اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

هنر و رسانه  /  رسانه

«مصرف زدگی» مشکل تربیتی کودکان نسل دیجیتالی/سرگرمی بهترین راه آموزش

کارشناس حوزه رسانه گفت: یکی از مشکلات امروز ما بحث مصرف‌زدگی و روحیه مصرف بالای مخاطبان ما به خصوص کودکان و نوجوانان از فضاهای رسانه‌ای و مجازی است که خود این مطلب می‌تواند دارای مخاطرات زیادی برای جامعه مخاطب باشد.

«مصرف زدگی» مشکل تربیتی کودکان نسل دیجیتالی/سرگرمی بهترین راه آموزش

گروه هنر و رسانه: به نظر می‌رسد در فضای متحول ارتباطی امروز، ضرورت تربیت نسل دیجیتال برای هدایت کودکان و نوجوانان ما اهمیت دوچندانی دارد و این مسأله باید در صدر اولویت‌های وزارتخانه‌هایی مانند آموزش و پرورش قرار گیرد. علاوه بر این یکی از مواردی که شاید بسیار در این راستا مهم باشد، اما متأسفانه به آن توجهی صورت نمی‌گیرد، بحث راه‌اندازی شبکه ملی اطلاعات است که شاید با راه‌اندازی آن بسیاری از مخاطرات جدی در حوزه فضای مجازی حل شود.

 علیرضا پورجعفری کارشناس حوزه رسانه معتقد است: می‌توان با راه‌اندازی کمپین‌های مجازی در قالب‌های مختلف آموزشی و سرگرمی در نهایت پیام مد نظر را به مخاطب کودک و نوجوان رساند. البته در این میان باید تأکید کرد که برای تاثیرگذاری بالای پیام استفاده از دانش و مهارت‌های رسانه‌ای از جمله فنون اقناع و القا از اهمیت بالایی برای تولیدکنندگان برخوردار است چرا که به تعبیر دکتر باقرساروخانی غایت یک ارتباط اقناع است.

به همین بهانه گفت و گویی را با این کارشناس حوزه رسانه در خصوص حقوق کودک در رسانه به بحث و گفت و گو نشستیم. آنچه از نظر می گذرانید، حاصل گفت و گوی ما با وی است.

** در حال حاضر تا چه میزان از فضای مجازی و رسانه‌های ما در اختیار کودکان و نوجوانان قرار گرفته شده است؟

در فضای متحول ارتباطی فعلی، با گسترش استفاده از فضای مجازی در میان توده جامعه باید اعتراف کرد که این فضا بیش از پیش در اختیار کودکان و نوجوانان ما قرار گرفته است که استفاده‌های گوناگونی نیز از این مساله برای این دو طیف می‌شود. استفاده از فضای مجازی تا جایی پیش رفته که حتی بعضاً شاهد آن هستیم کودکان و نوجوانان ما برای پدران و مادران خود، در این فضاها اقدام به تولید محتوا و کارهای مختلف می‌کنند.

 

بنابراین اگر بخواهیم در خصوص ضریب شیوع و گستردگی استفاده از این فضا برای کودکان و نوجوانان صحبت کنیم، اغراق نیست که بگوییم بالای 90 درصد از نوجوانان و کودکان ما روزانه در حال استفاده از این فضا به کاربری‌های مختلف آن هستند؛ بنده شخصاً این مساله را یک تهدید نمی‌بینم و معتقد هستم که اگر بتوانیم با سیاست‌های درست با آن مواجه شویم اتفاقاً فرصت مناسبی در پیش روی ما قرار دارد.

ضرورت اهمیت به تربیت نسل دیجیتالی

در همین چارچوب این فرصت یک ضرورت را اولاً برای والدین و در ثانی برای متولیان امر تربیت بیش از پیش مشخص می‌کند و آن هم بحث تربیت نسل دیجیتال است؛ نسلی که دیگر با کتاب، کاغذ، تخته‌گچی و حتی وایت بردی مدرسه بیگانه بوده و شاید بتوان گفت تنها ادبیات مشترکی که بتوان با آن پیدا کرد سخن گفتن با آن‌ها با استفاده از تبلت و کامپیوتر و تلفن‌های همراه هوشمند است.

افرادی که قرار است برای طیف کودکان اقدام به تولید محتوا کنند، باید آموزش‌های تخصصی در حوزه تربیتی و رسانه‌ای را به طور جدی دریافت کرده و با تسلط کامل و کافی در این حوزه عمل کنند.

 

بنابراین اگر زمانی می‌شد با استدلال‌ها و جاذبه‌های مختلف کودکان و نوجوانان را به خواندن کتاب ترغیب یا حتی در مواردی اجبار کرد، امروز باید با استفاده از ادبیات دیجیتال با این نسل سخن گفت، چراکه مقتضیات زمان فعلی این مساله را اجتناب ناپذیر کرده است. در این جا تاکید می‌کنم که اگر متولیان عرصه رسانه و تربیت از این نکته غفلت کنند شاید در سالیان آتی مخاطرات بی شماری در انتظار نسل جدید باشد.

** آیا محیط برای حضور کودکان در رسانه ها و فضای مجازی ساماندهی شده و این فضاها برای این گروه از جامعه مناسب است؟

یکی از مشکلات بزرگ در کشور ما این است که فرهنگ استفاده از یک تکنولوژی پس از ورود آن تکنولوژی پیدا می‌شود؛ بنابراین دلیل اینکه در بسیاری از موارد ما به معنای حاکمیت و سیاستگذار با این مسأله منفعلانه برخورد می‌کنیم، نیز همین مسأله است چرا که شناختی کامل و جامع از آن نداریم. در این خصوص هم باید همین نکته را متذکر شد.

فاصله تا نقطه ایده آل...

به نظر بنده اینکه اساساً  فکر کنیم آیا این فضا محیط مناسبی برای فرزندان ما و نسل جدید است یا خیر، منجر به اقدام خطا در هنگام عملکردها و تصمیم‌گیری‌ها می‌شود. خیلی واضح است که وقتی تکنولوژی برخواسته از یک فرهنگ غربی وارد کشور ما می شود، طبیعتاً برای ما ساماندهی نشده است. در این جا باید پرسید که با این پیش فرض آیا ما این فضا را ساماندهی کرده‌ایم یا خیر؟

در این باره باید گفت، با توجه به فضای گسترده ارتباطی امروز، اولاً نمی‌توان گفت اساساً فرزندان ما نباید در این فضا حضور داشته باشند، پس این فکر را باید کنار گذاشت. معقتدم علی‌رغم همه تلاش‌هایی که در این سال‌ها برای بهینه‌سازی فضای مجازی کشور صورت گرفته که  قابل تقدیر و ستایش است، هنوز تا نقطه مطلوب بسیار فاصله داریم. شاید دلیل این موضوع نیز همان برخورد منفعلانه‌ای باشد که پیشتر در خصوص عدم ورود فرهنگ یک تکنولوژی در کشور درباره آن صحبت کردیم.

یعنی علاوه بر آن که این تکنولوژی جدی گرفته نشد، در برخی موارد برخوردهای قهری هم با آن صورت گرفت. این رفتار در برابر فضای مجازی موجب شد که سیاستگذاران فرهنگی، رسانه‌ای و ارتباطی کشور از پایش و سالم‌سازی این فضا غافل شوند و کلیه انرژی خود را هزینه برخوردهای قهری با آن کنند.

بنابراین به نظر می‌رسد در حال حاضر باید بسیار جدی و با اراده‌ای راسخ تر به پایش، سالم‌سازی و تولید محتوای مناسب در این فضا فکر و عمل کرد. البته این مساله ابداً به معنی فیلترینگ یا مسائل مانند آن نیست که بنده با این رویکرد به شدت مخالف هستم؛ چراکه وقتی محتوای مناسب در این فضا به مخاطب ارائه شود، خود از محتواهای غیر، دوری می‌کند. پس اگر فرآیند تولید و نظارت بر محتوا به صورت دقیق و با دغدغه جدی انجام شود می‌توان گفت که فضای مجازی یکی از فرصت‌های بی نظیر برای تربیت نسل دیجیتال است.

** رسانه ها چه نکات مهمی را باید برای حضور کودکان در این فضا رعایت کنند؟

زمانی که صحبت از رعایت نکات مهم توسط رسانه‌ها برای کودکان به میان می‌آید، باید پرسید منظور چه رسانه‌ای است؟ اگر منظور از رسانه در اینجا صدا و سیما است باید گفت که این سازمان به واسطه ماهیت حاکمیتی که دارد، طبعاً موظف است در حوزه‌های مختلف اطلاع رسانی و آموزش به صورت جدی ورود کرده و هنجارها و ارزش‌های جامعه ایرانی را در ابعاد مختلف به کودکان و نوجوانان کشور ارائه دهد.

اگر بخواهیم در خصوص ضریب شیوع و گستردگی استفاده از این فضا برای کودکان و نوجوانان صحبت کنیم، اغراق نیست که بگوییم بالای 90 درصد از نوجوانان و کودکان ما روزانه در حال استفاده از این فضا به کاربری‌های مختلف آن هستند.

 

البته در این راستا به نظرم این رسانه اگر نگوییم خوب اما مطلوب عمل کرده است. برای مثال راه‌اندازی شبکه پویا در چند سال اخیر و همچنین آموزش‌های تلویزیونی که بعد از شیوع ویروس کرونا در کشور شکل گرفت، نیز از همین دست مسائل است. البته این اقدامات خوب بوده اما قطعاً کافی نیست. این یعنی تلویزیون رسمی جمهوری اسلامی باید به شکلی برای کودکان و نوجوان کشور برنامه داشته باشد که اصلا این طیف به رسانه دیگری برای دریافت محتوا رجوع نکنند.

نمی‌توان برای رسانه‌های نوین بایدها و نبایدهایی تعریف کرد

در بُعد دیگر، اگر منظور از رسانه رسانه‌های نوین و فضای مجازی است اساساً به دلیل ماهیت گستردگی و بی انتها بودن این رسانه‌ها نمی‌توان برای آن باید و نبایدهایی تعریف کرد چراکه فرایند تولید محتوا در آن فرآیندی پیچیده و گسترده است، اما می‌توان گفت که در این فضا باید تعداد تولیدکنندگان محتوا در رده سنی کودکان و نوجوانان افزایش پیدا کند که این خود نیز نیازمند آموزش‌های تخصصی رسانه‌ای با نگاه تربیتی است؛ در این صورت می‌توان برای این فضا بایدها و نبایدها و نکاتی تعریف کرد که تولیدکنندگان محتوا ملزم به رعایت کردن آن باشند.

** به نظر شما در فضای رسانه به ویژه فضای مجازی وجه سرگرمی برای کودک اولویت دارد یا آموزش؟

این دو مقوله را نمی‌توان مستقل از هم دید و تفسیر کرد؛ در واقع نباید مقوله آموزش و سرگرمی را در عرض هم دانست چراکه هر دو برای مخاطب کودک و نوجوان از اهمیت بالایی برخورد دار است. حتی در برخی از موارد مقوله آموزش و سرگرمی به عنوان مکمل یکدیگر عمل می‌کنند.

بنابراین باید گفت که سیاست و چارچوب در نظر گرفته شده جهت تولید محصولات رسانه‌ای برای دو گروه مخاطب کودک و نوجوان باید تلفیقی از این دو مقوله باشد و در این خصوص نیز یکی بر دیگری برتری ندارد چرا که به همان میزانی که سرگرمی برای کودک و نوجوان از اهمیت برخوردار است آموزش هم اهمیت دارد.

** آموزش باید در چه فضایی صورت بگیرد و مقدمات این آموزش چیست؟

آموزش در فضایی مانند رسانه ملی و فضای مجازی را مکمل یکدیگر می‌دانم و فکر می‌کنم که اگر این دو پارادایم رسانه‌ای در کنار هم اقدام به تولید محتوا در راستای آموزش کودکان و نوجوانان کنند، اتفاقات خوبی برای نسل جدید و آینده کشور خواهد افتاد؛ پس به طور کلی در خصوص بحث آموزش باید رسانه ملی و فضای مجازی را در کنار و مکمل یکدیگر دید و تفسیر کرد.

در خصوص مقدمات آن باید تاکید کرد که اولاً افرادی که قرار است برای این طیف از مخاطب اقدام به تولید محتوا کنند باید آموزش‌های تخصصی در حوزه تربیتی و رسانه‌ای را به طور جدی دریافت کرده و با تسلط کامل و کافی در این حوزه عمل کنند. در ثانی به نظر بنده در قاب رسانه ملی ساعت‌های پخش برنامه‌های تولیدی اعم از آموزشی یا سرگرمی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ این یعنی با پشتوانه تحقیقی و پژوهشی بدانیم که در چه ساعت‌هایی مخاطب ما کودکان و نوجوانان هستند و در همان موقع برای آن‌ها اقدام به پخش برنامه‌های تولیدی کنیم.

در فضای متحول ارتباطی فعلی، با گسترش استفاده از فضای مجازی در میان توده جامعه باید اعتراف کرد که این فضا بیش از پیش در اختیار کودکان و نوجوانان ما قرار گرفته است که استفاده‌های گوناگونی نیز از این مساله برای این دو طیف می‌شود. استفاده از فضای مجازی تا جایی پیش رفته که حتی بعضاً شاهد آن هستیم کودکان و نوجوانان ما برای پدران و مادران خود، در این فضاها اقدام به تولید محتوا و کارهای مختلف می‌کنند.

 

در خصوص فضای مجازی نیز باید گفت، می‌توان با راه‌اندازی کمپین‌های مجازی در قالب‌های مختلف آموزشی و سرگرمی در نهایت پیام مد نظر را به مخاطب کودک و نوجوان رساند. البته در این میان باید تاکید کرد که برای تاثیرگذاری بالای پیام استفاده از دانش و مهارت‌های رسانه‌ای از جمله فنون اقناع و القا از اهمیت بالایی برای تولیدکنندگان برخوردار است چرا که به تعبیر دکتر باقرساروخانی غایت یک ارتباط اقناع است.

** رسانه چگونه می تواند سواد رسانه ای را به کودکان آموزش دهد؟

معتقدم یکی از پیش نیازهای لازم در این خصوص داشتن حداقل سواد و شناخت رسانه توسط متولیان امر است. به این معنی که تا تولید کنندگان محتوا خود به رسانه و محتوایی که از آن قرار است به مخاطب ارائه کنند آشنا نباشند موفق نخواهند بود. در مرحله بعد، بنده آموزش سواد رسانه‌ای به کودکان و نوجوانان را در چارچوب همان دو مقوله سرگرمی و آموزش تفسیر می‌کنم.

ضرورت توجه به سواد رسانه ای

این یعنی یکی از زیر مقوله‌های مهم در امر آموزش، بحث سواد رسانه‌ای به معنای خواندن و نوشتن این بار در فضای رسانه است. در واقع به بیان دقیق‌تر باید به کودک آموزش داد که اساساً هدف استفاده از رسانه‌ها در زندگی روزمره ما چیست و هنگامی که این هدف تحت قالب‌های مختلف برای کودک و نوجوان ما روشن و تبیین شد، حال باید به او کنش‌گری و تولید محتوا در این فضا را به شکل کامل آموزش داد.

با توجه به این ضرورت باید ذکر کرد که یکی از مشکلات امروز ما بحث مصرف‌زدگی و روحیه مصرف بالای مخاطبان ما به خصوص کودکان و نوجوانان از فضاهای رسانه‌ای و مجازی است که خود این مطلب می‌تواند دارای مخاطرات زیادی برای جامعه مخاطب باشد؛ بنابراین برای جلوگیری از این مساله ضرورت دارد به کودک و نوجوان مخاطب آموزش داد که چطور در این فضا اقدام به تولید محتوا کند.

یکی از ثمرات این کار، آن است که دیگر کودک و نوجوان ما به سمت محتواهای نا مناسب کشیده نخواهد شد چراکه دیگر تمام دغدغه‌اش تولید در فضای مجازی و دیده شدن به واسطه آن تولید خود است که این کار در نهایت منجر به افزایش سواد و دانش وی نیز خواهد شد.

با یک تیر، دو نشان بزنیم

در واقع با این کار یک تیر با دو نشان زده شده است. اولاً مخاطب کودک و نوجوان از مهلکه محتواهای نامناسب، ضداخلاقی و هنجار شکن دور شده و در ثانی خود به تولیدگری فعال در حوزه رسانه بدل گشته است؛ در سالیان گذشته این کار در مدارس تحت قالب‌هایی مانند تهیه روزنامه‌های دیواری و مسابقات نقاشی و مانند انجام می‌شد اما این بار در قالب مجازی صورت میگیرد که خوب طبیعی است اگر بنا باشد وجه تربیتی کار پر رنگ شود قدردانی از  کودکان و نوجوانان نیز انگیزه آنان را در این مسیر دوچندان می‌کند.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول