به گزارش خبرنگار علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس، پیش نیاز مقابله با بیماری کرونا نیز مانند هربیماری دیگری مواجهه درست و منطقی با آن و شناخت راهکارهای پیشگیری و البته درمان این بیماری است.در مواجهه با هر پدیده ای که می تواند رنگ و بوی تهدید برای جامعه به خود بگیرد، اولین واکنش ذهن انسان به این دست بحران ها انکار واقعیت است، بطوری که ذهن انسان به شکل ناخودآگاه تلاش می کند تا در موقعیت های خطرناک و یا دردآور ارزیابی کاهشی نسبت به آن داشته باشد.درواقع این مکانیسم اشتباه دفاعی، ناگریز ما را از مقابله صحیح با هر بحرانی بازمی دارد و باعث می شود تا فرصت طلایی برای جلوگیری از گسترش عواقب پدیده های دردناک اجتماعی را از دست بدهیم که این موضوع در ادامه بحران باعث تشدید آثار سوء آن می شود.راهکار مناسب بعد از سپری کردن مرحله پیش بحران می تواند رصد رسانه های مورد اعتماد و راهکارهای علمی و عملی آنها باشد.
کشور های مختلف در مورد شناخت و کرونا بررسی های زیادی داشته اند اما در این مدت که کرونا وارد ایران شده است تقریبا همه جنبه ها جز جنبه علوم شناختی و رسانه که ما در این گزارش به آن می پردازیم به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است.
خبرگزاری فارس با تعدادی از متخصصان حوزه شناختی در مورد ارتباط و نقش رسانه ها و تاثیر علوم شناختی در مقابله با ویروس کرونا به گفت وگو پرداخته است که در ادامه آنها را می خوانید:
*اپیدمیولوژی ویروس کرونا با منابع شناختی موثق متوقف خواهد شد
فرانک شیروانی عضو کمیته علمی کنفرانس علوم شناختی و رسانه خبرگزاری فارس در این رابطه بر این باور است که رسانهها میتوانند با اطلاعرسانی صحیح و کاربردی به بازار داغ شایعات در بین مردم پایان دهند. بسیاری از اطلاعات و پیامها و توصیهها در بین مردم ایراد دارد. باید این فرهنگسازی از طریق رسانهها صورت بگیرد که مردم حتماً اطلاعات را از سایتها و منابع معتبر دنبال کنند.
*رسانه ها در خارج شدن از چرخه همهگیری ویروس کرونا پلی میان کادر پزشکی و نظام درمانی و مردم هستند
وی افزود: امروزه رسانهها در خارج شدن از چرخه همهگیری ویروس کرونا نقش مهمی دارند و درواقع پلی میان کادر پزشکی و نظام درمانی و مردم هستند. هر چقدر به میزان آگاهی و رعایت صحیح مردم اضافه شود به همان نسبت کنترل و جلوگیری از شیوع این بیماری، کارآمدتر خواهد بود.
شیروانی خاطر نشان کرد: یکی از مطالبی که مردم باید نسبت به آن دقت نظر داشته باشند توجه کافی به اطلاعرسانی رسانهها و همچنین تحت تأثیر اطلاعات غلط فضای مجازی قرار نگرفتن است.به میزانی که رسانهها بتوانند گامهای محکمتری در جهت اقناع جامعه بردارند، مردم نیز کمتر برای کسب اطلاعات به سراغ فضای مجازی میروند و بازار شایعات که میتواند منجر به اضطراب شود، کنترل میشود. همانطور که میدانید اضطراب باعث کاهش ایمنی بدن میشود و ما را بیشتر مستعد ابتلا به انواع بیماری از جمله ویروس کرونا میکند.
*داشتن آگاهی و مجهز بودن به سواد رسانهای در هنگام بروز بحران مهم است
این جامعه شناس در ادامه تاکید کرد: آنچه که امروز به مردم از طریق رسانهها باید اطلاعرسانی شود این است که تفکر اینکه هر کس مبتلا به این بیماری شود، فوت خواهد کرد اشتباه است. اما اضطراب و استرس ناشی از این تفکر میتواند فرد را به ورطه نابودی بکشاند. مردم باید بیاموزند که ضمن انجام مراقبتهای خودایمنی، باید آرامش خود را حفظ کنند تا سیستم ایمنی آنها ضعیف نشود. در هنگام بروز بحران، داشتن آگاهی و مجهز بودن به سواد رسانهای و سواد تجاری و سواد ارتباطی بسیار مهم است. درواقع موجهای صحیح رسانهای میتوانند بهترین راه جهتدهی به مردم برای اتخاذ تصمیمات صحیح و منطبق با واقعیت باشند. همچنین برگزاری نشستهای خبری، کنفرانسهای مطبوعاتی و ارائه راهکارهای منطقی میتواند قدرت تشخیصی قابل قبولی بین مردم ایجاد کند.
وی گفت: رسانهها میتوانند با ایجاد خوراک لازم برای ذهن مردم از نشخوارهای ذهنی برای مردم جلوگیری کنند. ذهن انسان نیز مشابه جسم به خوراک احتیاج دارد و اگر خوراک لازم و با آگاهی به ذهن داده نشود،از در دسترسترین مطالب که بعضا شاید صحیح هم نباشد، تغذیه خواهد کرد.
*اپیدمیولوژی ویروس کرونا با منابع شناختی موثق متوقف خواهد شد
شیروانی یادآور شد: باید توجه داشت که اگر شناخت ما از موضوع کرونا غیرواقعبینانه باشد، صدمات روانشناختی و جسمانی ناشی از نگرانی و ناامیدی ویروس جدی خواهد بود. زمانی که شناخت ما بر اثر تحمل فشار یا رنج مخدوش میشود یکی از پیامدهای آن تخمین زدن زمان یک بحران است و این در حالی است که مثلاً در مورد ویروس کرونا، اپیدمیولوژی یا همهگیرشناسی این بیماری قطعا با داشتن اطلاعات درست و منابع شناختی موثق، متوقف خواهد شد.
*استفاده از ظرفیتهای علوم شناختی سوگیریهای شناختی در مورد ویروس کرونا را به حداقل می رساند
عضو کمیته علمی کنفرانس علوم شناختی و رسانه خبرگزاری فارس گفت: استفاده از ظرفیتهای علوم شناختی به ما کمک خواهد کرد که سوگیریهای شناختی در مورد این ویروس به حداقل برسد و ذهن از لنگر انداختن دور بماند. نگاههای غیرواقعبینانه به کرونا در دو سوی طیف واقعیت قرار میگیرند که اضطرابهای روانشناختی ناشی از مرگ در یک سوی این طیف و در سمت دیگر انکار بیماری قرار دارد.
*نگاه واقع بینانه به ویروس کرونا با مدد علوم شناختی
وی تصریح کرد:میتوان گفت با توجه به واقعیت وجودی یک بیماری ویروسی در حال سرایت جدی گرفتن و نه انکار و نه فاجعهسازی میتواند ما را به یک واقعبینی متعادل برساند. قطعا تبلور این نگرش نیازمند کار بر روی ظرفیتهای شناختی مردم و به مدد علوم شناختی خواهد بود.
*پیوست رسانه ای مبتنی بر مباحث علوم شناختی درباره کرونا ضرورتی غیر قابل انکار است
معصومه نصیری عضو کمیته علمی کنفرانس علوم شناختی و رسانه خبرگزاری فارس می گوید: با نگاهی عمیق به تاثیرات پیام های رسانه ای مرتبط با کرونا و تعدد و تاثیرات هر یک از آنها بر روی کارکردهای شناختی ذهن، می توان به رابطه میان دریافت های ذهنی و تنوع و تعدد اخبار و اطلاعات وارده پی برد.
وی بر ضرورت مراقبت از تاثیرات مخرب اخبار و اطلاعات گمراه کننده و فاقد مرجعیت علمی جهت حفاظت از حوزه شناختی مخاطبان تاکید و گفت: عبور موفق از این مرحله بشدت متاثر از تاثیرات پیرامونی اعم از اخبار و کنشگری های کاربران در حوزه کارکردهای شناختی آنها است.
*میزان اخبار منفی و شایعات در مورد کرونا منجر به تولید اضطراب می شود/در زمینه اخبار مربوط به کرونا میزان بارش اخبار و تاثیرات شناختی آنها را مورد توجه قرار ندادیم
وی تاثیرات شناختی اخبار و اطلاعات درباره ویروس کرونا را چند وجهی دانست و تاکید کرد: همانگونه که پیام های آگاهی بخش و مهارت افزا موجب شناخت دقیق تر از شرایط موجود شده و منجر به رفتاری مبتنی بر هوشمندی می شود، به همان میزان اخبار منفی، شایعات و اطلاعات گمراه کننده نیز منجر به تولید اضطراب می شود و در صورت تعدد مطالب، حتی موجب فلج خبری یا همان سر سازی افکار عمومی و گونه ای از بی تفاوتی و بی واکنشی نیز می شود که در زمینه اخبار مربوط به کرونا ما میزان بارش اخبار و اطلاعات و تاثیرات شناختی آنها را مورد توجه قرار ندادیم.
*خوانش مستمر اخبار کرونا موجب تاثیرات بر حوزه شناختی افراد و رفتاری منفعلانه در برابر سیل اطلاعات خواهد شد
عضو هیئت مدیره انجمن سواد رسانه ای ایران با تاکید بر اینکه قطعا ارتقای مهارتهای سواد رسانه ای در افراد میتواند رمزگشایی بهتر و دقیق تری را از پیام های رسانه ای موجب شود، افزود: بدون تردید خوانش مستمر اخبار موجب تاثیرات بر حوزه شناختی افراد و رفتاری منفعلانه در برابر سیل اطلاعات خواهد شد، اطلاعاتی که دانستن و ندانستن آنها نیز تاثیر قابل تاملی بر روی وضعیت مخاطب ندارد.
نصیری به تلاش رسانه های جبهه معارض برای ایجاد شکاف شناختی در مخاطبان اشاره کرد و گفت: در شرایطی که ترس، ابهام و اهمیت رویداد مورد توجه مخاطبان است، برخی تلاش های رسانه ای نیز با هدف تحت تاثیر دادن قراردادن افکار عمومی جهت گرفتن ماهی خود از آب گل آلود در حال پیگیری است. این رسانه ها با انواع تکنیک ها در حوزه جنگ شناختی تاثیرگذاری بر روی حوزه معرفتی و بینشی مخاطبان را پیگیری میکنند و اینجا نقش رسانه های جریان اصلی جهت صیانت از ساختاری شناختی مخاطبان اهمیت ویژه ای پیدا میکند.
*پیوست رسانه ای مبتنی بر مباحث علوم شناختی درباره کرونا ضرورتی غیر قابل انکار است
این کارشناس رسانه معتقد است: سیاستگذاری رسانه ای با اتکا به دانش علوم شناختی منجر به برنامه ریزی صحیح تر برای صیانت از نگرش مخاطبان و جهت دهی صحیح آنها به سوی واقعیت موجود و نه ترس و دلهره آفرینی می شود. بنابراین پیوست رسانه ای مبتنی بر مباحث علوم شناختی درباره کرونا ضرورتی غیر قابل انکار است.
وی نقش سواد رسانه ای برای خودمراقبتی مخاطبان در مواجهه با انواع محتواهای رسانه ای را دارای اهمیت دانست و گفت: این برای چندمین بار است که طی شش ماه اخیر شاهد هستیم رسانه چگونه می تواند عملکرد شناختی مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد و غفلت از سواد رسانه ای چه تبعات غیر قابل جبرانی در پی دارد.
* امروز در حوزه برنامه ریزی برای تولیدات موثر رسانه ای بی توجهی به حوزه شناختی خطای راهبردی است
این عضو کمیته علمی کنفرانس علوم شناختی و رسانه خبرگزاری فارس در پایان نبرد و نقطه مورد اتکای همه رسانه های دنیا را توجه به علوم شناختی و تاثیرات شناختی پیام های رسانه ای در راستای تصاحب افکار و اندیشه ها دانست و افزود: امروز در حوزه برنامه ریزی برای تولیدات موثر رسانه ای بی توجهی به حوزه شناختی خطای راهبردی است.
محمد رضا بیگدلی دکتری فیزیولوژی پزشکی از دانشگاه تربیت مدرس، دانشیار و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی و دبیر علمی نخستین کنفرانس علوم شناختی و رسانه خبرگزاری فارس نیز به بیان ابعاد گوناگون کرونا از نگاه علوم شناختی پرداخت:
در این گفتوگو این مطالب را میخوانید:
*هوش مصنوعی آسیب های ناشی از کرونا را مدیریت می کند
*۵ ویژگی مهم برای ارتباط رسانه و شناخت کرونا
*خبرنگار ها می توانند اخبار مربوط به کرونا برای ارسال به مخاطبین خود را بر اساس آنالیز شخصیتی هوش مصنوعی انجام دهند
*کوچک نمایی و بزرگ نمایی ویروس کرونا وضعیت را دچار مشکل می کند
*باید اطلاعات شناختی افراد از خود و از ویروس بالا باشد
*مغز انسان نوروتیک است و به هیجان های منفی مانند کرونا واکنش نشان می دهد
*استرس در مورد ویروس کرونا به افراد گرم مزاج « پاراسمپاتیک ها» باعث ضعف سیستم ایمنی آنها و ضعف در برابر این بیماری می شود
*هوش مصنوعی به عنوان یکی از بخش های علوم شناختی آسیب های ناشی از کرونا را مدیریت می کند
فارس: به عنوان اولین سوال، علوم شناختی چه کمکی به آسیب های ناشی از کرونا دارد؟
بیگدلی: کشور های مختلف در مورد شناخت و کرونا بررسی های زیادی داشته اند اما در این مدت که کرونا وارد ایران شده است تقریبا همه جنبه ها جز جنبه علوم شناختی و رسانه که ما در این گفت وگو به آن می پردازیم به اندازه کافی مورد بررسی قرار نگرفته است.
قسمت هایی از مغز کار شناخت را انجام می دهد و اگر این قسمت ها از لحاظ اطلاعاتی تامین نشوند ممکن است منجر به عوارضی شود که این عوارض جنبه روان شناسی و نورولوژیک داشته باشد. آن چیزی که مسلم است فیزیولوژی مغز افراد با همدیگر متفاوت است. فیزیولوژی مغز افراد در طول سن نیز متفاوت می باشد همچنین فیزیولوژی مغز، دندان و گوارش متفاوت است. تفاوت فیزیولوژی افراد با همدیگر و یک فرد در طول زندگی اش باعث می شود پاتولوژی های مختلف داشته باشند یعنی دچار بیماری های متنوعی همچون بیماری های انگلی، میکروبی و ویروسی می شوند.
ممکن است بچه ها بیماری کرمک را بگیرند و در بزرگ تر ها رخ ندهد. بنابراین فیزیولوژی افراد در طول زندگی تغیر پیدا می کند از طرف دیگر فیزیولوژی مغز هم تغییر می کند. بنابراین استرسی که به یک کودک وارد می شود تا استرسی که به یک فرد میانسال یا سالمند وارد می شود مثل همه بیماری ها از جمله کرونا آثار یکسانی ندارد. ممکن است تقریبا همان ژن ها در کودکی یک واکنش داشته باشند و در میانسالی و بزرگسالی واکنش های دیگری داشته باشند. ارتباط بین رسانه و علوم شناختی در کشور ما خیلی پیشرفت نکرده است. یکی از آیتم هایی علوم شناختی و رسانه "هوش مصنوعی" است. اگر بتوانیم گوشی های هوشمند افراد را از نظر دیتای آن آنالیز کنیم که وارد چه سایت هایی می شوند و بیشتر چه نوع اخباری از قبیل اخبار طنز، ناراحت کننده و غیره را می بینند می توانستیم روی جامعه و آثار شناختی ناشی از آسیب کرونا مدیریت داشته باشیم.
اگر گوشی های هوشمند افراد را از نظر دیتای آن آنالیز کنیم که وارد چه سایت هایی می شوند و چه نوع اخباری را می بینند می توانستیم روی جامعه و آثار شناختی ناشی از آسیب کرونا مدیریت داشته باشیم.
هوش مصنوعی با بررسی نوع و تعداد کلیپ هایی که فرد در گوشی هوشمند خود انجام می دهد می تواند به ما نشان دهد که فرد چه شخصیتی دارد. از آن طرف اگر بخواهیم بدن را بر اساس فیزیولوژی بررسی کنیم رفتار ها دو دسته هستند بعضی از رفتار های ما اصطلاحا ویژگی هستند و بعضی از رفتار ها را چیرگی می گویند. رفتار هایی که ویژگی هستند تقریبا تغییر پیدا نمی کنند و مبنای ژنتیکی بالایی دارند مثلا کودکی که در زمان کودکی پدر خود را از دست داده باشد با وجود اینکه الگو سازی نکرده است بزرگتر می شود رفتارهایی که پدر او در کودکی ، جوانی و بزرگسالی انجام می داده را کودک بعدا در دوره های مختلف انجام می دهد اینها ویژگی هستند و اصولا مبنای ژنتیکی دارند. ۵ ویژگی وجود دارد که مبنای ژنتیکی دارند و از بین رفتار های زیادی که ما داریم بعضی از این ویژگی ها بیشتر جنبه ژنتیکی دارند. که به ۵ دسته تقسیم می شوند که می توان با هوش مصنوعی و گوشی افراد تشخیص داد و خبر متناسب با آن را برای فرد ارسال کرد که اختلالی از لحاظ استرس و مشکلات روانی برای او ایجاد نشود.
دسته دوم از رفتار های ما و خلق و خوی ما چیرگی است. چیرگی خیلی مبنای ژنتیکی ندارد یا مبنای ژنتیکی کمتری دارد. به خاطر همین فرد از طریق الگو برداری و سوءگیری این رفتار ها را انجام می دهد مثلا دروغ گویی که مبنای ژنتیکی ضعیفی دارد . فرد بیشتر از روی الگو سازی دروغ می گوید. بنابراین به آن چیرگی می گوئیم. چیرگی یعنی فرد می تواند چیره شود و دروغ نگوید یا چیره شود و آن را تقویت کند و به دروغ بگوید که این هم می تواند اثر کاهنده داشته باشد و هم اثر فزاینده روی رفتارش داشته باشد.
*۵ ویژگی مهم برای ارتباط رسانه و شناخت کرونا
فارس: چه ویژگی هایی برای ارتباط رسانه و شناخت کرونا وجود دارد؟
برای ارتباط رسانه و شناخت کرونا استفاده از پنج ویژگی قابل ذکر است که در ادامه به آن اشاره میکنم. این ویژگی ها را اصطلاحاً octanکه تصادفاً معنای اقیانوسی هم میدهد، می گویند. ویژگی اول کلمه «o» است که به معنای میزان گشودگی ذهنی فرد به تغییر است، یعنی اینکه وقتی تغییری اتفاق میافتد فرد چه اندازه از این تغییر استفاده میکند. این ژنتیکی است. الان به افراد میگویند ماسک استفاده کن یا دستکش بپوش افرادی که گشودگی ذهنی پایینی نسبت به تغییرات دارند میگویند لازم نیست چیزی نمیشود. یعنی خیلی تمایلی به استقبال از تغییرات ندارند.
ویژگی دوم وجدان فرد است. در شبکهها و رسانهها دائماً تأکید میشود که ماسک ها و لوازم بهداشتی را احتکار نکنید. اما افرادی که ماسک ها را احتکار کردند به طور ژنتیکی نفس لوامه ضعیفی دارند کمتر خودشان را سرزنش میکنند در مقابل بعضی از افراد به شدت خودشان را سرزنش میکنند.یعنی ممکن است صدمه کوچکی را به یک فرد و یا جامعه وارد کنند از عذاب وجدان از بین میروند یک نفر دیگر در این شرایط بحرانی کرونا کارهایی که به ضرر جامعه است را انجام داده اما عذاب وجدان ندارد. از روی کلیک کردن این افراد و با هوش مصنوعی که بخش اصلی علوم شناختی است میتوان فهمید که با نوع کلیکهایی که دارند به دنبال این بودند که بفهمند در چه جاهایی ماسک ارزان است.
ویژگی سوم و چهارم افراد درون گرا و برون گرا هستند به این معنی که خیلی از افراد در شرایطی هستند که در خانه ماندن برای آنها عذاب است و بیشتر این افراد برونگرا هستند و تمایل دارند در جامعه و طبیعت باشند به دلیل وجود ویروس کرونا در خانه تنها ماندند و به فعالیت در شبکههای اجتماعی هستند.بنابراین شناخت این افراد اهمیت دارد و فرد نسبت به وقایعی که در جریان است تمایل به انجام توصیهها دارد.در مقابل افرادی وجود دارند که توصیهها را انجام نمیدهند یا ناقص انجام میدهند.همچنین بعضی از افراد هزار شبکه را دیده هزار توصیه را دیده ولی تمایلی به انجام همه آنها دارند و شرایط وسواسی پیدا کرده است.
آخرین بخش از ویژگیهای فرد ویژگیهای نوروتیک است یعنی اساس مغز انسان نوروتیک است یک سری ویژگیهای فیزیولوژیک را در یک گونه و نژاد نمیتوان تغییر داد اینکه در انسانها بیشتر تمایل به استراحت وجود دارد تا فعالیت، اما در بسیاری از حیوانات برعکس است مانند اسب.اسب در ۲۴ ساعت ۳ ساعت می خوابد و این ساعات به صورت خوابیده است که این نشان میدهد در فعالیتهای عضلانی راحتتر است تا در شرایط استراحت. در مورد فعالیت مغز، مغز انسان بیشتر دوست دارد ناراحت باشد تا خوشحال به خاطر این انسان دارای سوگیری شناختی است. یک فرد ۵۰ هزار تومان خود را گم میکند و از طرفی ۵ میلیون از بانک برنده میشود، ۵۰ هزار تومان بیشتر در ذهن او میماند تا هدیهای که برنده شده است به اینها سوگیری شناختی میگویند که هیجان را به وجود میآورند. بنابراین دو نوع هیجان در مغز داریم. هیجان مثبت و منفی. اساس فیزیولوژی مغز به گونهای است که هیجانهای منفی بیشتر برای آن اهمیت دارد. به عنوان مثال تمایل افراد برای شرکت در لاتاری که ممکن است ۲ درصد فرد برنده شود به شدت بالا است. حالا در نظر بگیرید ویروسی به وجود آمده به نام کرونا که قرار است ۲ درصد مردم را از بین ببرد. پتانسیل خوشحالی از آن ۲ درصد پیروزی در لاتاری را با ۲ درصد از مردم که به واسطه ویروس کرونا از بین می روند را ملاحظه کنید که چه میزان زیاد است.
سالانه بین ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر کشتههای جادهای وجود دارد.یعنی در روز ۷۰ تا ۸۰ نفر تلفات جادهای داریم هیچکس از این ماجرا نمیترسد و باز هم مردم دائماً به مسافرت میروند. در حالیکه در طول چند هفته تعداد کشتههای حاصل از کرونا باعث ترس مردم شده است. چون این جریان مریضی است و دو درصد بر مردم غلبه کرده است ولی از این طرف ما ۶۰ یا ۷۰ نفر داریم که در اثر تلفات جادهای از بین میروند و اثری در مردم نداشته است. بنابراین مغز انسان نوروتیک است و به هیجانهای منفی بیشتر واکنش نشان میدهد.
مغز انسان نوروتیک است و به هیجان های منفی مانند کرونا واکنش نشان می دهد
افراد جامعه را براساس کلیکهایی که انجام میدهند و براساس شخصیت آنها را تقسیمبندی میکنیم چرا که کلیکها نشاندهنده شخصیت فرد است و شخصیت فرد یعنی همین ویژگیهای پنج گانهای که در فرد وجود دارد و برای او تمایل ایجاد میشود و تمایلی درونی باعث کلیک می شود و کلیک درهوش مصنوعی ثبت میشود .
اساساً مغز انسان از غصه استقبال میکند و بعضی از افراد هستند که ویژگی نوروتیک مغزشان بسیار بالا است و از غم و غصه استقبال میکنند حتی تم فیلمهایی که میبینند تم غمگین است و وقتی فیلمهای غمگین میبینند گریه میکنند و احساس تفرج و گشودگی خاطر میکنند.
*خبرنگار ها می توانند اخبار مربوط به کرونا برای ارسال به مخاطبین خود را بر اساس آنالیز شخصیتی هوش مصنوعی انجام دهند
فارس: چگونه رسانه و علوم شناختی می توانند کرونا را از تهدید به فرصت تبدیل کنند؟
ما باید کرونا را از یک تهدید به فرصت تبدیل کنیم و از طریق هوش مصنوعی در رسانهها و از اخباری که افراد پیگیری میکنند آنالیز تشخیصی انجام دهیم چرا که این یک قدم بزرگ است. یک بخش دیگر هم مکمل این موضوع است و آن اینکه اگر ما تناسب شخصیت را داشتیم یعنی براساس آنالیز شخصیتی افراد، خبرنگار میدانست چه خبری در مورد کرونا را به چه کسانی برساند و چه خبری را به چه افرادی منتقل نکند.
آنالیز شخصیتی افراد به واسطه هوش مصنوعی به خبرنگار ها برای نوع اخباری که در مورد کرونا به مخاطبین ارسال می کنند کمک کننده است
الان آسیب شناسی که در جامعه داریم این است که شبکهها و خبرگزاریها اعلام میکنند موضوع کرونا خیلی بزرگ نیست.اما بیان این موضوع به این شکل برای افرادی که نوروتیک آنها بالا است به این مفهوم است که خیلی غصه نخور این موضوع خیلی بزرگ نیست و فرد نیز بلافاصله میگوید این موضوع خیلی کوچک است.همچنین اگر به یک فرد که نوروتیک او پایین است بگوییم این بیماری خیلی کوچک است منبع آلودگی در کشور میشود. یعنی اگر کشتههای ما در کشور قرار است ۱۰۰ تا باشد با رسیدن این خبر به این فرد و رعایت نکردن او تعداد کشتهها ۲۰۰ نفر میشود.و وضعیت از لحاظ پزشکی و بهداشتی وخیمتر می شود. خطای شناختی مغز بسیار بالا است. کرونا و کروید ۱۹ اولین بار در سال ۲۰۱۹ دیده شده است کلاً در دنیای زیست شناسی این شرایط وجود نداشت اولین بار ۸ دسامبر یک پزشک این بیماری را در یک مریضی گزارش کرد که به آخر دسامبر نرسیده تعداد بیماریها از این نوع از ۱۰۰۰ نفر عبور کرد.
مغز فرد وقتی که در شرایط قرار میگیرد دچار خطای شناختی میشود. مثلاً ویروسی در ۱۹۹۹ وارد شد و بسیاری از بین برد در سال ۲۰۰۳ سارس آمد، سال ۲۰۱۴ ابولا آمد که سارس و ابولا ۱۰ تا ۱۵درصد کشته میدادند و بیشتر انتشارشان کم بود. مثلاً در آفریقا و عربستان فقط میماند.خطای شناختی که رسانهها انجام میدهند این است که کرونا خیلی خطرناکتر از سارس یا ابولا است به خاطر اینکه قدرت انتشار آن بسیار بالا است و کره زمین را قرمز کرده است. 2درصد کره زمین خیلی کشته بیشتری است یا اینکه 10 درصد یک استان، بنابراین در تصمیمگیریها باید این را در نظر بگیریم. ویروس زیگا ۲۱۰۵ یک سال بعد از ابولا به وجود آمد که گستردگی زیادی نداشت. اگر خطاهای شناختی را کنار بگذاریم بخش زیادتر از آن طرف بیرونی است فکر نکنند این بیماری خیلی کوچک یا خیلی بزرگ است.
*کوچک نمایی و بزرگ نمایی ویروس کرونا وضعیت را دچار مشکل می کند
فارس: چه اقداماتی باید در برابر ویروس کرونا وجود داشته باشد؟
افرادی که مسئولیت دارند باید متناسب با شخصیت افراد اقدام کنند. اگر بگوییم اویروس کرونا خیلی کوچک است ۲ درصد ۸۰ میلیون، ۱۶۰۰ نفر میشود که خیلی زیاد است. اگر بگویم ۲درصد کشته میدهد با توجه به انتشاری که این ویروس دارد آن را کوچک به شمار آوردیم و اگر بگوییم خیلی بزرگ است استرسی ایجاد میکند و این استرس باعث میشود که تعداد کشتهها بیشتر شود از لحاظ شخصیتی افراد دو دسته هستند. برخی از افراد نوروتیک یعنی اعصاب سمپاتیک آنها بیشتر فعال است ولی بعضی از افراد رفتار پاراسمپاتیک آنها بیشتر فعال است. افرادی که سمپاتیک بالاتری دارند را اصطلاحاً افرادی با شخصیت گرم می گویند و پاراسمپاتیکها را اصطلاحاً شخصیت سرد میگویند. اگر استرسی به فردی که گرم مزاج است وارد شود باعث میشود واکنش او به استرس چند برابر شود. سمپاتیک هم چند برابر فعال شود و در نتیجه سیستم ایمنی به شدت ضعیف می شود و ممکن است این افراد در برابر این ویروس ضعیف شوند.
*استرس در مورد ویروس کرونا به افراد گرم مزاج « پاراسمپاتیک ها» باعث ضعف سیستم ایمنی آنها و ضعف در برابر این بیماری می شود
ژنتیک قابل تغییر نیست ویروس کرونا ژنتیک خاصی دارد. تقریباً در کل دنیا باید یک اندازه یعنی ۲درصد کشته بگیرد در حال حاضر این ویروس در ایران ۴ یا ۵درصد کشته میدهد باید بررسی شود که چرا اینگونه است البته شاید به خاطر استرسی است که از طریق رسانه یا از طریق ناآگاهی به افراد وارد میشود یعنی فرد به فرد نیز استرس وارد شده است مثلاً اینکه میگویند از طریق لباس،کاغذ یا چیپس این ویروس قابل انتقال است . به اندازهای به فرد استرس وارد میشود و به خاطر این ویروس محدود میشود که اضطراب او بالا میرود و وسواسی ایجاد میشود. فرآیندهای شناختی با مغز ارتباط زیادی دارند بنابراین با استرسی که از سمت اخبار به افراد وارد میشود شرایط را وخیمتر از آن میکند که باید باشد. افراد در داخل خانوادهها خود مراقبتی میکنند. افراد که گشودگی در برابر تغییرات آنها کم است و دارای سرد مزاجی هستند میگویند این ویروس مشکلی ندارد حتی رعایت نمیکنم مرگ و میر با این ویروس ۲ درصد است آمار تصادف از این ویروس بیشتر است مثل سرماخوردگی است ماسک استفاده نمیکند. گشودگی ذهنی دارد و بیخیال است. این افراد سیستم ایمنی قوی دارند و باعث میشوند افرادی که استرس بیشتری دارند و سیستم ایمنی ضعیفی دارند آسیب ببینند. بنابراین یک بسیج همگانی میخواهد که اطلاعات شناختی فرد از خود فرد و از ویروس بالا باشد.
*باید اطلاعات شناختی افراد از خود و از ویروس بالا باشد
آسیبشناختی رسانهای امروز ما از ویروس کرونا این است که ما در مورد این صحبت میکنیم که ما در برابر این ویروس چه کاری انجام دهیم. باید به همین اندازه اصطلاحاً در مورد اینکه ویروس با بدن ما چه میکند در اختیار افراد قرار بگیرد. ویروس کرونا وقتی وارد بدن ما میشود پروتئینی در غشای سلولهای ریوی به اسم آنزیم اگزو پپتیداز تبدیل آنژیوتانسین ۲ که باعث می شود فشار خون تنظیم شود. این ویروس از طریق این گیرنده وارد سلول میشود و درمانهایی که به دنبال ایجاد آن هستند بیشتر به این منظور است که این ویروس نتواند وارد سلولها شود. افرادی که آنزیم تنظیمکننده آنژیوتانسین در آنها بالا است و داروی کاهش فشار خون استفاده میکنند. بنابراین یک دسته از افرادی که به شدت در معرض خطر آسیب هستند افرادی هستند که فشار خون بالا دارند. به همان اندازه که توضیح میدهیم چگونه دستهای خود را بشویید با الکل بشویید اهمیت دارد بیان شود این ویروس چه اثری بر روی بدن ما دارد.این اطلاعانی رسانی باعث میشود افراد نسبت به مشکلی که خودشان دارند جهتگیری مناسبی داشته باشند و بتوانند در مقابل شیوع این بیماری واکنشی بهتری داشته باشند. مانند همان کشتی که حضرت رسول فرمودند یک نفر در حال سوراخ کردن جای خود است که بقیه اعل کشتی اعتراض کردند چرا اینجا را سوراخمیکنی گفت جای خودم است گفتند اگر این کار را انجام دهی کل کشتی غرق میشود. مصداق وضعیتی است که در جامعه ما در شرایط کرونایی در حال حاضر وجود دارد.
انتهای پیام/