مجله فارس پلاس اصفهان: شاید شما علاقه زیادی به ماهیگیری دارید و یا دوست دارید در کنار رودخانه در محیطی آرام و با آرامش استراحت کنید و شاید دوست دارید در دل طبیعت پرندگان مهاجر و بومی یک محل را به نظاره بنشینید، قایقسواری و یا تماشای نیزار هم میتواند برای برخیها جالب و هیجانانگیز باشد؛ اگر همه اینها یا بعضی از این موارد و یا بسیاری از شکلهای طبیعی یک منظره را دوست دارید میتوانید یک خواب رؤیایی را با حضور در تالاب گاوخونی اصفهان تجربه کنید، البته به شرط آنکه بتوانید زمان را به بیش از 15 سال به عقب برگردانید.
از این همه اشک و آه فقط یک اشک جرعهای از کام تالاب را آب بخشید
بیش از 15 سال قبل و بعد از اینکه زایندهرود خشک شد، چراغ تالاب گاوخونی هم خاموش شد؛ در این مدت سالها یکی پس دیگری سپری شدند و حقآبه این تالاب در سالهای ترسالی و خشکسالی نادیده گرفته شد، تالابی که حقآبهاش سر از جای دیگر در آورد، نفسهای حیاتش به شماره معکوس افتاد، هر کس مرگ این تالاب را میبیند احیای آن را مطالبه میکند و حتی بسیاری از دوستداران و علاقهمندان به طبیعت این اتفاق را ظلم به طبیعت دانسته و برای مرگ این عروس طبیعت در سالهای نه چندان دور اشک میریزند، هر چند که هیچ اشکی جز اشک آسمان در فروردین 98 نتوانست کام این تشنه را جرعهای آب ببخشد و فقط این باران بهاری و سیلابها بود که به صورت محدود فقط حجم کمی از آب را وارد تالاب ساخت.
واقعیت تلخی که کاش خواب بود
حسین شمس مرد 50 سالهای است که در گفتوگو با خبرنگار فارس در مورد حال و هوای تالاب گاوخونی میگوید: اگر بخواهم در مورد زیبایی تالاب حرف بزنم، نمیتوانم آن را وصف کنم، اما گروه گروه توریستها به این مکان میآمدند.
او میگوید: شبها تالاب در زیر مهتاب مورد علاقه بسیاری از توریستها بود و روزها هم بسیاری از گردشگران در این تالاب به تماشای آن میرفتند.
شمس اضافه میکند: در تالاب برخی چه برای تفریح و حتی گاهی به عنوان شغل به ماهیگیری میپرداختند و ماهیهای بزرگی هم صید میشد، بازار جمع کردن نی و شغلهایی که با نی وسایل میساختند هم رواج داشت.
شمس با اشاره به حیواناتی مانند روباه که در حاشیه تالاب زندگی میکرد، بیان میکند: دسته دستههای چند ده هزارتایی پرندگان در تالاب تماشایی بود؛ خصوصاً پروازهای دسته جمعی پرندگان که اکثر مردم فقط در تلویزیون همچین چیزی میبینند.
او در مورد وضعیت فعلی تالاب با سکوت نسبتاً طولانی میگوید: من که باورم نمیشود هنوز و بیشتر شبیه خواب است، کاش هم خواب بود و بیدار که میشدیم همه چیز تمام میشد، هر چه بود از بین رفت و هیچ کس هم کاری نکرد و تل خاکی از آن باقی مانده است.
آری فتیله گاوخونی پایین کشیده شده و چراغ حیاتش خاموش، اما مرگ تالاب پایان یک واقعیت تلخ طبیعی نیست، به هم خوردن نظم طبیعت، هشدارهایی از این تالاب را برای ذراتی که از این تالاب وارد هوا میشود را آغاز کرد، موضوعی که اگر دیده نشود بسیاری از استانها از آن آسیب میبینند و دودش در چشم همه میرود.
سرانجام گردشگری منطقه شرق اصفهان وابسته به احیای گاوخونی
سید رحمان دانیالی در این رابطه اظهار میگوید: محیط زیست استان اصفهان واقعاً مغفول مانده است و بحثهای زیستمحیطی یکی از معضلات استان است؛ به طوری که حتی حل مسائل گردشگری و میراث فرهنگی تا زمانی که مسائل زیستمحیطی حل نشود سرانجام مطلوبی نخواهد داشت.
مدیرکل محیط سابق محیط زیست استان اصفهان درباره تالاب گاوخونی که به غول خفته معروف است، گفته بود: توجه نکردن به آن معضلات زیستمحیطی تکاندهندهای را به دنبال خواهد داشت.
امروز از تالاب جذاب گذشته شورهزاری بیشتر نمانده و ذرات نمک است که چشم را در افق به سفیدی میبرد، حتی با وجود نمک هم این تالاب چشم زخم خورد و این سناریوی تلخ، درام و احساسی، اکنون با بازی غول خفته این تالاب به قسمت ترسناک خود رسیده است.
انتهای پیام/63102/ج10/