اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

جوآن کول

سابقه نژادپرستی در تاریخ آمریکا

دست کم 7 مورد عمده در تاریخ آمریکا قرار داشته که بر اساس نژاد یا مذهب (مذهب گره خورده به نژاد در تصویری نژادمحور) مردم از حق زندگی درآمریکا محروم شده اند.

سابقه نژادپرستی در تاریخ آمریکا

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: دومین سالگرد صدور حکم پرزیدنت دونالد ترامپ مبنی بر منع صدور ویزا برای مسلمانان و روز یادبود هولوکاست کم و بیش با هم مصادف شده اند و بررسی این موضوع فرصت مناسبی است برای نشان دادن یک رویه زشت در آمریکا.
در تاریخ آمریکا مکرر اتفاق افتاده که نژادپرستی جایگزین سیاست های دولتی شود. این وضعیت کم و بیش در تمام تاریخ ما وجود داشته و دوره پس ازسال 1965  شاهد رشد غیرمعمول واکنش عمومی گسترده بر علیه استفاده از مقوله نژاد در جهت مقاصد سیاسی بوده است. جنبش ترامپ تلاشی است در راستای اینکه آیا می توان مسیر این اجماع های گسترده آمریکا ظرف چند دهه گذشته را وارونه کرد یا نه. درست همانطور که کوکلوس کلان ها در دهه 1920 حزب دمکرات، از جمله کل ایالت ایندیانا را به تصرف خود درآوردند، به همین ترتیب امروز ناسیونالیسم سفیدپوستان حزب جمهوریخواه را به تصرف خود درآورده، از جمله در دیوان عالی که جناح راست اکثریت را از آن خود کرده است.
دست کم 7 مورد عمده در تاریخ آمریکا قرار داشته که بر اساس نژاد یا مذهب (مذهب گره خورده به نژاد در تصویری نژادمحور) مردم از حق زندگی درآمریکا محروم شده اند:
1.بوداییان چینی. چینی- آمریکاییانی که از سال 1849 برای احداث راه آهن سراسری آمریکا به این کشور آورده شده بودند، هم مورد نژادپرستی قرار گرفتند و هم تحجر و تعصب مذهبی.  در سال 1882 کنگره قانون ممنوعیت ورود چینی ها را تصویب کرد و این اولین بار بود که کل یک ملیت از زندگی در آمریکا محروم می شدند. بر اساس زبان تبعیض آمیز آن روز، چینی ها بودایی، کنفسیوسی یا تائوئیست بودند، یعنی بر مبنای یک جهان بینی اوانجلیک، «مرتد» و «کافر» به حساب می آمدند و این یکی از دلایل بستن راه ورود آنها به کشور به شمار می آمد. ممنوعیت ورود کامل چینی ها تا سال 1943 به طول انجامید و از این سال به بعد 100 چینی در سال اجازه ورود به کشور پیدا می کردند که فرق چندانی با محرومیت ورود دسته جمعی نداشت. در سال 1965 قانون مهاجرت به ممنوعیت ورود مبتنی بر نژاد و مذهب و از روی نژادپرستی و تعصب مذهبی از جمله در مورد چینی ها خاتمه داد. چینی – آمریکاییان با وجود اینکه به مدت چندین دهه مشمول ممنوعیت یا بی احترامی قرارگرفته بودند، مشارکت های گسترده ای در ایالات متحده داشته اند.
2.بوداییان ژاپنی: در سال های 1907 و 1908 آمریکا و ژاپن یک «توافقنامه آقایان» را با هم امضا کردند که بر اساس آن ژاپن باید صدور گذرنامه را برای ژاپنی هایی که خواستار مهاجرت به ایالات متحده بودند محدود می کرد. در عوض شهر سانفرانسیسکو توافق کرد به جدایی سازی قانونی ژاپنی- آمریکاییان در این شهر خاتمه دهد (بله، ژاپنی ها هم قانون جدایی سازی نژادی خودشان را داشتند). سناتورهای نژادپرست کنگره که از این توافق راضی نبودند در سال 1924 به طور کامل به مهاجرت ژاپنی ها خاتمه دادند. ژاپن از این اقدام آمریکا به خشم آمد و دو کشور را در مسیر خصومت ورزی قرار داد.
3.هندوها و سیک های هندی و سایر آسیایی ها. پس از آن مسیحیان سفیدپوستی که از موازین اعمال شده در مورد بوداییان راضی نشده بودند، به سرغ هندوها و سیک ها رفتند. «قانون مناطق مشمول ممنوعیت آسیایی» سال 1917  مهاجرت تمام افراد را از قاره آسیا به آمریکا منع کرد. هدف این قانون هندوها بودند، از جمله و به خصوص سیک ها، ولی کره ای ها، ویتنامی ها، تایلندی ها، اندونزیایی ها و غیره را نیز در بر می گرفت. تصویب قانون منع ورود «چندهمسری ها» مسلمانان را هدف گرفت. از مهاجران مسلمان احتمالی در مبادی ورودی پرسیده می شد آیا به اعتقاد آنها یک مرد باید بیشتر از یک همسر داشته باشد و اگر پاسخ آنها مثبت بود، به کشور خودشان بازگردانده می شدند. ژاپنی ها مشمول این قانون نمی شدند، چرا که پیشتر بر اساس توافقنامه آقایان اکثر آنها از ورود به کشور منع شده بودند. فیلیپینی ها نیز شامل این قانون نمی شدند، چون در آن زمان فیلیپین یکی از قلمروها (یعنی مستعمره های) آمریکا  به حساب می آمد.
4. سوری ها- لبنانی ها. در اوایل دهه 1920  گروه کوکلاس کلان در عرصه ملی ظهور دوباره یافت و اقدامات خود را متوجه مهاجران، کاتولیک ها و یهودیان کرد. کوکلاس کلان ها در حزب دمکرات نفوذ کردند و کنترل آن را در دست گرفتند و کل ایالت ایندیانا را به دست آوردند. قانون مهاجرت سال 1924 بر اساس درصد افرادی که از سال 1890 از هر کشور به آمریکا آمده بودند، سهمیه هایی را برای هر کشور در نظر می گرفت...یکی از نتایج این قانون این بود که چون سال مبدا به جای 1910 سال 1890 در نظر گرفته شده بود، به کشورهایی که اتباع آن در طول مهاجرت بزرگ سال های 1880 تا 1924 در تعداد زیاد به آمریکا آمده بودند، غالبا سهمیه های پایینی اختصاص داده می شد. برای جمعیت هایی که در قرن هجدهم یا اواسط قرن نوزدهم آمده بودند (مثل آلمان ها)  سهمیه های نسبتا بزرگی در نظر گرفته شده بود. برای سوریه - لبنان (که تا پیش از تصرف آنها از سوی فرانسه در سال 1920 از هم جدا نشده بودند) سهمیه ای 100 نفری در نظر گرفته شد، با اینکه ده ها هزار لبنانی که 10 درصد  آنها مسلمان بودند در طول مهاجرت بزرگ به آمریکا آمده بودند. این جامعه نویسنده و هنرمند بزرگ لبنانی - آمریکایی خلیل جبران را تحویل جامعه آمریکا داده بود.
5. دیگر خاورمیانه ای ها، از جمله ارمنی ها. سهمیه های در نظر گرفته شده به سبک نازی ها در سال 1924 که بر اساس «نژاد» تعیین می شد، عمدتا تا سال 1965 اعمال می شد و اکثر خاورمیانه ای ها را از ورود به آمریکا منع می کرد. سهمیه برای مصر؟100 نفر. فلسطین؟ 100 نفر. ترکیه؟ 100 نفر. حتی برای ارمنی های تحت تعقیب نیز سالانه تنها 100 جای خالی در نظر گرفته شده بود. سلسله مراتب های نژادی مشهود در قانون سال 1924  یک نگرانی فزاینده درباره بهسازی نژادی را تغذیه می کرد و به همراه آن ترس های موجود از نژادهای منحط و نوعی عزم برای تقویت نژاد برتر را با ممنوع کردن ازدواج بین نژادی و حتی انجام آزمایش هایی روی انسان های زنده دامن می زد.
6. یهودیان. در دهه 1930 وقتی که این موضوع اهمیت زیادی داشت، دولت آمریکا آوارگان یهودی را که از آلمان نازی گریخته بودند از ورود به آمریکا منع کرد.
معلوم شد که پرزیدنت فرانکلین دلانو روزولت در امتناع آمریکا از ورود تعداد بیشتر از چند هزار آواره یهودی در طول دهه 1930 مسئول نبوده است. او می خواست 150 میلیون دلار را برای توزیع میلیون ها آواره یهودی در میان 10کشور دمکراتیک هزینه کند. این ناکامی ها از سوی کنگره ای که نمی خواست عملی انجام دهد و یک وزارت امور خارجه پا در گل مانده بر او تحمیل شد. تا سال 1940 دیگر خیلی دیر شده بود، چرا که اروپا به یک دژ تبدیل شده بود.
ولی آمریکا در دهه 1930  با امتناع از پناه دادن به مردمی که مشتاق آزاد شدن بودند، به ایده آل های خود خیانت کرد. کشتی اس اس سنت لوئیز یک کشتی پر از 900 آواره یهودی که آنقدر به میامی نزدیک شده بود که می توانست چراغ های آن را ببیند، به اروپا برگشت داده شد تا به سمبل این قصور تبدیل شود. یک سوم مسافران این کشتی بعدتر به دست نازی ها کشته شدند.
وضعیت بد اقتصادی در دوران رکود بزرگ یکی از دلایل ترس از مهاجران بود. پیشتر از آنکه نژادپرستی آمریکایی فراگیر شود، سیاستمداران و رهبران کارگری نگران بودند که مهاجران مشاغل را از کارگران بربایند.
به این ترتیب نژادپرستی آریایی صرف یکی از دلایل منع ورود یهودیان به آمریکا بود. اگر آمریکا درهای خود را باز کرده بود، 200 هزار یهودی که در دهه 1930 به فلسطین رفتند به اینجا آمده بودند و جهان هرگز شاهد جنگ های اعراب - اسرائیل یا 7 میلیون آواره فلسطینی نمی شد.
همچنین برخی از نئاندرتال های آمریکایی یهودیان را افرادی با گرایش های سوسیالیستی می دانستند و بر همین اساس از ورود آنها به عنوان افرادی تندرو جلوگیری به عمل می آمد. حتی حرف هایی درباره توطئه یهودیان- بلشویک ها مطرح بود. (نفرت از یهودیان غیرمنطقی بود، برای همین آنها را  سرزنش می کردند که بانکدار هستند (کمتر از یک درصد آنها بانکدار بودند) و همزمان داغ مارکسیست بودن به آنها می زدند). بعلاوه یک «جامعه دفاع از مسیحیان» هم وجود داشت، بنابراین بنیادگرایان نیز در این میان سهم خود را داشتند.
تمام همین استدلال ها علیه دادن اجازه ورود به یهودیان، اکنون برای عدم صدور اجازه برای ورود سوری ها مطرح می شود. اینکه مسیحی نیستند. ایدئولوژی بیگانه ای دارند. مشاغل آمریکاییان را از آنها می گیرند. هیچ کس علنا نمی گوید که آنها آریایی نیستند، هرچند که ترامپیست ها شاید این حرف را هم بزنند.
7.همین تابستان گذشته دیوان عالی با تنفیذ حکم ممنوعیت مسافرتی ترامپ، یک ستاره دیگر به دیوار شرمساری آمریکا اضافه کرد. این ممنوعیت سفر از سوی اکثریت شکننده ای از  اعضای دیوان عالی تایید شد که موجب رنج و اندوهی ناگفتنی برای ایرانی- آمریکاییان، یمنی- آمریکاییان، سوری- آمریکاییان و دیگر گروه های مشمول این ممنوعیت گردید. همچنین این قانون تخلف از متمم اول قانون اساسی اول محسوب می شود که دولت را از اتخاذ موضعی بر له یا علیه یک مذهب منع می کند. آن روز که این دادگاه به اتفاق آرا  حکم دادگاه فدرال در هاوایی را نپذیرفت روز غم انگیزی بود. دادگاه هاوایی با ذکر استدلال های قانع کننده نشان داده بود که این سیاست در اصل با نیت تبعیض بر مبنای مذهب صورت گرفته که خلاف قانون اساسی است.
این ممنوعیت هیچ ربطی به  موضوع امنیت ندارد؛ ملیت های مشمول این ممنوعیت در قرن حاضر در هیچ حرکت تروریستی در خاک آمریکا دست نداشته اند. اکثر اقدامات تروریستی صورت گرفته در ایالات متحده توسط ناسیونالیست های سفیدپوست (که بسیاری از آنان از  طرفداران ترامپ هستند) انجام شده است.
تنها راه برای بی اثر کردن قانون ممنوعیت مسلمانان ترامپ و آغاز راه بی اثر کردن خسارات ناگفته ای که او به این کشور وارد کرده، سازماندهی و آگاه سازی رای دهندگان و روشنگری و انتخاب اپوزیسیون در سال 2020 است. دادگاه ها قرار نیست ما را از ترامپیسم نجات دهند. کنگره تحت سلطه محافظه کاران قرار نیست ما را از ترامپیسم نجات دهند. مدنیت قرار نیست ما را از ترامپیسم نجات دهد. ما خودمان هستیم و خودمان. خیزش «موج آبی» در نوامبر گذشته راه را به ما نشان داده است.
نویسنده: جوآن کول (Juan Cole) مفسر سیاسی و استاد تاریخ در دانشگاه میشیگان
منبع: yon.ir/7aN1P

انتهای پیام.

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول