اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

اقتصادی  /  نفت و انرژی

یادادشت اقتصادی//

پاسخ به 8 ابهام مخالفان عرضه نفت در بورس؛ راهکار جایگزین چیست؟

ساختار معیوب امور بین الملل شرکت ملی نفت و تفکر دولتی حاکم بر فروش نفت مانع از ورود بخش خصوصی در جریان چرخه فروش نفت شده و می شود؛ در صورتی که در این ساختار راه کاری برای فروش نفت در شرایط تحریم ارائه نمی‌شود.

پاسخ به 8 ابهام مخالفان عرضه نفت در بورس؛ راهکار جایگزین چیست؟

محمدحسین سیف اللهی مقدم- تیر ماه سال جاری بود که اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در مراسم روز ملی صنعت و معدن صحبت از عرضه نفت در بورس کرد و گفت: «با کشورهای دوست خود گفتگو کرده‌ایم و راه‌های فروش نفت خود را باز کرده ایم. نفت خام ایران در بورس داخلی عرضه خواهد شد تا بخش خصوصی شفاف نفت بخرد و صادر کند.»

بعد از این صحبت معاون اول رئیس جمهور اظهار نظر های مختلفی از سوی مسئولان صنعت نفت صورت گرفت؛ عده ای موافق و عده ای که البته تعدادشان نیز کم نیست مخالف فروش نفت از طریق بورس بوده و هستند.

سید محسن قمصری، مدیر سابق امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران نیز که یکی از مخالفان سرسخت عرضه نفت در بورس  است، دلایل خود درباره این موضوع را در کتاب «ناگفته‌های فروش نفت ایران» و همچنین در مصاحبه با برخی رسانه ها در سال‌های اخیر اعلام کرده است.

قمصری، زمینه‌سازی برای فساد، دلال‌بازی، ضعف سازوکار IT و نبود زیرساخت بورس و ناتوانی شرکت داخلی در خرید و تامین سرمایه نفت را به عنوان دلایل مخالفت خود با فروش نفت در بورس بیان می‌کند.

اخیرا نیز دیده می‌شود برخی از رسانه‌ها نیز شروع به تکرار صحبت های مدیر اسبق فروش نفت می کنند فردی که در دوران تحریم پیشین،  نتوانست صادرات نفت ایران را افزایش دهد و صندلی خود را به فرد دیگری داد.

لازم است که اینجا گفته شد ساختار امور بین الملل شرکت ملی نفت باید اصلاح شود و کار با تغییر آدم ها بهبود نخواهد یافت و سالیان سال است که ساختار امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران معیوب است.

به هرحال  میزان فروش نفت ایران با تغییر مدیریت این مجموعه کمی افزایش یافت و به پیش از 1 میلیون و 300 هزار بشکه در روز رسید.

گرچه بر کارشناسان و محققان صنعت نفت پوشیده نیست که در دوران تحریم سال‌های 90 و 91 ، چگونه نفت ایران به فروش رفت و با قبول ریسک توسط مسئولان وقت، فروش نفت ایران افزایش یافت؛ به هر حال قبل از آغاز دور جدید تحریم‌های نفتی، به پیشنهاد معاون اول رئیس جمهور تشکیل بورس نفت مطرح می شود هم‌زمان این ایده مخالفان سر سختی از مجموعه شرکت ملی نفت ایران دارد.

البته این مخالفت ها مسبوق به سابقه است و در دوران تحریم های گذشته که پیشنهاد تشکیل بورس نفت مطرح شده بود باز همین آقایان با این پیشنهاد مخالفت کردند که نتیجه آن ورود مجموعه ها و دلالان به چرخه فروش نفت شد.

در اینجا خوب است که به طور صریح و شفاف گفته شود راه کار افزایش فروش نفت ایران در دوران تحریم از دیدگاه مخالفان تشکیل بورس نفت چیست؟ شایدهم این آقایان منتظر دست قضا و قدر هستند تا خود به خود فروش نفت ایران در دوران تحریم تغییری نداشته باشد.

فارغ از حواشی، لازم است شبهاتی که از سوی مسئولان و مدیران فروش نفت ایران در خصوص فروش نفت در بورس بارها و بارها توسط برخی از رسانه‌ها مطرح شده است پاسخ داده شود تا مشخص شود عدم عرضه نفت در بورس به دلیل نتوانستن نیست بلکه دلیل این امر نخواستن است.

1. مسئولان فروش نفت می گویند مشتریان بخش خصوصی باید 80 درصد از پول نفت خریداری شده را نقدا پرداخت کنند تا نفت به آنها تحویل داده شود و جالب اینجا است که حاضر نیستند حتی یک سنت تخفیف هم برای فروش نفت در بورس قائل شوند در صورتی که همین افراد برای فروش نفت به مشتریان خارجی خود در دوران تحریم و غیر تحریم تخفیف‌های چندده سنتی قائل شدند و یا برای پرداخت وجوه، ال سی های 30، 60 و یا گاها 90 روزه دارند.

2.گفته شده است بخش خصوصی باید تضمین دهد نفت ایران نباید توسط بخش خصوصی به سمت رژیم غاصب صهیونیستی فرستاده شود در صورتی که این سوال همواره مطرح است در دورانی که دلالان کار فروش نفت ایران را انجام می دهند آیا از این افراد تضمین گرفته می شود که نفت ایران را به ذینفعان رژیم صهیونیستی نفروشند؟ در شرایط عادی نفت مسئولان فروش نفت وقتی نفت را به پالایشگر های اروپایی می فروشند آیا اعضای هیئت مدیره و یا دادو ستد های پالایشگاه های اروپایی را با رژیم صهیونیستی مورد ارزیابی قرار می دهند؟

3. موضوع دیگر حجم فروش نفت در بورس است؛ مسئولان فروش نفت ایران معتقدند هیچ بخش خصوصی وجود ندارد که بتواند 500 هزار بشکه نفت را در هر مرحله عرضه خریداری کند.

در بررسی‌ها و گفت‌وگوهای  صورت گرفته با بخش خصوصی و برخی از نهادهای نظارتی مشخص شده است امکان عرضه کمتر نفت خام در بورس وجود دارد و می‌توان نفت را با سقف 200 هزار بشکه عرضه کرد که بخش خصوصی هم توانایی خریداری آن را داشته باشد و در واقع عرضه بالای نفت در بورس و تعیین قیمت های بالا به منزله عدم تمایل مسئولان صنعت نفت مبنی بر فروش نفت در بورس است مانند آنچه که در گذشته رخ داد.

در سال های گذشته  تقریبا 9 مرتبه نفت خام ایران در بورس عرضه شده است یا قیمت تعیین شده در بورس بسیار بالا بود و یا نفتی در بورس عرضه شد که قابل خریداری نبود به طوری که در عرضه اول نفت بهرگان عرضه شد در صورتی که در دنیا نفت ایران را با نام ایران لایت، سروش و نوروز و ایران هوی می‌شناسند.

باید گفت در واقع تشکیل بورس نفت حتی با فروش حواله های 10 یا 20 هزار بشکه ای نفت نیز می تواند بازار مالی جدیدی را ایجاد کند و بخشی از سرمایه و نقدینگی موجود در جامعه را نیز به خود جذب کند و بخش خصوصی با تشکیل کنسرسیوم‌هایی حواله ها را خریداری کنند.

4. مسئولان فروش نفت اعلام کرده اند بخش خصوصی نباید نفت را به مشتریان سنتی به فروش رسانند؛ در صورتی که در شرایط تحریم مشتریان سنتی نفت ایران مانند هند و چین مانند شرایط عادی نفت خریداری نمی کنند.

اخیرا نیز چینی ها و هندی ها رسما اعلام کرده اند که بخشی از نفت مورد نیاز خود را از آمریکا خریداری خواهند کرد، باید تاکید کرد اگر بحث عرضه نفت در بورس مطرح می شود در واقع بحث بر سر آن میزان نفتی است که مشتریان سنتی و دائمی در شرایط تحریم نمی توانند از ایران خریداری کنند. که در این صورت سه راه کار برایش وجود دارد یا باید کاهش به همان میزان کاهش تکلیفی داد و در چاه های نفت را بست، یا باید توسط دلال و واسطه نفت را فروخت و یا می توان این میزان نفت را در بورس عرضه کرد که ظاهرا مسئولان فروش نفت به راه های اول و دوم تمایل بیشتری نشان می‌دهند.

5. گفته شده است بخش خصوصی با ورود به عرضه نفت بازار را بر هم می زند؛ که البته این موضوع کاملا مبهم است و مشخص نیست منظور از بهم زدن بازار چیست؟

اگر منظور مسئولان فروش نفت ارزان فروشی نفت توسط بخش خصوصی به مشتریان نهایی است که این کار در دو صورت بیشتر رخ نخواهد داد یا بخش خصوصی باید نفت را ارزان تر خریداری کند و یا اینکه هزینه حمل و انتقال تمام شده آن کمتر از هزینه حمل و تمام شده ای است که توسط مجموعه امور بین الملل به فروش می رسد.

باید تصریح کرد ارزان خریدن نفت در بورس ممکن نیست و بخش خصوصی می تواند در نهایت هزینه انتقال و حمل را کاهش دهد و اگر این کار را انجام دهد باید از مسئولان فروش نفت پرسید چه طور بخش خصوصی توانست این کار را انجام دهد اما شما نتوانستید؟

  6. موضوع دیگر بحث شناسایی نفت ایران است به طوریکه مسئولان فروش نفت ایران معتقدند در تحریم ها نفت ایران قابل شناسایی است و این نفت است که تحریم شده و نه فروشنده اما باید گفت این حرف نیز از دقت کافی برخودار نیست.

برای پاسخ به این شبهه یک سوال مطرح می کنیم و انتظار داریم که مسئولان صنعت نفت پاسخ دهند؛ در حال حاضر ایران با کشورهای امارات، عربستان، عراق، عمان میادین مشترک نفتی دارد آیا هنگام استخراج نفت از این میادین مشخص است که مشخصات این نفت برای ایران است یا کشور همسایه؟

در خصوص میادین مستقل نیز برای شناسایی نفت چندین آیتم وجود دارد که باید مورد آزمایش قرار گیرد که مهمترین آن API‌است که همواره در حال تغییر است مثلا نفت عرب لایت دارای API 32 و ایران لایت دارای API 33  است و همانطور که گفته شد این آیتم تغییرات جزئی دارد و بر این اساس نفت قابل شناسایی نیست و بخش خصوصی می تواند به راحتی کار فروش نفت را انجام دهد.

7. موضوع بعد بحث لجستیک و امکانات بخش خصوصی است؛ برای پاسخ به این ابهام باید  گفت در شرایط بازار های جهانی بخش خصوصی امکان تعامل با دارندگان نفتکش و حتی شرکت های بیمه ای را راحت تر از مجموعه دولتی دارند.

در واقع خریدار نفت حتما نباید دارنده نفتکش باشد و می تواند با تعامل با شرکت های دارنده نفتکش کار انتقال نفت را انجام دهد باید گفت در حال حاضر یکی از راه کارهایی که بخش خصوصی در دنیا برای خرید و انتقال نفت انجام می دهد عملیات شیپ تو شیپ است به این معنا که احتیاجی نیست نفتکش مدت زمان طولانی در مسیر باشد تا نفت را به مقصد منتقل کند و مشتری نهایی می تواند نفت را در فاصله ای از بندر از بخش خصوصی دریافت کند.

8. ابهام دیگری که این روزها مطرح می شود موضوع فروش نفت در بورس با چه نوع و قیمت ارزی است؟ در پاسخ باید گفت برای فروش در بورس دو نوع راهکار مالی وجود دارد یا می توان نفت را به صورت ارزی خرید و فروخت و یا می توان به صورت ریالی این کار را انجام داد.

در خصوص فروش دلاری که مشکلی وجود ندارد اما موضوع بر سر فروش ریالی است در گذشته مسئولان فروش نفت، نفت عرضه شده در بورس را با نرخ ارز آزاد که هیچ مبنایی ندارد و مورد قبول دولت نیز نبود عرضه می کردند که این موضوع نه رقابت ایجاد کرد و نه خریداری برای آن وجود داشت.

باید گفت وقتی مزایده تشکیل شود خود به خود قیمت بالا خواهد رفت و بهتر است که مسئولان فروش نفت نرخی را تعیین کنند که قیمت نفت افزایش یابد نه اینکه خریداری برایش وجود نداشته باشد.

همانطور که گفته شد دولت باید نرخی را برای عرضه نفت به صورت ریالی در نظر بگیرد که خودش آن را قبول دارد یعنی باید با نرخ 4200 تومان بفروشد و با همان نرخ هم تسویه کند و یا اینکه با نرخ بازار ثانویه این نفت را عرضه کند و به همان نرخ نیز دریافت کند.

در انتها باید یاد آور شد نباید از بورس نفت انتظار زیادی داشت بلکه همانطور که گفته شد تشکیل بورس نفت در مرحله نخست تنها برای عرضه 3 تا 5 درصد از نفت و میعانات گازی است که در دوران تحریم فروش نمی رود و قطعا این کار بهتر از ذخیره سازی میعانات و یا آتش زدن آن به دلیل عدم فروش نفت خواهد بود.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول