به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری فارس استان سمنان، کارشناسان میگویند خودباوری جامعه عامل اصلی پیشرفت در حوزههای مختلف است و این اعتماد به خود در عرصه ورزش میتواند خالق صحنههای خارقالعاده و زیبایی باشد.
مدیرکل ورزش و جوانان استان سمنان عقیده دارد که «بازیهای آسیایی جاکارتا، نهتنها برای استان، بلکه برای کشور رویداد بسیار بزرگ و مهمی است و سال 97 را به یکی از مهمترین سالهای ورزشی کشور تبدیل کرده است» و یکی از صحنههای زیبای نمایش خودباوری، حضور ورزشکارانی با نیازهای ویژه در این رویداد مهم ورزشی است.
امیرسیاوش ذوالفقاریان، اکبر کیانیان، دنیا آقایی، «زهرا برناکی»، اسفندیار صفایی و محمد دوست، نمایندگان استان سمنان در کاروان ایران در بازیهای آسیایی جاکارتا هستند.
اما در این میان، زهرا برناکی، ورزشکار رشته دوومیدانی از دامغان شاید جزو معدود معلولان توانمند و موفقی باشد که زندگی شگفتانگیز و پرتلاطمش برای کسی بازگو نشده یا زیر ذرهبین رسانهها نرفته است.
فارس برای تزریق روحیه امید به افرادی که به شرایط او دچار هستند یا سایر بانوان که جسمی سالم دارند و از مسیر ورزش و فعالیتهای اجتماعی جا ماندهاند، سعی کرده است تا در قالب گفتوگویی صمیمی به تشریح توانمندیهای این بانوی ورزشکار بپردازد تا تلنگری باشد برای آنانی که تسلیم موقعیت خود شدهاند و خود را در دنیای نداشتههایشان حبس کردهاند.
برناکی، معلول توانمندی است که اعتقاد دارد افرادی که شرایط مشابه او را دارند و انزوا را بهعنوان آخرین ایستگاه خود برگزیدهاند، در واقع «معلول جسمی» نیستند بلکه دچار «کمای فکری» شدهاند! این گفتوگو را بخوانید.
رشتههای زیادی را دور زدم؛ اما اولویتم دوومیدانی بود
فارس: با سلام و خدا قوت؛ لطفاً خودتان را برای مخاطبان فارس بیشتر معرفی کنید.
برناکی: من هم عرض سلام و خدا قوت دارم. زهرا برناکی، متولد سال 1369، کارشناس ارشد عمران هستم.
فارس: درباره فعالیت ورزشیتان توضیح دهید؛ در چه رشتههایی فعال هستید و بهطور حرفهای چه رشتهای را دنبال میکنید؟
برناکی: از سال 1391 تاکنون در رشته دوومیدانی بهصورت مستمر فعالیت دارم و حرفهای کار کردم.رشتههای زیادی را دور زدم؛ از بسکتبال منطقهای تهران که تیم دبیرستان ما اول شد تا شنا، بدمینتون، تنیس روی میز و تیراندازی؛ اما اولویتم دوومیدانی بود.
فارس: درباره موفقیتها و عناوینی که کسب کردید، توضیح دهید.
برناکی: سال 1392 طلا دوی 100 متر، سال 1393 نقره پرتاب نیزه، سال 1394 برنز تیراندازی،سال 1395-1396 طلای پرش طول و همه این موارد عناوین کشوری از سال 1391 تابهحال بودند و طی این مدت، 17 مدال کشوری طلا و نقره کسب کردم.
بیشتر وقتم صرف ورزش کردن و تیمداری کنار همسرم میگذرد
فارس: در حال حاضر فعالیتی جز ورزش هم دارید؟
برناکی: مسؤول دفتر هیأت جانبازان و معلولان استان سمنان هستم؛ هرازگاهی پروژهای در حد طراحی کار میکنم و بیشتر وقتم صرف ورزش کردن و تیمداری کنار همسرم میگذرد.
فارس: از وضع خودتان توضیح دهید و اینکه معلولیت شما مادرزادی است یا بر اثر حادثه بود؟
برناکی: دست چپم از آرنج و از بدو تولد و مادرزادی دچار این مشکل بوده است.
فارس: آیا برایتان این نداشتن یا کمبود عضو آزاردهنده بود یا با این مشکل کنار آمدید؟ در چه مقطع از زندگی این کمبود بیشتر آزارتان میداد؟
برناکی: در دوره نوجوانی به لحاظ مقایسه و شرایط سنی این کمبود آزارم داد و این خلأ بیشتر احساس شد؛ اما در ادامه زندگی و در دانشگاه کاملاً برطرف شد.
سعی کردم برابر شکست مغلوب نشوم و مستقلتر از گذشته باشم
فارس: پیشآمده که در شرایطی قرار بگیرید که به خداوند گله کنید؟
برناکی: وقتی خودم را شناختم و واقعیت را پذیرفتم؛ خیر اما در دوران کودکی مادرم موهایم را نبست و گفت خودت ببند؛ جلو آینه به خودم زل زدم و گریه کردم؛ به خداوند گله کردم وقتی مرا به این شکل خلق کردی؛ چرا مادر مهربانتری به من ندادی؟ اما وقتی اولین روز بعد فوت مادرم مقابل آینه موهایم را بافتم، فهمیدم چه فرشتهای را از دست دادم.
فارس: مادر شما در قید حیات نیست؟
برناکی: پدر و مادرم هر دو به رحمت خدا رفتهاند؛ فقط یک برادر کوچک دارم. پدرم سرطان کبد و مادر بر اثر مسمومیت شیمیایی به دیار حق شتافتند.
فارس: برایشان علو درجات را آرزو میکنیم؛ متکی بودن به مادر شاید برای هر فردی امری طبیعی باشد، قطعاً پذیرش این واقعیت برای شما دشوار بود؟
برناکی: بله؛ خیلی دشوار، اما سعی کردم برابر این شکست مغلوب نشوم و مستقلتر از گذشته باشم.
فارس: سکوی پرتاب و شروع فعالیت شما در عرصه ورزش و رشته دوومیدانی از چه زمانی بود؟
برناکی: تا سال 1391 دوران دانشجویی را میگذراندم؛ وقتی به محل سکونتم دامغان برگشتم، مددکارم برای تمرین و فعالیت ورزشیام اصرار کرد و با معرفی آقای فراتی که مربی مطرح و موفقی هستند و شاگردانش جزو طلاییها و پاراآسیایی و جهانی هستند، ترغیبم کردند که وارد این وادی شوم.
همسرم مربیام برای مسابقات اعزامی به جاکارتاست
فارس: درباره شروع کار با آقای مربی بگویید؟
برناکی: آقای فراتی، شخصیتی محجوب و منعطف بودند؛ با همه ورزشکاران نسبت به شرایط آنان جدی و خشن برخورد میکنند و حامی هستند.
بعد از معرفی و دیدنشان به شخصیت نجیب درونیشان پی بردم؛ این معرفی و آشنایی پس از سه سال به ازدواجمان ختم شد؛ همسرم مربیام برای مسابقات اعزامی به جاکارتاست.
فارس: اتفاق خوشایندی بود؛ برای شما آرزوی سعادت و پیروزی دارم؛ آقای فراتی هم معلولیت دارند؟
برناکی: خیر.
فارس: خانواده آقای فراتی مشکلی با ازدواج با شما نداشتند؟
برناکی: خیر. پدرم آن زمان در قید حیات بودند و مخالف، اما برادر آقای فراتی رضایت پدر را جلب کردند.خانواده آقای فراتی خوشقلب و مهربانند؛ محبتی عمیق و دوطرفه بین ما حاکم است و مانند خانواده خودم دوستشان دارم.
سال گذشته بهعنوان زوج توانمند استان شناخته شدیم
فارس: پس احساس خوشبختی میکنید؟
برناکی: بله. سال گذشته بهعنوان زوج توانمند استان شناخته شدیم؛ زوج جوان موفق و برتر در حوزه توانمندیهای خاص.
فارس: بسیار عالی. آقای فراتی مربی سختگیری هستند؟ پیشآمده که برای تمرین زیاد اعتراض کنید؟ چه واکنشی داشتند؟
برناکی: در کنار همه انعطاف و مهربانیها، سر تمرینات جدی هستند. پیشآمده که معترض باشم اما ایشان میگویند وقتی متعلق به خودت نیستی و چشم یک ملت برای اهتراز پرچم کشور به توست، باید بر سختی چیره شوی؛ اصولاً خستگی و تمرینم را کنترل میکنند.
وقتی با حجاب سر سکوی قهرمانی حاضر میشوم، حس غرورم دو برابر میشود
فارس: تابهحال شده در شرایط ناممکن قرار بگیری؟ یعنی شرایطی که قرار گرفتن در آن از دید دیگران ناممکن باشد اما برای خودت جذاب و ممکن باشد؟
برناکی: بله. شاید باورش سخت باشد؛ اما وقتی که با حجاب در میادین حاضر میشوم و با نگاه پر سؤال دیگران از اینکه حجاب دست و پایت را نمیبندد؟ مواجه میشوم این غیرممکن از نگاه دیگران برایم مهیج و لذتبخش است.وقتی با حجاب سر سکوی قهرمانی حاضر میشوی و با نگاهشان میگویند با این محدودیت چگونه توانستی؟ این ناممکن از نگاه دیگران حس غرورم را دو برابر میکند.
فارس: زمانی برای پایان فعالیتتان در نظر گرفتهاید؟ تا کی قصد ادامه دادن دارید؟
برناکی: در دوران کودکی اولین چیزی که آموختم، این بود یا کاری را شروع نکنم یا اگر شروع کردم تا انتها بروم.در برهههایی از زندگی تاوان سنگینی پس دادم و اکنون که پریدن را آموختم تا جایی که بتوانم پرواز میکنم؛ چون بلند شدن و اوج گرفتنم سخت بود.
من دست ندارم، اما عقل که دارم، زندهام، نفس میکشیم و باید از زیستن لذت ببرم
فارس: بزرگترین آرزویی که دارید، چیست؟
برناکی: سلامتی و طول عمر برای خانوادهام. بعد از فوت عزیزانم به هر طریقی بود جلوی متلاشی شدن خودم را گرفتم و از خداوند میخواهم خانوادهام خوشبخت و سلامت باشند.
فارس: بهعنوان صحبت پایانی برای افرادی که شرایط شما را دارند، اما خود را حبس و منزوی کردهاند، چه حرفی دارید؟
برناکی: به نظرم معلولیت در جسم نیست؛ این ذهن آدمهاست که مسیرها را بنبست و گاهی ناهماهنگ ترسیم میکند.وقتی میشنوم کسی به خاطر معلولیت خود را محدود و محبوس خانه کرده جا میخورم و درکش برایم سخت است؛ من دست ندارم، اما عقل که دارم، زندهام، نفس میکشیم و باید از زیستن لذت ببرم.
قولهای آقای مدیرکل!
صحبتهای مدیرکل ورزش و جوانان استان سمنان درباره زهرا برناکی و تدابیر حمایتی اداره کل ورزش و جوانان از ورزشکاران عازم به مسابقات آسیایی جاکارتا نیز قابل توجه است.
فرزاد فتاحی در گفتوگو با فارس بیان میکند: برای ما مسابقات آسیایی و پاراآسیایی تفاوتی ندارد و بحث حمایتی شامل همه ورزشکاران آقا و خانم میشود.
او میگوید: خوشحالیم در جامعه پرتلاش معلولان، زهرا برناکی بالابرنده پرچم ایران در گروه بوده است.
وی اظهار داشت: انتظار ما برای گرفتن سهمیه در قسمت جانبازان و معلولان کسب سه سهمیه بود؛ اما به علت رقابت سخت و فشرده انتخابی در مسابقات پاراآسیایی، زهرا برناکی با شایستگیهایی که داشت، به کسب این سهمیه ارزشمند موفق شد.
مدیرکل ورزش و جوانان استان سمنان بیان کرد: برای استان سمنان، اعزام 6 نفر به جاکارتا افتخار بزرگی است که همراه با مشقت فراوان بوده و در زمینه انعکاس این موفقیت باید پویاتر عمل شود؛ چراکه این بازتاب برای حضور در المپیک 2020 ژاپن انگیزه ایجاد میکند.
فتاحی ادامه داد: انتظار میرود با حمایتهای استاندار و مسؤولان و اصحاب رسانه روند رو به رشد ورزش استان سمنان همچنان تداوم داشته باشد و در جامعه پرمخاطب بانوان قهرمان داشته باشیم.
حیف است فریاد نزنم
فارس برای زهرا برناکی، بانوی قهرمان و مقتدری که نماینده 70 میلیون ایرانی در مسابقات پاراآسیایی جاکارتاست، آرزوی موفقیت دارد.
به جملههایی که بینمان رد و بدل شد، فکر کردم. لبخندم به چهرهاش، صحبتم با او و شنیدن درد و دلهایش هیچکدام بوی ترحم نداشت. در چهره آرام، ساکت و موقرش اقتدار و صلابت بود که حیف است فریادش نزنم.
زندگی از آن کسانی است که میتازند تا زندگیشان را نبازند؛ البته این جبر و اختیار از سهم زندگی مطلقاً ناشناخته است؛ اما چه خوب است فضای مطمئن و مسیری را پیش گیریم که انتهایش به اسارت نفس و تن ختم نباشد؛ اگر سدی پیش پایمان است، راه را مسدود نکنیم.
گفتوگو از: محدثه عباسی
انتهای پیام/خ