اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

از قهرمان نامیدن کهنه سربازان آمریکایی دست بردارید

به کهنه سربازان نگویید «به خاطرخدماتتان از شما متشکریم». وقتی آنها ادعا می کنند که برای آزادی و دمکراسی شما جنگیده اند، وانمود نکنید که با آنها موافقید. علنا با کسانی که این روایت را ترویج می کنند مخالفت کنید.

از قهرمان نامیدن کهنه سربازان آمریکایی دست بردارید

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: دن کرنشاو سناتور جمهوریخواه در تقبیح سخنان سناتور برنی سندرز که گفته بود اگر دولت آمریکا توان مالی مراقبت از کهنه سربازانش را ندارد نباید جنگی راه بیندازد، پستی ارسال کرده که از همان لحظات اول در توئیتر دست به دست شده است.

کرنشاو در توئیت خود نوشت: «دیدن برنی که در تلاش برای جلب آرای گروه های مختلف به آنها خوش خدمتی می کند همیشه اشمئزاز مرا برانگیخته است، ولی این بار موضوع شخصی شده است. من به جنگ نرفتم تا تو از من مراقبت کنی برنی. من به جنگ رفتم چون می خواستم به کشورم در زمانی که به من نیاز داشت خدمت کنم.»

این ترانه همراه با رقص «مرا ببین، من یک کهنه سربازم» خیلی به کرنشاو می آید، چون او یک تفنگدار پیشین نیروی دریایی است و در سومین ماموریتش در اشغال شرارت بار و غیرقابل توجیه افغانستان از سوی آمریکا، یک چشمش را در جریان انفجار یک وسیله انفجاری دست ساز از دست داده است. وقتی کرنشاو می گوید «من به جنگ رفتم تا به کشورم که به من نیاز داشت خدمت کنم» گرفتار توهم شده و دمیدن در این توهم این امکان را به او می دهد تا با این سخنان تبلیغاتی تهوع آور بر گفتمان عمومی سیطره پیدا کند، تبلیغاتی نظیر این تصور که ایالات متحده باید به جنگ همیشگی خود ادامه دهد، حتی بدون آنکه چندان اطمینان داشته باشد می تواند از کسانی که ماشین جنگی امپریالیستی جانشان را جویده و به بیرون تف کرده مراقبت کند یا نه.

دن کرنشاو به کشورش خدمت نکرده است. دن کرنشاو یک قهرمان نیست. دن کرنشاو در یک اشغال نظامی شرکت کرده که طی 18 سال جان ده ها هزار تن را بی آنکه هیچ منفعتی نصیب هیچ یک از آمریکاییان معمولی شده باشد گرفته است. تنها چیزی که کرنشاو در طول دوران حضورش در افغانستان به آن خدمت کرده، دستور کارهای ژئوپلتیک امپریالیستی سازمان های دولتی غیرپاسخگو و حاشیه های سود توانگرسالاران جنگی بوده، با این حال پس از بازگشت به کشور او توانسته است فداکاری خود را به عنوان یک تبهکار اجیر شده پرافتخار به سرمایه ای اجتماعی تبدیل کند که موجب انتخاب او در مجلس نمایندگان آمریکا و تصاحب یک تریبون مختص نخبگان برای او شده که از طریق آن می تواند تبلیغات جنگی اش را افاضه کند. همه به این دلیل که مردم قبول می کنند بر اساس این روایت به کلی مزخرف که کهنه سربازان جنگ آمریکا قهرمان هستند بازی کنند.

در آمریکا انسان بارها و بارها با این وضعیت رو به رو می شود: عوام الناس با یک قصه پریان به کلی عاری از واقعیت درباره قهرمانی و جنگ به خاطر آزادی، به عنوان دگمی که نمی توان آن را به پرسش گرفت برخورد می کنند و می پذیرند که با کهنه سربازان جنگی آمریکا با  اکرام و احترام برخورد کنند، با وجود این واقعیت که این سربازان انتخاب کرده اند وقت و انرژی شان را صرف چیزی کنند که به معنای واقعی کلمه غیرمفیدترین و ویرانگرترین کاری است که انسان ممکن است بتواند خود را وقف آن کند. آنگاه این اکرام غیرقابل به پرسش گرفتن، همواره به اهرمی برای تبلیغاتچیان جنگی تبدیل می شود تا از آن برای قلب واقعیت سلاخی های جمعی نظامی افتخار آمیزی استفاده کنند که  به سود هیچ کس نبوده و در همه جا جهان را به مکان بدتری تبدیل کرده است.

این روایت به شدت کنترل شده درباره کهنه سربازان آمریکایی به عنوان قهرمان همیشه، همیشه، همیشه برای پیشبردن تبلیغات جنگی مورد استفاده قرار گرفته و هرگز هیچ نتیجه ای که در خدمت بشریت باشد نداشته است. این محرکی است که به هیچ کس جز صاحبان قدرت نفعی نمی رساند. البته از کهنه سربازان باید مراقبت کرد و مراقبتی بسیار بهتر از وضعیتی که امروز دارند نیز باید از آنها به عمل آید، اما نه به این خاطر که آنها قهرمانند. بلکه به این خاطر باید از آنها مراقبت شود که آنها مدتی را در محیطی بسیار آسیب زا سر کرده اند و بسیاری از آنها که به خانه بازگشته اند آسیب های شدیدی را با خود به یادگار آورده اند که به منظور بازگشت دوباره به جامعه به شکلی سالم، به کمک های زیادی نیاز دارند. آنچه که آنها از سر گذرانده اند تراژدی هولناکی است که از این پس هیچ کس نباید آن را تجربه کند، نه چیزی باشکوه که افراد بیشتری برای ثبت نام کردن در آن از الهام بگیرند.

از نظر روانی این برای کهنه سربازان و خانواده هایشان بسیار راحت تر است که به این قصه پریان تداوم دهند که آنها، کسانی که به تسهیل امپریالسیم آمریکا کمک کرده اند، قهرمانانی هستند که کاری مفید و با معنا انجام داده اند، اما واقعیت این است که از جمله پیش شرط های ذهن بشر انتخاب راحتی روانی است و این یکی از مختصات منفی سیستم های عامل ماست که موجب سوگیری های شناختی غیرمفیدی می شود؛ این نقیصه ای است که ما باید بر آن غلبه کنیم نه فضیلتی که به آن دامن بزنیم. با ادامه دامن زدن به این نقیصه، شما تبلیغات جنگی را تسهیل می کنید و تبلیغات جنگی  از شالوده های لازم خود جنگ است. شما با تسهیل تبلیغات جنگی در ماشین جنگی مشارکت می کنید و قطعا به عنوان کسی که دست ها را به نشانه تسلیم بالا می برد و در جنگ های آن مشارکت می کند، فقط کمتر صادق هستید، چون همانطور که چهره کرنشاو نماینده گواهی می دهد، دست کم کسی که دست ها را بالا می برد، نوعی پوسته  واقعی را روی این بازی مرگبار می کشد.

مثل این است که کهنه سربازان با ما درگیر یک بازی  زنده اکشن در ایفای نقشی عجیب و غریب باشند که در آن وانمود به قهرمان بودن می کنند و بقیه ما وانمود می کنیم غیرنظامیانی قدردان هستیم که آنها برای حفظ آزادی ما جنگیده اند. اما از  تداوم این بازی با آنها به این شکل، مزخرفاتی مانند آنچه که در توئیت کرنشاو می بینیم به وجود می آید. تا جایی که کسانی برای لکه دار کردن خنده آور چهره بازیگران مخالف خود، روش زانو زدن هنگام خواندن سرود ملی کشور را انتخاب می کنند، همانطور که نشخوار کردن «از سربازانمان حمایت کنید!» را به یک «خفه شوی» مختصر به هر کسی که به حمله به عراق معترض بوده تبدیل کرده بودند.

در این بازی احمقانه، تسهیل کننده جنگ و در خدمت قدرتمندان مشارکت نکنید. به کهنه سربازان نگویید «به خاطرخدماتتان از شما متشکریم». وقتی که آنها ادعا می کنند که برای آزادی و دمکراسی شما جنگیده اند، وانمود نکنید که با آنها موافقید. علنا با کسانی که این روایت را ترویج می کنند مخالفت کنید. با «روز کهنه سربازان» و «روز گرامیداشت» به عنوان روزهای رنج و حقیقت گویی برخورد کنید، نه گرامیداشت و افتخار کردن. روایت های تبلیغاتی ستایش آمیزی که حول کهنه سربازان شکل گرفته اند، یکی از چرخ دنده های مهم در کارخانه رضایت سازی از ماشین جنگی محسوب می شود و  باید به این روایت ها به عنوان چیزهایی غیرقابل پوزش خواهی همچون روایت های تبلیغات جنگی درباره آنچه که در سوریه یا در مورد ایران انجام می شود حمله کرد. تبلیغاتی نظیر این توئیت دن کرنشاو که در سال 2018 نوشته بود:« آخرین حضور من در سوریه جنگیدن به خاطر حفاظت از مرزهایمان است که شایسته اعتبار و تایید زیاد است. اما جهان جای کوچکی است و هرج و مرج به راحتی گسترش پیدا می کند. ما به آنجا می رویم تا آنها به اینجا نیایند.»

شاید بگویید «اما کیتلین، در مورد کهنه سربازان جنگ جهانی دوم چه می گویی؟»

خب، بله، اما آنها اکنون در دهه نود زندگی شان هستند و شما احتمالا باید حرف هایی را به آنها بزنید که به هر حال دلشان می خواهد بشنوند. و در حالی که هنوز به این موضوع می پردازیم، آیا می دانید در تاریخ آمریکا تا کجا باید به عقب برگردید تا جنگی را در آن بیابید که بی شک کهنه سربازان به دلیلی منصفانه در آن جنگیده باشند؟ واقعیت این است که یافتن آخرین نمونه احتمالی  موجود از چنین جنگی در محدوده حافظه زنده، می تواند انگیزه لازم را برای مخالفت کردن با من در این موضوع به شما بدهد.

من نمی گویم که نسبت به کهنه سربازان بدرفتاری کنید و نمی گویم که کهنه سربازان انسان های بدی هستند، در واقع یکی از  ترسناک ترین بی عدالتی های مربوط به این جنگ های شرکتی این است که آنها بسیاری از بهترین و شجاع ترین جوانان را به آخر و عاقبت هایی به شدت مسموم و زیانبار مبتلا می کنند. خیلی از آنها صمیمانه به انگیزه کمک به اینکه دنیا را به مکان بهتری تبدیل کنند به صفوف نظامیان می پیوندند؛ همان انگیزه ای که جولیان آسانژ را به سمت ایجاد یک سایت افشای اطلاعات برای کمک به افشاگری در مورد ساختارهای قدرت غیرپاسخگو هدایت کرد، تنها تفاوت در این است که آسانژ از پشت مه تبلیغات حقایق را به وضوح دید و آنها نمی بینند. اما تکریم و قصه پریان باید کنار گذاشته شوند.

چیزی به نام قهرمان جنگی وجود ندارد. آنها فقط قربانیان جنگی هستند. وقت آن است که چشم ها را باز کنیم و وانمود کردن به چیزی خلاف این را کنار بگذاریم.

 

نویسنده: کیتلین جانستون ( Caitlin Johnstone) روزنامه نگار

منبع: http://yon.ir/A58Ev

انتهای پیام.

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول