به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، نمایش ستاره شناس به نویسندگی دیدیه ون کولارت و ترجمه و کارگردانی اصغر نوری در سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در تالار قشقایی تئاتر شهر به صحنه رفت. این نمایش پیشتر در شهریور و مهر امسال نیز در تئاتر شهر اجرای عموم رفته بود. بازیگران این کار احمد ساعتچیان، سهیلا صالحی و غزاله رشیدی هستند.
ون کولارت نویسنده این نمایش فرانسوی است و بیش از سی رمان نوشته و جوایز زیادی گرفته است. او با این نماشنامه موفق به دریافت جایزه تئاتر آکادمی فرانسه شد. این نویسنده کمتر در ایران شناخته شده است اما قبلا داستان هایی چون «خانه نور» و «پدر حضانتی» او در ایران منتشر شده و «ستاره شناس» او نیز در ایران توسط اصغر نوری ترجمه شده است.
متن نمایش، روایت و دکور کار ساده و فضا رئال است اما داستان ها مدام از گذشته به حال و از حال به آینده در حرکت است. بازیگران زمان اندکی برای تغییر فضاها و دیالوگ ها دارند.
داستان از این قرار است که به تعبیر کارگردان یک مسئله انسانی از منظر روان شناسی واکاوی می شود اما در واقع این منظر روان شناسی به خوبی در آب در نیامده است و آنچه نمود پیدا میکند یک کمدی در حد متوسط از نویسنده ای است که در حد کمدی های متوسط نویسندگانی چون فلوریان زلر است.
دو کاراکتر زن که یکی خانه دار است و بافتنی میبافد و دیگری دختری تنهاست که به شدت عصبی و گوشه نشین شده است در مطب یک دکتر روان شناس با هم قرا ر میگذارند تا مورد روانکاوی قرار بگیرند اما در واقع دکتری در کار نیست و اینها در کل اجرا با یکدیگر به گفت وگو می نشینند و از گذشته تا حال را تعریف کنند.
زن خانه دار شوهر اولش او را با دو بچه ترک کرده، با مرد دیگری آشنا شده که او را هم از دست داده است، زن دوم فلسفه خوانده اما به جای فلسفه درس شیمی می دهد که آنها را هم از دست داده است و الان در مجله ای نقد می نویسد. هر دو این زن ها با یک مرد آشنا شده اند که خود را ستاره شناس جا زده اما در واقع همان دکتر روانکاوشان است.
نکته کانونی در ارتباط این زن ها و زندگیشان بحث غریزه جنسی است که مشخص نیست ایا می بایست در نمایش به این اندازه بزرگ شود یا خیر، مسئله ای که به کرات درباره آن صحبت می شود تا حدی که زن دوم مطرح می کند مدتهاست به ارگاسم جنسی نرسیده است! این مسئله برای هر دویشان به یک بحران تبدیل شده است یکی از ترس از تنهایی و دیگری برای رفع مشکلات درونیاش. دیالوگ ها در بخش هایی به شدت جنسی می شوند حتی دکتر روان شناس به هر دو این زن ها ابراز عشق کرده و با آنها درباره مسائل مختلف صحبت میکند به طوریکه فضای نمایش را به سمت یک کمدی سطح پایین و یا همان تئاترهای شبانه سوق داده است.
نکته دیگر حرکات اغواگرایانه و نوع لباس پوشیدن بازیگران است که بیشتر نشان دهنده یک نمایش سطح متوسط است.
فروید بنیانگذار علم روانکاوی معتقد است که انسان ها دارای دو سایق اصلی غریزه جنسی و پرخاشگری هستند که در صورت رفع این دو غریزه بن مایه های اصلی شخصیت شان به طور مناسب شکل میگیرد ، شاید نویسنده در این کار با الهام گرفتن از سطوح ابتدایی علم روانکاوی سعی بر طرح این مباحث دارد که با رفع مسائل جنسی خیلی از مشکلات بشریت از جمله تنهایی حل شده و پیشرفت و رضایت از خود از سوی انسان ها فراهم می شود!
جواد روشن عضو کانون ملی منتقدان ایران درباره این نمایش معتقد است: این نمایشنامه لایههای فلسفی، اجتماعی و حتی سیاسی– مرتبط با جامعه فرانسه– دارد ولی بیش از هر چیز یک اثر روانشناسانه است و به نظر من به تنهایی انسان میپردازد. در اینجا دو زن که از تنهایی و نداشتن رابطه با جنس مخاطب رنج میبرند در برخورد با «ستاره شناس» و در ادامه با یکدیگر و صحبت کردن از زندگیشان به شناخت بیشتری از خود میرسند. دو شخصیت زن نمایش به این باور رسیدهاند تا به هر نوعی دست به دگرگونی بزنند. حال در راستای این موضوع دیالوگهای آنها به این تصمیم جهت میدهند که در مدت زمان حضورشان در آن مطب با مولفههای روایت به گذشته خود سفر کرده و رویدادهایی که تجربه کردهاند را در مقام راوی برای مخاطب و یکدیگر شرح بدهند.
در نهایت با طرح مسائل مربوط به غرایز جنسی در این کار با توجه به غلبه کمیک بودن کار شاهد درمانگری از سوی پزشک روانپزشک و تأثیرگذاری صحیح بر مخاطب نیستیم حال مخاطبی که این نمایش را میبیند پس از خروج از سالن چه نتیجه ای از کار میگیرد؟ آیا به برداشت صحیحی از مفاهیم طرح شده می رسد؟ فکر میکنم پاسخ منفی است و در جاهایی شاهد تضاد بین کمدی و درام در کار و مفاهیم اصلی نمایش هستیم.
اصغر نوری کارگردان نمایش در جایی درباره طرح مسائل جنسی در این کار میگوید: نویسنده این نمایش یک روان شناس است. مسئله اصلی نمایش مسئله جنسی نیست. من به عنوان مترجم این نمایشنامه که کارگردانش هم هستم، می گویم، مسئله این است که آدمها در ابتدا باید با خودشان به صلح برسند. خوشبختی آن چیزی نیست که میخواهی به آن برسی، خوشبختی دوست داشتن خودت است؛ اگر میتوانی درست زندگی کنی خوشبختی.
اصلاح روابط انسان ها با خودشان با خویشتن خویششان مفهومی روان شناسانه و فلسفی است اما چنین مفهومی می بایست از کار به خوبی خارج شود نه اینکه درباره آن با توضیح به جایی رسید. نوری همچنین می گوید: در این کار زن اولی با شوهری که رهایش کرده میخواهد به زندگیش معنا بدهد و زن دومی با روابط متعدد با مردان دیگر. دکتر یک چیز را به هر دوی آنها به شیوههای مختلف میگوید که تنها راه یافتن معنای زندگی مواجه و صلح درونی با خودت است. همه این روابط و اتفاقات در متن به صورت دیالوگ و طنز بوده که در نمایش هم این چنین اجرا شد. این موضوع مواجهه با خود، تنها مربوط به جامعه فرانسه یا اروپا نیست بلکه در خود ایران به شیوه ایرانی اش هم هست، ترس از مواجه شدن با خود که یک موضوع عمومی است. متن بیشتر روی همین پایه میچرخد البته موضوعات دیگری مثل نیاز جنسی و مسئله والد فرزندی هم مطرح است.
انتهای پیام/