به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «سفیان التل» نویسنده مطرح اردنی در یادداشتی برای روزنامه فرامنطقهای رای الیوم با عنوان «استراتژی جنگ میان آمریکا و ایران» نوشت، استراتژی خاص انقلاب ایران، آمریکا و رژیم صهیونیستی را از هر گونه اقدام نظامی علیه این کشور برحذر داشته است.
در این یادداشت آمده است: استراتژی یک اصل اساسی در برنامهریزی جنگ است و زمانی که یک پژوهشگر، تاریخ جنگ را دنبال میکند، میتواند استراتژی هر کشوری را در برنامهریزی برای جنگ قبل از ورود به آن را ترسیم کند. ایالات متحده آمریکا، همانطور که تا کنون ثابت شده است بر چند اصل اساسی اتکا دارد که مهمترینش را در ادامه میآوریم:
1- آمریکا خود را پایبند به قراردادها و منشورهای بینالمللی به امضا رسانده، نمیبیند و ورود به این توافقات را مقطعی میداند به گونهای که هر زمان بخواهد میتواند از آن خارج شود و حتی در صورت عدم خروج از آن خود را مقید به بندهایش نمیداند. نمونه های این بدعهدی آمریکا بسیار است و تازه ترینش خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران و درخواست آن برای مذاکره جدید با مقامات تهران است. همان گونه که قبل از این هم از توافق آب و هوایی پاریس خارج شد؛ توافقی که پس از سالهای متمادی برگزاری کنفرانسهای متعدد در سال 1995 به امضای آمریکا رسید. نمونه دیگر، خروج آمریکا از پیمان منع موشکهای هستهای کوتاه و میان برد با روسیه است.
2- آمریکا تلاش میکند با ابزارهای مسالمت آمیز، فشار حداکثری و مذاکرات، دشمن خود را خلع سلاح کند تا زمینه حمله به آن در شرایط خلع سلاح شده و ناتوان در رویارویی یا مقاومت باشد. همان اتفاقی که در نابودی موشکهای عراق و بمباران نیروگاههای هستهای آن و نابودی سلاح شیمیایی در سوریه رخ داد. ترامپ هم اخیرا در همین خصوص گفت: اگر ایرانیها دست از برنامه هستهای خود بردارند بهترین دوست آنها خواهیم بود و آنها کشوری ثروتمند و خوشبخت خواهند بود.
3- آمریکا سعی میکند دشمن خود را به پروژههای اقتصادی شکست خوردهای وارد کند تا اقتصاد آن را نابود و آن را در تامین بودجه برنامههای نظامی خود ناتوان کند. کتاب قاتل اقتصادی کاملا در این باره توضیح میدهد و آنچه از تلاش آمریکا برای کشاندن روسیه به مسابقه تسلیحاتی رخ داده موجب تضعیف اقتصاد این کشور شده است.
4- آمریکا میدان نبرد و زمان و مراحل و مدت زمان آن را محدود و معین میکند.
5- آمریکا به قدرت ویرانگر تکنولوژی اعتماد میکند و از ورود به درگیری مستقیم اجتناب میکند.
6- آمریکابه مزدوران خود در داخل کشورهای هدف اتکا میکند به گونهای که طی سالها آنها را در مراکز خود آموزش میدهد و به مرحله شستشوی مغزی میرساند و سپس آنها را دوستان خود مینامد و از آنها حمایت مالی و رسانه ای میکند؛ اما وقتی ماموریتشان به پایان میرسد یا نبرد را میبازند دست از آنها میکشد. همین کار را آمریکاییها با شاه ایران یا مزدورانش در ویتنام کرد .کسانی که تلاش داشتند با آمریکایی از نردبان صلح فرار کنند، اما آمریکاییها گریختند و نردبان را انداختند تا کسی با آنها نگریزد.
رای الیوم نوشت: انقلاب ایران این راهبرد آمریکا را شناخت و استراتژی خود را برای مقابله با آن آماده کرد. ایران در راهبرد خود برای مقابله با آمریکا بر اصل مبتنی بر مهارتهای موفقیت اتکا کرد و آن هم «تبدیل مشکلات به فرصتها» بود. مشکل نخست زمانی بود که ایران مجبور به کاهش برنامه هستهای شد و در مذاکرات طولانی با قدرتهای بین المللی برای اجتناب از تقابل نظامی امتیازهایی را ارائه داد، اما در پس آن شروع به تکمیل قدرت دفاعی و موشکی خود کرد.
مشکل دوم وجود دهها پایگاه نظامی آمریکا و ناوهای هواپیمابر پیرامون آن در حوزه خلیج فارس است که ایران موفق شد آن را به اهدافی در تیررس موشکهای نقطه زن خود قرار دهد و به همین منظور قریب به هفتاد و پنج هزار موشک بالستیک را آماده کرده است. در مورد قدرت ویرانگر ایران، این کشور با شبکه تونلهای زیرزمینی خود را برای جنگ آماده کرده است که نمونههای آن را نزد حزب الله و نزد جنبشهای مقاومت در غزه شاهد هستیم.
3- ایران در عراق، لبنان، فلسطین و یمن با پیدا کردن پایگاههای مردمی و ایدئولوژیک توانست بازوهای نظامی برای خود ایجاد کند و نفوذ خود را در سرزمینهای اشغالی فلسطین تا دریای مدیترانه، دریای سرخ، باب المندب و خلیج عدن گسترش دهد.
نویسنده تصریح کرد: ایران همچنین در چارچوب توسعه میدان نبرد خود با آمریکا، پیامهای متعدد راهبردی را مخابره کرد که میگوید، اگر تحریم آمریکا علیه نفت ایران مانع صادرات نفت ایران شود خطوط نفت و نفتکشها و بنادر آن در خارج تنگه هرمز هرگز امن نخواهد بود.
نخستین پیام را یمنیها فرستادند وقتی که دو ایستگاه پمپاژ نفت از شرق عربستان به غرب این کشور به مقصد بندر ینبع در ساحل دریای سرخ را هدف حمله پهپادی قرار دادند. این خطوط نفت در سال 1982 به طول 1200 کیلومتر به منظور تضمین ادامه صادرات نفت از طریق دریای سرخ در صورت بسته شدن تنگه هرمز تاسیس شده است.
دومین پیام را حمله به نفتکشها در خارج از تنگه هرمز در بندر الفجیره یا نزدیکی آن مشرف به سواحل امارات یا در آبهای اقتصادی امارات یا نزدیک آبهای منطقهای یا در دریای عمان رساند و صرف نظر از اینکه چه کسی عامل این حملات باشد، اما حمله عربستان و امارات به یمن توجیهی برای یمنیها در انجام چنین کاری است. چون آنها در وضعیت جنگی به سر میبرند.
اما پیام سوم را حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله در سخنران روز قدس رساند و حمله به ناو اسرائیلی در دریای مدیترانه رایادآوری کرد و گفت که رژیم اسرائیل و دریای مدیترانه اگر شرایط اقتضا کند هرگز امن نخواهند بود.
پیام چهارم را حمله موشکی جهاد اسلامی و حماس به رژیم اسرائیل داد. آن هم شمار زیاد موشکهای شلیک شده در مدت زمانی کوتاه و از پایگاههایی زیرزمینی که موجب وحشت شهرک نشینان صهیونیست شد.
پیام پنجم را سرنگونی پهپاد آمریکایی توسط ایران داد تا ششمین هواپیمای بدون سرنشینی باشد که ایران از سال 2011 سرنگون کرده است.
در پایان آمده است: ترامپ و نتانیاهو که هر دو انتخابات را پیش روی خود دارند به دلیل آنچه در بالا گفته شد از کشیده شدن به سوی هر گونه اقدام نظامی اجتناب میکنند و حساب و کتاب ضرر و زیانی را میکنند که آنها را از صحنه سیاست بیرون میکند.
انتهای پیام/ص