«الکساندر کنیازف» کارشناس سیاسی روس در گفتوگو با خبرنگار دفتر منطقهای خبرگزاری فارس به بررسی نشست وزرای امور خارجه هند و کشورهای آسیای مرکزی در «سمرقند» و دلایل تشدید فعالیتهای «دهلی نو» در منطقه پرداخت.
فارس: آیا ابتکار برگزاری نشست وزرای خارجه هند و آسیای مرکزی محدود به این کشورها است یا بازیگران دیگری نیز در این زمینه به دنبال منافع خاص خود میباشند؟
کنیازف: البته موضوع فقط محدود به هند و کشورهای آسیای مرکزی نیست و آمریکاییها مدتها تلاش میکردند دهلی نو را در تحولات افغانستان دخیل کنند. این بحث به طور مستقیم در برنامه «دونالد ترامپ» نیز قابل مشاهده میباشد.
چند سال پیش که هند و آمریکا پشت درهای بسته مذاکراتی جهت بررسی پیشنهاد اعزام نیروی نظامی هند به افغانستان انجام دادند از دهلی نو خواسته شد این نیروها را از بین نظامیان «اسماعیلی» هند انتخاب کنند زیرا تعداد آنان در ارتش این کشور بسیار زیاد میباشد.
در این پیشنهاد بذر اختلاف مذهبی کاشته شد تا در صورت لزوم بتوان از آن بهره برداری کرد البته این مذاکرات به دلیل شک و تردید طرف هند به تعویق افتاد ولی هنوز به عنوان یک ایده از دستور کار خارج نشده است.
منافع آمریکا شامل چندین مورد اصلی است یکی اینکه واشنگتن میخواهد بخشی از هزینههای خود برای افغانستان را به هند واگذار کند یعنی از این طریق دهلی نو شریک بین المللی آمریکا در رابطه با وضعیت افغانستان خواهد شد.
میتوان یادآوری کرد که آمریکا بارها برای جلب نیروهای نظامی کشورهای آسیای مرکزی (به خصوص قزاقستان و ازبکستان) به افغانستان تلاش کرده است.
به اعتقاد آمریکا در رابطه با این بحث هند از چشم انداز بهتری برخوردار میباشد.
ثانیا حضور هند در افغانستان (لزوما حضور نظامی مد نظر نیست) و همچنین در آسیای مرکزی بر حساسیتهای روابط پیچیده دهلی نو با «اسلام آباد» و به خصوص با «پکن» خواهد افزود.
در عین حال آمریکاییها روی این حساب کردند که فعالیتهای هند در منطقه و به ویژه فعالیتهای اقتصادی، زمینه برای مقابله علیه نفوذ چین را فراهم خواهد کرد.
به طور غیر مستقیم، این ابتکار با اقدامات پکن و «مسکو» (و در مراحل بعدی با اقدامات «تهران») جهت تاثیرگذاری بر روند مذاکرات صلح افغانستان و رشد تحولات آتی این کشور در تقابل قرار خواهد گرفت.
بنابراین تمایل دهلی نو برای مذاکره با طالبان تا حدود زیادی به اقدامات اخیر «تاشکند» و تلاش آن جهت وساطت در مذاکرات بین افغانها شباهت دارد.
از این لحاظ این احتمال که دهلی نو و تاشکند به عنوان «حافظان صلح» تحت کنترل «واشنگتن» در بحث افغانستان همراه با هم اقدام کنند، بعید نخواهد بود.
البته هند دارای منافع خاص خود در افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی میباشد که آمریکاییها به طور فعال از آن بهره برداری میکنند.
برای هند مقابله با گسترش نفوذ اقتصادی چین مهم است که در این رابطه با آمریکا دارای منافع کاملا همسو میباشند.
با توجه به اختلاف میان هند و پاکستان، برای دهلی نو افغانستان مهم می باشد زیرا با حضور و نفوذ خود در این کشور اسلام آباد را از عقبه آرام و بی طرف محروم خواهد کرد.
البته افغانستان برای هند به عنوان مسیر ترانزیت و بازار عرضه کالا نیز از اهمیت برخوردار است ولی برای دهلی نو بحث مهم تر مواردی است که به آن اشاره شد.
فارس: این اقدام را از منظر افزایش رقابتهای میان هند و پاکستان و همچنین دهلی نو و پکن در آسیای مرکزی و افغانستان (با توجه به آمادگی هند برای مذاکره با طالبان)، چگونه میتوان ارزیابی کرد؟
کنیازف: در درک و بینش قومی بیشتر پشتونهای افغانستان و پاکستان نیز نسبت به هند و هندوها خصومت وجود دارد.
در افغانستان این ویژگی بیشتر به پشتونهای ولایات شرقی تعلق میگیرد که از تجربیات غنی و غالبـأ منفی تماسهای مرزی برخوردار میباشند.
در حافظه قومی پشتونها این خاطره منفی هنوز باقی است که طی 3 جنگ انگلستان با افغانها، نیروهای اصلی جنگی بریتانیا را هندوها تشکیل میدادند.
احتمالا تصادفی نیست که طی سالهای اخیر بارها در افغانستان علیه هند اقدامات تروریستی صورت گرفت، در حالی که هیچ حمله تروریستی علیه چینیها مشاهده نشد.
این بحث را نمیشود فقط به فعالیتهای خرابکارانه سازمان آیاسآی پاکستان مربوط دانست، چراکه این موضوع دارای ریشههای ایدئولوژیکی و مذهبی عمیق تری میباشد.
طی سالهای اخیر محلههای هندی در «کابل» از بین رفتند و تمام ساکنان آنها تحت فشار ناسیونالیستهای پشتون و تندروها مجبور به ترک افغانستان شدند.
تنها نخبگان تاجیک افغانستان نسبت به هند نظر مثبت نشان میدهند که مبنا و وجه مشترک آنان با هندوها را خصومت با پاکستان شکل میدهد.
تشدید فعالیتهای هند در افغانستان بدون شک منجر به بروز واکنشهای متقابل پکن و اسلام آباد در تمامی ابعاد از ترجیحات اقتصادی پکن برای کابل گرفته تا فعال کردن شبکه خرابکارانه (تروریستی) توسط برخی از محافل اسلام آباد خواهد شد.
با توجه به موارد فوق میتوان حدس زد که اختلافات میان هند و پاکستان چه تاثیری بر فعالیتهای سازمان همکاریهای شانگهای خواهد گذاشت.
فارس: به نظر شما روسیه نسبت به تشدید فعالیتهای هند در منطقه چه واکنشی نشان خواهد داد؟
کنیازف: در محافل سیاسی روسیه غالبأ این دیدگاه وجود دارد که هند یک کشور شریک میباشد که با حضور خود در آسیای مرکزی قادر به متوازن کردن نفوذ چین خواهد بود.
البته این یک نظر غیر واقعی و اغفال کننده است چرا که قبل از همه هند در مشارکت خود با کشورهای منطقه بسیار دیر کرده و تمام عرصه استراتژیک در اختیار روسیه و چین قرار گرفته است.
یعنی در چنین شرایطی هند به عنوان یک رقیب بالقوه برای روسیه (که به فکر حفظ نفوذ خود در منطقه است) ظهور خواهد کرد، درک اهمیت این موضوع در حاشیه توجه محافل سیاسی روسیه قرار دارد.
باید گفت که در این اواخر روابط دوجانبه روسیه با پاکستان (البته نه در آسیای مرکزی) بهبود یافته است.
در محافل تصمیم گیرنده مسکو این واقعیت مد نظر قرار داده میشود که سیاست منطقهای هند با اهداف آمریکا همخوانی دارد.
اما رهبران کشورهای آسیای مرکزی به 2 دلیل از تشدید فعالیتهای هند استقبال میکنند که یکی تلاشهای معمول برای پیگیری سیاست خارجی چند سویه و دیگری درک خطر وابستگی رو به رشد و حتی بحرانی از چین میباشد.
چنین شرایطی در راستای استراتژی آمریکا است، چرا که همکاریهای هند و کشورهای آسیای مرکزی که در سمرقند مورد بحث و بررسی قرار گرفت چیزی جز تجدید ایده «آسیای مرکزی بزرگ» نخواهد بود.
انتهای پیام/ح