خبرگزاری فارس ـ گروه تئاتر؛ زهره سعیدی: از دوران جنگ تحمیلی ایران و عراق تا کنون یکی از گونههایی که در هنر ما ایجاد شده،گونه هنری دفاع مقدس و مقاومت است که این در تئاتر ما نیز چون جریان تئاتر انقلاب و دفاع مقدس یا تئاتر مقاومت شکل گرفته و جزو نمایشهای مذهبی هم طبقهبندی میشود هر چند این طبقه بندی شاید خیلی مبنای علمی هم نداشته و تفاوتهای زیادی بین نمایشهای دفاع مقدس و مذهبی وجود داشته باشد.
در دهه اخیر شاهد هستیم که بخشی از این کارها سفارشی و بخشی دیگر نیز نمود زیادی در جامعه به ویژه شهرهای دیگر پیدا نکردهاند، بخشی از کارهای میدانی توانسته مردم را جذب خود کند اما به لحاظ صحنهای شاهدیم که خیلی این دست کارها مورد اقبال عموم و حتی انگیزه نمایشنامهنویسان برای نگارش کارهای جدید نبوده است، هر چند که دفاع مقدس ما اقیانوسی است که شاید یک قطره از آن نیز هنوز برداشت نشده باشد.
بخشی از انتظارات برای برآورده کردن این توقعات مربوط به انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس در عرصه نمایشی میشود که خیلی هم در این سالها فعال ظاهر نشده است. در زمینه آسیبهای نمایشنامهنویسی تئاتر دفاع مقدس ، برخی مسائل و مشکلات جشنوارههای تئاتری چون تئاتر مقاومت و مشکلات نمایشنامهنویسان و کارگردانان تئاتر به مناسبت هفته دفاع مقدس میزگردی در خبرگزاری فارس تشکیل شد.
در این میزگرد محسن سلیمانی فارسانی؛ نویسنده، کارگردان و بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون کشور و رئیس انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، مهرداد رایانی مخصوص، استاد دانشگاه، نویسنده و کارگردان تئاتر، مدیر دفتر انتشارات و پژوهش اداره کل هنرهای نمایشی و علیرضا حنیفی نویسنده و پژوهشگر تئاتر و پیشسکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون حضور داشتند که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
*در عرصه نمایشنامهنویسی مقاومت و دفاع مقدس، برخی صاحبنظران ما معتقد هستند که نسبت به دهههای ابتدایی انقلاب افول کردهایم، در این زمینه نظر شما بزرگواران چیست و اگر اینطور است علت چه چیز میتواند باشد که در صورت رفع آن بتوان انگیزه را در نمایشنامهنویسان برای ارتقای این عرصه بالا برد؟
سلیمانی فارسانی: در ابتدا ایام گرامیداشت هفته دفاع مقدس را تبریک عرض میکنم هر چند که مصادف با ایام سوگواری آقا اباعبدالله (ع) هم شده است. خوشحالم این فرصت پیش آمد که در خدمتتان باشم تا در حوزه مجموعه دفاع مقدس و مقاومت گپوگفتی با خروجی خوب داشته باشیم.
برای پاسخ به پرسش شما ما باید قدری به قبل بازگردیم و بررسی کنیم که چگونه نمایشنامهنویسی دفاع مقدس به وجود آمد. با شروع جنگی که ناخواسته بود ، یک مرتبه ما وارد اتفاقی به نام جنگ تحمیلی و ناخواسته شدیم، حتی دفاع ما هم غیر سازمانی، مردمی و خودجوش بود، چون انقلاب اسلامی ایران تازه شکل گرفته و هنوز خیلی چیزها به انسجام و قوام نرسیده بود.
پس از این اتفاق به آهستگی هنرمندان مردمی توجه کردند که میبایست ادای دینی به این اتفاق کنند، بنابراین شروع به نگارش نمایشنامههایی که در ابتدا به آنها «صدام بازی» میگفتند،کردند و از این دست ادبیاتی بدون برنامهریزی شکل گرفت. این ادبیات تدریجا از شکل بداهه و غیر اصولی به شکل ادبیات نمایشی در حوزه تئاتر دفاع مقدس رسید.
پس از جنگ هنرمندان و کسانی که به نوعی دل در گرو این اتفاق داشتند، تلاش کردند ادبیاتی خلق کنند که ساختار و اسکلت درستی داشته باشد. از 31 شهریور سال 61 این اتفاق به خلق ادبیاتی انجامید که در نوع خود تازه بود ، دوستان اهل قلم یک مجموعه نمایشنامههایی را در این عرصه خلق کردند و این پایه ریزی خلق تئاتر زنده برای مخاطب بود.
حوزه تئاتر انقلاب و دفاع مقدس در جاهایی جلوهگیری خوبی داشته و یک جاهایی هم فرود بوده که باید آنها را بررسی کرد
حال قدری جلوتر بیاییم و بررسی کنیم که حوزه تئاتر انقلاب و دفاع مقدس فراز و نشیبهای زیادی داشت ، در یک جاهایی جلوهگری کرده و یک بخشهایی هم فرود داشته که به برخی از دلائل فرود آن هم چون عدم تفاهم بین قشر نظامی و هنرمند اشاره میکنم.
کسانی که سنگ بنای دفاع مقدس را گذاشتند خود نظامی بودند، مثل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و بنیاد شهید که هنرمندان را تشویق به کار کنند اما یک جاهایی تدریجا این عدم تفاهم نمود کرد، اینکه هنرمندان یک چیز میخواستند و نظامیان هم چیز دیگری، بعد آرام ممیزیها پیش آمد و بحث قدسی شدن مسائل جنگ تحمیلی باعث شد یک عده همه چیز را قدسی و فرازمینی ببیند و فرصت برای کار هنری در این عرصه کمتر شود و برخی متولیان به سمت شعار و کارهایی از این دست بروند.
حنیفی: امید که هیچ کشور و جامعهای درگیر جنگ نشود و صلح، پرچم دائم هر کشوری باشد. آنچه که شرط بلاغت بود، جناب سلیمانی درباره شروع ادبیات دفاع مقدس و فراز و نشیب آن گفتند، اما من آنچه از سوال شما برداشت کردم را توضیح میدهم. ما یک دهه در جشنوارههای دفاع مقدس تا جشنواره شش و هفت داشتیم که متون و کارهای خیلی خوبی رسید و یکی از علل آن هم این بود، کسانی که متولی جشنواره دفاع مقدس بودند، دوستان اهل ادبیات، نمایش و کار بودند.
یکی دیگر از ریشههای افول نمایشنامهنویسی عدم حمایت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و روایت فتح از نویسندگان شد. یک مدت کوتاهی این سازمانها از ارسال کتاب تا پیشنهاد تولید نمایش و چیزهای دیگر همراهی کردند، اما یک مرتبه این همراهی قطع شد و وقتی که این اتفاق افتاد نویسنده شهرستانی دیگر امیدی نداشت که حمایت بشود. من خودم شهرستانی هستم و از نخستین کسانی که زندگیام را سر کارهای دفاع مقدس گذاشتم، هنوز هم مینویسم و کار میکنم هر چند هم ناملایمتی ببینم اما باز هم کار میکنم.
این روزها وضعیت شفاف است و خیلی راحت میتوان نگاه تحلیلوار و عمیق به وقایع جنگ در عرصه نمایشنامهنویسی کرد
بعد از جنگ وضعیت نمایشنامهنویسی دفاع مقدس به دو بخش تقسیم شد یک گروهی در همان وضعیت شعارنویسی و صدام بازی و عملیاتهای خاص جبههها ماندند و در همان قالب کار کردند اما یک عده هم آن اتفاقات را نوشتند اما با تحلیل، که این هم یک مقداری با واکنشهای منفی برخی آقایان روبه رو شد اما الان وضعیت خیلی روشنتر از سابق است، یعنی میتوان نگاه تحلیل وار و عمیقتری به وقایع جنگ داشت.
رایانی مخصوص: بخواهم خیلی صریح در این زمینه صحبت کنم باید بگویم که به نظر من وضعیت تئاتر دفاع مقدس و نمایشنامه نویسی چندان نسبت به گذشته و در این دهه تغییر نکرده است. تولیداتی الان در این زمینه داریم، بنیاد نشر و حفظ آثار دفاع مقدس هر ساله فکر میکنم بالغ بر بیست تا سی نمایشنامه چاپ میکند و آقای سلیمانی و بنده هم دست اندرکار آن هستیم. این فقط یک بخش کار است که مکتوب ارائه میشود اما در حوزههای دیگر یک فخری برای سازمانها و مراکز است که در این زمینه اقدام کنند.
جدا از اینکه برخی از نام دفاع مقدس سوءاستفاده کرده ، کارهای نامناسبی را منتشر میکنند اما بقیه کارها خوب هستند، اخیرا آقای شهرام کرمی هم به ما ابلاغ کردند که باید چنین کاری را انجام دهیم. منتها خارج از این بحث کیفی باید درنظر بگیریم که آنچه ماندگار است، کیفیت کارها میشود، باید بگردیم دنبال اینکه چند کار کیفی ماندگار انجام دادیم که ماندگار شده و سالهای بعد حتی در مدیومهای مختلف از آنها استفاده کردهاند؟ یعنی مثلا نمایشنامهای آمده به کار صحنهای رسیده بعد مدیوم آن تغییر کرده، عروسکی شده یا به تئاتر تلویزیونی تبدیل شده است. این نوع تولیداتی که توانستند به جشنوارههای مختلف بروند و زنگهایی را به صدا درآورند، باید مورد توجه قرار دهیم.
از طرف مرکز هنرهای نمایشی هم به ما ابلاغ کردند که باید کارهایی در عرصه دفاع مقدس و نمایشنامهنویسی تولید کنیم
این سوال را باید جواب دهیم که مثلا در کشورهای دیگر چون نروژ در این سالها چند ایبسن تا به الان خلق شده یا چند شکسپیر و بن جانسون آمدهاند؟
اگر بهترین کشورهایی که در حوزه نمایشنامه نویسی طراز اول هستند را در نظر بگیریم، با قاطعیت میتوانم بگویم که اینها در کل عمرشان تا الان شاید چهار تا پنج نمایشنامه نویس خبره نداشتهاند و برخی حتی یک نفر را هم ندارند! اما من ادعا میکنم که در عرصه نمایشنامه نویسی چندین نویسنده خوب تربیت کردیم و حتی طراز اول هم میتوانیم آنها را بنامیم.
باید این را در نظر بگیریم که از عمر ژانر تئاتر دفاع مقدس تنها سی سال میگذرد، در حالیکه از جنگهای جهانی اول و دوم حدود هشتاد سال میگذرد. ما حتی اگر بخواهیم انبوه داشتههایمان را هم نگاه کنیم، بد نبوده است. نویسندگانی چون آقای سقائیان را داریم که چهار ـ پنج جلد کتاب از داشتههای جنگ خلق کردند بنابراین کم نبوده است! ولی این را قبول دارم که برخی کیفی نیستند بنابراین به لحاظ عددی ما کم نداریم اما بر کیفیت باید بیشتر کار کنیم.
*آقای رایانی شما خودتان آخرین کاری که در عرصه دفاع مقدس نوشتید، چه زمانی بوده است؟
رایانی مخصوص: خیلی زمان زیادی است، البته دارم ولی الان حضور ذهن ندارم، خاطرم بیاید حتما به شما خواهم گفت.
سلیمانی فارسانی: یک نکتهای را باید در عرصه کمیت و کیفیت کارها اشاره کنم. ما در همین بنیاد حفظ آثار که بنده افتخار داشتم در کنار دکتر رایانی مخصوص و ایرج افشاری اصل حدود بیش از صد و سی تا چهل نمایشنامه را خواندیم و سی و اندی هم به چاپ رسید، همین الان هم دوستان در حال جمع آوری کارها هستند تا باز در پایان امسال کارها به چاپ برسد.
الان هم ما مجموعهای به نام «در پی عشق دویدن» منتشر کردیم که دکتر نصرالله قادری کار کردند مجموعهای از تعدادی نمایشنامهنویسان این عرصه است. البته این را هم باید بگویم که همین الان نباید بگوییم ما به سطحی رسیدیم که دیگر کفایت میکند درحالیکه ما اندازه مطالبه گری هنرمندان تولید کم داریم یعنی ما الان در مقابل گنجینه هشت سال حماسه و دفاع نشستیم که اگر غلو نکنم هر روزش باید نمایشنامهای منتشر کنیم.
امروز ما مقابل گنجینه هشت سال حماسه و دفاع نشستهایم که اگر غلو نکنم هر روزش قابلیت یک نمایشنامه را دارد
یک بخشی از مشکلات باز میگردد به اینکه خیلی از جوانان ما پس از جنگ، آن معرکه را لمس نکردند و بیشتر براساس تخیل خود و بخش ناقصی از شنیدهها و دیدهها نمایش خلق میکردند، بخشی از این کارها یا به بی انصافی محتوایی میرسید ، چون بن مایه حماسه را درک نکرده بودند، در صورتی که همین الان ما آنقدر رمان داریم که هنوز از آنها برای دفاع مقدس ایدهبرداری نکردهایم و خیلی روایتهای متقن و بدون شک و شبهه هستند.
خود انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس یک دهه قبل در طی سفرهایی که برای هنرمندان برگزار میکرد و برخی دوستان هم حضور داشتند، با راویان و فرماندهان نویسندگان را روبرو میکرد که هم از نظر عینی و ذهنی با فضای حماسه، دفاع مقدس و جنگ آشنا میکردند و بعد آثاری خلق میکردند که بی نقص بود.
اما عدم استمرار این تجارب خوب باعث شد این رونق و فرازی که ما داشتیم دچار تزلزل شود. بخشی از این مشکلات به بودجه و مسائل سخت افزاری باز میگردد و بخشی هم به دلیل اینکه متولیان امر باید آنقدر باور میداشتند و دغدغه مند به این موضوع نگاه میکردند که این فاصلهها کمتر میشد، اما متأسفانه چون سیستم تعریف شدهای نداشتیم و معمولا کارها قائم به فرد بود، مسائل و طرحها سلیقهای میشد.
*مثلا منظورتون چه دست کارهایی است؟
به طور مثال ما در یک موقعیتهایی نمایشهایی خلق میکردیم که آنقدر دشمن را زبون و بدبخت قلمداد میکردیم که یک عده میگفتند اگر دشمن این اندازه بدبخت بود، چرا جنگ هشت سال طول کشید؟ اما واقعیت اینطور نبود ما دست خالی بودیم و آنها یک دنیایی پشتشان بود، آنچه دفاع ما را زیبا کرد، ایمان و اعتقاد جوانان ما بود و هر برگ این ایمان نمایشنامهای برای ما میشد.
امیدوارم با همتی که متولیان امر دارند دو مرتبه کارها به قبل بازگردد. یکی از بسترهای ظهور و بروز نمایشنامهنویسان دفاع مقدس همین بستری بود که جشنوارهها فراهم میکردند، اینکه دو ـ سه سال بین یک جشنواره وقفه میافتد، دیگر هنرمند ویترینی برای ارائه هنر خود نمیبیند و به این توجه میکند که قضیه جدی نیست، همینها باعث میشد که بخشی از هنرمندان ما به گرایشهای دیگر روی بیاورند حال درباره جشنوارهها بیشتر صحبت میکنیم.
*آقای حنیفی در ادامه بحث نمایشنامه نویسی و نقاط قوت و ضعف آن بفرمایید دیگر چه عللی باعث کم رغبتی هنرمندان به سمت اجرای کارهای نمایشی دفاع مقدسی است؟ حال ما در این عرصه بهرحال نمایشنامههای خوبی هم از سوی یک عده میبینیم اما اینکه این کارها به صحنه برسند، کمتر در طول سال دیده میشود. به نظر شما علتش چیست؟
حنیفی: مشکل عمده شاید به شکلی عدم تمکین مالی هنرمندان باشد که ضربه سنگینی به کارها میزند من الان سالهاست در شورای نظارت به بازبینی کارها میپردازم ، قبل از عید حدود 46 نمایشنامه از کارهای کمدی را بازبینی کردیم ، این کارها شبی 300 تماشاچی با بلیت 50 - 60 هزار تومان دارند ، علتش هم این است که مردم این شادی و تفریح را میخواهند با اینکه خیلی از این کارها رسما هزلیات است و نمایش نیست!
خیلی از کمدیهای شبانه ما هزلیات است و در واقع نمایش نیست اما مردم به تماشای آنها علاقه دارند!
اما از سوی دیگر هم ما فرهنگی به نام فرهنگ هشت ساله جنگ داریم که آقای سلیمانی درست گفتند، هر روز و هر ساعتش میتواند یک نمایشنامه باشد و من به این حرف ایمان دارم که هر لحظه و ثانیه آن میتواند یک نمایشنامه شود.
من مثالی میزنم از سربازی که ترخیصیاش به واحد آتشبار منطقه آمد، نامه را به او دادند و افسر به او گفت که زودتر برو، چند روزی است اینجا ساکت است، او هم گفت یک لباسم مانده این را بشویم و بروم، در یک لحظه که برود و این لباس را نزدیک تانکر آب بشوید، خمپاره شصت به او خورد و شهید شد. حالا همین سرباز میتواند چقدر قصه داشته باشد، او نامزد و پدر و مادر داشته و چقدر برایش نقشه داشتهاند. چقدر بر روی همین موضوع میتوانیم کار کنیم.
این را باید بدانیم که هر کار فرهنگی هزینه دارد، مردم زمان جبهه ببینید چطور بودند، پیرزنی که در تبریز تمام زندگیاش چند تخم مرغ بود و آن را به جبهه تقدیم کرد، الان هم دولت و ارگانها موظف هستند که به شکلی این واقعه فرهنگی را حمایت کنند. الان نمایشنامهنویسها و کارگردانهایمان به تحلیلهای انسانی درستی از جبهه و جنگ رسیدند، به نظرم دیگر کمی دیر است که شروع کنیم برای جبران این دیرکرد باید ارگانهای ذی ربط حمایت کنند آنقدر این کارها را تکرار کنیم که در جامعه جا بیافتد.
حدود هشتاد سال از جنگ جهانی اول و شصت سال از جنگ جهانی دوم میگذرد، ولی غرب هنوز فیلم میسازند چون میخواهند تاریخشان فراموش نشود، ما خودمان تاریخ ساز بودیم ولی الان بی اهمیت به این موضوعات شدهایم باید در این زمینه بیشتر کار کنیم. دکتر رایانی و سلیمانی گفتند که این تعداد نمایشنامه هر ساله چاپ میشود، پس چرا منه نمایشنامه نویس کهنه کار از اینها خبر ندارم؟ بهرحال از ماست که برماست، ما خودمان هم باید هوای هم را داشته باشیم.
*آقای رایانی، آقای حنیفی اشاره کردند به بحث حمایت، ما الان کارهایی را میبینیم که شاید حمایتی از سوی سازمان یا نهاد خاصی هم نشدهاند اما در عرصه دفاع مقدس و جنگ توانستهاند به خوبی جلو بروند و تماشاگر زیادی هم داشته باشند مثلاً کارهای دفاع مقدسی حمیدرضا آذرنگ یا ایوب آقاخانی که همین الان هم بر صحنه تئاتر شهر است، در این زمینه چطور شما تحلیل میکنید آیا سفارشی نویسی یا حمایت گری از کارها باعث افول مخاطب این دست کارها نمیشود؟
رایانی مخصوص: به نظر من اصلاً سفارشی نویسی بد نیست، داستایوفسکی وقتی جنایات و مکافات را مینوشت گرسنه و دانشجو بود، یک نفر گفت از او حمایت میکند و پول هم به او میدهد ، بنابراین شروع به نوشتن کرد، اصلا منشأ شکل گیری این رمان پول در آوردن برای او بود و بعد شاهکاری خلق شد که همواره از آن استفاده و الان هم از آن یاد میکنیم.
بنابراین سفارشی نویسی مشکلی ندارد. حال فرض هم کنیم مهم باشد، من الان داشتم حساب و کتاب میکردم که 33 استان ما داریم، 12 اجرا اگر در سال هر کدام از اینها داشته باشند ، یعنی ماهی یک اجرا در هر کدام 396 نمایش در سال میشود، این را من میانگین حساب کردم که برای هر کدام 50 میلیون تخصیص داده شود، البته در شهرستانها هزینه هم خیلی کمتر از این میشود که جمع این هزینهها نزدیک به دو میلیارد تومان میشود، اینکه ما هر ماه به شکل مستمر تئاتر دفاع مقدس داشته باشیم، این اندازه نیاز به هزینه است.
حال یک رقم دیگر هم به شما بدهم که رو گذرپل صدر 140 میلیارد تومان و زیرگذرش هزار و دویست میلیارد تومان ، حال شما ببینید من برای اجرای هر ماهه نمایش دفاع مقدسی در تمام استانها برآورد دو میلیارد تومان را کردم که در برابر کارهای دیگر ما رقمی محسوب نمیشود! این را جلوی هر کسی که در کار برنامه و بودجه باشد بگوییم همین را میگوید، من نمیدانم چرا چنین کاری انجام نمیشود؟ هر جا هم میروم سعی میکنم این را مطرح کنم و امید داشته باشم که بشود، اگر اینطور شود هنرمندان تلاش میکنند نمایشنامه بنویسند، کار کنند و خودشان هم خود را اصلاح کنند و دیگر لازم نیست که ما برای تئاتر دفاع مقدس نسخه بنویسیم.
وقتی بستر کاری را نداریم ، نمیتوانیم توقع کیفی داشته باشیم، فقط جرقهها را میبینیم مثل آقای آذرنگ و دیگران! ولی اگر جریان مستمر باشد رقابت و کیفیت زیاد میشود و هیچ کس هم نمیخواهد کسی را محکوم کند بلکه خودش ، خودش را اصلاح میکند، آن زمان میتوانیم سراغ ایبسنها و استرینبرگها برویم و توقع هم داشته باشیم که حال با این هزینه چرا کارها اینطور است؟ به نظر من این اتفاق با یک زیرساخت خوب امکان پذیر است، در این صورت میتوانیم این دو میلیارد را هزینه کنیم!
من اخیرا شنیدم که چهل میلیارد پول ساخت «شبی که ماه کامل شد» کاری از نرگس آبیار شده است، خب این که دو میلیارد برای کل کشور است؟! واقعا شوخی میکنیم و ما درباره چه چیز صحبت میکنیم، یک فیلم چهل میلیارد هزینه ساختش میشود درحالیکه تولید تئاتر برای طول سال کل استانها با دو میلیارد تأمین میشود، کلی آدم سرکار میروند و کلی هنرمند انگیزه میگیرند و مردم هم از این امر بهره مند میشوند.
*آقای سلیمانی انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس در این زمینه نمیتواند کاری انجام دهد؟ خیلیها گله دارند که انجمن در این سالها خیلی فعال نبوده،کارهای زیادی تولید نکرده و نتوانسته آنگونه که شایسته است موفق ظاهر شود.
انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس روزگاری را سپری کرده که خیلی خوب بوده ما هم به امید خدا سعی میکنیم باز هم آن روزهای اوج را بدست بیاوریم، اما موانعی وجود دارد که بحث اعتبار یکی از آنها است باید کسانی که تخصیص بودجه برای ترویج فرهنگ حماسه و دفاع مقدس دستشان است، واقع بینانه با قضایا روبرو شوند.
نکته آقای رایانی بسیار بدیهی و شفاف است شما فرض کنید یک تئاتر تا بخواهد ساخته شود، تهیه کننده یا کارگردان میگوید کارش دویست میلیون تومان هزینه دارد من هم میگویم با توجه به اینکه تا پایان سال را باید در نظر بگیریم میتوانم یک پنجم این پول را در اختیارت بگذارم، خیلی هنرمندان بنا به احساسی که برای ادای دینی به این عرصه دارند، این کار را انجام میدهند و با همین حداقل پول با کیفیت کار میکنند ما نمونه داشتیم که اصلاً پولی داده نشده و فقط برای گروه سالن در اختیار گذاشتیم و آنها هم آمدند و کار کردند، اما اینکه ما این روند را تا چه زمانی میتوانیم، ادامه دهیم، جای سوال دارد؟
از منظر دیگر متولی تئاتر کشور هم ما نیستیم ما بخش موضوعی را با حداقلها کار میکنیم اما هنرمند از ما مطالبه گر است و انتظار دارد که عیار کارش را با مانع تراشی پایین نیاوریم.
برای سال آتی برنامه داریم تغییر و تحولاتی در بودجه تئاتر انقلاب و دفاع مقدس بدهیم
حال بنا براین داریم که در سال آینده یک تغییر و تحولاتی در بودجه تئاتر انقلاب و دفاع مقدس ایجاد شود. الان جشنواره هفدهم تئاتر انقلاب و دفاع مقدس را در پیش داریم. همین رقمی که آقای رایانی میگویند، اگر همین پول را به ما داشته باشیم ما جشنواره را هر سال برگزار میکنیم، چون الان دو سالانه است.
هفدهمین جشنواره تئاتر مقاومت و دفاع مقدس تا ماه آینده فراخوانش اعلام میشود، تلاش داریم بستری را برای ارائه متون هنرمندان در سراسر کشور فراهم کنیم تا کارها به اجرا برسد.در حوزه انتشارات و نمایشنامه هم تلاش میکنیم براساس همین رمانها هنرمندان را تشویق کنیم تا ایده و نمایشنامه خلق کنند.
اما من از همین جا و این تریبون استدعایم از متولیان حوزه تئاتر انقلاب و دفاع مقدس این است همانطور که مقام معظم رهبری اذعان و باور دارند که ما تئاتر دفاع مقدس را هر چه کردهایم باید صد برابرش کنیم، ما هم توجه کنیم. حضرت آقا به وجود تئاتر و سازنده آن ایمان و باور دارند، من امیدوارم یک روزی مسئولان، متولیان و فرماندهان ما در ردههای فرهنگی و هنری که دست اندرکار این اتفاق هستند به این باور برسند که اگر این اتفاق بیافتد، دیگر هنرمندان ما این همه دغدغه حداقلها از نظر سخت افزاری را ندارند.
*در ارتباط با جشنوارههای تئاتر هم شما یک اشارهای کردید، با توجه به هزینههای چند میلیاردی که این جشنواره مقاومت و دستاوردهایی که داشته، آقای سلیمانی به نظر شما اجرای جشنواره بیشتر اولویت دارد تا اجرای کارهای صحنهای در تهران و شهرستانها؟ اصلا آن اندازه که باید این جشنواره دستاوردی داشته است؟
سلیمانی فارسانی: ببینید جشنواره اساسا باید محلی برای خلق آثار جدید شود، وقتی این آثار خلق شود میتواند قبل از ورود به جشنواره اجراهای عمومش را برود و در سراسر کشور دیده شود و بخشی از اینها هم میتواند بعد از جشنواره مستمر به صحنه بروند. خود جشنواره فی نفسه بد نیست برنامه ریزی که برای آن باید بشود تا تولید جدیدی داشته باشیم، خیلی مهم است.
سیاست انجمن تئاتر انقلاب برای جشنواره این است که آثار جدید از نمایشنامه تا اجرای تئاتر خلق شود که بتواند به شکل فراگیر در سراسر کشور به منصه ظهور برسد اما اینکه اگر صرفا یک شو یا جشنوارهای باشد در حد اینکه ما بیایم و چهار عکس یادگاری بگیریم هیچ اتفاقی نمیافتد. مطمئنا خیلی هنرمندان شاخصی که در این جلسه از آنها یاد شد اینها در همین جشنوارهها معرفی شدند اما همین دوستانی که از دل جشنوارهها به شکوفایی رسیدند، از ما فاصله گرفتند، همین هم نیاز به آسیب شناسی درست دارد.
اگر صرفا جشنواره اینطور برگزار شود که یک شویی برگزار و چند عکس بگیریم و برویم،هیچ اتفاقی برای تئاتر ما نمیافتد
شاید با این حرف برخی دوستان خرده بگیرند،خیلی از همین کارها و نمایشنامهها امروز در دل مردم جایگاه ویژه پیدا کردند، اما به دلیل برخی بی مهریها هنرمندانشان ازاین فضا فاصله گرفتند، چون حاضر نبودند انتقادها و چالشها را بپذیرند، ما در این عرصه باید انتقاد پذیر باشیم و با حوصله جوابگوی هنرمندان باشیم.
*آقای حنیفی در ادامه بحث سفارشی نویسی نظر شما را میخواستم بدانم که به نظرتان سفارشی کاری در عرصه دفاع مقدس باعث کم شدن مخاطب این حوزه نمیشود؟
حنیفی: خیر، من هم با این امر موافق نیستم، چرا که سفارشی نویسی باید صورت بگیرد وقتی ما یک عده افراد را داریم که میتوانند بنویسند، چه اشکالی دارد که به اینها سفارش کار دهیم تا روی وقایعی خاص کار کنند. الان من یک گله هم از آقای سلیمانی دارم که این همه نمایشنامه نوشته شده ، آیا کسی توانسته درباره قصر شیرین چیزی بنویسد؟ من این نمایشنامه را آوردم ولی کسی از آن حمایت نکرد!
رایانی مخصوص: من این را هم اضافه کنم که سینمای هالیوود که شاید ما به لحاظ محتوایی با آن هم راستا نباشیم اما این را نمیتوان انکار کرد که براساس همین سفارشی نویسی جلو میرود. حتی در کشورهایی که مهد تئاتر هم هستند در اتاق فکرشان که دراماتورژها نشستهاند، به مضامین مختلف فکر میکنند تا درباره آنها کار کنند و سفارش بدهند.
*پس چرا در کشور ما اینطور جا افتاده که کار سفارشی حتماً کیفیت ندارد و بدرد نمیخورد؟
رایانی مخصوص: ببینید مشکل چیز دیگری است یک مقدار این هم قابل بحث است اینکه منِ رایانی آیا لزومی دارد که حتما به ارزشهای دفاع مقدس باور داشته باشم یا خیر و درباره آن بنویسم؟ دوم من که میخواهم بنویسم، پول بیشتر برایم مهم است یا کسب اعتبار و چیزهای دیگر؟ سوم آنچه من مینویسم با گذشته و روابط بیرونی و درونی من ارتباط خاصی دارد یا نه؟
درباره پاسخ به این پرسشها اتفاق نظری هم بین ما وجود ندارد، چون ماهیت علوم انسانی به این اختلاف است، اینطور نیست که این را بگوییم و ولاغیر! تنها شریعت خداوند و معصومین را داریم که مطلق هستند و بقیه چیزها اساسا برایمان قداست صد در صد ندارد و درباره بقیه چیزها میتوانیم بحث کنیم، برای همین است که مدام آراء مختلف ساخته میشود و در حال بازسازی در عرصه علوم انسانی هستیم.
اتفاقا یکی از چیزهایی که ما نیاز داریم مدام به آن برگردیم این است که تئاتر دفاع مقدس در سال 1398 چه تعریف جدیدی دارد؟ با این آراء جریان تئاتر دفاع مقدس خود را بازنگری کرد و در یک دوره حتی به تئاتر مقاومت تغییر نام داد. بنابراین درباره سفارشی نویسی هم باید گفت که اگر این سه سوال را مطرح کنیم،میتوان به سفارشی نویسی فکر کرد.
من اعتقادم این است فردی که در ایران بدنیا آمده حتی کسانی که بعد از جنگ بدنیا آمدهاند، تحت تأثیر این واقعه هشت ساله هستند چون پدر و مادر ما تحت تأثیر آن بودند ، کسی که در مواجهه با این هشت سال بوده، نمیتواند در برابر جنگ بی تفاوت باشد، باید اثر خلق کند. بنابراین نمیخواهم دامنه تئاتر دفاع مقدس را محدود کنم.
از سوی دیگر از یک سری همکارانم این توقع را دارم که پاسخ دهند وقتی که یک نفر حرفهای کار میکند و پول هم میگیرد، بفرمایند ایرادش چیست؟ یک زمانی دهه شصت ما میگفتیم میخواهیم تئاتر حرفهای کار کنیم و پول هم میخواهیم، همه تعجب میکردند! خب بهرحال درآمد هم ما لازم داریم، اگر درآمد یک فردی از این طریق تأمین شود او به چیز دیگر فکر نمیکند و کارش کیفی میشود اما اگر من بخواهم به ده تا مسئله دیگر هم برای پول درآوردن فکر کنم ، شرایط سخت میشود.
*آقای رایانی درباره جشنواره هم نظرتان را بگویید؟ به نظرتان جشنواره مقاومت ضرورت اجرا دارد یا خیر؟
ببینید به دو شکل میتوان به این جشنواره نگاه کرد، نخست اینکه تا به حال شرایط به چه صورت بوده است اینکه بخواهیم خود را نشان دهیم و بگوییم این بضاعت و توانایی ما است و بخواهیم یک شو اجرا کنیم. من یکی از آرزوهایم این است که جشنواره تئاتر مقاومت و دفاع مقدس که هفده دوره آن هم برگزار شده، برگزیدههای دوره آخر را هم دو مرتبه اجرا دهند، اینکه ما قبلا چه کسانی را داشتیم و دو مرتبه بازتولید از آنها کنیم و خبرنگار و پژوهشگر و ... به این امر پی ببرند که ما در حال بازنگری در کارها هستیم، متأسفانه این اتفاق نمیافتد چون پول لازم دارد.گفتنش شاید ساده باشد اما واقعیت مسئله مالی است.
نکته دوم هم این است که کار تولید محور باید باشد، چون جشنواره تئاتر دفاع مقدس نیاز به روح تازه دارد، این جریان برای اینکه ما بخواهیم به آن انرژی، و رویکرد جدید ارائه دهیم باید تولید دهیم.
*در ارتباط با تله تئاترهای تلویزیونی که ظاهرا هم دیگر اصلا نداریم، توضیح دهید ما در گذشته تله تئاترهای خوبی تولید میکردیم ولی الان مسئول این بخش کیست و چه کار باید کرد؟
رایانی مخصوص: بله متأسفانه تعطیل است، من نمیدانم بودجه تله تئاترها چقدر است فکر میکنم خیلی زیاد باشد، حدود هفت ـ هشت هزار میلیارد تلویزیون دارد اما سهم تئاتر کجاست؟ صدا و سیما باید جواب دهد. آقای ضرغامی این اواخر وقتی دید هزینه تولید خیلی بخشها زیاد است، تئاتریها را صدا کرد و با آنها نشست گذاشت، یادم میآید خیلیها چون آقای راد و زنجانپور بودند ، ضرغامی آنجا متوجه شد که به جای تله فیلم به سمت تله تئاتر برود و این گرایش را پیدا کرده بود که دیگر متأسفانه بعد هم کامل جمع شد.
حنیفی: من هم خودم تله تئاتر کار کردم و هم چند تا از کارهایم در شهرستانها کار شده، شبهای بارانی، قطار جنوب، پیراهن هزار یوسف، ابوغریب تا غربت که در شهرهای مختلف اجرا رفتهاند. من برای رادیو فقط در تهران 650 نمایشنامه دفاع مقدس نوشتم.
سلیمانی فارسانی: یک بخشی از جشنواره دفاع مقدس ما در گذشته تله تئاتر بود که واقعا تولیدات جدید در آنجا خلق میشد، خود آقای رایانی چند بار جایزه گرفتند . مخاطب ما دسترسی به خیلی تئاترها در تهران ندارد، از طریق تلویزیون میتواند خیلی از این تئاترها را تماشا کند. من خودم افتخار داشتم در یکی از تله تئاترهای آقای رایانی بازی کردم و اینها واقعا خاطره انگیز هستند.
ما در یک دوره به چه سمت و سویی میرفتیم، جشنواره تئاتر بینالمللی مقاومت با گرایشها و بخشهای کودک و نوجوان، عروسکی، تله تئاتر، رادیویی و در واقع یک مجموعه خیلی متنوع، خوب و حتی جشنواره منطقهای هم برگزار میکردیم و خیلی کارها فراگیر بود که متأسفانه باز به دلائل مختلف که عمده آن هم پول است، به نتیجه نرسید.
من یکی ـ دو روز پیش رادیو بودم و آنجا هم گفتم همانطور که نیرهای مسلح بُرد موشکیشان به اندازهای رسیده که اقتدار نظامی ملت ما را به منصه ظهور رسانده، امیدوارم یک روز برسد که اقتدار فرهنگی و هنری ما هم به برد موشکهای ما برسد.
رایانی مخصوص: من سال گذشته به اسلوواکی رفتم آنجا در سمیناری درباره جنگ شرکت کردم، من درباره تئاتر دفاع مقدس صحبت کردم و ادعا کردم که ما ژانری در ایران داریم که همه مؤلفههای محتوایی و شکلی جنگ و دفاع را دارد که میتواند در صورت خوب مطرح شدن، جهانی باشد. آنها هم خیلی پیگیر بودند که چطور ژانری است و خیلی کنجکاو سوال میکردند.
اگر ما ده سفیر از تئاتر دفاع مقدس به دنیا بفرستیم و به دنبال این نباشیم که خیلی سریع نتیجه بگیریم و یک برنامه دراز مدت داشته باشیم و انجمن دفاع مقدس هم از آنها حمایت کند خیلی اتفاقات حل میشود. کار تئاتر دراز مدت و طولانی مدت است و اساسا کارهای دفاع مقدس نیاز به زمان دارند و آنی به نتیجه نمیرسند.
*نکته آخر هم درباره تماشاخانه سرو و کم کاریاش در این سالها میخواهم از آقای سلیمانی بپرسم الان شرایط را برای این تماشاخانه چطور میبیند ، به نظرتان نباید بیش از اینها تماشاخانه با ظرفیتی که دارد کار تولید کرده و هنرمندان را درگیر کند؟
سلیمانی فارسانی: من خیلی خلاصه در این زمینه توضیح دهم با توجه به اینکه فرصت نیست، تماشاخانه سرو به عنوان مرکز تخصصی تئاتر انقلاب و دفاع مقدس فعال است. امیدواریم دستگاههای همسو حتی مرکز هنرهای نمایشی که همیشه ما را همراهی کردند، در خیلی موارد دیگر هم این همکاری را تداوم دهند.
در طول شش ماه ابتدایی سال درب این تماشاخانه هر روز به روی هنرمندان باز بوده و کارها اجرا شده یا اجرای صحنهای یا نمایشنامهخوانی همین الان که خدمتتان عرض میکنم، تماشاخانه پشت دیوار عمارت کار آقای حمید ابراهیمی با نگاهی مذهبی در حال اجرا است و من این تماشاخانه را غیر فعال نمیبینم.
انشاءالله در طول سال هم همه این برنامهها را داریم، من اگر بخواهم خیلی مختصر عرض کنم ما سه رپرتوآر نمایشنامه خوانی اجرا رفتیم از همین کتاب در پی عشق دویدن نمونهاش است که با حضور آقای سیروس همتی، حمید اصغری توتماج، علی برجی و خود آقای حنیفی اجرا شده است.
انتهای پیام/