خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ عمومی: بحران کرونا امروزه به مهمترین و چالش برانگیزترین مسأله روز ایران و کل جهان تبدیل گردیده است. ویل دورانت نزدیک به یک قرن پیش در رابطه با بحرانهایی که در آینده گریبانگیر بشر میشود پیش بینی جالب و قابل تاملی نمود وی گفت: « از کجا معلوم است که این باکتریها (ویروسیها) که با این صیر و شکیبایی به ما حمله میکنند روزی بر ما غالب نشوند. وی اعتقاد داشت بزرگترین دشمن انسان را باید با میکروسکوپ دید» بنابراین حتی با پشت سر گذراندن بحران کرونا، برای جلوگیری از صدمات بیشتر و کنترل بحرانهایی نظیر کرونا باید دولتها و ملتها نگرش و تفکر رفتاری خود را تغییر دهند و از این بحران درسهایی بگیرند. مسأله کرونا در ظهور و بروز فرهنگ رفتاری دولتها و ملتها نقش اساسی و مهمی خواهد داشت که در ذیل به اصلی ترین آنها اشاره میشود:
بحران کرونا نشان داد تصمیمات و رفتارهای سیاسی جزیرهای و ناهماهنگ بدون پشتوانه کارشناسی و تخصصی نمیتواند باعث متوقف کردن حوادث و اتفاقات ناگوار عالم گیر شود. در آینده ضروریست در برخورد با هر بحرانی، صداقت و خرد جمعی سر لوحه اقدامات قرار گیرد.
بحران کرونا به دولتمردان و سیاستگذاران این نکته مهم را گوشزد کرد که باید هرچه زودتر سیاست و نگرش تمرکز گرایی را کنار بگذارند و امکانات و زیر ساختهای بهداشتی- رفاهی برای تمام مناطق بطور عادلانه فراهم کنند.
بحران کرونا ثابت کرد فاصله طبقاتی شدید و بی توجهی به اقشار پایین جامعه باعث ایجاد مشکلات حادی میشود که در صورت رفع نکردن آن، با وقوع بحرانهایی نظیر کرونا همه افراد جامعه اعم از فقیر و غنی، مسئول و غیر مسئول متضرر میشوند.
با وقوع بحران کرونا دولتها و ملتها خصوصاً غربیها به این مسأله پی بردند که تمام ملتها به قول سعدی مانند یک پیکر هستند که با کمک همدیگر میتوانند بر بحرانهای جهانی غلبه کنند، لذا این رفتار باید تقویت شود که مواقع بحرانی حس انسان دوستی و کمک به همنوع میان تمام اقشار جامعه ظهور و بروز کند.
بحران کرونا نشان داد توجه ویژه به فرهنگ و اختصاص بودجه مکفی به آن امری بسیار حیاتی میباشد زیرا در صورت نبود فرهنگ رفتاری صحیح -حتی با وجود امکانات- نمیتوان بر بحرانها غلبه کرد.
کرونا به همگان ثابت کرد غرق شدن در لذات دنیوی نمیتواند تمام و کمال آرزوی یک انسان باشد و با ساختن کاخهای پوشالی و وقع ننهادن به بسیاری از آداب و اعمال دینی هرگز نمیتوان بر بحرانها غلبه و به آرامش حقیقی رسید.
بحران کرونا به ما نشان داد که بالاترین وظیفه حاکمیت تنها قانون گذاری و امر و نهی کردن نیست بلکه توجه به تعلیم و آموزش همگانی، اصل و اساس حل هر بحرانی خواهد بود.
اهمیت خانواده در بحران کرونا بیش از پیش نمایان شد خانواده به عنوان واحد فرهنگی کشور، اهمیت آن از دولت هم بیشتر است، زیرا خانوادهها با داشتن رفتاری صحیح و اصولی میتوانند فرزندان و اطرافیانشان را از بحران مصون نگه دارند.
بحران کرونا به همگان فهمانید که کم رنگ کردن دین در جوامع باعث ایجاد مشکلات حاد ناامنی روانی میشود و تاکید صرف به علم نمیتواند یک بحران را در جامعه حل کند لذا نتیجه منطقی که از این بحران میتوان گرفت این است که هم به علم و هم به دین احتیاج داریم، بنابراین این دو مکمل و نه جایگزین یکدیگر هستند.
بحران کرونا نشان داد دین آنچنان قدرتی دارد که میتواند به راحتی رفتار و اخلاق دولتها و ملتهای لائیک را نیز تحت تاثیر خود قرار دهد، به قول پلوتارک «بنای شهری بدون زمین آسانتر است از بنای دولتی بدون دین». در واقع پس از کرونا اهمیت و جایگاه حقیقی دین برای بشر با هر رنگ، نژاد، مذهب و تفکری به خوبی نمایان شد.
بحران کرونا نشان داد محتواهای بدون پشتوانه علمی و استفاده از دیدگاههای منجی گرایانه انحرافی هیچگونه اثر بخشی برای حل بحران ندارد لذا فرهنگهای رفتاری عامه پسند و خرافی هیچ جایگاهی در مواقع بحرانی نخواهند داشت. بنابراین جهت جلوگیری از سوء استفادهها و تخریبها باید اهمیت و ارزش واقعی دین به نحو احسن به افراد جامعه آموزش داده شود.
در عصر مدرنیته که بسیاری در لذات دنیوی و غرور کاذب غوطه ور هستند بحران کرونا در آنی ما را به این فکر عمیق فرو برد که باید برای پیری جمعیت، تنهایی افراد، اضطراب و استرس، رشد بی رویه بی اعتمادیها و تکثر مرجعیتهای بی نهایت، چاره اندیشی کرد.
بحران کرونا برای همه دولتها و ملتها این مسأله مهم را روشن کرد که باید از رفتارها و آینده نگریهای سطحی و شتاب زده پرهیز شود و برای کشورهای بحران خیزی مانند ایران آینده نگریهای اصولی با پشتوانه کارشناسی و قابل اجرا امری لازم و ضروری است.
اگر این بحران رخ نمیداد انسان مغرورانه و سرمست از پیشرفتها و تکنولوژیها رو به جلو میرفت و شاید هرگز به رفتارها و اشتباهاتش پی نمیبرد. موارد 13 گانهای که در پی تاثیرات بحران کرونا بر فرهنگ رفتاری دولتها و ملتها بدانها اشاره گردید هر کدام کارهای تحقیقاتی گستردهای در حوزه فرهنگ، اقتصاد، سیاست، دین و ... میطلبد. لازم است پژوهشگران و صاحبنظران فرصت را غنمیت شمرده، برای کمک به رشد و ترقی جوامع خود وارد عمل شوند که در صورت بوجود آمدن بحرانهایی دیگر؛ که غیر محتمل نیز نخواهد بود، با کمترین آسیب و بهترین عملکرد بحرانها را پشت سر بگذاریم.
علی جعفری
انتهای پیام/