به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، برنامه تلویزیونی «ملک سیلمان» شب گذشته با محوریت بررسی ابعاد ناگفته شخصیتی سردار شهید قاسم سلیمانی به روی آنتن شبکه یک سیما رفت. مهمان این قسمت از برنامه عزتالله ضرغامی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس اسبق سازمان صداوسیما بود.
**حرفهایم را در فضای مجازی میزنم
در ابتدای برنامه، عزتالله ضرغامی با اشاره به حضور کمتر خود در رسانهملی گفت: در طول 5 سال و خوردهای گذشته تنها در یک برنامه حضور داشتم و آن هم برنامه جهانآرا بود که در مورد مسائل مربوط به قیام 9 دی صحبت کردیم و البته برنامهای با سینما یک داشتم که برنامه خوبی شد؛ هر چند ساعت 1 نیمه شب پخش شد اما چون فیلم سینمایی خوبی را تحلیل کردم بسیار خوب از آب درآمد. حقیقت این است که من دوست دارم بیشتر در فضای مجازی کار کنم. فضای مجازی عرصه بسیار گسترده و جالبی است و کسانی که کار رسانهای انجام میدهند دوست دارند که این فضا را تجربه کنند. به همین دلیل و علیرغم محبتهایی که دوستان در صداوسیما به بنده دارند معمولا عذرخواهی میکنم و سعی میکنم حرفهایم را در آن فضا بزنم.
**در جلسات متعددی با حاج قاسم محشور بودم
او در مورد معاشرت خود با سردار سلیمانی گفت: اشاره درستی داشتید و مخاطب دوست دارد بداند که نسبت من با سردار سلیمانی چیست؟ اگر حرف میزنم، یک تحلیل گر سیاسی هستم یا خودم ارتباطاتی با آن شهید بزرگوار داشتم که باعث مستندشدن حرفهای من میشود؟ دقت داشته باشید که بنده در طول سالهایی که در سازمان صداوسیما فعالیت میکردم با حاج قاسم محشور بودم. جلسات متعددی داشتیم، هم جلسات شورای عالی امنیت ملی و هم جلسات متعدد دیگر به مناسبتهای مختلف. البته ایشان عضو شورای عالی امنیت ملی نیست اما به دلیل مسائلی که پیش میآمد دعوت میشدند تا در بحثها شرکت کنند و گزارش بدهند. البته باید بگویم که رئیس سازمان صداوسیما نیز قانونا عضو نیست اما با دستور مقام معظم رهبری رئیس سازمان هم در جلسات شرکت میکند تا هم بتواند مشارکت کند و هم راهکارهای درست رسانهای برای مصوبات داشته باشد.
**مشاور رسانهای سردار سلیمانی در نیروی قدس از خاطرات کار کردن با او میگوید
وی ادامه داد: بعد از مسئولیتم در سازمان، شهید سلیمانی یک جمع مشورتی را برای خود انتخاب کرد. ایشان معتقد بود کاری که به لحاظ نظامی انجام میدهد باید دنباله رسانهای، فکری و نظری نیز در مناطق حضور نیروی قدس داشته باشد. فلذا 5-6 نفر از دوستان مدنظر ایشان بودند و بنده هم عضو بودم و جلساتی داشتیم. حتی خاطرم هست که دو ماه قبل از شهادت ایشان جلسه بسیار خوبی داشتیم که اگر لازم شد به عنوان آخرین دیدار اشاره خواهم کرد. البته کار دیگری نیز داشتیم و آن هم این بود که ایشان مهمانان زیادی را از نهضتها و جبهه مقاومت دعوت میکرد که به ایران بیایند و از من درخواست میکردند که برایشان حرف بزنم؛ هم راجع به انقلاب و هم راجع به مباحث تخصصی رسانهای. برهمین اساس، خیلی از وقتها با هماهنگی ایشان به سراغ مهمانان میرفتم. برهمین اساس با ایشان محشور بودم و حتی از نظر رسانهای شخص خودشان و نیروی قدس مسئولیت داشتم که مشورتهایی بدهم. به همین دلیل برداشتهایی از شخصیت ایشان دارم که تاحد امکان در مورد آنان صحبت خواهم کرد.
**حاج قاسم مظهر جمال و جلال نظام است/ 25 میلیون جمعیت تشییعکننده دلیل این ادعا است
رئیس اسبق صداوسیما در مورد ابعاد گوناگون شخصیتی سردار سلیمانی گفت: حاج قاسم مظهر جمال و جلال نظام است. من با همین یک گزاره حرفم را زدم. ما انسانهای خوبی داریم اما یا مظهر جلال هستند یا جمال. اما یک انسان کامل باید در هر دو حوزه جایگاه داشته باشد. بارها گفتهام که رهبری خودشان مظهر جمال و جلال این نظام هستند اما با این حال بسیاری از کسانی که میخواهند راجع به ایشان حرف بزنند سراغ وجهه جلال ایشان میروند که البته از نظر اقتدار و برخورد با دشمنان لازم است اما در طرف دیگر وجهه جمال رهبری نیز بسیار زیبا است و ابعاد مختلف دارد. معمولا یا افراد خبر ندارند و یا نمیتوانند توضیحی راجع به آن بدهند. ایشان در فضای هنری و رشتههای مختلف ورود میکنند و حرفهای زیادی برای گفتن دارند. من بعضی از اینها را در صفحات مجازی خود بیان میکنم. در مورد سردار سلیمانی نیز چنین میتوان گفت؛ ایشان مظهر جمال و جلال نظام است. وقتی با حاج قاسم صحبت میکنیم در مورد کسی حرف میزنیم که دارای شخصیتی با ابعاد گوناگون است. دقت داشته باشید که مایکل مور نیز از منظر خود چنین حرفی زد و خطاب به رئیس جمهور خودشان گفت ما ژنرالهای بزرگی داریم اما چرا هیچ کس از مردم ما ژنرالهای خودمان را تحویل نمیگیرد؟ این اتفاقی که برای سردار سلیمانی رخ داده است و بزرگترین بدرقه تاریخ بشریت را با جمعیتی در حدود 25 ملیون نفر در سرتاسر جهان رقم زده است، چه دلیلی دارد؟ این مساله را باید مورد بررسی قرار بدهیم.
حاج قاسم نه تنها فراجناحی بلکه انقلابی بود/ فراجناحی یعنی مردمی
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر فراجناجی بودن سردار سلیمانی گفت: در مورد حاج قاسم به جریانات سیاسی اشاره کردید که بسیار خوب و درست بود. یک جمله خوبی را مقام معظم رهبری در آن سخنرانی خود درباره حاج قاسم فرمودند. ایشان فرمودند که «حاج قاسم فراجناحی بود؛ بله درست است و حتی بالاتر از جناحها بود اما او انقلابی بود و این انقلابی بودن خیلی مهم است و نباید در محاق آن قرار بگیرد». در مورد فراجناحی بودن ایشان باید تاکید کنم که وقتی شخصی دارای چنین جایگاهی میشود خود به خود بالاتر از جناحها قرار میگیرد؛ در حقیقت دیگر برایش اصولگرا و اصلاحطلب و ... مهم نیست. او نسبتهای خود را تعریف میکند و خیلی راحت با آنان ارتباط برقرار و تعامل میکند. البته من میخواهم مساله مهمتری را بیان کنم. فراجناحی بودن فقط در مورد احزاب سیاسی نیست بلکه به نظر من فراجناحی بودن حتی به مردم نیز برمیگردد.
حاج قاسم یک فرد مردمی به تمام معنا بود؛ یعنی با تمام اقشار و همه بخشهای جامعه ارتباط داشت و صمیمی بود. ایشان شب که به خانه میرفت جوابگوی تماسهای مردمی میشد؛ شخصی از کرمان زنگ میزده و مشکلی داشته کمک میگرفته است و.... حتی بارها اتفاق افتاده است که عدهای از کرمان به تهران میآمدند و در منزل ایشان ساکن میشدند. خود من اینطور نیستم و در این فضا نیستم. خود من هر چه قدر هم که مردمی باشم درب خانهام را باز نمیکنم که مردم شب به خانهام بیایند. من میخواهم به این سوال پاسخ بدهم که چرا حاج قاسم، حاج قاسم شد؟ یکی از دلایلش همین است. البته اینگونه نیست که افراد ناشناس صف ببندند بلکه افراد را میشناخته است. مثلا شخصی از کرمان می آمده است که او را میشناخته و به همین دلیل او را وارد منزلش میکرده است.
**روایتی از اهمیت امنیت حاج قاسم برای مقام معظم رهبری
ضرغامی اضافه کرد: جالب است بدانید چون ایشان فرد امنیتی و اطلاعاتی قوی بوده است به این دست موارد بسیار هم توجه داشته است. بعضیها خیال میکنند که چون ایشان عاشق شهادت بوده است بدون هیچ کاری به میدان میرفته تا چیزی به او بخورد و شهید شود. اصلا اینگونه نیست. تمام تلاش خود را میکرده است که سلامتی خود را حفظ کند تا بماند و برای این نظام و انقلاب خدمت کند. من حتی یکبار شاهد بودم که رهبری تذکری به ایشان داد. ایشان قرار بود که برای انجام مذاکرهای به یک کشور خاص سفری داشته باشند، خودشان هم میدانستند که خطر دارد و فرمودند که همه چیز را رعایت کردهام. مقام معظم رهبری تاملی کردند و گفتند که لازم نیست شما بروید چرا که امنیت لازم را ندارد. ایشان هم گفت «چشم».
بنابراین هم بقیه به امنیت ایشان توجه داشتند و هم خودشان، اما روحیه مردمی است. امروز وقتی میخواستم به اینجا بیایم یک نفر زنگ زد و به من گفت این جمله را حتما بگو: سردار کریمی معاون نیروی انسانی ستاد مشترک سپاه تعریف میکرد که دو ماه قبل از شهادت، ایشان بهش زنگ میزند و میگوید که پیرمردی به سراغ شما میآید و کاری دارد. چند دقیقه بعد پیرمردی با یک کیف دستی سراغ سردار کریمی میآید و میگوید که سابقه من در جبهه گم شده است و حالا میخواهم مشکل من را حل کنید. سردار کریمی از آن پیرمرد میپرسد که شما از کجا سردار سلیمانی را میشناسید؟ در جواب میگوید که من جلوی درب ستاد کل ایستاده بودم یک خودروی پژو آمد و در برابرم ایستاد از من پرسید که پدر جان چه کاری داری؟ من هم ماجرا را توضیح دادم. به من گفت که سوار ماشین شو تا تو را به جایی ببرم که کارت را راه بیندازد. این روحیه حاج قاسم است. کسی که با مردم اینگونه باشد روی جریانات سیاسی قرار میگیرد. ما میگوییم اصلاحطلب یا اصولگرا هستیم؟ قبول. چه قدر با مردم هستیم؟ اگر شما با مردم بودید و متواضع برخورد کردید دیگر چپ و راست معنایی ندارد. این نکته بسیار مهم است.
شاخص انقلابی بودن، خود رهبری است/ انقلاب اسلامی ملک خصوصی هیچ کس نیست
سید عزتالله ضرغامی با تاکید بر ویژگی انقلابی در شخصیت سردار سلیمانی گفت: میخواهیم کمی جزئیتر به حاج قاسم نگاه کنیم. ما کسی را داریم که فرصت بزرگی را پیش روی مردم قرار داده است. مردم رفراندوم کردند و گفتند که ما حاج قاسم را میخواهیم و فکر نمیکنم که مثل این رفراندوم در هیچجای دیگری و در هیچ سطح دیگری رخ بدهد. اولا مقام معظم رهبری فرمودند که ایشان فراجناحی بود اما انقلابی بود. من میخواهم یک تبصره به فرمایش رهبری بزنم و بگویم شاخص انقلابیبودن خود رهبری است. متاسفانه بعضیها انقلابینما هستند؛ البته انقلابینما بودن هم ابعادی دارد اما به نظرم انقلابی کسی است که شاخصش عملیاش رهبری باشد. در حقیقت رفتار افراد نسبت به ولی فقیه است که شاخص انقلابیبودن هر نفر را مشخص میکند.
اگر میگوییم کسی ذوب در انقلاب است یعنی ذوب در ولایت است بدین معنی که هر چه ولی فقیه میگوید را گوش میکند. این نکته بسیار مهم است. امیرالمومنین در جایی خطاب به یاران خود میگوید که من از شما خسته شدم و میخواهم 10 تن از شما را بدهم و یکی از لشگریان معاویه را بگیرم. خطبه 96 درد و دل حضرت علی علیهالسلام است. امیرالمومنین دلیل این مساله را توضیح میدهد و میگوید من حرف خدا را میزنم اما شما گوش نمیکنید؛ در نقطه مقابل معاویه گناه میکند اما یارانش گوش میدهد. ما وقتی راجع به حاج قاسم حرف میزنیم و ویژگیهای انقلابی او را برمیشمریم اولا باید بدانیم که دایره انقلاب وسیع است و خود رهبری این مساله را برای ما ترسیم میکنند. رهبری یکبار در سال 88 مرزبندیها را فرمودند پس از این به بعد دیگر مرزبندی جدیدی نداریم. بعضیها فکر میکنند که انقلاب انحصاری و برای آنان است. حاج قاسم به ما گفت انقلاب اسلامی ملک خصوصی هیچ شخصی نیست. نگاهی به آن جمعیت 25 میلیونی بکنید؛ نگاهی به آن دختر بدحجاب و بدلباس داشته باشید.
گرفتار دعواها شدهایم/ نیاز به کسی داریم که میانجگری کند
او به وصیتنامه شهید سلیمانی اشاره کرد و گفت: کشور ما هماکنون مشکل وحدت و وفاق ملی دارد. مقام معظم رهبری کار خودشان را انجام میدهند اما وقتی یک پله پایینتر میرویم و وارد خواص و افراد تاثیرگذار میشویم میبینیم که گرفتار دعواها هستیم. در وصیتنامه سردار سلیمانی که دیشب خوانده شد، خطاب به علما میگوید که رهبری تنهاست. من در جلسه دیگری این حرف ایشان را تشریح خواهم کرد. وقتی کسی حاج قاسم شد، مردم حرفش را گوش میدهند. مشکل ما این است که وقتی با هم درگیر میشویم کسی را نداریم که بیاید و پادرمیانی کند. امروز در کشورمان آداپتور میخواهیم. وقتی دو دستگاه باید با هم کار کنند اما اگر مستقیم آنان را به هم وصل کنیم جرقه میزند، یک آداپتور میزنند. ما در حوزه اجتماعی آداپتور نداریم؛ کسانی که وسط میدان بیایند و با هر جناح حرف بزنند و دعوا را حل کنند. به نظرم حاج قاسم چون محبوب شد تبدیل به شخصیتی شد که همه حرفش را گوش میکردند. از چنین آدمهایی هماکنون بسیار کم داریم.
سیاستورزی حاج قاسم نه سیاسیبازی بود نه سیاست مننفعلانه
رئیس اسبق سازمان صداوسیما با اشاره به سیاستهای سردار سلیمانی در روابط بینالملل گفت: یکی از برجستگیهای فوقالعاده سردار سلیمانی در حوزه روابط بینالملل و سیاستهای این زمینه است. در واقع سیاستورزی ایشان در منطقه با کار اطلاعاتی و نظامی که انجام میداد درهمآمیخته شده بود و این ترکیب ایشان را به صورتی کاملا فوقالعاده توانمند کرد. من مثالهای زیادی از جلسات ایشان دارم که البته به دلیل طبقهبندی بودن نمیتوان بعضی از آنان را گفت. اما به خوبی نشان از نگاه عمیق ایشان به مسائل منطقه داشت. سیاستورزی حاج قاسم از جنس سیاسیبازیهایی که میشناسیم نبود و در نقطه مقابل از جنس سیاست منفعلانه که بعضا در سیاست خارجه ممکن است رخ بدهد نیز نبود. او با هوش سرشار و زیرکی که داشت در هرجا معبری باز میکرد که اقتدار و عظمت جبهه مقاومت را به رخ طرف مقابل میکشید در همانجا مذاکره میکرد و کار را جلو میبرد. خاطرم هست یک روز در محضر مقام معظم رهبری بودیم و ایشان گزارشی داد که ما واقعا لذت بردیم. ایشان میگفت که وقتی طرف مقابل در اوج مشکلات بود و احساس میکرد که نیاز به کمک ما دارد بلافاصله با او مذاکره و گفتگو کردم و فضای آن شب با گفتگوهای دیگری که داشتیم بسیار متفاوت بود. ویژگی خوب دیگری که حاج قاسم داشت این بود که وقتی با جبهه مقاومت کار میکرد مزیتهای نسبی آنان را میدانست و از آن استفاده میکرد و مرتبا به رخشان میکشید که شما خیلی خوب هستید.
حاج قاسم سیاست برد برد را به معنای واقعی طراحی و مدیریت میکرد
او تاکید کرد: یکی از اشکالات ما این است که وقتی یک کار ترکیبی انجام میدهیم و یک نفر خوب کار میکند، بعدا که میخواهیم گزارش بدهیم انگار زبان ما لال میشود که بگوییم این قسمت از کار را فلانی انجام داد. حاج قاسم بنا به اعتقادات خود و سیاستورزیاش از زحمت هیچ کس غافل نمیشد و آن را بازگو میکرد. ایشان سیاست برد برد را به معنای واقعی طراحی و مدیریت میکرد. برد برد با چه کسی؟ یک طرف منافع ایران و جمهوری اسلامی است و در طرف دیگر منافع جبهه مقاومت. دقت داشته باشید که حاج قاسم بزرگترین سردار ایران است. این را من نمیگویم، همه میگویند؛ حتی سلطنتطلبها نیز به این مساله اشاره دارند. مطمئن باشید که آنان میفهمند چه کسی چه کاری انجام داده است.
حاج قاسم حق بچههای محور مقاومت را ادا کرد/ پاسخ سردار به سوال رئیس اسبق صداوسیما
ضرغامی خاطرهای از روزهای ابتدایی ظهور داعش در سوریه را مطرح کرد و گفت: خاطرم هست که اوایل حمله داعش به سوریه بود که شرایط بسیار سختی حاکم بود؛ یک روز به صورت خصوصی از ایشان پرسیدم که حرم حضرت رقیه را چه کسی حفاظت میکند؟ ایشان گفت بچههای فاطمیون افغانستانی. اولین بار بود که چنین لفظی را از ایشان میشنیدم. ایشان گفت کاری که بچههای افغان در آنجا انجام میدهند هیچ کسی نمیتواند انجام بدهد. شهدای افغان مدافع حرم یک قطعهای در بهشت زهرا دارند که بسیار مظلوم است. من یکبار به این قطعه رفتهام. خانوادههای آنان حس و حالی داشتند که بسیار مظلوم بود چرا که ایرانیها خیلی در آنجا حضور ندارند. من این خاطره در این جمع هم بیان کردم و بسیار خوششان آمد. نمیدانم چرا بعضی مسئولان ما گاهی اوقات حواسشان پرت میشود و حرفهای بدی را راجع به برادران افغان ما میزنند. ما خیلی باید مراقب باشیم. آنان با بقیه فرق دارند. حاج قاسم آنان را مدیریت میکرد و البته حقشان را ادا میکرد. حتی در مورد یمنیها نیز چنین بود. خاطرم هست یک روز با سردار سلیمانی صحبت میکردم و از ایشان پرسیدم که چه کسی موشکهای یمنیها را بهشان میدهد؟ در جواب گفت شاید باورتان نشود اما جوانان یمنی این قدر با استعداد هستند که هر چه گیرشان بیاید بلافاصله نمونه واقعیاش را میسازند. ایشان حق یمنیها را ادا میکرد.
حاج قاسم چگونه جلوی جنگ بین عراق و کردستان را گرفت؟
او با اشاره به تنشها بین ارتش عراق و اقلیم کردستان گفت: در یک دورهای آتش جنگ بین اقلیم کردستان و ارتش عراق در حال شعلهور شدن بود و تصور جنگ سنگینی را بین دو طرف داشتیم. حاج قاسم در آنجا بود اما دخالت نمیکرد و فقط مستشاری میکرد و نظر میداد. در همین بحبوحه یک روز در دفتر رهبری جلسهای داشتیم؛ رئیس دفتر مقام معظم رهبری در میان جلسه بلند شدند و گفتند که سردار سلیمانی پشت خط است و چند دقیقهای جلسه را ترک کردند؛ وقتی برگشتند گفتند که حاج قاسم خبر بسیار خوبی داد و گفت که جنگ در این منطقه تمام شد. بعدا فهمیدیم که سیاستورزی و تدبیر ایشان منطقه را از یک جنگ بسیار خطرناک نجات داد؛ جنگی که معلوم نبود نتیجهاش چه میشد و به کجا میرسید.
حاج قاسم در مورد برجام نظر داشت اما رسانهای نشد/ تلاش سردار دلها برای اقتدار نظامی کشور
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد نقد حاج قاسم به برجام صحبت کرد و گفت: حاج قاسم تلاش میکرد که وظیفه خود را به درستی انجام بدهد و اگر چیزی به ایشان ارتباط پیدا نمیکرد بدان ورود نمیکرد. برای مثال در مورد نقد برجام اظهار نظر دارند اما اگر خیلی گسترده نشده است به این دلیل است که ورود پیدا نمیکرد و تلاش میکرد که اقتدار نظامی ما در منطقه را به گونهای ارتقا بدهد که عزیزانی که از دستگاههای دیپلماسی ما برای مذاکره میروند بتوانند کار خود را به خوبی انجام دهند. هر کاری هم که برای آقای ظریف توانست انجام داد و به همین دلیل ایشان به درستی عاشق حاج قاسم است. شهید سلیمانی به آقای ظریف خیلی محبت میکرد و تلاش میکرد هر آنچه در دست دارد برای موفقیت دیپلماسی ما انجام بدهد. البته بنده سوابقی از حاج قاسم دارم که به صورت خصوصی به بعضی موضوعات وارد میشد.
در آخرین دیدار ضرغامی و حاج قاسم چه گذشت؟
ضرغامی در بخش پایانی صحبتهای خود ماجرای آخرین دیدار خود با سردار سلیمانی را تشریح کرد و گفت: آخرین بار جلسهای با ایشان در دفتر خودشان در ستاد مشترک سپاه داشتیم. در آن جلسه 6-7 نفر بودیم که به صرف نهار بود و بعد از آن جلسه تشکیل میشد. بنده کمی دیر رسیدم. وقتی رسیدم ناهار را خورده بودند و حاج قاسم در حال شروع جلسه بود. بد نیست بگویم که در آن جلسه آقای صفار هرندی، آقای رحیمپور ازغدی، آقای امیرعبدالهیان و ... حضور داشتند. به من تعارف زدند که به بالای مجلس بیا اما وقتی دیدند که امتناع میکنم پایین آمدند و با من روبوسی کردند و به من گفت که باید بالا بیایید. حاج قاسم جلسه را آغاز کرد و من شروع به غذاخوردن کردم. اکنون که فکر میکنم با خود میگویم ای کاش دست به آن غذا نمیزدم و فقط ایشان را نگاه میکردم. چه قدر زمان را از دست دادم. این همان حرفی است که خود سردار سلیمانی راجع به شهید کاظمی میزند و گریه میکند که ای کاش یکبار دیگر حاج احمد کاظمی را ببینم. بعد از تمام شدن جلسه نیز همه را تا خیابان بیرونی اتاق بدرقه کردند و با تکتک خداحافظی کرد. واقعا تواضع ایشان و بیتوجهیاش به پروتکلهای خودساخته و عشق و علاقهای که به همه داشت به گونهای است که وقتی یاد آن روز میافتم غبطه میخورم. امروز همه ما باید نسبت به همدیگر اینگونه باشیم. فرصت در حال از دست رفتن است و باید قدر همدیگر را بدانیم و به همدیگر محبت کنیم.
انتهای پیام/