خبرگزاری فارس- محمد مهدوی: مسأله اصلی این روزهای کشور و حتی دنیا ویروس کروناست. اتفاقی که برای پیشگیری، کنترل و درمان آن به یک بسیج همهجانبه از سوی تمامی نهادهای کشور نیازمندیم. برخی از نشانههایی که این روزها شاهد هستیم اما، چیز دیگری است. یکی از مهمترین نهادهای کشور در خدمترسانی حوزه سلامت «هلال احمر» است؛ نهادی که این روزها بدون متولی اداره میشود.
از همان روزهای نخستین که خبر شیوع ویروس کرونا منتشر شد، افراد مسن و بیماران خاص از جمله جانبازان به ویژه جانبازان شیمیایی، به عنوان مستعدترین افراد برای ابتلا به این بیماری معرفی شدند. خبری که زنگ هشداری برای «بنیاد شهید و امور ایثارگران» بود. بنیادی که این سالها در مدیریت کلان، مانند این روزهای «هلال احمر» تقریبا بدون متولی پیش میرود.
بیش از ۳ میلیون نفر از ایثارگران، جانبازان و خانواده معظم شهدا زیر مجموعه «بنیاد شهید و امور ایثارگران» هستند. کسانی که سرمایههای کشور ما محسوب میشوند و همانطور که پیش از این اشاره شد، شرایط سنی خانواده شهدا و شرایط جسمانی جانبازان این نکته را به ما یادآور میشود که به یک «کار ویژه»، به یک «ستاد خاص پیشگیری و مراقبت» و به یک «قرارگاه خدمترسانی به خانواده شهدا و ایثارگران» نیازمندیم. اتفاقی که تاکنون حتی در حد و اندازه «نمایشی» هم جریان پیدا نکرده است.
شرایط جسمانی معاون محترم رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران مدتی است که متاسفانه مطلوب نیست و ایشان با بیماری سختی دست به گریباناند و صحبت از جابهجایی ایشان به میان است. ما برایشان آرزوی سلامتی داریم؛ اما این روزها تعلل، بهای گزافی دارد. بهایی به اندازه از دست دادن سرمایههای عظیم.
اگر این روزها سری به سایت بنیاد شهید بزنید، به جز خبرهای معمول، گزارشهای کارهای همیشگی، اقدامات سمبلیک و یک کلیپ درباره کرونا و خبری که در آن «چگونگی شستن دستها» آموزش داده شده هیچ عایدی دیگری ندارید. اگر اینها هم نبود که گمان میکردیم شرایط عادی است، نه بحرانی، این بیتوجهی غیرقابل کتمان میتواند زیانهای غیرقابل جبرانی داشته باشد.
روی سخن این نوشتار با رئیس جمهور محترم است، اکنون دیگر وقت سپردن موضوع به زمان نیست. اگر به دنبال رقم زدن تغییر و به جریان افتادن «هلال احمر» و «بنیاد شهید» این دو نهاد مهم و اثرگذار هستید، هر چه زودتر دست به کار شوید. اگر به دلیل کوتاهی ما، هر هم وطن، هر جانباز و هر خانواده شهیدی درگیر کرونا شود، هیج مفری برای جبران و غرامت نیست.
این روزها مدام یاد سکانس معروف آژانس شیشهای میافتیم. یاد دیالوگی که همسر عباس به حاج کاظم میگوید: «مو که مودونُم ... این وسط گوشت قربونی عباسه». کاش شرایط جوری پیش برود که عباس هایی که این روزها نفسهای به شماره افتادهشان را و قفسه سینههای تنگ شدهشان را بیش از قبل درک میکنیم؛ قربانی تعلل، زمان و بی توجهی نشوند.
انتهای پیام/