اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

مونیکا دافی تافت

خیزش سفید پوستان؛ احیای ایدئولوژی سوپرنژاد پرستانه در آمریکا

ما شاهد یک خیزش بومی گرایی سفیدپوستان در میان مردان سفیدپوست هستیم؛ یک بومی گرایی درآمیخته با خشم به دلیل از دست رفتن جایگاه به همراه یک ایدئولوژی سوپرنژادپرستانه سفیدپوستان

خیزش سفید پوستان؛  احیای ایدئولوژی سوپرنژاد پرستانه در آمریکا

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: در دوران مبارزات انتخاباتی دونالد ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری، عمده مباحث حول دلایل محبوبیت فزاینده او بر به اصطلاح «مردان سفیدپوست خشمگین» تمرکز داشت که سال های سال با کاسته شدن از فرصت های اقتصادی خود دست و پنجه نرم کرده بودند. تاجایی که سرخوردگی و یاس برخی از آنها را به پذیرش و حمایت از ایدئولوژی برتری باوری سفیدپوستان سوق داده بود.
در بسیاری از  برنامه های رسانه ها، با این مردان، خشم آنها و دیدگاه های گاه افراطی آنها در مورد چگونگی اهمیت پیدا کردن دوباره از نظر اقتصادی و سیاسی، به عنوان پدیده ای جدید برخورد می شد.
ولی من به عنوان یک محقق مسائل جمعیتی و جنگ داخلی قطعا می توانم بگویم که در واقع هیچ یک این ها چیزهای جدیدی نبودند. کاسته شدن از فرصت ها برای مردان سفیدپوست و ایدئولوژی نژادپرستانه  از دست کم دهه 1930 تا امروز از جمله مشخصه های حوزه سیاست در آمریکا بوده اند.
پس سئوال واقعی این است که چرا ما شاهد یک خیزش بومی گرایی سفیدپوستان در میان مردان سفیدپوست هستیم؛ یک بومی گرایی درآمیخته با خشم به دلیل از دست رفتن جایگاه به همراه یک ایدئولوژی سوپرنژادپرستانه سفیدپوستان که ورشکستگی آن از نظر تاریخی محرز است؟

عقب ماندن سفیدپوستان، رشد اقلیت ها
بر اساس داده های دایره آمار آمریکا جمعیت تمام اقلیت های نژادی و قومی آمریکا سریع تر از سفیدپوستان در حال رشد است. جالب آنکه یکی از سریع ترین گروه های رو به رشد در این کشور «نژاد ترکیبی» است (یک افشاگری: بچه های خود من هم هر دو مکزیکی و ایرلندی- آمریکایی هستند.)
با این حال سفیدپوستان غیر اسپانیایی با 198 میلیون نفر در سال 2014 همچنان بزرگ ترین گروه نژادی در آمریکا بوده اند که به دنبال آنها اسپانیایی تباران با 55.4 میلیون و سیاهان یا آفریقایی-آمریکاییان با 42 میلیون نفر قرار داشته اند. کسانی که با دو یا چند نژاد مورد شناسایی قرار می گیرند تنها زیر کمتر از 8 میلیون نفر بوده اند.
بر اساس پیش بینی دایره آمار، نقطه ای که  در آن جمیعت سفیدپوستان غیر اسپانیایی دیگر  اکثریت را نخواهند داشت در سال 2044 از راه خواهد رسید. تا آن زمان در واقع هیچ کدام از گروه ها اکثریت را تشکیل نخواهند داد. یعنی ما به ملتی متکثر از گروه های نژادی و قومی مختلف تبدیل خواهیم شد.

جمعیت شناسی و دمکراسی
 چرخش قدرتمندی که در ترکیب جمعیت آمریکا در حال رخ دادن است، شرایط ایده آلی را برای یک واکنش سیاسی نسبت به مردمان رنگین پوست از جمله اسپانیایی تباران، سیاهان، آسیایی ها و به خصوص مهاجران رنگین پوست فراهم کرده است.
یک مثال بارز از چنین واکنشی، تاسف پرزیدنت ترامپ مبنی بر اینکه  آمریکا انباشته از مهاجرانی شده که به جای مکان هایی مثل نروژ، از کشورهای چاه فاضلاب آمده اند.
این اقلیت های رنگین پوست اقلیت باقی می مانند. اما همین حالا نیز در برخی ایالت ها رای دهندگان سفیدپوست دراقلیت مانده اند و این احتمال وجود ندارد که در سطح کشوری، سفیدپوستان برای مدتی طولانی به عنوان اکثریت باقی بمانند.
برای مثال در کالیفرنیا جمعیت های غیرسفیدپوست اکنون 62 درصد جمعیت را تشکیل می دهند و جمعیت های اسپانیایی تبار و سفیدپوست  با هر کدام 38 درصد تقریبا برابر با آنها هستند.
تگزاس، نیومکزیکو و آریزونا از جمله سه ایالت جنوبی هستند که در آنها شکاف بین اقلیت های اسپانیایی تبار و اکثریت های سفیدپوست در حال بسته شدن است. مثل فلوریدا این ایالت ها نیز  دارای مرزهایی هستند که به سختی می توان کاملا آنها را مهروموم کرد و  اجتماعاتی از مهاجرین کاملا تثبیت شده در آنها زندگی می کنند.

سیاست و تغییرات جمعیتی
به مدت دو دهه من درمورد این موضوع مطالعه کرده ام که تغییرات جمعیتی در سطح دولت- ملت ها به فروپاشی آنها انجامیده است. در برخی موارد این فروپاشی ها به همراه خشونت بوده، مثل لبنان در دهه 1970 و اتحاد جماهیر شوروی در دهه 1990.
اکنون متغیرهای جمعیتی که قبلا  در کشورهای «دیگر» یا «درحال توسعه» شاهد بودیم، در ایالات متحده در حال رخ دادن هستند.
در مکان هایی که سفیدپوستان یک اکثریت جمعیتی را تشکیل می داده اند، بومی گرایی سفیدپوستان - که طولانی شدن دوره ای که در آن سفیدپوستان از نظر سیاسی و اقتصادی مسلط بودند مشخصه آن است – وقتی ظهور می کند که یکی از جمعیت های سفیدپوست اکثریت بابت از دست دادن اهمیت خود نسبت به جمعیت های غیرسفیدپوست بیمناک می شود. و در ایالات متحده غیرسفیدپوستان نرخ زاد و ولد بالاتری دارند و بدنه مهاجران جدید را شکل می دهند.
همراه با تغییرات جمعیتی در دمکراسی ها، پرسش کلیدی این است که کدام گروه، چه وقت و چرا این تغییرات را به چالش می کشد؟ آیا اقلیت در حال گسترش است یا اکثریت در حال تقلیل یافتن؟ آیا این آمیزه ای از ترس و تمایل به تغییر است که هم از اکثریت در حال افول و هم از اقلیت در حال رشد سرچشمه می گیرد؟

مبارزه برای سلطه از دست رفته
تحقیق من نشان می دهد که این اکثریت رو به افول است که معمولا پرخاشگرانه عمل می کند و غالبا تصور می کند که باید مانع از گسترش یک اقلیت رو به رشد شود. چرا که اکثریت های در حال افول نمی خواهند جایگاه یا هژمونی خود را از دست دهند.
این امر تغییرات جمعیتی را به کشمکشی بر سر قدرت و سلطه تبدیل می کند و عناصری از اکثریت هستند که از واگذاشتن صحنه به قطب بندی ها و اکثریت های جدید در حال ظهور که ممکن است جای آنها را بگیرند، امتناع می کند.
از نظر تاریخی این نتیجه از الگویی عام تبعیت می کند: اکثریت رو به افول چاره کار را در اشکال مختلف آپارتاید، از جمله تغییراتی در قوانین رای دادن، اشکال تراشی در رای دادن رای دهندگان و اعمال محدودیت های جدید بر سر راه مهاجران و وضع الزامات جدید برای شهروندی می بینند.
از جمله مثال های این وضعیت می توان به اقدامات موفقیت آمیز اسرائیل برای به دست دادن تعریفی ضیق تر از اینکه چه کسی یک یهودی است؛ رفراندم سال 2016 بریتانیا برای خارج شدن از اتحادیه اروپا (برای بریتانیایی های طبقه کارگری، مهاجران «رنگین پوست» همان پاکستانی ها و لهستانی ها بودند) و قانون ممنوعیت جدید آمریکا مبنی بر ورود مهاجران از هفت کشور عمدتا مسلمان اشاره کرد.

از افول جمعیتی تا افول سیاسی
 افول بخت و اقبال «مردان سفید پوست خشمگین»ی که از پرزیدنت ترامپ حمایت می کردند، همان افول بخت و اقبال حزب جمهوریخواه است.
رئیس جمهور فعلی آمریکا یک حزب سیاسی اکثریت را رهبری می کند که اعضای آن به مدت بیش از دو دهه رو به تنزل بوده اند.
پرزیدنت ترامپ در انتخابات عمومی با بیش از 3 میلیون رای بازنده شد. از سال 1994 به این سو تعداد شهروندان آمریکایی در سن رای دادن که به عنوان جمهوریخواه شناسایی می شوند،  در مقایسه با کسانی که به عنوان دمکرات یا مستقل شناسایی می شوند به شدت کاهش یافته است.
جناح محافظه کار افول خود را دقیقا به همان شکلی مدیریت کرده که یک جمعیت اکثریت سفیدپوست ممکن است انجام دهد: یعنی به تقسیم غیر منصفانه حوزه های انتخابیه، اشکال تراشی در رای دادن رای دهندگان، درخواست ها برای اعمال محدودیت ها در مورد مهاجرت و اکنون ممنوعیت های شهروندی متوسل شده است.
شعارهای خشماگین رئیس جمهور مسلما عامل مهمی در دامن زدن به خیزش موجی از تعصب آشکار و خشونت علیه مهاجران غیرسفیدپوست و اقلیت های نژادی، مذهبی و ناتوان است. در یک مورد مستند شده یک طرفدار 56 ساله ترامپ به نام سزار سایوک یک رشته بمب را با پست برای «منتقدان ترامپ» ارسال داشته است. اتومبیل او که ظاهرا خودش هم در آن زندگی می کرده، انباشته از تصاویر غالبا خشونت آمیز علیه رنگین پوستان و مخالفان سیاسی پرزیدنت ترامپ بوده، از جمله  برچسبی که در آن نانسی پلوسی نماینده وقت مجلس نمایندگان  را با علامت بعلاوه مخصوص نشانه گیری تفنگ های دوربین دار نشان می داده است.
کشمکش بر سر اینکه آیا مهاجران غیرسفیدپوست تهدیدی متوجه امنیت و رفاه آمریکا هستند یا خیر به تشدید تقسیم بندی های حزبی دامن می زند. از سال 1990 مهاجرت به آمریکا روندی تقریبا همیشگی داشته است.
آنچه که تغییر کرده تعداد آوارگانی است که از جنگ های داخلی در افغانستان، عراق، سومالی و سوریه گریخته  و راهی آمریکا شده اند. طبق اعلام سازمان آوارگان سازمان ملل 65 میلیون و نیم میلیون نفر در سراسر جهان مجبور به ترک خانه های خود شده اند - جمعیتی بیشتر از جمعیت بریتانیا- که از این میان یک سوم یعنی حدود 25 میلیون نفرشان آواره هستند.
تعداد آوارگان و پناهجویان از سال 2013 افزایش یافته است. در پایان سال 2013 ایاات متحده حدود 348 هزار نفر را که شامل آوارگان و پناهجویان بوده اند پذیرفته است. تا پایان سال 2017 این رقم به حدود 929 هزار نفر افزایش پیدا کرده که پناهجویان بخش عمده آنها را تشکیل می داده اند.
تحقیقات نشان می دهد که مهاجران  بخش عمده ای از منابع ملی را در چند سال اول حضورشان در آمریکا به خود اختصاص دهند اما بعد از سال های اول، هزینه ها و مزایای مشارکت آنها در اجتماع متوازن می شود.

بومی گرایی سفیدپوستان: چرا اکنون؟
اگرچه فرصت های اقتصادی – و به خصوص کاهش مشاغل کارگری مکفی برای تامین مایحتاج یک خانواده – بر  گسترش محبوبیت بومی گرایی سفیدپوستان تاثیر می گذارد، ولی زمانبندی آن را توضیح نمی دهد.
اینکه «چرا اکنون» بومی گرایی سفیدپوستان رشد کرده، به دلیل چندین دهه کاهش جمعیت آمریکاییان سفیدپوست به همراه افول جدی معیارهای آموزش و پرورش دولتی بوده که به نوستالژی غیرضروری و باز شدن راه برای تئوری های توطئه انجامیده است.
رهبری کاریزماتیک دونالد ترامپ را نیز به این مسئله بیفزایید که بیم و هراس های اکثریت سفیدپوست نسبت به از دست رفتن جایگاه خود را به مقصر دانستن مهاجران رنگین پوست مرتبط کرده است. این کار موجب برافروخته شدن شعله های آتشی شده که تاکنون زیر خاکستر قرار داشته است.
نویسنده: مونیکا دافی تافت[1] Monica Duffy Toft مدیر مرکز مطالعات راهبردی در دانشکده حقوق و دیپلماسی دانشگاه تافز
منبع: yon.ir/jxreZ

انتهای پیام. 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول