به گزارش خبرگزاری فارس، خبرگزاری رسا نوشت: مطبوعات، خبرگزاریها، شبکههای مجازی و صدا و سیما را رصد میکنم تا از حال و احوال مردم سیلزده در شمال و جنوب کشور مطلع شوم؛ چیزی که چشمم را مینوازد دیدن مردمی است که از هر نقطه کشور برای کمک به سیلزدگان شتافتهاند؛ در بین آنها عمامهبهسرها و چفیه برگردنها را میبینم که نماد علم و بصیرت خود را همراه دارند و دست خلق را میگیرند؛ به ناگاه بر لبم زمزمه میشود، یک دست جام باده و یک دست جعد یار، رقصی چنین میانه میدانم آرزوست.
خط بطلانی دیگر بر اندیشههای کور
دکتر رفیع الدین اسماعیلی، رئیس انجمن سواد رسانه دفتر تبلیغات میگوید: این سیل فرصت و زمینهای به وجود آورد تا افرادی که از عمق وجود به مردم عشق میورزند خودی نشان دهند. طلبهها در ورود به چنین فضاهایی علاوه بر انجام کارهای یدی به عنوان لیدر یا رهبر گروه ظاهر میشدند و به مردم و نیروهای جهادی دیگر انگیزه میدادند.
این حرکت طلاب بر تمام تبلیغات دشمن درباره طلاب، روحانیت و نظام اسلامی خط بطلان کشید و نزدیکی دلی و قلبی بین مردم و طلبهها اتفاق افتاد. آثار این نزدیکی در آینده پدیدار خواهد شد. حمایت از مردم و ایجاد اتحاد بین مردم، نشاط و امید در کسانی که دچار سیل شدهاند بخشی از کارآمدی روحانیت است.
در جایی که مردم از برخی مسئولان ناراضی بودند و آنها را به منطقه خود راه نمیدادند، روحانیان حضور داشتند و به مردم کمک میکردند؛ گزارشات نشان میدهد هر جا طلبهها برای کارهای یدی وارد شدند، مردم از آرامش و روحیه بهتری برخوردار بودند و کارها خیلی بهتر پیش رفته است.
در پوشش این خدمترسانی هرچند همه خوب بودند اما بهتر از این میتوانستیم کار کنیم؛ اتحاد خیلی جدی بود، اما به آن بزرگی که وقایع اتفاق افتاد در فضای رسانهای کشور انعکاس نداشت؛ خیلی بهتر از اینها میتوانستیم عمل کنیم.
نیروهای جهادی خودجوش و کنشگرهای فعال فضای مجازی پیامها، فیلمها و کلیپهای خوبی پخش کردند؛ ولی کسانی که میدان را دیده باشند میدانند این پدیده خیلی بزرگتر از این داستانهاست؛ این وقایع را باید در تاریخ رسانهای کشور ثبت کنیم.
محمدامین ایمانجانی، سردبیر روزنامه فرهیختگان که در مناطق سیلزده حاضر بوده است همگرایی نیروهای خدوم انقلاب را میستاید و اشاره میکند: روحانیت، دانشجویان و نیروهای جهادی، نهادهایی مانند هلالاحمر، بسیج و سپاه، نیروهای قسمخورده انقلاب هستند که در اتفاقات مختلف کشور مانند دفاع مقدس، مدافعان حرم، فتنه 88 و مانند آن خود را نشان دادهاند.
این همگرایی و همافزایی تابلوی زیبایی برای کشور رقم زد؛ به ویژه اینکه روحانیت که همیشه پیشانی خدمترسانی به انقلاب اسلامی بوده است، خود را نشان داد و خیلی از ابهاماتی که در سالهای اخیر به وجود آورده بودند را پاسخ گفت. بعضی میگفتند «ما باور نمیکردیم که قشر روحانیت و سپاه و بسیج این گونه پای کار بیایند و ما را کمک کنند»؛ این نشان داد که باورها و نمادها و شعارهای انقلاب اسلامی یعنی نگاه به مستضعف، نگاه به مردم، نگاه به شعائر دینی و انقلابی فقط در حد شعار نیست، در حد اجرا است.
اخلاص در کار این نیست که نماد مجری کار کنار گذاشته شود؛ مردم باید بدانند که اعتقاد و عقبه فکری و ذهنی من که این کار را انجام میدهم چیست؛ من که برای مردم کار میکنم، همان کسی هستم که با لباس پیامبر میایستم و نماز میخوانم، برای موضوعات فکری و اندیشهای و احکام برنامهریزی میکنم، همان آدم به خدمت مردم آمده است و جدا از آنها نیست.
جدای از خبرهای رسمی، حاشیهنگاریها بسیار مفید بود؛ یک تجربه خوب رسانهای بود؛ توجه به حاشیهها باعث شد که فضای خوبی رقم بخورد؛ این حاشیهها در شبکههای اجتماعی و در فضای خبرگزاریها، روزنامهها و مطبوعات رسمی کشور وقایع را به خوبی به تصویر کشیدند.
مسعود بصیری مسئول سازمان بسیج رسانه که از 29 اسفند ماه تا 25 فروردین در مناطق سیلزده حضور داشته است یکی از بزرگترین برکات این سیل، همدلی، با هم بودن و یادآوری خاطرات دفاع مقدس در برخورد با مشکلات میداند و میگوید: هیچ وقت حوزه از مردم جدا نبوده است؛ همانطور که در فقه و موضوعات دینی در کنار مردم است در مشکلات دنیوی هم در کنار آنهاست و کمک میکند.
از خاطرات عجیبم این بود که وقتی یک روحانی کار منزلی را تمام میکرد، برای نقاطی که حتی بچههای عادی ما پاکسازی نمیکردند اقدام میکرد؛ زمانی که میخواست بیرون بیاید صاحبخانه او را با اشک همراهی میکرد و میگفت من شرمنده شما هستم اما روحانی میگفت حلالم کن و این صحنه همه بچهها را تحت تأثیر قرار داده بود.
گروههای جهادی همه کار میکردند، اما به جرأت میگویم که طلاب بسیجی از قویترین ارادهها در میان گروههای جهادی بودند؛ بیشترین همت را میکردند، کمترین غذا را طلب میکردند و کمترین استراحت را داشتند، بی هیچ توقعی؛ در بسیاری از مواقع اجازه نمیدادند عکس بگیریم و از جمله معروفشان که شرعاً راضی نیستم استفاده میکردند.
تمام گوشیهای تلفن همراهی که به اینترنت متصل بودند رسانهای برای انعکاس فعالیتهای جهادی نیروهای بسیجی و روحانیت بودند؛ عکسی پیدا نمیکنید که در آن یک روحانی یا طلبه عمامه به سری در آن نباشد.
بسیج و روحانیت پابهپای مردم سیلزده
محسن پیرهادی، مدیر مسئول روزنامه رسالت نظرش این است که: نه در ماجرای سیل اخیر بلکه هربار که جامعه به خطر افتاده است و به کمک نیاز بوده است نیروهای جهادی و انقلابی بدون هیچ چشمداشتی در صف اول کمک و خدمت رسانی بودهاند. از نمونههای این خدمترسانی میتوان به زلزله کرمانشاه یا کمک رسانی به مناطق محروم در اردوهای جهادی اشاره کرد.
وقتی در هر اتفاقی بسیج و روحانیت پای کار هستند وجود چفیه که نماد یک گروه ارزشمدار بوده و عمامه که جزیی از لباس روحانیت است نه تنها نماد حضور همیشه در صحنه این قشر است بلکه موجب میشود مردم در شرایط بحران حضور بسیج و روحانیت را کنار خود حس کنند. استفاده از این نمادها حرکت به سوی وحدت و در امتداد راه شهدا و رزمندگان است.
مردم استانهای سیل زده بهترین رسانه هستند، همانطور که دیدید در هر عکس و فیلمی نیروهای جهادی حضور داشتند و پا به پای مردم آسیب دیده کمک کردهاند.
حتی اگر برخی رسانهها سکوت کرده باشند، مردم خود از نزدیک حضور نیروهای جهادی را حس کردند و بخشی از آن عظمت و همدلی و غمخواری با مردم را منعکس کردند.
سرمایه اجتماعی حوزه و روحانیت
مهدی جهان تیغی، مدیر مسئول جهاننیوز نیز میگوید: بعد از سیل یکترمیم در سرمایه اجتماعی حوزه شکل گرفت. در سالهای گذشته اتفاقاتی افتاده بود که بخشی به صورت هدفمند چه در خارج از کشور و چه برخی از عوامل داخلی در مورد حوزه شبهاتی را ایجاد میکردند. حتی کار را به جایی کشیده شده بود که در مباحث کارکردهای حوزه هم فضا را مشکوک کردند.
با سیل اخیر یکترمیم سرمایه اجتماعی در حوزه شکل گرفت، اما این ترمیم سرمایه اجتماعی محصول حضور میدانی طلاب بود؛ این سرمایه اجتماعی آنقدر خوب شکل گرفت که چه در فضای اجتماعی و چه در فضای مجازی مردم تبلیغ کننده حرکت طلاب بودند.
برخی از محترمان حوزه، در این چند سال موضوعاتی را مطرح میکردند که اگر جریان روحانیت در کشور میخواهد محبوبیت بیشتری داشته باشد، باید خودش را از برخی حوزههای اجرایی کنار بکشد؛ این نسخهها در مواردی به واقع غیر انقلابی بود.
نتیجه حضور میدانی طلاب و روحانیت در وقایع اخیر نشان داد که نسخهای که جریان سرمایه اجتماعی حوزه و روحانیت را دوباره به یک محبوبیت جدی میرساند حضور میدانی و انقلابی در عرصه خدمت به مردم است؛ این نسخه همان نسخه انقلابی و حضور در صحنه میدانی است نه نسخههایی که حوزه را محدود به مباحث درون حوزوی یا حتی فردی میکند.
صداقت اجتماعی این بازخورد مثبت را ایجاد کرده است؛ ویژگی دوم حرکت طلاب در این جریان، ایجاد وحدت اجتماعی و آرامش بخشیدن به مردم بود.
حضور سلبریتیها در وقایع گذشته منجر به دو قطبی شدن فضا و بروز مشکلاتی شد اما وقتی طلبهها میروند و حضور پیدا میکنند، وفاق اجتماعی ایجاد میشود، این اثر اجتماعی مهمی است؛ این کار تنها از جریان حوزوی کشور به خاطر جایگاه دینی و مذهبیشان بر میآید.
در ذات این اتفاق، باز تولید گفتمان حضرت امام خمینی (ره) بود که در جایگاه بالاترین مقام مذهبی کشور خود را خدمتگزار مردم معرفی میکرد؛ این کار طلبهها بازتولید و یادآوری کننده همان گفتمان بود که محترمان مذهبی به عنوان نماینده مذهبیان کشور در مقام خدمتگزاری مردم وارد جامعه میشوند.
روحانیت با به کار بردن همین نسخه امام خمینی (ره) که پس از سالها در جایگاه خدمتگزار مردم ورود میکنند، حلال مشکلات و آرامش بخش بحرانهای کشور هستند؛ وقتی حوزه به بحرانهای کشور ورود میکند، نه تنها باری از دوش مردم برداشته میشود بلکه آرامش ذاتی در اجتماع شکل میگیرد.
تبلیغ فقط پای منبر نیست، شاید تبلیغ عملی، عالیترین تبلیغی باشد که مد نظر اسلام است؛ این رفت و برگشتی بود که وقتی طلبهها این تبلیغ عملی را انجام دادند، مردم نیز مبلغ طلبهها شدند، عکسهای طلبهها را در پروفایلهای خودشان گذاشتند و برای همدیگر ارسال کردند.
این حرکت اخیر نشان میدهد که مردم خدمت صادقانه را تشخیص میدهند و آن را پاسخ خواهند داد؛ پاسخ مردم به صورت تقدیرهای خود جوش بروز و ظهور میکند.
طلاب به عنوان متولیان مذهب تشیع برای خدمترسانی به شهرهای سنینشین رفتند، با این کار یک گام عملی در حوزه وحدت اسلامی برداشته شد؛ یعنی طلبههای ما از وحدت کتابخانهای و نوشتاری هم عبور کردند و یک وحدت عملی نشان دادند.
حضور در صحنه و این پیامهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در کار جهادی طلبهها ایجاد شد نقطه عطفی در حوزه بود؛ محققان حوزه باید بررسی کنند که چطور بازتولید اجتماعی اثربخشی حوزه در این عرصههای خدمت را میتوانند ادامه دهند و باید بدانند که حفاظت از این سرمایه اجتماعی هم مهم است.
متخصصان رسانه میدانند این آشفتگی دشمنان نتیجه اثرگذاری اجتماعی طلابی بود که به مناطق سیل زده رفته بودند؛ تلاش عجیبی کردند که این پیام خدمتگزاری صادقانه طلاب به مردم نرسد، یا تخریب شود، اما نتوانستند.
انقلاب اسلامی مدیون حضور مردم
محمد حسین ظریفیان مدیرکل پژوهشهای اسلامی سازمان صدا و سیما میگوید: در این وقایع نباید توان مردم فراموش شود؛ مردم انقلاب را به اینجا رساندند، جنگ را مردم اداره کردند و حتی شرایط سخت تحریم را هم در چند دهه اخیر مردم مدیریت کردهاند. هرچند دستگاههای مسئول زحماتی کشیدند اما حرکت جهادی مردم جدی و قابل اعتنا است.
نکته دوم انرژی و ظرفیت قابل اعتنای جوانان است؛ این گروههای جهادی بیشتر از جوانان هستند؛ این جامعه جوان ما که الان در قالب گروههای جهادی حضور دارد نشان دهنده ظرفیت قابل اعتنای اینها است؛ مسئولیت بزرگ دیگری که بر دوشان مسئولان اجرایی کشور است اینکه نیروی جوانان را دست کم نگیرند و نه تنها در مواقع و شرایط سخت بلکه در دیگر شرایط به جوانان اعتماد کنند.
این حرکت یک نوع تکرار حماسههای روحانیت در دوران دفاع مقدس و انقلاب بود، شاید سالها بود که جامعه ما به این شکل حضور روحانیت را در میان مردم به شکل کمتری تجربه کرده بود، این زمینه یکی از شکلهای دیگر حضور روحانیت در عرصه اجتماعی بود.
حوزههای علمیه میتوانند با استفاده از این تجربه، یک الگوی ارتباط میان طلاب و روحانیت را با بدنه اجتماع باز تعریف کنند. استفاده از این حادثه و اتفاق به مطالعه یک برنامه اجتماعی شود تا نقاط اتصال حوزه و روحانیت را با جامعه بازشناسی کنیم تا هم خدمات خوبی به مردم ارائه شود و هم مردم بتوانند از وجود علما و فضلا بیشتر استفاده شود.
این رابطه دو سویه و خدمات متقابل نیاز به بررسی و باز تعریف دارد و هم حوزه در این زمینه یک برنامه منسجم داشت؛ در شبکههای صدا و سیمای کشور بازتاب خوبی پیدا کرد؛ این یک تجربه برای حوزه بود، یک تجربه برای رسانه بود و به نظرم جفاست اگر ما این تجربه را رها کنیم.
ورود رسانهها به این مسأله به همین شکل مصداقی بهتر است؛ ورود و بیان خطی کار درستی نیست؛ همین که مردم در متن و بطن مسائل روزانه و شادی و غم خودشان روحانیت را ببینند و رسانهها همین را بازنمایی کنند، به نظرم همین به تقویت جایگاه اجتماعی روحانیت در ذهن مردم کمک میکند.
در رسانه با افکار عمومی مواجهه داریم و اغنای افکار عمومی مهمترین راهبرد ما است؛ اقتضای این مسیر این است که از جذابیتهای معقول استفاده شود؛ منعکس نکردن و بایکوت این حرکات جفا به مخاطب است و افراط در آن موجب دلخستگی مخاطب و جامعه میشود؛ این کار باید به شکل منطقی و متعارف انجام شود که جنبه صنفی پیدا نکند، یعنی مردم فکر نکنند که با یک صنف طرف هستند.
حضور اجتماعی روحانیت و طلاب مسألهای است که نباید جنبه صنفی پیدا کند؛ حوزویان در مقابل اصناف و اقشار دیگر مانند دانشگاهیان، نظامیان، معلمان و دیگران قرار نگیرند؛ چون دین در برابر جامعه و تمام جامعه نسبت دارد نهاد دین به یک بخش مختصر انحصار ندارد، بلکه مشمول همه میشود.
لباس روحانیت به عنوان نماد نهاد دین، لباس پیامبر و اهل بیت (س) باید بر تن طلبههای ما در چنین حضور اجتماعی باشد، این تبلیغ دین است، آن جایی شکل یا شائبه ریا پیدا میشود که بخواهم خودم را تبلیغ کنم، اما یک طلبهای که ناشناس است یا اصلاً دنبال این نیست که بخواهد خود را مطرح کند، دهها یا صدها طلبه رفتهاند و کار کردهاند، حالا این عکس گرفته است، یا عکسی از او گرفتهاند و منتشر شده است؛ اتفاقاً این جزو لوازم یک حرکت است و نشان میدهد که روحانیت تافته جدا بافته نیست.
این کار طلبهها باعث شد تا اعتقاد مردم به مبانی دین یک اعتقاد جاذبتر و جدیتر شود که از حوزویان در کنار علم عمل انتظار میرفت.
انتهای پیام/