خبرگزاری فارس- مهدی احمدی: در ادامه دیدارهای جامعه قرآنی با خانوادههای معظم شهدا هیئت قرآنی در هجدهمین دیدار خود در سال ۹۷ به دیدار خانواده شهید علی قاسمبلند رفتند.
شهید علی قاسم بلند ۲۳ آبان ۱۳۴۱ در تهران چشم به جهان گشود. فعالیتهای فرهنگی را از نوجوانی در محل آغاز کرد و در کنار آن در درس هم کوشا بود. پیش از انقلاب در مبارزات و پس از انقلاب در میدان جهاد با منافقان و دشمن بعثی فعال بود. در کنار تحصیل، کار و فعالیتهای فرهنگی مختلفی انجام میداد. در صنعت هم انسانی مبتکر بود و با برادرش بدنه خودرو تولید میکرد حتی برخی قطعات تولید خارج را خودش طراحی کرده بود.
مجاهدتهایش در جبهه سبب شد شهید محمد جهانآرا در نامهای از وی بابت مقاومت در خرمشهر تشکر کند و سرانجام در تاریخ ۱ فروردین ۱۳۶۰ در جریان عملیات فتحالمبین به شهادت رسید.
در ادامه گزارشی از این دیدار تقدیم میشود.
راهاندازی هیأت، جلسه قرآن و حضور در جبهه
برادر شهید اولین نفری بود که به بیان خصوصیات شهید قاسمبلند پرداخت و گفت: برادرم با وجود سن کم فعالیتهای زیادی داشت. همزمان کار میکرد، درس میخواند، بانی هیئت بود و جلسه قرآن هم داشت. هیئتی با نام دو طفلان مسلم بنا کرده بود و فعالیتهای خوبی در این هیئت تدارک دیده بود. در عین حال بسیار درس خوان و منظم بود اما با آغاز جنگ همه چیز را رها کرد و به جبهه رفت.
این شهید عزیز جلسهای در منزل برپا کرده بود و در آن به بچهها قرآن درس میداد و با درآمد خودش برای بچهها هدیه میخرید و هنگام جلسه از آنها به خوبی پذیرایی میکرد. در مسجد امام جعفر صادق (ع) کاروانی راه انداخت و هر هفته سهشنبه علاقهمندان را به جمکران میبرد. این اتفاق تا جایی رونق گرفت که هرهفته دو اتوبوس به جمکران اعزام میکرد.
محافظت از علما، مبارز قبل از انقلاب و مجاهد بعد از انقلاب
در دانشگاه در کنار درس مبارزات زیادی با منافقان داشت و در کنار شهید لاجوردی فعالیت میکرد. دو سال محافظ آیتالله خزعلی بود و مقطعی هم محافظ آیتالله علمالهدی بود. به واقع میتوان گفت مبارز قبل از انقلاب و مجاهد بعد از انقلاب بود که پیش از جنگ با گروهکها و هنگام جنگ با دشمن به جهاد پرداخت و نهایتاً در عملیات فتحالمبین به شهادت رسید.
بجای بگو و بخند قرآن بخوانید و احادیث را بیاموزید
در ادامه خواهر شهید به بیان خصوصیاتی از برادرش پرداخت و گفت: خانواده ما خانواده پرجمعیت بود و رفت و آمد هم زیاد داشتیم برادرم همیشه هنگامی که دور هم جمع میشدیم به ما توصیه میکرد که به جای بگو و بخند قرآن بخوانیم و یا احادیث را یاد بگیریم، به حجاب بسیار اهمیت میداد و همواره تأکید داشت وقتی درب منزل را میزنند خانمها نباید آن را باز کنند، البته همیشه با آرامش و محبت ما و دیگران را به حجاب توصیه میکرد اما اگر اهمیت نمیدادیم با قاطعیت برخورد میکرد.
رسیدگی به مستضعفان و محرومان
بسیار مهربان، خوشاخلاق و همواره خندان و شوخطبع بود. احترام زیادی برای پدر و مادر قائل بود و همواره به ما هم این موضوع را گوشزد میکرد. توجه به مستضعفان و محرومان یکی از برنامههای اصلی زندگیش بود، همیشه پولهایش را جمع میکرد و برای خانوادههای نیازمند کالاهایی تهیه میکرد. به یاد دارم بعد از شهادتش یک خانواده که چند کوچه دورتر از ما بودند به منزلمان آمدند و گفتند چندی پیش خانه ما در آتش سوخت و شهید قاسمبلند بسیار به ما رسیدگی کرد و برایمان اسباب و لوازم زندگی تهیه کرد.
پرورش در دامان مادری که عاشق سیدالشهدا(ع) بود
در ادامه داماد خانواده شهید قاسمبلند درباره این شهید گفت: من میخواهم از زاویه دیگری این شهید عزیز را برای شما معرفی کنم، این شهید در دامان مادری پرورش یافت که عاشق اهل بیت و ارادتمند سیدالشهدا (ع) بود، این مادر شهید به قرائت زیارت عاشورا مقید بود و هر روز زیارت عاشورا میخواند، وی پانزدهم هرماه در منزل جلسه روضه به پا میکرد و با اشک بر سیدالشهدا (ع) فرزندانش را پرورش داد و این شهید عزیز هم با پرورش چنین مادری توانست راه امام حسین (ع) را ادامه دهد و توفیق شهادت به دست آورد.
محمدحسین شالباف از دوستان و همرزمان شهید علی قاسمبلند آخرین نفری بود که برای اهالی قرآن به توصیف شهید پرداخت و در این زمینه گفت: من و شهید قاسمبلند از کودکی تا دبیرستان در کنار هم بودیم و مقطعی هم در جبهه با هم حضور داشتیم درباره این شهید باید بگویم که بسیار با حیا بود و هرگاه نامحرمی از کنارش عبور میکرد نگاهش را به پایین میانداخت و همیشه ما را هم در این زمینه امر به معروف میکرد.
تقدیر شهید جهانآرا از علی قاسمبلند برای مقاومت در خرمشهر
بعد از انقلاب لحظهای از مبارزه با منافقان دست برنداشت و این کار از اولویتهای زندگیش بود. سال ۵۹ جزء اولین بسیجیانی بود که راهی جبهه شد و در منطقه فعالیتهای زیادی داشت. وی در سهراهی کارون، بهمنشیر و رود خرمشهر مسئول نگهداری یکی از خطها بود و تلاش او برای نگه داشتن خرمشهر از سقوط سبب شد شهید محمد جهانآرا طی نامهای از وی تشکر کند.
این شهید عزیز در ادامه مجاهدتهایش به تهران آمد و باز هم به مبارزه با منافقان پرداخت و حتی یکبار به شدت توسط منافقان مجروح شد و او را از یک ساختمان به پایین انداختند اما عمرش به دنیا بود و به مبارزات و مجاهدتهایش ادامه داد.
ابتکار در تولید قطعات خودرو برای خودکفایی و عدم واردات
در کنار همه این فعالیتها با برادرش کار پرسکاری انجام میداد و بدنه اتومبیل تولید میکرد. وی حتی یکبار یکی از قطعات چراغ پیکان را خودش طراحی و تولید کرد و آن را به وزارت صنایع برد و آنجا اعلام کرد که این قطعه را ما خودمان میتوانیم تولید کنیم و نیاز نیست شما از کشور انگلستان وارد کنید.
همه این توصیفهایی که ما از شهید علی قاسمبلند میکنیم از جوانی است که تنها ۱۹ سال سن داشت و اینقدر فعال، پرکار، مبتکر و خلاق بود و با همه این توصیفها ذرهای به مال دنیا اهمیت نمیداد و همه درآمدش را یا برای مستضعفان خرج میکرد و یا برای بچههای محل هدایایی میخرید تا قرآن یاد بگیرند. بسیاری از شاگردانش را میشناسیم که امروز از نخبههای کشور هستند.
شهادت در عملیات فتحالمبین
پیش از شهادتش به اذعان همرزمان، بسیار پرتلاش و فعال بود و حتی شب عملیات میگفت: با وجود حجم سنگین آتش دشمن نمیدانم چرا ذرهای از تیر و خمپارههای آنها هراس ندارم. روز عملیات فتحالمبین دشمن بسیار به خاکریز آنها نزدیک میشود، علی هم اسلحه را برمیدارد و مستقیم با آنها به نبرد میپردازد و تعدادی از آنها را هم به درک واصل میکند اما نارنجکی به پشت سرش میاندازند و ترکشهای زیاد آن نارنجک علی را از پای در میآورد و در همین حین گلولهای به سرش اصابت میکند و به شهادت میرسد.
این شهید عزیز قاری قرآن بود اما علاوه بر صوت و لحن به معانی، مفاهیم و آموزههای آیات الهی اهمیت میداد و در واقع با عمل به آیات الهی بود که توانست در سن ۱۹ سالگی راههای بزرگی را طی کند و توفیق شهادت کسب کند.
وصیتنامه شهید علی قاسمبلند
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله وانا الیه راجعون
شهادت فوزی عظیم است خط سرخ شهادت خط سرخ محمد و علی است(امام خمینی)
بنام خدا، بنام خدائی که تمام هستی وجودم از اوست و بود و نبودم از او میباشد. بارخدایا، از تو میخواهم چنان نیروی ایمان و تقوائی به من عطا کنی که بتوانم در راه اسلام عزیزم جانفشانی کنم و اندک خونم را برای آبیاری درخت انقلاب اسلامی بریزم و این درخت شکوهمند انقلاب را بارور سازم.
بارالها، از تو میخواهم که چنان صبر وشکیبائی را به من بدهی که بتوانم دور از دیار خود از سرزمین اسلامی خود سرزمین گذر آینده سرزمین حضرت مهدی سلام الله علیها میباشد دفاع بنمایم و چنانکه اگر لیاقت شهادت را در من دیدی شهادت را نصیب من کن.
بارالها، ای خدایی که الرحمن الرحیم میباشید از مهربانها مهربانتر از تو میخواهم که گناهان گذشته مرا ببخشی و بعد از شهادت روح مرا با روح پاک پیشوای شهیدم حسین بن علی محشور بگردانی.
بارالها، از تو میخواهم که انقلاب ما را به انقلاب شکوهمند حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه متصل بگردانی و امام عزیزمان آن قلب تپنده امت و امید مستضعفان جهان را تا ظهور آقا امام زمانمان نگهدار باشی.
خدمت مادر عزیزم که شبهای عمر عزیز خود را برای من گذراند و عمرخود را صرف عمر من کرد و کلمه لا اله الا الله را بر زمان من گذاشت و من را با گفته انبیاء آشنا کرد و خدمت پدر مهربانم که خط سرخ علی وحسین آن پیشوایم را به من آموخت که من بتوانم راه آنها را ادامه دهم و خدمت خواهران و برادرانم که در خط ائمه اطهار مرا راهنمایی نمودند.
خدمت پدر فداکارم و خواهران و برادرانم امید است بعد از شهادت من نارحت نباشید و ضعف از خود نشان ندهید مادرم و پدرم من یک هدیهای بودم بعد از تولد نزد شما که شما این هدیه را بنحو احسن مراقبت کردید و این هدیه را به خدای بزرگ تحویل دادید نبودن من در میان شما نگران نباشید از خدا بخواهید که عمر رهبر انقلاب را تا زمان ظهور آقا امام زمان نگهدار باشد به امید روزی که پرچم لااله الاالله بر تمام جهان طنین بیافکند.
فرزند کوچکتان علی قاسم بلند.
انتهای پیام/