات و تجهیزات لازم برای کار و فعالیت برخوردار باشند اما تا کی باید منتظر بمانند و چند نسل از آنان به سوی دنیای دیگر بروند تا مانند دیگران، مشکلاتشان رفع و خواستههایشان اجابت شود.
گزارش: نامجو زحمتکش
انتهای پیام/و