اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

اقتصادی  /  نفت و انرژی

ذهنیت های غلط درباره فروش نفت در بورس- ۳

فروش نفت به بخش غیردولتی باعث خراب شدن بازار نفت ایران می شود؟

در حالی برخی مدیران نفتی به شدت خراب شدن بازار نفت ایران در صورت فروش نفت به بخش غیردولتی ابراز نگرانی می‌کنند که این اقدام می‌تواند به افزایش حجم فروش نفت کشورمان و مجموع درآمدهای نفتی ایران نسبت به حالت فعلی منجر شود.

فروش نفت به بخش غیردولتی باعث خراب شدن بازار نفت ایران می شود؟

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، علی‌رغم تاکید چندباره اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور در اوایل تابستان امسال مبنی بر استفاده از سازوکار فروش نفت به بخش غیردولتی در بورس به عنوان یکی از راهکارهای بی‌اثر کردن تحریم‌های آمریکا در زمینه فروش نفت ایران، همچنان خبری از اجرایی شدن این موضوع نیست و سکوت وزارت نفت درباره آن ادامه دارد. یکی از دلایل اصلی شکل گیری این وضعیت، برخی ذهنیت‌های مدیران فعلی و سابق وزارت نفت بخصوص امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران درباره موضوع فروش نفت به بخش غیردولتی در بورس به عنوان راهکاری برای بی اثر کردن تحریم های نفتی آمریکا بوده است، ذهنیت هایی که این روزها توسط برخی افراد و رسانه ها در فضای کشور تکرار می شود.

نگرانی  مدیران نفتی درباره تبعات فعالیت بخش غیردولتی بر بازار نفت ایران

یکی از مهم‌ترین ذهنیت های موجود این است که با توجه به پیچیدگی های بازاریابی برای نفت خام ایران، فعالیت بخش غیردولتی در این زمینه فارغ از آنکه به چه روشی اعم از مذاکره مستقیم یا بورس نفت را از دولت خریداری کرده است، لطمات سنگینی به بازار نفت ایران در جهان هم از لحاظ قیمت و هم از لحاظ مشتری وارد می‌کند و قطعا برخلاف منافع ملی است. قبل از آنکه به تحلیل این ذهنیت بپردازیم و به آن پاسخ دهیم، مناسب است نگاهی به اظهارات برخی مدیران فعلی یا سابق وزارت نفت، فعالان بخش خصوصی و کارشناسان درباره این موضوع بیاندازیم:

محمدعلی خطیبی، مدیر اسبق امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران در مصاحبه‌ای در تاریخ 14 تیرماه با تاکید بر اینکه امکان راه اندازی بورس بین المللی در ایران وجود ندارد و کشورمان تنها می‌تواند یک سالن حراج برای فروش نفت راه اندازی کند، گفت: «شرایط کشور ما به شکلی نیست که اجازه بدهیم نفت ایران را در حراج بخرد و به هر کس که دوست دارد بفروشد چرا که بازارهای سنتی ایران که حاصل بازاریابی چندین ساله است ممکن است از دستمان برود. ممکن است به خاطر فروش 4 تا 5 درصدی نفت به بخش خصوصی، 95 درصد فروش به بازارهای سنتی را از دست بدهیم؛ ممکن است کسی که در حراج برنده می شود نفت را به یکی از همان بازارهای سنتی ما بفروشد که اینگونه نه تنها درآمد قبلی را از دست داده ایم بلکه بازار نفت خود را هم نابود کرده ایم». خطیبی با تأکید بر اینکه بازار امروز ما حاصل 40 تا 50 سال بازرایابی است که در این زمان به ما اعتماد کرده اند افزود: «نمی توان با یک حراج یک روزه، بازاریابی 50 ساله را به باد داد».

در سال‌های اخیر هم بارها مدیران ارشد امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران بر این موضوع تاکید کرده بودند. به عنوان مثال، خطیبی در مصاحبه تفصیلی در کتاب «ناگفته‌های فروش نفت» منتشر شده در سال 96 هم درباره این موضوع گفت: «به ما گفتند به زنجانی نفت بدهید گفتیم نمیدهیم، پولش را بدهد بعد میدهیم، ضمن اینکه بازار خراب کن است، اینها به مشتری های ما میدهند، فردا همین یک میلیون بشکه را هم از ما نمی خرند، از آنها می‌‎خرند بازار ما هم خراب می شود، اینها اول باید پول بدهند و دوم تعهد بدهند که به بازاری که ما آنجا هستیم وارد نشوند و بازارهایی را هدف قرار دهند که ما نمی توانیم آنجا باشیم... من در محدوده امور بین الملل چارچوبی داشتم، چارچوب هم این بوده که با مالی نفت چک بکنم اگر مسئله مالی نفت حل شود به آن نفت بدهم. شرکت، شرکتی باشد که بازار من را نگیرد».

سید محسن قمصری، مدیر سابق امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران نیز در گفت‌وگویی در تاریخ 1 شهریورماه 96 درباره اینکه آیا امور بین الملل حاضر می شود فروش اسپات خود را صرفا در بورس انجام دهد، گفت: «امور بین الملل یک طرف معامله است باید پرسید که آیا پالایشگران حاضرند نفت را از غیر شرکت نفت بخرند ضمن اینکه قیمت جهانی نفت را نباید فراموش نکنیم». قمصری در واکنش به این سوال که اگر بخش خصوصی بتواند در بازاریابی خود قیمت کمتر از قیمت روز به توافق برسد وضعیت چگونه می‌شود، اظهار داشت: «مقاصد قیمتی ایران بر اساس پالایشگاه‌های خاص نیست بلکه بر اساس مناطق جهان است، لذا خریداران به هر پالایشگاه جدیدی هم نفت ببرند باز در چتر قیمتی منطقه مربوطه خواهند بود».

همچنین قمصری در مصاحبه تفصیلی در کتاب «ناگفته‌های فروش نفت» با اشاره به اختلاف نظر خود با رستم قاسمی وزیر وقت نفت درباره حضور بخش خصوصی در فروش نفت ایران همزمان با اجرایی شدن تحریم‌های آمریکا در این زمینه گفت: «وقتی می گفتیم بخش خصوصی نمی تواند نفت خام ایران را بفروشد به خاطر این بود که واقعا خریداران از آنها نمی‌خریدند. این واقعیت برای تصمیم سازان جا نمی افتاد و تصور بر این بود که امور بین الملل کم کاری می کند یا امور بین الملل مخالف حضور بخش خصوصی است. ما دو مسئله داشتیم یکی اینکه به علت تحریم های تحمیلی، پالایشگاه های خاصی فقط مجاز بودند نفت ایران را بگیرند و این پالایشگاه ها هم مقدار مشخصی می توانستند نفت بخرند و هر ۶ ماه یکبار موظف بودند ۲۰ درصد از سطح وارداتشان بکاهند. دوم اینکه در تجارت نفت خام یک اعتباری بین خریدار و فروشنده ایجاد شده است که خریداران ترجیح می دهند با تولیدکننده اصلی نفت معامله کنند لذا حضور بخش خصوصی می‌توانست به اعتمادی که بین ما و مشتریان ایجاد شده بود خدشه وارد کند. یکی از دلایل عمده ای که بعد از جنگ(تحریم) توانستیم سریع به بازار برگردیم استفاده از همین اعتماد بود، یعنی خریدار می داند تحریم از بین رفته و دوباره مقابل شرکت نفتی می نشیند که آن اعتبار سابق را دارد.... با رفتن من از امور بین الملل این اتفاقات افتاد، هم به دو سازمان غیرمرتبط نفتی محموله دادند و به آقای زنجانی که در نهایت ثابت شد هیچ کدام از این ها نتوانستند نفت را بفروشند و محموله‌های تحویلی مدت ها سرگردان بود و حقانیت نظر ما ثابت شد که این کار نشدنی است».

قمصری در بخش دیگری از این مصاحبه با اشاره به توافق ایران و روسیه در اوایل دولت یازدهم مبنی بر تهاتر 100 هزار بشکه نفت گفت: «لازم است که مجددا تأکید کنم که «خرید نفت» ایران تحریم بود و روسیه فقط می‌توانست در مناطق مستثنا شده نفت ایران را بفروشد که قاعدتا خودمان آنجاها حضور داشتیم. سؤال اساسی این بود که کجا بفروشد؟ تأکید داشتم برای افزایش صادرات، نفتمان باید جایی برود که ایران خودش حضور ندارد و نه آنکه روسیه به بازارهای ایران وارد شود... روس‌ها این اصل را قبول داشتند، چند جلسه‌ای با آقای نواک وزیر انرژی روسیه داشتم و ایشان شرایط را قبول داشت ولی اذعان می کرد سخت است چرا که جایی که ما نمی‌توانستیم وارد شویم آنها هم عاجز بودند».

مدیر سابق امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران در مصاحبه دیگری در تاریخ 30 اردیبهشت ماه 93 با تاکید بر اینکه راه اندازی بورس نفت کمکی به حل شدن مشکلات فروش نفت کشورمان در دوران تحریم نمی کند، گفت: «ما باید این را بپذیریم که نفت ایران تحریم است. فروشنده آن تحریم نیست. این به ویژه در مشکل بابک زنجانی ثابت شد. یکی از اختلاف‌هایی که با مدیران در دوره گذشته داشتیم همین موضوع بود. در واقع تصور این بود فروشنده تحریم است، درحالی که نفت تحریم بود. بنابراین ثابت شد نمی‌توان نفت را خارج از تحریم فروخت، همان گونه که بابک زنجانی نتوانست بفروشد».

همچنین صفرعلی کرامتی، معاون سابق بازاریابی و عملیات نفت خام امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران در مصاحبه‌ای در پاسخ به سوالی درباره دلایل عدم موفقیت بخش خصوصی در فروش نفت گفت: «متأسفانه بخش خصوصی ما قواعد تریدینگ را نمی داند....این ایده از لحاظ تاریخی به دهه ۷۰، ۸۰ برمی گردد، تمام کشورهایی که نفت شان را ملی کردند، بخش تجاری شان را در قالب امور بین الملل و تأسیس شرکت تقویت کردند و خودشان بازوی بین الملل و تجارت خودشان شدند. گفتند چه لزومی دارد که یک واسطه برای ما نفت بفروشد، وقتی عرضه کننده و مصرف کننده مشخص است. سیاست بازار نفت این است که این فاصله کوتاه شود و نقش شرکت‌های خصوصی تجاری نفت کم شود مگر اینکه بعضی از شرکت‌های بزرگ نفتی مثل روس‌ها، به دلیل نیاز به پول، نفت خود را به تریدینگ آرم‌هایی مانند ترافیگورا، گلنگور و ویتول پیش فروش می کنند. ولی بخش خصوصی ما این طور نیست؛ آنهایی هم که می‌فروشند، بر اساس یک قیمت مشخص بازار می فروشند. نفت، بیزینس گرانی است؛ بخش خصوصی نمی تواند یک محموله ۲۰۰ میلیون دلاری را معامله کند. فقط می گویند به ما یک دیسکانتی بدهید، من می آیم به جای شما بفروشم. در حالی که شرکت ملی نفت خودش یک سازمانی دارد و به راحتی این کار را انجام میدهد. وقتی شما به بخش خصوصی محموله می‌دهید، انتظار دارید جای شما را نگیرد و برای شما افزوده ایجاد کند. وقتی این طور نیست چه لزومی دارد؟». کرامتی با تاکید بر اینکه ما بازار نفت را رصد و یک پالایشگاه را از زمانی که کلنگ زده شده تا زمانی که تعطیل می شود تعقیب می کنیم، افزود: «وقتی یک چنین ارتباط وسیع و درهم تنیده‌ای بین فروشنده و مصرف کننده وجود داشته باشد عملا چه می خواهیم؟».

کرامتی با تاکید بر اینکه اگر بخش خصوصی تعهد بدهد که نفت را به بازارهایی ببرند که امور بین الملل در آنها حضور ندارد، دلیلی ندارد که به آنها نفت ندهیم، گفت: «ما اصلا معذوریت {رای دادن نفت به بخش خصوصی نداریم؛ تمام بحث این است که برای ما بازار جدید ایجاد کنند».

هشدار برخی فعالان بخش خصوصی و کارشناسان درباره از بین رفتن بازارها

در هفته های اخیر، شاهد تکرار این ادعا توسط برخی فعالان بخش خصوصی و کارشناسان با ادبیاتی نسبتا مشابه هستیم.

به عنوان مثال، فرهاد فزونی، عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران هم با انتشار یادداشتی در روزنامه تعادل در تاریخ 12 تیرماه با تاکید بر اینکه کسی که کمترین شناخت بین‌المللی داشته باشد می‌داند اجرای پیشنهاد جهانگیری مبنی بر ورود بخش خصوصی به موضوع صادرات نفت در دوران تحریم شدنی نیست، نوشت: «کارشناسان مجرب امور بین‌الملل شرکت نفت که توانستند با سرعتی قابل ملاحظه، افزایش تولید نفت ایران را در بازارهای بین‌المللی به فروش برسانند به خوبی می‌دانند که چه کسی و کدام شرکت خریدار واقعی و توانمند نفت ایران است و چه کسی از روی هوی و هوس به دنبال خرید نفت است. به این ترتیب ورود شرکت‌های بی‌تجربه بخش خصوصی ایران به میانه این بازار، که همواره روی بخش خصوصی بسته بوده، تنها باعث افزایش مشکلات و نه تسهیل عملیات خواهد شد».

فزونی با اشاره به شکست تلاش های صورت گرفته برای فعالیت بخش خصوصی در زمینه فروش نفت در سال های اخیر، نوشته است: «این کار باعث آشفتگی بازار نفت ایران به‌علت عرضه‌های مختلف و گوناگون هر یک از شرکت‌های بخش خصوصی کم تجربه به خریداران گردید. جالب اینکه بسیاری از خریداران احتمالی پس از مذاکره با شرکت‌های بخش خصوصی به شرکت ملی نفت مراجعه خواستار خرید نفت براساس وعده و وعیدهای شرکت‌های بخش خصوصی شدند که امکان‌پذیر نبود و باعث دردسر برای امور بین‌الملل شرکت نفت شد. به این ترتیب ورود بخش خصوصی به میانه این بازار نه تنها تسهیل‌کننده فروش نخواهد بود که مشکل‌ساز نیز هست».

ایمان ناصری، مدیر بخش خاورمیانه شرکت مشاورین انرژی (FGE) هم با انتشار یادداشتی در روزنامه دنیای اقتصاد در تاریخ 19 تیرماه ضمن تاکید بر اینکه بعید است پیشنهاد جهانگیری مبنی بر ورود بخش خصوصی در صادرات نفت امکان پذیر و اجرایی باشد، نوشت: «ما حتی اگر موضوع تحریم‌ها را نیز از این معادله حذف کنیم، با این شرایط باز هم در حال حاضر این توان در بخش خصوصی برای فروش نفت وجود ندارد. بخش خصوصی نه تجربه بازاریابی نفت دارد و نه اینکه خریداران نفت به حضور ناگهانی آنها وقعی می‌نهند. اساسا خریداران قبل از خرید از فروشنده، رکورد موفقیت او را طلب می‌کنند و پارامترهای مختلف وجود دارد تا یک شرکت از بخش خصوصی نفتی خریداری کند».

غلامحسین حسن تاش، کارشناس ارشد انرژی هم در یادداشتی در روزنامه شرق در تاریخ 8 مردادماه با تاکید بر اینکه امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران مطلع‌ترین و مسلط‌ترین سازمان در کشور در زمینه فروش نفت‌ خام است و این سازمان حداقل در دوره بعد از انقلاب غیر از مشکلات ناشی از تحریم، مشکل چندانی در زمینه بازاریابی و فروش نفت نداشته است، نوشت: «مشتری‌های نفت خام ایران و بازارهای مقصد نفت ‌خام ایران کم‌و‌بیش مشخص هستند و با توجه به رقابت نسبی که در سطح جهانی و بین کشورهای صادرکننده نفت وجود دارد، معنا ندارد که صادرات نفت کشور از حالت تمرکز خارج شود و رقبای داخلی نیز در بازار جهانی با یکدیگر رقابت کنند و این می‌تواند موجب صدمه به صادرات نفت کشور شود».

راهکار ساده رفع نگرانی ها درباره تبعات حضور بخش غیردولتی در بازار نفت

اندکی تامل در اظهارات این مدیران نفتی، فعالان بخش خصوصی و کارشناسان نشان می دهد که این افراد و بخصوص  مدیریت امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران نگران تبعات حضور بخش غیردولتی در زمینه صادرات نفت هستند زیرا اعتقاد دارند حضور این بخش، لطمات سنگینی به بازار نفت ایران در جهان وارد می کند و قطعا به ضرر کشورمان تمام می شود. نکات قابل تاملی درباره این موضوع از جوانب مختلف مطرح است:

1- نگرانی درباره ورود بخش غیردولتی به بازار شرکت ملی نفت ایران و قیمت‌شکنی غیرمنطقی است زیرا هرچند بخش قابل‌توجهی از خرید نفت کشورمان توسط پالایشگاه‌های خارجی به‌صورت قراردادهای بلندمدت (Long Term) است ولی بخشی از این خرید هم به‌صورت تک محموله (Spot) صورت می‌گیرد. در نتیجه، مدیریت امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران نباید درباره امکان حضور بخش غیردولتی در بازار این شرکت در جهان نگرانی داشته باشد زیرا این امکان برای بخش غیردولتی وجود دارد که صرفاً در بازار تک محموله حضور پیدا کند تا هیچ صدمه‌ای به بازار اصلی شرکت ملی نفت ایران در قالب قراردادهای بلندمدت وارد نشود.

تناقضات عجیب مدیران نفتی درباره  تبعات حضور بخش غیردولتی در بازار نفت

2- مدیران امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران درباره این موضوع دچار تناقضات عجیب و قابل تاملی هستند زیرا همزمان با اظهار نگرانی شدید درباره خراب شدن بازار این شرکت در صورت فعالیت بخش غیردولتی در زمینه صادرات نفت و تاکید بر اینکه ورود این بخش به بازار شرکت ملی نفت ایران در جهان، «خط قرمز» است، مدعی هستند:

الف- «نمی‌توان نفت را خارج از تحریم فروخت» یعنی ایران صرفا می تواند به پالایشگاه‌هایی که دارای مجوز خرید نفت از ایران هستند و در همان محدوده ای که این مجوز را دارند، نفت بفروشد و سایر پالایشگاه ها نمی توانند بخاطر تحریم ها نفت ایران را بخرند. طبیعتا شرکت ملی نفت ایران این کار را انجام می دهد. در نتیجه، بخش غیردولتی بخاطر تحریم ها اصولا نمی تواند نفت ایران را بفروشد زیرا این محصول هیچ خریدار دیگری ندارد.

ب- «خریداران نفت یعنی پالایشگاه های دنیا ترجیح می دهند صرفا با تولیدکننده اصلی نفت معامله کنند» یعنی خریداران نفت ایران صرفا می خواهند این محصول را از شرکت ملی نفت ایران خریداری کنند و تمایلی به خرید آن از بخش غیردولتی ندارند. در نتیجه، بخش غیردولتی حتی فارغ از بحث تحریم ها هم نمی‌تواند نفت ایران را بفروشد.

ج- «بازار نفت ایران بسیار محدود است زیرا صرفا حدود 40 پالایشگاه در دنیا می توانند نفت ایران را بخرند» بخشی از این پالایشگاه ها در آمریکای جنوبی هستند که صادرات نفت ایران به آنها، صرفه اقتصادی ندارد و بخش دیگری از این پالایشگاه‌ها هم در اروپا هستند که سهام آنها توسط کشورهای عربی در سال های اخیر خریداری شده است و عملا مشتری نفت آنها شده اند. در نتیجه، خریداران بالقوه نفت کشورمان در جهان صرفا تعداد اندکی پالایشگاه یعنی تقریبا  25 پالایشگاه در آسیا هستند و به همین دلیل، فروش نفت ایران توسط بخش غیردولتی، بسیار سخت است.

حال این سوال مطرح می شود که اگر این اظهارات مدیران امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران صحیح است، چرا به شدت نگران خراب شدن بازار این شرکت در صورت فعالیت بخش غیردولتی در زمینه صادرات نفت هستند؟ و اگر این اظهارات صحیح نیست، چرا این مدیران اینقدر اصرار دارند هم به بخش غیردولتی و هم به مسئولان کشور القا کنند که فروش نفت کشورمان توسط بخش بخصوص در شرایط تحریم «تقریبا محال» است؟ آیا این موضوع به تمایل امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران به تداوم انحصارش در زمینه فروش نفت کشورمان ارتباطی ندارد؟

فروش نفت به بخش غیردولتی، موجب خراب شدن کدام بازار نفت می شود؟

3- حال بگذارید سراغ موضوع اصلی برویم یعنی فرض کنیم بخش غیردولتی برای فروش نفت ایران سراغ مشتریان شرکت ملی نفت ایران برود. بخش غیردولتی برای ورود به این بازار، قیمت نفت ایران را با اندکی تخفیف مثلا 5 تا 10 سنت در هر بشکه در مقایسه با قیمت پیشنهادی شرکت ملی نفت ایران، به این مشتریان پیشنهاد می کند؛ دقیقا همان اقدامی که جزو رویه های مرسوم این شرکت برای ورود به بازارهای جدید هم هست و البته معمولا بعد از ورود به این بازار و به مرور، کاهش می یابد. در صورتی که فرض کنیم بخش غیردولتی می‌تواند کل نفت مورد تقاضای مشتری خارجی را تامین کند، دو حالت بوجود خواهد آمد:

الف- مشتری خارجی مجددا سراغ شرکت ملی نفت ایران نمی آید و یا این مشتری مجددا سراغ این شرکت می آید ولی شرکت ملی نفت ایران با فروش نفت کشورمان با قیمت مشابه بخش غیردولتی به او موافقت نمی کند. بنابراین مشتری خارجی، «نفت ایران» را از بخش غیردولتی خریداری می‌کند.

ب- شرکت ملی نفت ایران با درخواست مشتری خارجی مبنی بر فروش نفت ایران با قیمتی مشابه بخش غیردولتی موافقت می کند.

در هر دو حالت مذکور، اولا: میزان درآمدهای نفتی کشور کاهش نخواهد یافت زیرا قیمت نفت فروخته شده توسط دولت (شرکت ملی نفت ایران) به بخش غیردولتی، ارتباط مستقیمی با این قیمت ندارد و با سازوکار دیگری تعیین شده است، ثانیا: حجم فروش نفت ایران در بازار جهانی نه تنها کاهش پیدا نمی کند بلکه یا افزایش خواهد یافت و یا در بدترین حالت، ثابت باقی می ماند زیرا بسیاری از مشتریان خارجی، حاضر به افزایش حجم خرید نفت از ایران در صورتی که این محصول با قیمت پایین تری عرضه شود، هستند. در نتیجه، حضور بخش غیردولتی در بازار نفت، نه تنها به ضرر کشورمان نیست بلکه می تواند منجر به افزایش حجم صادرات نفت و در نتیجه، افزایش میزان درآمدهای نفتی کشور شود.

4- با توجه به توضیحاتی که در بند قبلی داده شد، این سوال مطرح می شود که چرا مدیران امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران با ورود بخش غیردولتی به بازار نفت که نه تنها منجر به کاهش حجم فروش نفت کشورمان و مجموع درآمدهای نفتی ایران نسبت به شرایط فعلی نمی شود بلکه به احتمال فراوان موجب افزایش آن هم می گردد، مخالفند؟ پاسخ این است که این مدیران نگران هستند اگر روزی بخش غیردولتی به هر دلیلی نخواست به فعالیتش در زمینه فروش نفت ایران در جهان ادامه دهد، این بخش از بازار نفت کشورمان از بین خواهد رفت یعنی مشتریان بخش غیردولتی یعنی همان مشتریان قبلی شرکت ملی نفت ایران دیگر حاضر به خرید نفت ایران از این شرکت نخواهند شد و سراغ خرید نفت سایر کشورها می روند. این نگرانی در حالی مطرح می شود که: 1- اصولا مشتریان مذکور حتی بعد از حضور بخش غیردولتی، مشتری «نفت ایران» باقی مانده اند و دلیلی ندارد بخاطر خروج این فروشنده از بازار، سراغ خرید این محصول از دیگر عرضه کننده آن نروند، 2- تجربه بازگشت سریع ایران به بازار نفت بعد از اجرای برجام به خوبی نشان داد که شرکت ملی نفت ایران توانایی حفظ ارتباطات با مشتریان قدیمی نفت ایران را دارد و در نتیجه، اگر فرضا به هر دلیلی، یکی از مشتریان نفت ایران مدتی از بخش غیردولتی به جای این شرکت، نفت ایران را بخرد، فروش مجدد این نفت به این مشتری در صورت تغییر شرایط مذکور (مثلا خروج بخش غیردولتی از بازار نفت) کار چندان پیچیده ای نیست.           

لازم است به این نکته هم اشاره شود که اگر قیمت نفت عرضه شده در بورس تفاوت قابل توجهی با قیمت نفت پیشنهادی شرکت ملی نفت ایران در مذاکره مستقیم با مشتریان خارجی داشته باشد، حتی اگر بخش غیردولتی هم علاقه ای به فعالیت در این زمینه نداشته باشد و از این بازار خارج شود، مشتریان خارجی مستقیما از طریق سازوکار بورس نسبت به خرید نفت کشورمان اقدام می کنند.

در مجموع، به نظر می رسد برخی مدیران امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران صرفا نگران حفظ بازار این شرکت هستند. در واقع، دغدغه اصلی این مدیران حتی در دوران تحریم، حداکثرسازی فروش نفت ایران توسط شرکت ملی نفت ایران است و نه حداکثرسازی فروش نفت ایران! با توجه به آنچه گفته شد، انتظار می رود وزارت نفت این ذهنیت های غلط خود درباره تحریم های آمریکا در زمینه فروش نفت ایران و راهکارهای مقابله با آن را اصلاح کند و با تسریع در استفاده از سازوکار بورس برای فروش نفت به بخش غیردولتی، گام بزرگی در راستای بی اثر کردن تحریم ها بردارد.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

اخبار مرتبط

نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول