خبرگزاری فارس - کتاب و ادبیات: ماجرا از اینجا شروع شد که ابتدای هفته، خبری به نقل از سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاویون فرودگاه زاهدان منتشر شد که در آن درباره موجودی کاغذ سخن گفته بود. آقای وزیر گفته بود: «موجودی ما در تامین کاغذ تنها دو ماه آینده است و باید بانک مرکزی برای تامین کاغذ سفارش با نرخ ارز دولتی تضمینی را داشته باشد.» (این را نیز در خاطر داشته باشید که آقای وزیر در تعامل با رسانهها بسیار هوشمندانه عمل میکند و بیگدار به آب نمیزند).
این سخنان واکنشهای رسانهها را به همراه داشت. در واقع، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خبری داده که به نظر کمی غیرحرفهای میآید، زیرا او به منابع استراتژیک کشور و رو به پایان بودن آن اشاره کرده است. این خبر در اولین مرحله نگرانی کسانی را در پی داشت که فعالیت حرفهای آنها ارتباط تنگانگی با کاغذ دارد. روزنامهنگاران و ناشران اولین کسانی بودند که نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند. سردبیران رسانههای کاغذی و مطبوعات واکنشهایی به این موضوع نشان دادند و حول آن سخنانی بیان کردند.
*گل به خودی یا ...؟
اما شاید سادهلوحانه باشد که این موضع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در قبال کاغذ را با یک قرائت (یعنی همانچیزی که از آن بر میآید) بخوانیم؛ آن هم در شرایط کنونی که اوضاع نابسامان اقتصادی پای رئیس دولت را به مجلس باز کرده، شاید بیان چنین خبری در واقع گل به خودی محسوب میشد، اما این یک روی سکه خبری است که به نقل از وزیر ارشاد در پاویون فرودگاه زاهدان منتشر شد و شاید برای آن باید زوایای دیگری هم متصور بود.
همه میدانیم که دولت در شرایط کنونی با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکند. تحریمها، بحران ارزی، استیضاح وزیر و سوال از رئیس جمهور، مفسدان اقتصادی و ... تنها گوشهای از مشکلات است و اگر رسانهها را طی این روزها مرور کرده باشید، هر روز رسانهها ابتدا از سکوت روحانی و سپس از پاسخگویی و برنامه تلویزیونی او تیتر میزنند و گزارش مینویسند. برای همین شاید بیراه نباشد که برای منحرف کردن افکار عمومی و البته نماینده آنها (یعنی رسانهها) حرفی از دهان یکی از وزرای کمحاشیه کابینه (صالحی، در طول دوران همکاری با دولت روحانی چهرهای بوده که حواشی را از حوزه فرهنگ دور کرده و تلاش داشته تا تنش در حوزه فرهنگ را به حداقل برساند) نقل شود تا در این آشفته بازار توجهها به سوی او و اظهارنظرش جلب شود و دولت بتواند کمی از گوشه رینگ بیرون بیاید و خود را پیدا کرده و به خود بیاید. در واقع میتوان اینطور برداشت کرد که اظهار نظر سیدعباس صالحی، وزیر فلسفه خوانده و حوزه علمیه رفته در باب کاغذ، یکجور کد غلط به رسانهها بود تا برای دو روز هم که شده دست از سر شخص اول دولت بردارند. حتی جدا از رسانهها این موضوع میتوانست ناشران و طیفی از نخبگان را نیز از موضوع اصلی این روزهای کشور که احتمالا معیشت مردم باشد برای مدتی پرت کند و ذهن آنها را به سوی یک محصول استراتژیک جلب کند.
اما آنها نمیدانستند که این موضوع میتواند به عمیقتر شدن آشفتگی در اوضاع کنونی دامن بزند و دیدیم که بلافاصله بعد از اظهارات صالحی، خبری از سرعت گرفتن ثبت سفارش کاغذ و همکاری بانک مرکزی در این موضوع بیرون آمد.
*در رفت!
اما به نظر میرسد اصل ماجرا اینطور بوده که آقای صالحی میخواسته با این خبر بانک مرکزی و مدیران را تحت فشار قرار دهد، اما در شرایط بحرانی کنونی اعلام این خبر حاصل بیتدبیری بوده و اثر معکوس گذاشته است. تا جایی که رسانهها در روز یکشنبه واکنشهای بسیاری به این موضوع نشان دادند. واکنشها به قدری زیاد بود که خبری به نقل از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر شد که در آن خبر از سرعت گرفتن ثبت سفارش کاغذ میداد. با این حال به نظر میرسد که اعلام موجودی کاغذ یک خطای استراتژیک از سوی وزیر بود که طی سالهای همکاریاش با دولت مرتکب شد؛ در حالی که آقای صالحی چه در دوران تصدی معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در دولت یازدهم و چه در دوران تصدی پست وزارت از اظهارنظرهای هیجانی و احساسی دور بوده و اهالی رسانه که با این وزیر سروکار داشتند، نمیتوانستند او را در اظهارنظرهایش تحت فشار قرار دهند.
به هر حال هرچه بود، دولت و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در منحرف کردن ذهن رسانهها از موضوع اصلی این روزهای کشور (ولو به اندازه یک روز) موفق بودند ولی اشتباه آنها این بود که دست روی موضوعی گذاشتند که حاشیهاش بسیار گرانتر از متن آن بود. برای همین هم شاید به فاصله کمتر از یک روز خبر سرعت گرفتن روند ثبت سفارش را منتشر کردند.
انتهای پیام/