به گزارش خبرگزاری فارس از بروجرد، با پیروزی انقلاب برکات نظام اسلامی در گوشه گوشه کشور ایران ساری و جاری شده و در حوزه‌های مختلف عمرانی، فرهنگی، زیرساختی، اقتصادی و غیره به عینه نمود یافته است.
اینگونه اغراق نیست اگر بگوییم تفاوت‌ها در کشور ایران پیش و پس از انقلاب از زمین تا آسمان است، انقلابی که همچون چشمه‌ای جوشان و حیاتبخش به هر شهر و دیاری روانه شده و همه جا را سیراب کرده است.
اینک با طلیعه چهلمین بهار انقلاب آن نهال نورس سال‌های خون و حماسه به درختی تناور و پر ثمر تبدیل شده که میوههای خوشگوارش کام همه مردم را شیرین کرده است.
انقلابی که دم مسیحایی آن بر جان همه مردمان این سرزمین دمیده و آن‌ها را حیاتی دوباره بخشیده است، اینک مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و به الگویی شایسته برای مردمان آزاده و آزادیخواه ملت‌های دیگر تبدیل شده است.
اکنون و به بهانه فرا رسیدن دهه مبارک فجر و بهار انقلاب در گفتگو با بهرام بیرانوند دبیر جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی استان لرستان، مروری بر دستاوردها، اهداف و چشماندازهای پیش روی حیات انقلاب داشتهایم که در ادامه میخوانید.
برخی از مهمترین دستاوردهای انقلاب را برشمرید.
به فرموده رهبر فرزانه انقلاب40 سالگی به معنای پیری نبوده بلکه به معنای پویندگی و بالغ شدن نظام اسلامی است.
در چهل‌سالگی انقلاب از دستاوردهای نظام باید گفت، نظامی که در برابر جبهه استکبار ایستاده و در این دوران ایستادگی به خوبی رشد کرده و بالنده شده است، از دستاوردهای مهم انقلاب می‌توان به این اشاره کرد که تغییر سیستم جدی اتفاق افتاد و مسیر تاریخ توسط ملت بزرگ ایران عوض شد.
با هوشیاری ملت ایران و تحت زعامت امام خمینی(ره) نظام طاغوت که مردم را به قهقرا برده و دنیا و آخرت آن‌ها را تباه میکرد، جایش را به نظامی داد که در آن فردی صالح در رأس حکومت قرار گرفته و مردم اختیار امور را در دست دارند و این دستاورد کمی نیست.
مردمی که پیش از پیروزی انقلاب اختیاری از خود نداشتند، اما اکنون زمام امور در دستشان است و با واسطه همه مدیران جامعه را انتخاب می کنند، مردمی که خودباوری در آن‌ها رشد کرد و امروز به راحتی با اقتدار در برابر جبهه استکبار میایستند و حرف خود را به کرسی می‌نشانند.
دستاوردهای مادی انقلاب نیز با زمان پیش از آن ابدأ قابل مقایسه نیست، اگر چه مردم هنوز هم برخی مشکلات و گرانی‌ها را تحمل میکنند که بخشی از آن‌ها ناشی از دشمنی دشمنان و بخش جدی دیگر سوء تدبیرکسانی است که هنوز مردم را باور نکرده‌اند.
با این وجود در سایر شاخص‌ها پیشرفت خوبی داشتهایم که از نمونه‌های آن می‌توان به افزایش سن امید به زندگی به بیش از 75 سال اشاره کرد.
زیرساخت‌ها نیز به دورترین نقاط کشور رسیده و شاخصه‌هایی مانند تعداد دانشجویان و دسترسی شهروندان ایرانی به بهداشت، آموزش و تحصیل رایگان اصلأ قابل مقایسه با پیش از انقلاب نیست.
ما در این شاخص‌ها باید خود را با کشورهای پیشرفته دنیا مقایسه کنیم، نه با کشوری که رییس حکومت آن پهلوی بود و ابدأ درکی از حکومت مردم نداشت.
با عبور از چهل‌سالگی، انقلاب وارد چه مرحله‌ای از حیات خود می‌شود؟
ما از مراحل پیروزی انقلاب و تشکیل نظام عبور کرده و اکنون در مرحله دولت اسلامی قرار داریم، البته با عبور از هر مرحله ملت ایران هزینه‌هایش را پرداخت کرده است، به طور مثال هشت سال دفاع مقدس از هزینه‌های برپایی نظام دینی بود.
مستکبران عالم از شرق و غرب به دنبال حاکم کردن نظرات و سبک زندگی خود بودند، اما هدف مردم ایران پیاده‌سازی سبک زندگی دینی در جامعه خودشان بود که البته تحقق این مهم برای ما هزینه‌هایی داشته که به خوبی آن‌ها را پرداخت کردیم.
اکنون انقلاب ما در مرحله دولت اسلامی قرار دارد، البته منظور از دولت تنها قوه مجریه نبوده بلکه همه ارکان نظام اسلامی و بر مبنای شاخصه‌های اسلامی و دادن نقش حداکثری به مردم در اداره امور جامعه است.
البته نمی‌دانیم این مرحله چند سال به طول خواهد انجامید، اما درصورتیکه جامعه افراد مومن، معتقد، بصیر، عالم و متخصص این دوران را انتخاب کرده و همه پای کار آمده و کار جهادی کنند، می‌توانیم از این مرحله به سرعت و سلامت عبور کنیم.
دولت اسلامی چه اندازه با معیارهای دین و قانون اساسی تطابق دارد؟
منظور از دولت اسلامی این است که همه ارکان نظام بر پایه آنچه که دین اسلام تعریف کرده حرکت و خود را به معیارهای دین نزدیک‌تر کنند.
در دولت اسلامی یک مرحله از آنچه در آن قرار داریم جلوتر خواهیم بود، به عنوان نمونه اکنون قوانینی در مجلس تصویب می‌شود که شرط تصویب آن‌ها عدم مغایرت با شرع و قانون اساسی است، حالا روزی را تصور کنید که ما قوانین برخاسته از شرع و منطبق بر قانون اساسی را تصویب و اجرا کنیم.
قانون اساسی کشور ما بسیار پیشرفته بوده و ظرفیت‌های فراوانی دارد که هنوز از بسیاری از آن‌ها استفاده نکرده‌ایم، به عنوان نمونه تا رسیدن به آنجا که به حقوق مردم و رابطه متقابل آن‌ها با حکومت پرداخته می‌شود، فاصله داریم.
به طور مثال بر اساس قانون اساسی تحصیل رایگان، بهداشت، داشتن شغل و معیشت مناسب حق همه مردم است
اگر اصولی از قانون اساسی مانند امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اجرایی شود، آنگاه نقش ایجادی مردم برای تصویب، اجرا و در نهایت نظارت بر حسن اجرای قوانین بیشتر خواهد بود.
آیا انطباق بیشتر قوانین با معیارهای دینی می‌تواند فصل‌الخطابی بر کج‌روی‌ها باشد؟
همگان نقش مردم ما را در مراحل ایجاد دولت و تشکیل مجالس پذیرفته‌اند، اما در مرحله‌ای که برای جلوگیری از کج‌روی‌ها به نظارت مردم نیاز است، هنوز جای کار وجود دارد.
به طور مثال بر اساس اصل 8 قانون اساسی که به وظیفه نظارتی مردم در راستای جلوگیری از کج‌روی‌ها و توصیه به رفتن راه درست می‌پردازد، مجلس شورای اسلامی 3 سال پیش قانون جدیدی را وضع کرد که بر اساس آن سازمان‌های مردم نهاد می‌توانند تشکیل شده و در مقابل کج‌روی‌های مدیران نظام بایستند.
بر اساس این قانون سازمان‌های مردم نهاد می‌توانند در صورت لزوم به عنوان شاکی به محاکم قضایی شکایت کرده و در همه مراحل دادرسی حضور داشته باشند.
درصورتیکه علاوه بر سازمان‌های مکلف به نظارت، نقش نظارتی مردم نیز نهادینه و تشکیلاتی شود، آنگاه شاهد کج‌روی و امثال مواردی همچون حقوق‌های نجومی و یا اختلاس‌ها نخواهیم بود.
بدون شک همگان باید نسبت به بیتالمال به عنوان اموال مشترک مسلمانان احساس مسؤولیت کرده و در جهت حفظ آن بکوشند، اما گاه ممکن است مدیری از اختیاراتی برخوردار باشد که زور این اختیارات بر نظارت تک تک مردم بچربد، اما با حضور دستهجمعی و پر قدرت آنان کسی توان عبور از سد مردم را ندارد.
قانون اساسی ما به عنوان مانیفست نظام اسلامی ظرفیت‌های فراوانی دارد که شاید فرصت و یا امکانات انجام بسیاری از آن‌ها فراهم نبوده و یا درگیر مسائل دیگری بوده‌ایم.
البته باید اولویت بقا را برای حفظ نظام قائل باشیم، به طور مثال در دوران دفاع مقدس اولویت سر پا نگاه داشتن نظام بود، اما اکنون که نظام تثبیت و آن نهال نورس به درختی تناور تبدیل شده در مرحله‌ای به سر میبریم که اگر همه شئونمان را بر مبنای ارزش‌هایمان پیاده کنیم، می‌توانیم به یک الگو تبدیل شویم.
پس از دولت اسلامی، چه مرحله‌ای را پیش رو داریم؟
پس از دولت اسلامی مرحله جامعه اسلامی و پس از آن مرحله تمدن اسلامی پیش رو است که ما آن زمان می‌توانیم در دنیا به عنوان یک الگو معرفی شویم.
ما در دنیا نیازی به عملیات نظامی نداشته و نداریم، همین که خود را اثبات کرده و جامعه را بر مبنای ارزش‌هایمان اداره کنیم، قطعا مشتاقان عالم به سمت ما خواهند آمد.
با عبور از چهل‌سالگی آیا نقش انقلاب در دنیا وارد مرحله جدیدی خواهد شد؟
کشور ما پس از پیروزی انقلاب در یک برهه زمانی مورد هجمه دشمنان واقع و نیروی جوانی انقلاب در بخشی از این عمر 40 ساله صرف بقای آن و دفع دشمنیها شد.
اما اگر دشمنان و برخی خودیهای نادان مانع نمیشدند، با آن انرژی و انگیزه‌های سال‌های اول انقلاب میتوانستیم اغلب مشکلات را حل کنیم و اکنون به بسیاری از اهداف پیش رو دستیافته بودیم.
اما همین انقلابی که برایش دردسر درست کرده و اجازه ندادند به بسیاری از مشکلاتش برسد، اکنون از سطح تاثیرگذاری منطقه‌ای نیز عبور کرده و در موقعیتی قرار دارد که دنیا حرف ما را می‌شنود.
ما دفاع دینی را تئوریزه و قابل آموزش کرده و انتقال داده‌ایم، به طوریکه بدون حضور خود هر جا نسخه‌مان را در سایر نقاط دنیا ارائه دهیم، مردم می‌توانند از حق خود دفاع کنند حتی اگر در مقابل آن‌ها ابرقدرت‌ها ایستاده باشند.
آن جا که با الگوی انقلاب و رفتار انقلابی‌گری کار کرده‌ایم، الگوهایمان قابل ارائه، آموزش و انتقال است، اما متأسفانه در بخش‌هایی نیز متناسب با انقلاب و در تراز آن پیش نرفته‌ایم.
در بخشی از این جبهه عظیم هنوز خیلی خاکریزها را به جلو نبردهایم، به طور مثال در حوزه اقتصاد آن جایی که دانشگاه‌ها باید آستین همت بالا می‌زدند، خاکریزمان هنوز خیلی جلو نرفته و اینگونه است که دشمن همانجا برای ما دردسر درست می‌کند.
ما به منابع هیچ کشوری چشم طمع ندوخته و به عنوان یک برادر به کشورهای دیگر کمک کرده‌ایم، اما چشم امید دنیا به ما است که مثلا ببیند مسلمانان و انقلابیون ایرانی چه برنامهای برای مباحث اقتصادی دارند.
دنیا چشم انتظار ما است ببیند همانگونه که در حوزه‌های نظامی، سیاسی و امنیتی بدون چشم طمع به منابع دیگران به ملتها کمک کردیم تا بتوانند از حقوق خود دفاع کنند، آیا در حوزه اقتصاد نیز می‌توانیم نسخه هایی را ارائه دهیم که بتوان از آن‌ها الگوگیری کرد.
گفتگو از مژگان شمس
انتهای پیام/85012
