مجله فارس پلاس؛ مریم شریفی: نشست «بررسی نقش مساجد در محور محلات»، بهانه مبارکی بود که گروهی از پرورشیافتگان مسجد که امروز هرکدام در حوزههای اعتقادی، فرهنگی، پژوهشی و شهری دارای جایگاه و مسئولیتی هستند، گرد هم جمع شده و از دغدغههایشان برای احیا و تحکیم جایگاه این خانههای نورانی در اجتماع بگویند.
مسجد، نماد آزادترین تمدن جهان
حضور استاد «عبدالله انوار» تهرانشناس، تاریخنگار و فرهنگپژوه معاصر در هر محفلی، با مرور مستند پیشینه تهران در حوزههای مختلف همراه است. این استاد پیشکسوت که بهعنوان مرجع تاریخ شفاهی تهران شناخته میشود اما این بار بیش از تکیه بر تاریخ تهران، با دغدغه احیای نقش مساجد در شهرها صحبتهای شیرینش را آغاز کرده و میگوید: «من همیشه در هر جایی هستم، از تمدن اسلامی که یک تمدن شناختهشده است، دفاع میکنم. اشپنگلر، بزرگترین فرهنگشناس جهان هم معتقد است در سیر تاریخ تمدن جهان، در تمدن اسلامی است که تعامل میان عقل و باورهای دینی و اعتقادی شکل میگیرد. ما بروز و ظهور این تمدن درخشان را در مساجد میبینیم. مساجد در ایران همیشه محل تولد و معرفی بزرگان علم و اندیشه بودند. در دوره معاصر متاسفانه میان مسجد و جریان علمآموزی به شیوه قدیم فاصله افتاده است و امیدواریم مسجد مثل قدیم جایگاه دارالعلمیاش را بازیابد و باز هم بزرگانی را تقدیم بشریت کند.» این اما مقدمهای است برای بیان درد دل اصلی استاد 94 ساله. او مکثی میکند و ادامه میدهد: «اگر نظر مرا بخواهید، به جای صحبت از مسجد، امروز باید بیاییم درباره خود اسلام صحبت کنیم که اساس آن با ظهور عوامل اسلام هراسی از جمله داعش، در معرض تهدید قرار گرفته و این تمدن درخشان را در نگاه جهانیان خدشهدار کرده است. در هیچ تمدنی مانند اسلام، آزادی وجود ندارد؛ میفرماید: «لا اکراه فی الدین». محال است در ایدئولوژیهای موجود در جهان؛ از فاشیسم گرفته تا کمونیسم و نازیسم و... یک ایدئولوژی را پیدا کنید که پایهگذارش بگوید در مکتب من اکراه و اجباری نیست. محال است هیچ دموکراسی در جهان به این زیبایی بگوید که: «لکم دینکم و لی دین». اما باعث تأسف است که امروز در نگاه جهانیان، داعش و امثال ابوبکر البغدادی، بهعنوان مظهر اسلام معرفی میشوند که افتخارش این است که هزاران زن را به عنوان برده اسیر کرده است! من همیشه از تمدن اسلامی که چهرههای درخشانی مانند خیام در ریاضی، ملاصدرا در فلسفه و بوعلی سینا را به جهان تقدیم کرده است، دفاع میکنم و امیدوارم جریان اسلام هراسی در جهان متوقف شود.»
همه سلیقهها میتواند زیر چتر مسجد جمع شود
«مسجد و کارکردهایش گویای این است که اسلام یک دین اجتماعی است.» این را «علیرضا زمانی» تهرانشناس میگوید و میافزاید: «مسجد، از قدیمالایام در شهرهای ایران، محور آبادانی، وحدت اجتماعی، و حتی رونق اقتصادی بوده است. در این میان، پیوند ناگسستنی میان مسجد و بازار، یکی از شاخصههای شهرهای اسلامی است که نشان میدهد در این مکتب، همیشه دین و دنیا در کنار هم است. در همین تهران، در دل بازار، مسجد جامع را میبینیم. این مسجد در دوره قاجار توسعه پیداکرده و تعداد شبستانهایش به 6،7 باب رسید و هرکدام نماد بروز و ظهور یک طیف خاص از مسلمانان و بیانگر دیدگاههای مذهبی آنها بود؛ به طور مثال در شبستان عتیق مسجد جامع، آیتالله شاهآبادی بزرگ، مباحث عرفانی را ارائه میکردند و آنجا، پایگاه اهل عرفان بود. در سوی دیگر در شبستان آیتالله اخترآبادی، فقهیها را میبینیم. آن طرف، لوطیها و لاتهای محله را میبینیم که با محوریت آیتالله حَکَمی و پدرشان فعالیت میکنند. همچنین شبستان چهلستون با محوریت آیتالله مسیح تهرانی و شبستان گرمخانه. یعنی طیفهای مختلف را میبینیم که در این مسجد جمع شدهاند، علاوهبراین که کار خودشان را میکنند، با هم تعامل هم دارند و نماز هم میخوانند.»
به گفته او جامعه امروز هم با تنوع دیدگاههای فکری، اعتقادی و سیاسی شهروندان، نیازمند بهرهگیری از این کارکردهای وحدتبخش مساجد است، در ادامه میگوید: «مسجد، چنین جایگاهی در گذشته تهران داشته و مردم با وجود تضادهای فکری و مذهبیشان میتوانستند بیایند همه در کنار هم در مسجد حضور پیدا کرده و فعالیت کنند. امروز هم اگر برای احیا و پررنگ شدن این کارکرد مسجد همت کنیم، با وجود تضادهایمان میتوانیم همگی با هم در مسجد حضور پیدا کنیم. به این ترتیب دیگر تفاوتها و تضادهای مذهبی و غیرمذهبی موجب ترک مسجد توسط بعضی گروهها نمیشود.»
وقتی بچهها به خاطر مسجد روزه استیجاری میگیرند
«در دهه 30 و 40 با آغاز مهاجرتها به شهر تهران و شکلگیری محلهها، علاوه بر رجال و بزرگان، کمکم مردم هم به جریان مسجدسازی ملحق میشوند که این، آغاز ساخت مساجد ساده و بیپیرایه در کنار مساجد دارای معماریهای فاخر است چون مردم محلهها با همان بضاعت محدودشان اقدام به ساخت مسجد میکنند. در این دوره حتی زنان هم به این حرکت میپیوندند. مثلاً «حاجیه کوکب خانم» میآید خانه کوچکش را وقف میکند که بعد از خودش مسجد شود. یا مسجد «پیرزن» را داریم که 80،90 سال قبل درواقع خانه یک خانم سالمند بوده است.» صحبتهای زمانی که به اینجا میرسد، «علی محمد سعادتی»، مدیر بافت و بناهای تاریخی شهر تهران در تأیید و تکمیل این نکات میگوید: «واقعیت این است که هر زمان مردم امور مسجد را به دست گرفته و خودشان پرچمدار روشن نگهداشتن چراغ مسجد بودهاند، مسجد به شکل بهتری اداره شده و رونق بیشتری داشتهاست. اما آنجا که ما با نگاه رسیدگی به مساجد، کم کم کارها را از دست مردم گرفتیم و دادیم به حاکمیت، مردم از نقشآفرینی در مساجد دور شدند و به همان میزان از حاکمیت انتظار پیدا کردند. البته هنوز هم مساجدی داریم که مردم با عشق آن را اداره میکنند و از همه زندگیشان برای مسجد مایه میگذارند. من مدتی قبل در یکی از محلههای فقیرنشین شهر قم با یک مسجد بسیار خاص برخورد کردم. شما در بدو ورود کفش از پایتان درمیآوردید، بچههای 10،15 ساله میدویدند و اجازه نمیدادند خودتان آن را در جاکفشی قرار دهید. بعد هم مشایعتتان میکردند و مهر به دستتان میدادند و... آنها پشتبام مسجد را تبدیل به کتابخانه و کلاس آموزشی کردهبودند. اما این تمام ماجرا نبود. شنیدیم این بچهها روزه استیجاری میگیرند و درآمدشان از این راه را صرف امور مسجد میکنند! این مسجد تعداد فراوانی فارغالتحصیل در دانشگاه و حوزه داشتهاست و همین فعالیتهای خودجوش باعث ایجاد انسجام و سازماندهی فوقالعاده اجتماعی در این مسجد شده است به شکلی که اهالی مسجد برای رفع مشکلات هممسجدی و هممحلهایشان از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.»
خانه خدا، پناه کارتنخوابها
«ما وقتی در دوران نوجوانی برای اقامه نماز صبح به مسجد پنبهچی میرفتیم، میدیدیم افراد غریب، بیپناه و کسانی که امروز با عنوان کارتنخواب از آنها یاد میشود، آمدهاند در مسجد تا در فضای امن آن چرت بزنند. یک حاج آقا عسگری هم داشتیم که کاری به کارشان نداشت و بیرونشان نمیکرد. میگفت: «بگذارید بمانند. من که تا ساعت 7 در دفترم مشغول کار هستم. خادم مسجد هم هست.» بعضاً صبحانهای هم به آنها میداد و بعد میرفتند.» «بهزاد یعقوبی»، نویسنده و ناشر که این جملات را میگوید، حجتالاسلام «غلامعلی قدیریان» سرپرست دبیرخانه کانونهای فرهنگی هنری مساجد استان تهران در تکمیل این بحث میگوید: «امروز هم کم نیستند مساجدی که به این امور اهتمام دارند. علاوه بر مسجد حاجی استاد حسن صنیع الدیوان که با تدبیر حجتالاسلام خداداده، امام جماعت آن، در فصل سرما افراد بیپناه و کارتنخوابها را پناه میدهد، مسجدی هم در منطقه 6 داریم به نام مسجد ثارالله(ع) که بسیار فراتر از این عمل میکند. حجتالاسلام احمد تقوا، امام جماعت این مسجد برای حمایت و درمان معتادان و کارتنخوابها پیشقدم شده است و تا امروز موفق به نجات بسیاری از آنها از دام اعتیاد و بازگرداندن آنها به آغوش خانواده شده است. جالب است بدانید حالا تعدادی از همان افراد بهبودیافته، در مسجد به عنوان خادم فعالیت میکنند و به حاج آقا در نجات همدردانشان کمک میکنند.»
کلام رهبری، جرقه تولد کتاب مساجد
برای مؤسس جوان کافه کتاب دارالخلافه که با علاقه وافرش به کتاب و کتابخوانی و گنجینه ارزشمندی که از کتابهای ارزشمند جمعآوری کرده، فضای ابداعیاش حالا عنوان نخستین کافه کتابخانه تهران را هم به خود اختصاص داده، فقط یک اشاره و تلنگر کافی بود که یک تحقیق جامع در زمینه مساجد تهران را آغاز کند.
«بهزاد یعقوبی» که با تألیف کتاب «مساجد دارالخلافه» موفق به جمعآوری اطلاعات و اسناد ارزشمندی از خانههای نورانی تهران قدیم شده، میگوید: «مساجد، گستردهترین شبکه فراگیر اجتماعی و از موثرترین عوامل شکلگیری و توسعه محلهها و شهرها بودهاند. مرداد سال 1395 مقام معظم رهبری در دیدار با ائمه جماعات استان تهران از یک دغدغه صحبت کردند و گفتند: «سرگذشت مساجد تهران بسیار حائز اهمیت است و وقایعی که در این مساجد رخ داده، باید جمع آوری شده و در قالب نوشته، کتابهای مصور و فیلم ارائه شده و برای اطلاع مردمان حال و آینده ثبت شود.» همین سخنان جرقهای در ذهن من ایجاد کرد که پژوهشی را برای شناسایی و معرفی مساجد تهران قدیم شروع کنم. ما درست 2 ماه بعد از صحبتهای رهبر انقلاب تحقیق درباره مساجد تهران قدیم را شروع کردیم و 14 ماه روی آن کار کردیم. ما در این مسیر از هیچ نهادی کمک مالی نگرفتیم و با هزینه کاملاً شخصی این پژوهش سنگین را به سرانجام رساندیم. ما فقط از اداره اوقاف و امور خیریه ناحیه 3 کمک پژوهشی گرفتیم و این دوستان و به ویژه حجتالااسلام سید جلیل عظیمی، رییس سازمان اوقاف هم انصافاً به ما کمک کردند و درب مرکز اسنادشان را به روی ما باز کردند. از آنجا که بسیاری از مساجد، گواهی وقف دارند، این همراهی در تسریع تحقیقات ما و ارائه باکیفیت آن بسیار مؤثر بود.»
بیش از 20 مسجد کشف کردیم!
«در 14 ماه پژوهش، 277 مسجد را در محدوده دارالخلافه تهران قدیم مورد پژوهش قرار دادیم و علاوه بر جمعآوری اطلاعات، از آنها عکاسی کردیم. محدوده دارالخلافه پس از گسترش تهران قدیم که با عنوان حصار ناصری شناخته میشد و 12 دروازه داشت، از شمال به خیابان انقلاب فعلی، از جنوب به خیابان شوش، از شرق به خیابان 17 شهریور و از غرب به خیابان کارگر منتهی میشد. 6 محله در این محدوده وجود داشت؛ ارگ، بازار، عودلاجان، سنگلج، چاله میدان و دولت. ما 277 مسجد را در این محلهها مورد بررسی قرار دادیم و به تفکیک محلهها در کتاب آوردیم.»
او با اشاره به نمونههای ویژهای که در این تحقیقات با آن مواجه شده، میافزاید: «یکی از افتخارات ما این است که در نتیجه این پژوهش، موفق شدیم بیش از 20 مسجد کشف کنیم که نه در فهرست امور مساجد و نه در سامانه اطلاعاتی شهرداری وجود نداشت! یکی از این مساجد، مسجد مکتبالرضا(ع) در بازارچه عودلاجان در کوچه حاج رضا، کوچه تختی بود که هیچ نام و نشانی از آن نبود. طبق اسناد شفاهی و دستنوشتههایی که بعضاً توانستیم پیدا کنیم، مشخص شد این مسجد در اصل، نمازخانه شخصی ملکمخان بوده است. صیغه مسجد را آیتالله حسن سعید تهرانی جاری کردند؛ نوه آمیرزا مسیح تهرانی، مجتهد جامعالشرایط تهران قدیم که بعد از قتل گریبایدوف به نجف تبعید شدند. ما اطلاعات این مسجد را از یک فرد گمنام که در گوشه یک پارکینگ روزگار میگذراند گرفتیم. او که خادم قدیمی این مسجد تعطیل شده بود، با سوز و گداز از برنامههای مسجد در زمان رونقش و از دعای ندبه و کمیلش میگفت. در میان صحبتهایش گفت: خدا رحمت کند آیت الله سعید را... گفتم: آیت الله حسن سعید؟ گفت: بله. همین کد را گرفتم و با آشنایی کاملی که از علمای دارالخلافه داشتم، رفتم خدمت پسرشان، حجتالاسلام محمود سعید تهرانی که الان تولیت شبستان چهلستون در مسجد جامع عتیق در بازار را دارند و گفتم: پدرتان در محله عودلاجان صیغه یک مسجد را خوانده بودند. از این مسجد برایمان بگویید. با اطلاعاتی که از ایشان گرفتیم، متوجه شدیم شهیدان علی و محمود بِرَهمِه در همین مسجد 20 متری جلسات قرآن برگزار میکردند و این مسجد کوچک 10شهید و جانباز داده است. یک کارخانه بیسکوییت سازی هم رو به روی مسجد بوده که پذیرایی جلسات قرآن را از آنجا تهیه میکردند. شنیدیم مرحوم آیتالله سعید برای مرمت مسجد با ساواک هم درگیر شده بود. مقام معظم رهبری همین را میخواستند؛ اینکه بگوییم هر مسجد پیشینهاش چیست، چه علما و واعظانی در آن رفت و آمد داشتهاند، چه اتفاقاتی در حوزه سیاسی و مذهبی در آن مسجد رخ داده و... ما این موارد را جمع آوری کردهایم و حالا این منبع میتواند به پژوهشگران کمک کند.»
احیای مسجد 155 ساله، افتخار کتاب ما
«یکی از مساجد تعطیل و گمنامی که کشف کردیم، مسجد «پیرزن» بود؛ یک مسجد 15،20 متری مخروبه در بازارچه عودلاجان. یحیی ذکاء در کتابش ذکر کرده در سال 1285 هجری قمری تهران 30 تکیه داشت که یکی از آنها مسجد و تکیه پیرزن بوده است.» یعقوبی لبخند بر لب از اتفاق خوب بعد از این کشف اینطور میگوید: «اهالی محله بعد از اینکه مسجد را معرفی کردیم، آستینهایشان را برای مرمت مسجد بالا زدند. رییس اداره اوقاف و ما هم کمکشان کردیم. حالا این مسجد که دار و ندار یک پیرزن بوده و به عشق بناشدن خانه خدا وقف شده، دایر و درب آن به روی نمازگزاران باز است. این احیا و بازسازی و حفظ نام «پیرزن» بر سردر مسجد، تلاشی برای ترویج سنت حسنه وقف و ترغیب شهروندان به مشارکت در این امر مهم بود.»
دکانی که برای مؤذن مسجد وقف شد
بهزاد یعقوبی با اشاره به جایگاه بلند مسجد در میان ایرانیان از قدیمالایام و بذل مال آنها برای خدمت به مسجد، از اسناد و مدارک ارزشمندی که در این زمینه در تحقیقات خود به آن دست پیدا کرده، اینطور میگوید: «قدیمیترین سند وقفی تهران به سال 1060 هجری قمری متعلق به «ملأ محمد مقیما رازی» است که بخشی از آن درخصوص مسجد جامع تهران در زمان امام جماعتی عاشورا کرمانشاهانی تنظیم شده است. مسجد یک دکان داشتهاست که ملا محمد مقیما رازی وقفنامهای برای آن مینویسد با این مضمون که این دکان برای ارتزاق کسی وقف میشود که در اوقات صلاة برای مسجد جامع بلده طیبه تهران اذان بگوید.»
وقتی مسجد، محل گرهگشایی اقتصادی بود
«قبل از اینکه اداره ثبت و... شکل بگیرد، بسیاری از معاملات تجاری مردم و حتی اجارهنامهها در مسجد تنظیم میشد و علمایی داشتیم که در مساجد به این امور رسیدگی میکردند. هنوز دفاتری در مسجد جامع بازار تهران موجود است که نقل و انتقالات و معاملات بازار قدیم تهران در آن ثبت شده است. حتی وقتی کسی میخواست خانهاش را اجاره بدهد، با مستاجرش به مسجد میآمد. امام جماعت مسجد یک دستخط مینوشت و تمام. اینطور بود»
نویسنده کتاب مساجد دارالخلافه با بیان اینکه مساجد، محور تمام امور اجتماعی، آموزشی، فرهنگی، رفاهی و اقتصادی در تهران قدیم و سایر شهرها بوده است، میافزاید: «آبانبارها، مدارس و درمانگاهها در کنار مساجد بزرگ هر شهر ایجاد میشدهاست. ما اغلب جز در مساجد، کتابخانه نداشتیم. علاوهبراین مساجد، محل برگزاری جشنها و مجالس شادی مردم بودند و کم نبودند افرادی که مجلس عروسی خود را در مسجد برگزار میکردند. این موضوع، خیلی هم قدیمی نیست و همین 30 سال قبل ما در مسجد پنبهچی مراسم عروسی داشتیم و یکی از جوانان محله که در عملیات کربلای 5 به شهادت رسید، مجلس عروسیاش را در این مسجد برگزار و از مهمانهایش هم همانجا پذیرایی کرد.»
این روزها که مشکلات اقتصادی مردم را در تنگنا قرار داده و جای خالی نهادهای مردمی برای گرهگشایی از کار گرفتاران و قرضمندان بیش از پیش احساس میشود، اهمیت صندوقهای قرضالحسنه مساجد که هنوز هم برخی از آنها فعال است، بیشتر مشخص میشود. یعقوبی گریزی هم به این موضوع زده و میگوید: «صندوقهای قرضالحسنه ابتدا در کنار مساجد شکل گرفت. یکی از قدیمیترین صندوقها که در زمان مبارزات انقلاب57 هم بسیار مؤثر عمل کرد، صندوق رفاه بود. جالب است بدانید کسبهای که برای حمایت از جریان مبارزات اعتصاب و کاسبیشان را تعطیل میکردند، به مساجدی مانند مسجد میرزاموسی و مسجد چهارسوق مراجعه میکردند و از طریق افراد امینی مانند حاج محمد رئوفپناه که وکیل تامالاختیار آیتالله آقا مرتضی تهرانی بود، از صندوق رفاه وام میگرفتند تا زندگیشان به مشکل بر نخورد. البته خوشبختانه صندوقهای قرضالحسنه هنوز در مساجد بازار فعال است.»
انتهای پیام/