خبرگزاری فارس ـ گروه تئاتر: نمایش «سقراط» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی به دعوت بنیاد رودکی و تالار وحدت چندی است که پنجمین دوره اجرای خود را آغاز کرده است. نخستین بار این نمایش در سال ۹۲ پا به عرصه نمایش گذاشت و توانست مخاطبان خود را جذب کند و حال برای پنجمین بار از اسفند ۹۷ برای بیست شب اجرایش را به صحنه میبرد.
این نمایش تاکنون بیش از ۱۵۰ اجرا را پشت سرگذاشته و میزبان بیش از ۱۵۰ هزار تماشاگر بوده است.
«سقراط» دارای بازیگران زیادی از جمله فرهاد آییش، مریم سعادت، بهناز نازی، ایوب آقاخانی، کتانه افشاری نژاد، یعقوب صباحی،کامبیز امینی، بهار نوحیان، رضا جهانی، ایمان سلگی، حسین عارف، صالح لواسانی، پدرام محمدی، افشین حسنلو، محمد نیازی، امیرارسلان خالویی، عطا مقیمی، فرهاد قدیم خانی، مجید قادری، محسن شاهب، رازیما میرزایی، شهلا رحیمی و ... است.
نعیمی کارگردان این نمایش قبلتر آثار پرمخاطبی را همچون فاوست، مکبث، شاه لیر و ... در کارنامه کاری خود داشته و به عنوان یکی از درامنویسان و کارگردانان موفق کشور مطرح است و در این نمایش نیز پس از چندین دوره اجرا باز هم توانست گیشه تالار وحدت را به دست بگیرد.
سقراط همانگونه که از نامش پیداست، بر محور زندگی تا مرگ این فیلسوف بزرگ یونانی نگارش شده است. تمامی اقتباسهای این نمایش ترکیبی از واقعیتهای زندگی این فیلسوف یونانی در عصر و زمانه خود و زمانه کنونی طراحی شده است، به طوریکه مخاطب با برخی بخشهای آن همذات پنداری کرده و برخی را نیز صرفا برای آن دوران تصور میکند.
از جمله این ترکیبات میتوان به نحوه طراحی لباس، نور و موسیقی کار اشاره کرد که بخشی سنتی با استفاده از اشعار «سافو» شاعره مشهور یونانی است و بخشی نیز موسیقی غربی است همچنین نحوه لباس پوشیدن کت و شلوار، کفش امروزی، کراوات و از سوی دیگر لباسهای سنتی یونان قدیم چنین ترکیبی را نشان میدهد.
ترکیب طراحی خاص فضا، لباس، موسیقی و در نهایت عناصر سنت و مدرنیته در اقتباس «سقراط» جلب توجه مینماید
نمایش از جایی شروع میشود که سقراط در رویایی صادقه اندیشمندان بزرگ گذشته همچون تالس، فیثاغورث، دموکریتوس، سافو و ... را در صحنهای میبیند، در واقع نمایش میخواهد بخشی از این گذشته را به رخ تماشاگر بکشاند و سپس وارد محور اصلی نمایش، زندگی سقراط و وضعیت آن دوره آتن شود.
یکی از نکات مهم مورد توجه سقراط در نمایش وضعیت بحرانی اخلاق در آتن آن دوره است که مدام بدان تأکید میکند و رسالت خودش را نجات آتن میداند، در حالی که به عقیده همسرش «زانتیپه» او حتی قادر به اداره کردن منزلش هم نیست ،چرا که نان و غذای کافی ندارد و فرزندان و همسرش از این بابت در مضیقه و شکوه هستند.
همسر سقراط، زانتیپه از آن دست زنان غرغرو و گلایهمند است که با روحیه و شخصیت سقراط خیلی جور در نمیآید، به عکس او در رویاهایش زن ایدهآل و متفکری چون سافو یا در واقعیت یک زن روسپی که علاقهمند تفکر و خواندن است را میبینند. در تاریخ مشاهده شده که سقراط را زنستیز دانستهاند ـ این انتقاد در خود نمایش نیز مطرح میشود که چرا در کلاسهای درس سقراط یک زن نیز حضور ندارد ـ اما به واقع در نوع ارتباط او با دیگر زنان به طور مثال در دیالوگها و احترامی که به آنها در نمایش میگذارد مشخص میشود که او به عقل و اندیشه انسانی احترام میگذارد و برایش زن و مرد تفاوتی ندارد.
فرهاد آییش بازیگر اصلی نمایش در نقش سقراط سالهاست که به خوبی توانسته تسلط خود را در این نقش حفظ کند و همذات پنداری مخاطب را با یک فیلسوف ایجاد کند، از نحوه راه رفتن و قرار گرفتن دستها تا طمأنینه او در صحبت کردن، خندیدن و همینطور حاضر جوابیاش چنین چیزی دیده میشود.
سایر بازیگران از جمله مریم سعادت، کتانه افشاری، بهناز نازی و ... به نظر میآید که نقشهای متوسطی را ایفا میکنند، آنچه که شاید در کارهای دیگر نیز مشهود باشد در واقع یک اتفاق خارقالعاده نمایشی برایشان رخ نداده است، هر چند باز در این بین مریم سعادت بهتر از دیگران خود را در دل مردم جا میکند.
یکی از نکات جالب توجه این نمایش میتوان به طنزآمیز بودن دیالوگها اشاره کرد، آنچه که خستگی را از تن مخاطبی که بیش از ۲ ساعت برای تماشای نمایشی به تعبیری فلسفی وقت گذاشته است، بیرون میبرد. هر چند در برخی اوقات این طنز بیش از یک چاشنی میشود و شاید سقراط در برخی اذهان یک شخصیت لوده به شمار آید و این سوال ایجاد میشود که او چطور میتواند در حین این شوخطبعی و بیتوجهی به امورات، یک فیلسوف باشد؟!
در جاهایی شاید سقراط شخصیتی لوده به شمار بیاید و این سوال به اذهان برسد که چطور با این سطح شوخطبعی و بیتوجهی به امورات، او یک فیلسوف است؟!
نوع استفاده از موسیقی و شعر لاتین در نمایش با آهنگسازی سیاوش لطفی، همخوانی هادی قضات و سحر لطفی، پگاه عینکچی و دلآرا حاذق فطرتجو در بخشی فضا را برای تفکر مخاطب باز میکند اما در بخشهایی به زعم برخی منتقدان، زیادهروی شاید باشد.
کلیدواژههای اصلی که سقراط در این کار تلاش دارد به مخاطب بفهماند، شاید همان آزادی، عدالت، تفکر صحیح، شناخت خود و زیر یوغ بردگی نرفتن، دوری از خرافات و دروغ، توجه به اخلاق باشد. وی در دیالوگی در نمایش میگوید: «مردم در حال نابودیاند، اخلاق از بین رفته،خرافات و دروغ از درز دیوار خونهها زده بیرون... یکی باید به فریاد این مردم برسه...»
یکی از پردههای جالب و زیبای این نمایش میتوان به پرده مناظره سقراط و گورگیاس و در نهایت مغلوب شدن گورگیاس اشاره کرد، هر چند میتوانست این بخش قویتر از این هم باشد و پرده شگفتانگیز دیگر نیز محاکمه سقراط است، در نهایت حکمای شهر که مشاهده کردند میزان محبوبیت سقراط در بین مردم و جوانان زیاد شده است، به تنگ آمده و او را محاکمه کردند و تصمیم گرفتند او را به ترک آتن مجبور کنند، اما سقراط کسی نبود که شهرش را ترک کند و بارها آن را به زبان میآورد که آتن باید از نو ساخته شود، بنابراین گزینه مرگ را در ۷۰ سالگی انتخاب کرد.
شاگردان سقراط در این نمایش بازیگرانی همچون ایوب آقاخانی در نقش افلاطون، کامبیز امینی، کریتون و ... بودند که البته به نظر میرسد نحوه نقش و دیالوگهای افلاطون این ذهنیت را در مخاطب ایجاد کند که او چگونه میتواند فیلسوف آینده پس از سقراط باشد، در حالیکه کمتر نشانهای از سقراط را به همراه دارد.
در نهایت اگر تکلیف و رسالت تئاتر ترغیب به تفکر صحیح است، این نمایش تا حدودی میتواند هم سوال ایجاد کند و هم نحوه سوال و تفکر را به مخاطب آموزش دهد و یک نمره مناسبی برای کارنامه کاری حمیدرضا نعیمی محسوب میشود.
عواید نمایش سقراط امشب (دوشنبه ۲۶ فروردین) به سیلزدگان کشور تقدیم میشود.
انتهای پیام/