به گزارش خبرگزاری فارس، محسن گرجی: نقل است «شاهعباس صفوی» رجال کشور را به ضیافت شاهانهای دعوت کرد و دستور داد تا در سرقلیانها بهجای تنباکو، از پِهِن اسب استفاده نمایند. مهمانها مشغول کشیدن قلیان شدند! و دود و بوی پهن اسب، فضا را پر کرد اما رجال ـ از بیم ناراحتی شاه ـ پشت سر هم بر نی قلیان پُک عمیق زده و با احساس رضایت دودش را هوا میدادند! گویی در عمرشان، تنباکویی به آن خوبی نکشیدهاند!
شاه رو به آنها کرد و گفت: «سرقلیانها با بهترین تنباکو پر شدهاند، آن را حاکم همدان برایمان فرستاده است». همه از تنباکو و عطر آن تعریف کرده و گفتند: «بهراستی تنباکویی بهتر از این نمیتوان یافت».
شاه به رئیس نگهبانان دربار ـ که پکهای بسیار عمیقی به قلیان میزد ـ گفت: «تنباکویش چطور است؟» رئیس نگهبانان گفت: «به سر اعلیحضرت قسم، ۵۰ سال است که قلیان میکشم اما تنباکویی به این عطر و مزه ندیدهام!»
شاه با تحقیر به آنها نگاهی کرد و گفت: «مردهشورتان ببرد که بهخاطر حفظ پست و مقام، حاضرید بهجای تنباکو، پِهِن اسب بکشید و بَهبَه و چَهچَه کنید!»
ما و شما هم از اینجور آدمها بسیار دیدهایم. افرادی که حاضرند عزت نفس خود را له کنند تا نظر مساعد فلان نماینده مجلس و مدیران بالادستی را جلب کنند تا به پست و مقامی برسند!
به این میگویند مدیران کوتوله!
متأسفانه برخی از مدیران بدون توجه به تعهد، توان تخصصی، علمی و تجربه در مناصب مدیریتی گمارده میشوند. آنها نیز به نوبه خود در انتصاب مدیران ردههای میانی و عملیاتی سازمان متبوع خود، افراد ضعیفتر و کمتخصصتری را انتخاب میکنند که این امر تا ردههای مدیریتی در سطح پایینتر تسلسل مییابد و اصطلاحاً میگویند: در سازمان، مدیران، کوتوله شدند.
در چنین سازمانهایی، پرسنل متخصص، کارآمد و مشخص به انزوا کشانده شده و مدیر ارشد برای اینکه زیر سؤال نرود و تحت سایه افراد توانمند و دلسوز قرار نگیرد، آنان را در مناصب مدیریتی نمیگمارد.
حال سؤال این است که مدیریتهای کوتوله چه مشخصاتی دارند و چگونه متولد میشوند؟
۱. مدیران کوتوله با لابیگری و ارتباطات غیرمتعارف با برخی نمایندگان و مدیران بالادستی منصوب میشوند.
۲. مدیر کوتوله اجازه رشد و ارتقا به دیگران در زیرمجموعه و پرسنل سازمان را نمیدهد و فقط به آدمهای ناتوانتر از خودش پست و موقعیت میدهد.
۳. هر کس در مجموعه سازمانیاش را به منزله تهدید میبیند و همواره بهدنبال کسانی است که عنوان دشمن و رقیب خود میپندارد.
۴. فاقد تعهد، دانش و توانایی و کفایت لازم برای مدیریت است.
۵. فقط به فکر منافع شخصیاش است.
۶. از قربانی کردن نزدیکترین افراد در مجموعهاش نیز اگر در موقعیت تهدید قرار گیرد، ابائی ندارد.
۷. اگر به کسی در مجموعه بخواهد ارتقای مقام دهد، فقط میزان نزدیکی به او، وفاداری به او و حتماً و الزاماً سطح دانش کمتر از او شرایط احراز برای ارتقا را فراهم میسازد.
۸. مدیریتهای کوتوله، ادا و اطوارشان زیاد است، همه را پشت درب اتاقشان به تناسب مسئولیت مراجعهکننده از چند دقیقه تا چند ساعت نگه میدارند، برای اینکه جایگاهشان بالا رود، خودشان مستقیماً با کسی تماس نمیگیرند بلکه پشت خط تلفن نگهتان میدارند و ... .
۹. مدیریت کوتوله، بهطور معمول در دور و بر خودش فقط کوتاهتر از خودش را انتخاب میکند، طاقت دیدن هیچکس را که یک سانتیمتر از خودش بلندتر باشد، ندارد، اگر یکی دو تا را هم به اجبار تحمل کند، برای حفظ موقعیت و ژستهای آتی است.
۱۰. مدیریتهای کوتوله، بلهقربانگوی بالاتریها و جلاد پایینتریها هستند.
بهطور کلی مدیران کوتوله به افرادی گفته میشود که ذهن ناقصی دارند و توانایی انجام امورات مربوط به خود در حوزه مدیریت تحت امر خود را ندارند و دیگر اینکه در برخورد با کارکنان حوزه مدیریت خود، فقط از زبان زور استفاده میکنند و با تهدید کارکنان به ندادن اضافهکاری و کم کردن آن، سعی میکنند اهداف خود را پیش ببرند.
اینگونه مدیران چون هیچگونه بهرهای از علم مدیریت نبردهاند، برای اینکه خود را توانا نشان بدهند، از کارشناسان و کارکنان حوزه مدیریت خود، در مواجهه با مشکلات، نمیتوانند استفاده کنند و سعی میکنند با جابهجایی کارکنان در حوزههای مختلف، مدیریت ضعیف خود را بپوشانند و در صورت روبهرو شدن با اعتراض کارکنان، با استفاده از حربههای اداری، صدای اعتراض را خاموش کنند.
انتهای پیام/۳۱۴۱/ح