اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

اقتصادی  /  بازار

اسکوتر برقی در چند قدمی پایتخت/ تحقق رویای شهر «بیدود»

«بیدود» شدن تهران آرزویی محال است یا هدفی قابل دستیابی؟ «رضا باقری» و «غلامحسین قاسمی» دو کارآفرین جوان و خلاق - رئیس و نایب رئیس هیات مدیره «بیدود» - در گفتگویی صمیمانه به این پرسش پاسخ داده اند.

اسکوتر برقی در چند قدمی پایتخت/ تحقق رویای شهر «بیدود»

به گزارش فارس، تهران شهری است که حتی  بهار آن هم خاکستری است و اگر به ندرت پروانه ای در گوشه و کنارش دیده شود و صدای چهچه بلبلی در کوچه هایش بپیچد، این تصویر و صدا در میان سیاهی دود و غرش گوشخراش موتورسیکلت ها و خودروها رنگ می بازد. تغییر این شرایط و «بیدود» کردن تهران، همتی بلند و اراده ای آهنین می طلبد و مردانی که برای پاک کردن هوای شهر، شبانه روز پای از کار و تلاش پس نکشند. این همت و اراده در دو نفر از جوانان توانمند این شهر؛ «رضا باقری» و «غلامحسین قاسمی» - رئیس و نایب رئیس هیات مدیره سامانه دوچرخه های اشتراکی هوشمند «بیدود» - تبلور پیدا کرده است. آنها در عین جوانی با کوله باری از تجربه کارآفرینی، پا در راهی گذاشته اند که برای تهران – و در مرحله بعد دیگر کلان شهرها – آب و هوای پاک و سکوت و آرامش به دنبال دارد.

 

به عنوان کارآفرینان تلاشگر، راه کودکی به جوانی را چطور طی کردید؟

باقری : من از حدود 10 – 11 سالگی کارهای گوناگونی انجام دادم و از هر کاری که شرافتمندانه بود با وجود سختی، رویگردان نبودم. شاید جالب باشد این را بگویم که من در کودکی، بلال فروشی و گردو فروشی کردم و در نوجوانی، شاگردی در آرایشگاه و کار در در کوره آجرپزی و کار در تعمیرگاه خودرو و بسیاری کارهای دیگر را تجربه کردم.

قاسمی: من از حدود 7 سالگی به این فکر بودم که شغلی برای خودم داشته باشم و کار کنم.  10 ساله بودم که اولین کار خودم را انجام دادم و صاحب درآمد شدم. اولین کاری که با آن درآمد کسب کردم جمع آوری بوته های خشک از کوه ها و تپه های اطراف خانه مان و فروش آنها بود. خانه ما در کاشانک قرار داشت و اطراف خانه، کوه ها و تپه هایی بود که بوته ها را با چند نفر از دوستانم از آنجا جمع آوری می کردیم و به مردم که برای تفریح چهارشنبه سوری این بوته ها را می خریدند و آتش می زدند، می فروختیم. کسب اولین درآمد از دسترنج خودم آنقدر برایم شیرین بود که خاطره آن با گذشت چندین سال هنوز برای من زنده است و به خاطر دارم آن شب تا صبح از خوشحالی خوابم نبرد. وقتی در مقاطع مختلف محصل مدرسه بودم هیچ تابستانی را به یاد ندارم که بیکار بوده باشم و همیشه تابستان ها کار می کردم.  به تدریج با افزایش سن و تجربه، کارهای مختلفی – از کار در صافکاری و نقاشی خودرو گرفته تا کار در سوپرمارکت و خشک شویی و ... – را تجربه کردم.

اولین باری که دوچرخه سوار شدید، آیا این تصور را داشتید که به عنوان معروف ترین رکاب زنان خلاق ایران شناخته شوید؟

باقری: اولین بار در دوران کودکی، دوچرخه سواری را با دوچرخه یکی از دوستانم تجربه کردم و این اتفاق انقدر برایم جذاب بود که هنوز خاطره آن را به یاد دارم. بعدها خودم صاحب یک دوچرخه شدم و این علاقه به دوچرخه ادامه پیدا کرد اما در دوره های مختلف تصوری از این که کسب وکاری درحوزه دوچرخه راه اندازی کنم، نداشتم. در واقع همیشه فکر می کردم تحول بزرگی در بخشی از جامعه ایجاد می کنم ولی نمی دانستم این تحول در کدام قسمت رقم خواهد خورد تا این که شاید دست سرنوشت مرا به سمت دوچرخه های اشتراکی هوشمند سوق داد.

قاسمی: من هم از دوران کودکی علاقه زیادی به دوچرخه سواری داشتم و اولین دوچرخه‌ام را که یک دوچرخه آبی رنگ بود به خوبی به یاد دارم. آن زمان فقط از دوچرخه سواری لذت می بردم و فکر نمی کردم زمانی برسد که لذت دوچرخه سواری برای من به لذت بهتر کردن زندگی مردم از طریق کاهش آلودگی هوا و آلودگی صوتی منتهی شود. خوشحالم که علاقه من به دوچرخه سواری اکنون به اینجا رسیده که برای اولین بار در ایران کسب وکاری شکل بگیرد که تا این حد بر کیفیت زندگی مردم تاثیرگذار باشد.

اولین قدم های صدای پای تحول چطور در شما ایجاد شد و چگونه به راه اندازی «بیدود» رسیدید؟

باقری: بعد از طی شدن دوران کارهای اولیه و کسب برخی تجارب، من تصمیم گرفتم کار تعمیرات خودرو را با جدیت بیشتری ادامه دهم و این کار را به عنوان حرفه‌ام انتخاب کردم. در این کار هم – که با کمک برادرم شکل گرفت – موفق بودم ولی دوست داشتم کار دیگری را با دامنه تاثیر گسترده تر انجام دهم. در همین دوران بود که در یک مهمانی خانوادگی با آقای قاسمی آشنا شدم و بعد از چند ملاقات دیگر با صحبت هایی که با ایشان داشتم به این نتیجه رسیدم که ایشان واجد ویژگی های خوبی – از جمله صداقت و سخت‌کوشی و جدیت در کار - هستند که این ویژگی ها می تواند آغازگر رفاقت و در ادامه همکاری نزدیک با ایشان باشد. در مقطعی که تصمیم به همکاری گرفتیم در مورد ایده های مختلف بحث و تبادل نظر کردیم و در برخی کارهای دیگر با هم مشارکت کردیم. نهایتا هر دوی ما در راه اندازی یک کار بزرگ استارتاپی که تاثیر مثبتی بر زندگی اقشار مردم داشته باشد، هم‌نظر بودیم. این تفاهم و شناخت 10 ساله ما، به ارائه ایده راه اندازی سامانه دوچرخه های اشتراکی هوشمند «بیدود» از سوی اقای قاسمی به من انجامید و با این که من در بدو امر شناختی نسبت به این موضوع نداشتم با بحث و تبادل نظر  و تحقیقات حدود یکساله با ایشان به این جمع بندی رسیدم که این کار همان کاری است که می تواند منجر به پیشرفت خود ما باشد و در عین حال به جامعه سود برساند. من معتقدم موفقیت «بیدود» نتیجه رویکردهای متفاوت و در عین حال نزدیک به هم ما دو نفر به کار است و رویکرد ما به کار به نوعی مکمل هم بوده است.

قاسمی: من هم بعد از طی شدن دوران کارهای نوجوانی و جوانی، کار پوشاک را به عنوان کار اصلی خودم شروع کردم و یک برند ایرانی پوشاک ثبت کردم و در این کار هم – که همچنان با مدیریت همسرم ادامه دارد – موفق بودم . با دوست خوبم آقای باقری – همان طور که ایشان ذکر کرد - در یک مهمانی خانوادگی آشنا شدم و دوستی و تفریحات خانوادگی و مشورت ما در مورد مسائل کاری چند سالی ادامه داشت و من طی این سال ها از علاقه ایشان به کار و پیشرفت، و روحیه خستگی ناپذیری که در کار داشتند الهام می‌گرفتم و چون تصمیم داشتم کار بزرگی را شروع کنم ایشان را واجد این شرایط دیدم که با ایشان در این کار بزرگ همکاری کنم. از حدود 2 سال پیش از راه اندازی «بیدود»، در چند کار دیگر با هم شریک شدیم و سرانجام ایده بزرگ «بیدود» را با نگاه به ایجاد یک محیط زندگی مناسب تر برای همشهریان و هموطنانمان به آقای باقری پیشنهاد کردم و این ایده را باهم پرورش دادیم و سفرها و مطالعات جامعی برای تحقق آن انجام دادیم و به مرحله اجرا رساندیم.

یک 24 ساعت از زندگی مدیران بیدود چگونه می گذرد؟ نقش خانواده در موفقیت شما چقدر است؟

باقری: ساعت بیدار شدن من از خواب حدود 6 صبح است. معمولا حدود 8 تا 9 و اغلب زودتر  به دفتر می آیم . گرچه هر زمانیکه که به دفتر بیایم اولین نفر نیستم و اینجا همیشه قبل از من کسی هست که مشغول کار باشد. جنس خدماتی که ما در «بیدود» به مردم می دهیم طوری است که مدیریت بر امور کاری نیازمند حضور میدانی در سطح شهر و حضور در جلسات متعدد داخل و خارج شرکت است. این کار انرژی فراوانی می طلبد و قطعا بدون همکاری و همدلی همسرم – که مدیریت بخش مهمی از بیزنس های خارج از «بیدود» مرا به عهده دارد -  نمی توانستم به موفقیت در این کار امید داشته باشم.

قاسمی: من هر روز حدود ساعت 6 و 30 دقیقه از خواب بیدار می شوم. دقایقی ورزش می کنم. قبل از این که دخترم به مدرسه برود با او گپ می زنم . دقایقی به کارهای دیگرم که همسرم در حال حاضر بیشتر آنها را اداره می کند رسیدگی می کنم و حدود ساعت 8 تا 9 به دفتر بیدود می آیم. یک روز کاری من در بیدود ممکن است به سرکشی به امور شرکت در سطح شهر و جلسات داخلی و خارجی شرکت سپری شود. ساعت کاری ما ممکن است بعضی اوقات تا دیروقت طول بکشد چون «بیدود» یک کسب وکار شبانه روزی است و سرویس دهی ما هیچ وقت قطع نمی شود. قطعا حمایت های همسرم از من سهم بزرگی در انجام این کار سنگین دارد و باید از وی تشکر ویژه کنم.

 

جرقه های کارآفرینی از کجا در شما شکل گرفت؟

باقری : کارهای قبلی که انجام دادم به من کمک کرد نگاهم به کار از قالب مرسوم که دیگران باید برای من کاری انجام دهند و مرا به شغل و حرفه ای برسانند، خارج شود و با توجه به این که خانواده من از اقشار متوسط جامعه بودند و باید برای تامین سرمایه لازم برای کار به خودم اتکا می کردم، راجع به کارآفرینی تحقیق و مطالعه کردم. در واقع روحیه خودساختگی و مجموع کارها و تجارب قبلی به اضافه دوره های آموزشی و مطالعاتی که در زمینه کارآفرینی به صورت خودجوش انجام دادم ، جرقه های کارآفرینی را در من ایجاد کرد.

قاسمی: نگاه خود باورانه و اتکا به توانایی‌های خود و سعی در جهت افزایش مهارت‌ها و دانش تخصصی، سهم بزرگی در ایجاد تفکر کارآفرینی در من داشت. این مهارت ها و روحیه خودباوری به مرور بر اثر کارهایی که انجام دادم و تجاربی که کسب کردم افزایش پیدا کرد. ضمنا دست نکشیدن از هدف، کار و تلاش خستگی ناپذیر نیز یکی از مولفه های مهمی بود که به تقویت روحیه کارآفرینی در من کمک کرد.

همه می دانیم که تهران از نظر زیست محیطی شرایط مناسبی ندارد. این موضوع چقدر در شکل گیری ایده «بیدود» و به سرانجام رساندن آن نقش داشت؟

باقری: شاید برخی افراد فکر کنند ایده «بیدود» فقط با نگاه تجاری در ما شکل گرفت اما این طور نیست. واقعیت این است که «بیدود» از میان ایده های مختلف و به دلیل دغدغه هر دو نفر ما به مسائل زیست محیطی انتخاب شد. ما از این که در شهری زندگی کنیم که پروانه ها در آن دیده نشوند و صدای پرندگان به گوش نرسد خوشحال نبودیم و اگر «بیدود» را خلق کردیم، به شهری با آب و هوای بهتر برای همشهریان و کودکان و نسل‌های بعد می اندیشیدیم. من به تاثیری که «بیدود» در بهتر شدن هوا و آرامش شهر و بهبود کیفیت زندگی جامعه خواهد داشت ایمان دارم و از این که برای تحقق چنین هدف بزرگی تلاش می کنم، به خودم می بالم.

قاسمی: برای راه اندازی کسب وکار و کارآفرینی راه های بسیاری وجود دارد که هم بنده و هم آقای باقری تجارب موفقی در برخی از آنها داشته و داریم. این که ما از میان کسب وکارهایی که در مورد آنها فکر و مطالعه کردیم به این جمع بندی رسیدیم که سامانه دوچرخه‌های اشتراکی هوشمند «بیدود» را راه اندازی کنیم یک دلیل بسیار مهم آن، توجه  و دغدغه هر دوی ما به زندگی نسل فعلی و نسل های آینده است. معتقدم این وظیفه هر انسان دارای توانایی تفکر است که روزی چند دقیقه به این فکر کند که من چطور می توانم به بهتر شدن زندگی و محیط زیست مردم کمک کنم. این درست که «بیدود» ظرفیت های حمل و نقلی را در شهرها توسعه می دهد و از نظر اقتصادی منافع بسیاری برای همشهریان دارد اما ما با شعاری که سرلوحه کسب وکارمان قرار دادیم علایق و دل مشغولی اساسی تر خود را در این کار – که همان بهبود زندگی مردم از طریق ارتقاء استانداردهای زیست محیطی است -  به نمایش گذاشتیم. خود من مدتها است که پروانه ای در تهران ندیده‌ام در حالی که در دوران کودکی در همین تهران و محلی که زندگی می کردم دیدن پروانه ها یک اتفاق عادی بود. این که دیگر پروانه ها را نمی بینیم به علت آلودگی هوای شهر است. شعار ما این است؛ ما می خواهیم پروانه ها به شهرمان بازگردند.

تصور می کردید روزی خانواده بیدود به این بزرگی باشد؟

باقری:

ما می دانستیم این کار، کار بسیار بزرگی است و «بیدود» یک پروژه ملی است که خانواده بزرگی از پرسنل و مخاطبان را ایجاد خواهد کرد. رشد ما اکنون هم ادامه دارد و باز هم تداوم خواهد داشت چون تعداد دوچرخه ها و دیگر تجهیزات و ایستگاه های ما افزایش می یابد و شهرهایی را هم که در آن ها خدمت رسانی می کنیم به تدریج افزایش می دهیم ، اما هرگز مشکلاتی که در ادامه پیش آمد را تصور نمی کردیم و سختی هایی که متحمل شدیم واقعا فراتر از پیش بینی ما بود. تیم حرفه ای که در کنار ما کار می کنند یکی از مهم ترین عوامل موفقیت بیدود به شمار می روند. بزرگ شدن خانواده «بیدود» از طرفی باعث خوشحالی ماست و از سوی دیگر موجب  سنگینی وظیفه‌ای که در خدمت به هم‌وطنان داریم.

قاسمی: ما وقتی کار «بیدود» را شروع کردیم می دانستیم این کار خیلی بزرگ و سخت است. وقتی کار پیش رفت متوجه شدیم کار از آنچه ما فکر می کردیم خیلی سخت تر است و باید تیم را گسترش دهیم. اکنون هم نیاز به  گسترش خانواده «بیدود» و افزایش روحیه کار تیمی را به صورت روزافزونی احساس می کنیم. واقعیت این است که گسترش خانواده «بیدود» چه از نظر پرسنلی و چه از نظر مخاطبان و گروه های هدف بسیار فراتر از انتظار بوده و این رشد و شکوفایی قطعا مسئولیت ما را در خدمت رسانی به هموطنان سنگین تر کرده است.

در مسیر تحقق رویای شهر بیدود، از همراهان و ناملایمتی های مسیر بیشتر برایمان بگویید.

باقری:این کار سختی های خاص خود را داشته است ولی ما با برنامه ریزی هایی که داشتیم این سختی ها را پشت سر گذاشتیم. با وجودی که این کار به صورت صد درصد خصوصی سرمایه گذاری و مدیریت می شود اما ارگان های مختلفی مثل شهرداری، نیروی انتظامی، راهنمایی و رانندگی در کنار ما بودند و در بسترسازی کار به ما کمک کردند. البته کاستی هایی هم بوده و برخی موارد با بی مهری هایی هم روبرو شده ایم اما جامع بودن این طرح به صورتی بوده که نظر مساعد اغلب ارگان ها و مسئولان را به خود جلب کرده است. همراهی مردم هم با ما قابل توجه بوده و معتقدم این همراهی رشد بیشتری خواهد کرد چون «بیدود» این ظرفیت را دارد که قسمتی از سفرهای مترو و سامانه اتوبوس های شهری و حتی سفرهایی که با تاکسی انجام می شود را به خود اختصاص دهد.

قاسمی:  من هم بر خود می دانم از همراهی مسئولان و تلاش تیم خوب «بیدود» بگویم و از آنها تشکر کنم. همچنین می خواهم به همراهی مردم عزیز اشاره کنم که اگر استقبال آنها نبود روبرو شدن با سختی های این کار و حل مشکلات، حقیقتا از توان ما خارج بود که این هم جای تشکر و قدردانی دارد و تلاش می کنیم این قدردانی را در سرویس دهی بهتر به مردم نشان دهیم. یکی از نکاتی که مایلم به آن اشاره کنم این است که ترتیب زمانی سرویس دهی ما در فصل بهار تغییر جالبی کرده و متنوع شده به شکلی که تعداد سرویس های بعد از ساعت 8 شب «بیدود» به صورت قابل توجهی زیاد شده است. حتی شهروندانی را داشته ایم که به صورت دو نفره یا چند نفره در ساعت های 8 شب به بعد، سفر خود را شروع کرده اند. این موضوع نشان می دهد «بیدود» علاوه بر انجام رسالت خود در تسهیل حمل و نقل شهری در ساعات کاری، در ساعات غیرکاری هم به امکانی برای تفریح، ورزش و گذران اوقات مفرح، به صورت گروهی و خانوادگی تبدیل شده است.

شنیده ها حاکی از این است که نسل های بعدی «بیدود» در راه است، برایمان کمی از محصولات جدید بگوئید.

قاسمی: سامانه دوچرخه های اشتراکی بیدود با دوچرخه های ساده شروع به کار کرد اما در آینده ای نزدیک دوچرخه های دنده ای ما وارد چرخه سرویس دهی می شوند که می‌توانند امکان سفرهای طولانی‌تر و سفر در شیب ملایم را فراهم کنند. بعد از آن، «اسکوتر» های «بیدود» وارد چرخه سرویس دهی می شوند که سفرها را بسیار آسان‌تر می‌کنند. محصول بعدی که به زودی به سبد محصولات ما افزوده می شود، دوچرخه‌های برقی «بیدود» است که می توانند سفرها را خیلی ارزان تر، پاک تر و با سرعت بیشتر مهیا کنند.

پیشنهاد شما برای کسانی که می خواهند مانند شما، کارآفرینان موفقی باشند، چیست؟

باقری: کارآفرینی و پیشرفت نسخه خاصی ندارد ولی مهمترین قانون در این مسیر داشتن هدف، تلاش بی وقفه و توقف نکردن است. اگر این مسیر را با هدف گذاری و تلاش مستمر ادامه دهید به تصویر ذهنی که از موفقیت دارید خواهید رسید.

قاسمی: مهمترین توصیه‌ام به کسانی که می خواهند کارآفرینی کنند، این است که نظم داشته باشند چرا که اگر نظم نداشته باشید بهترین ایده‌ها هم نمی تواند شما را به موفقیت برساند. توصیه دیگر من این است که ایده های خود را روی کاغذ بیاورید و آنها را تجزیه و تحلیل کنید. توصیه آخرم این است که هر روز به ایده های خود فکر کنید و از تعقیب و اجرای آنها نترسید.

 

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
این مطلب تبلیغاتی است و محتوای آن توسط سفارش دهنده تهیه شده است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول